ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

وسوسه پیروز 6

سپیده و ساناز یک کیر دو طرفه برداشته و پس از این که از خوردن و لیسیدن همدیگه سیر شدن گفتند نگاکنین یاد بگیرین . راحته فقط یه کمی زور میخواد هر کدوم یه طرف کیر یکسره دوسرو که پنجاه شصت سانتی می شد داخل کوسش کرده و هماهنگ با هم با سرعت زیاد به طرف یکدیگر حرکت می کردند . خواهران مذهبی هم به طرف هم رفتند . اولش یه خورده سختشون بود چون تا به حال بیشتر با اون دو تا تهرونی شوخ و شنگ طرف بودند . زود باشین بچه ها یاد بگیرین با هم باشین که یه موقع اگه مرد گیر نیاوردین و ماهم کنارتون نبودیم بتونین گلیمتونو از آب بیرون بکشین . نرگس و طوبی همدیگه رو بغل زدند . دست یکی رو کوس اون یکی بود و گاهی هم با انگشت همو تست می کردند . هر دو تا یه سوزش خفیف داخل کوسشون احساس می کردند ولی یواش یواش داشت واسشون عادی می شد  .طوبی زبونشو با کرشمه در آورد و نرگس هم مثل یک آینه همین کارو کرد . زبونشونو به هم می مالیدند . با سینه های هم بازی می کردند . کون همو چنگ می گرفتند . دیگه حسابی داشتن اوسا کار می شدن . بیشتر کاراشون قرینه و مشابه بود . یه جورایی تقلیدی . زیر گلوی یکدیگه رو هم داشتن با هم می بوسیدن . چند دقیقه که گذشت رفته رفته مستقل شده دیگه دست و دهن همدیگه رو نگاه نمی کردند نرگش قمبل کرد و کونشو گرفت طرف صورت طوبی و طوبی هم سرشو گذاشت روی کون دخترونه دوستشو چاک وسطشو باز تر کرده و زبونشو به هر جایی که گیر می آورد می مالید . حتی سوراخ کون نرگسو لیس می زد . از اون طرف بچه تهرونیا همدیگه رو ار ضا کرده وتو بغل هم دراز کشیده همو نوازش می کردند و محو تازه وارد ها بودند -سپیده جون بریم کمکشون ؟/؟-نه عزیزم بذار به حال خودشون باشن تا مستقل و خود کفا بشن -الان بهشون چه نمره ای میدی ؟/؟-فعلا از بیست نمره ده میدم -راستی جعبه ابزارو نمی ذاریم پیششون ؟/؟این جوری شاید نمره بیشتری بگیرن -امیدوارم کوسشون جواب بده سوزش نداشته باشن ولی فکر می کنم خیلی زود حرفه ای بشن -سپیده جون این جوری که تو منو بغل زدی دوباره دارم هوسی میشم -پس زود باش جعبه ابزارو بده دستشون برگرد . شاید بخوان خودشونو تعمیر کنن یا پیچ و مهره اشونو سفت کنن . ساناز جعبه ای پر از کیر مصنوعی و انواع و اقسام میوه دراز و کلفت پیش تازه وارد ها گذاشت و بر گشت تا با سپیده حال کنه . نرگس و طوبی با خیار شروع کردند . هر کدوم یه خیار بر داشته و به جان کوس هم افتادند . خبارشون قلمی بود -طوبی جون تو که گفتی عاشق کیر کلفتی پس چی شد ؟/؟-هیچی عزیزم ما تازه جر خوردیم اگه کوسمون زخم شه و بسوزه تا چند وقت دیگه نمی تونیم حال کنیم باید فکر همه جا رو کرد با نرمش شروع می کنیم بعد با ورزش . سپیده و ساناز با دیدن اون دو نفر کیف کرده شهوتشون زیاد تر می شد -سپیده جون کی فکرشو می کرد خواهرای با تقوای ما یه روزی این جوری بشن -من خودم میدونستم مایه شو دارن . مگه اونا دل ندارن ؟/؟-چرا ولی طوری نشون می دادن که از راهبه راهبه تر و از پاپ هم کاتولیک ترن -ای بابا قربون کوس و کونت برم من . پای کیر و کوس که به میون میاد دین و ایمون چیه . یه نیشگونی از کون ساناز گرفت و گفت اینو بچسب . ساناز زبونشو گذاشت روی کوس سپیده گفت می شم قربون این چسب .. دخترای تهرونی غرق شهوت و هوس به بچه بسیجی ها نگاه کرده و با حالشون حال می کردند . از خیار به هویج از هویج به موز از موز به بادمجان رسیدند . راه کوسشون مثل روشون باز شده بود . دیگه خجالت مجالت یوختی . نرگس از آن دور فریاد زد شما هم بیایین دسته جمعی حال کنیم . سپیده در جواب گفت وقت زیاد داریم شما حالا یه خورده تمرین کنین تا بعد -ساناز جون می بینی چه اندام مانکنی قشنگی دارن ؟/؟-آره ولی خب کونشون باید کمی برجسته تر شه . اونجوری بیشتر حال میده -راست میگی این کون و کپل هاشون اگه بیفته دست من دو سه روزه همچین آتیش می کنم که  هورموناشون کون و کپل و سینه هاشونو بفرسته بالا . رحم نمی کنم . طوبی به طرف آنان رفت -عذر میخوام حالتونو بهم زدم . ساناز و سپیده از خنده ریسه می رفتند .-دختر حال مارو که به هم نزدی . پریدی وسط حال ما . بگو ببینم چی می خوای ؟/؟-کیر مصنوعی دو طرفه . یعنی دو کله . همین یکی رو داری ؟/؟-نه عزیزم عزیز دلم من از هر چی زاپاسشم تهیه می کنم . جلدی رفت و از داخل کمدش یکی از اون کیرای سفارشی آورد و داد دست دو تا نوعروس کوس باد داده و پرده پاره کرده .. سپیده و ساناز دست از کار کشیده و گفتند ببینیم چی میشه کار به جاهای حساس و باریک کشیده شده اینا میخوان یه شبه راه صد ساله رو برن . خیلی پیشرفت کردن بابا . هنوز دو ساعت نمیشه کوسشون جر خورده چقدر آتیششون تنده ؟/؟همینا نبودن که پیش برادرای بسیجی رو سریشونو تا دماغشون پایین می کشیدن ؟/؟-ای اییییی کار دنیا رو ببین چی شده ساناز جون . طوبی و نرگس گاییدن دو جانبه هموشروع کردن -اوخخخخ جوووون کیییییررررر کیر هم این جوری حال میده ؟/؟اووووففففف خیلی مزه میده -ده ساله بالغ شدم نمی دونستم این قدر مزه داره -نرگس جون ده ساله عمرمونو تلف کردیم باید حسابی تلافی کنیم -من فدای سینه هات میشم قربون تن سفیدت برم طوبی خوشگله من بزن با همین سرعت بایه سرعت همدیگه رو بگاییم زود آبمون میاد من کیییییرررر میخوام -عزیزم . کوس من کون من نرگس جون من . کیییییررررهم به ما می رسسسسه . گر صبر کنی زغوره حلوا سازی . ما الان داریم میریم پیشواز کیر . حرف استادامونو گوش کنیم موفق میشیم . مخصوصا سپیده جونو . از الان باید قرصای ضد بار داری رو مصرف کنیم . اوخ جون تا یه ماه دیگه من از خوشحالی شب تا صبح خوابم نمی بره -حالا یه خورده تند تر بزنیم الان رو راضی شیم یه ماه دیگه پیشکش . کمرم سنگین شده درد گرفته . سرعت گاییدنو زیاد کردند خیلی هماهنگ کار می کردند با سرعتی کاملا یکسان و گاهی هم همدیگه رو بغل کرده به هم می چسبیدند .. سپیده که از فاصله چند متری شاهد قضایا بود گفت واقعا محشرن بهت قول میدم تا یه دقیقه دیگه هر دو تا آبشون بیاد و عجب پیشگویی بود این سپیده . همین طور هم شد . هردو حسابی خسته و خیس عرق شده بودند تو بغل هم دراز کشیده حرکات نرمشی رو شروع کرده تا بدنشون سرد نشه . کوس و سینه هاشونو به هم می مالیدند . تهرونیا رفتن بالا سرشون و شروع کردند به کف زدن . آفرین آفرین . صد آفرین واقعا کیر هایی که بعدا می خورین حلالتون . منو امید وار کردین . نمره تون بیسته -ممنونم سپیده جون ! این تشویقات مارو دلگرم می کنه . می دونم با ارفاق داری به ما نمره بیستو میدی -باورکن این طور نیست نرگس جون ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

matin گفت...

داستان جالبی هست مرسی

hero گفت...

edamash ro benevis khaste nabashi ali bood .

ایرانی گفت...

آقا متین و هروی گلم متشکرم از پیامهاتون .برقرار باشید ..ایرانی

داستانهای مامانی گفت...

از اون داستاناییه که پیگیر خوندنش هستم. ممنون ایرانی عزیز

 

ابزار وبمستر