ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

سکس با عمه لیلا

اسم من وحیده. من 21 سالمه و يه عمه دارم که 30 سالشه واسمش لیلاست خيليم
خوشگله. اين عمه من از اون وقتي که من يادم مياد يه کم خارش داشت. اما
اين آخرا ديگه از هميشه بيشتر بود. ماجرا از اونجا شروع شد که ما تو
فرديس زندگي ميکرديم و عمه اينا تو تهران. ماجرا برميگرده به سه چهار ماه
پيش. من از اين کارم قبل از اينکه اين سايتو ببينم خيلي پشيمون بودم و
فکر ميکردم که فقط من يه نفر تو دنيا اين کار رو کردم ( سکس با محارم )
اما اين سايت رو که ديدم گفتم ماجراي سکس با عمه لیلا رو براتون بگم.
خيلي حاشيه رفتم بريم سراغ داستان. يه روز من ميخواستم برم تهران تا يکي
از دوستام رو ببينم. گفتم از شب برم خونه عمه اينا بخوابم و صبح برم پيش
دوستم. بعداز ظهر ساعت 5 بود من راه افتادم و ساعت هفت و نيم من تهران
بودم. وقتي رسيدم در رو زدم عمه بزرگم در رو باز کرد ( اون يکي عمم ).
سلام عليک و روبوسي کرديم رفتم تو.شوهر عمه لیلا رفته بود از بندر جنس
بياره ( فروشگاه صوتي تصويري داره ) وعمه لیلا آبجيش رو صدا کرده بود که
پيشش بمونه تنها نباشه. نميدونست که من ميخوام برم خونشون. خلاصه نشستيم
صحبت کردن. تا اينکه موقع شام شد. عمم زنگ زد از رستوران شام آوردن.
نشستيم خورديم. شب ساعت يازده شد. عمه بزرگم خسته بود گفت من برم بخوابم.
من هم تو چون تو خونه عجله داشتم واسه اومدن وقت نکرده بودم دوش بگيرم.
قبلشم باشگاه بودم بدنم خيلي کثيف شده بود. ميخواستم برم دوش بگيرم ديدم
يه اصلاحي هم کنم بد نيست. به عمه گفتم عمه جون خونه ژيلت دارين. رفت يه
دونه آورد. گفتم عمه ميتوني اين پشت گردنم رو واسم بزني بلند شده. گفت
باشه تو برو دوش بگير الان ميام. ميخواستم برم يادم افتاد من که با خودم
شورت نياوردم. روم نميشد به عمه بگم. خلاصه هر طور که بود به عمه گفتم.
آخه عمه من که لباس نياوردم. گفت منظورت شرت و ايناس ؟. گفتم آره. گفت :
اگه ميتوني بپوشي واسه علی رو بيارم بپوش ( شوهر عممه ). گفتم نه بابا
عمه يه چيزي گفتيا نميشه که. شورت که چيزي نيست که بشه واسه کس ديگه رو
پوشيد. با خنده گفت من و عمه ژيلات ( همين عمه بزرگم ) واسه همديگرو
ميپوشيم خونه هم بودني. منم گفتم آخه شما فرق دارين ولي منظورم از لحاظ
زن و مردي نبود. عمم گفت نه بابا چه فرقي داره. واسه شما يه سر داره ولي
واسه ما نداره. من همينجوري موندم چي بگم. گفتم خوب حالا چيکار کنيم. گفت
خوب همون رو بيرون در بيار در اومدي از حموم همون رو ميپوشي. من هم بعد
کمي تته پته. ندونستم چي بگم گفتم آخه نميشه که پس بايد قبل از اينکه در
بيارمش پشت گردنم رو بزني. عمم يهو برگشت گفت اوا عيبي نداره که توام.
منم عمتم ديگه. گفتم آخه زشته. عمم برگشت گفت نه بابا خيليم خوشگله. ديد
من از اين حرفش جا خوردم. گفت نترس نخواستيم بخوريمش که. ديگه من منظورش
کاملا دستم. اومد. مثل اينکه آقا علی درست و حسابي بهش نميرسيده. خلاصه
رفتم حموم توي رختکن لخت شدم. شرتم هم در آوردم. رفتم تو. سرم رو که
شامپو زدم و شستم. تا اومدم دوباره شامپو بزنم.ديدم عمم داره در ميزنه.
در رو زد منتظر جواب نشد اومد تو. منم خجالت کشيدم دتم رو گرفتم جلو کيرم
که هنوز خواب بود. عمم گفت دوش رو ببند خيس نشم. دوش رو بستم. تا ديدم
عمم هواسش به کيرمه ديگه کيرم داشت شق ميشد. ديگه ديدم خيلي تابلو پشم
کيرم هم زياد بود ديگه کيرم تو دستم جا نگرفت.يهو عمم برگشت گفت تو دستت
جا نميشه مجبوري ؟ گفت نميدونستم اينهمه خجالتي بودنتو. گفتم اينکه ديگه
طبيعيه گفت چرا. منم ديگه ديدم کار از کار گذشته. گفتم مگه ميشه يه خانوم
به اين خوشگلي به چيز آدم زل بزنه. آدم بي تفاوت باشه. گفت خوب لفظ قلم
نيا. راحت باش. دستم رو تا برداشتم عمه لیلا گفت اووه چند ساله بهش
نرسيدي. گفتم چطور گفت پشمات خيلي زياد سده. به جاي پشت گردنت بزار پشماي
چيزتو بزنم. گفتم چيمو ؟ گفت دودولتو خوبه ؟ گفتم يعني در حد دودوله ؟
گفت بسه پررو نشو. خورد تو ذوقم. اما عمم زود گفت شوخي بودا. عمه گفت
اينو که با ژيلت نميشه کاريش کرد بزار اول با قيچي بزنم. رفت قيچي بياره
ديدم با شلوارک و سوتين اومد تو. خيلي کيف کردم. گفتم عمه اين چيه سوتين
دختر بچه هاست ( آخه تا بالاي نوک پستونش بود ) گفت چطور ؟ گفتم آخه خيلي
کوچيکه. مخصوصه ؟ گفت مخصوص چي ؟ گفتم هيچي بابا ولش کن. گفت پيرهنم رو
در آوردم که مو نچسپه بهش. گفتم منظورت پشمه ؟ خنديد. عمه گفت بيا جلو
ببينم. رفام جلو تا عمم نشسته بود روي صندلي تا چشمم از بالا به سينه هاش
افتاد کيرم دوباره شق شد. آخه خيلي بزرگ بودن. خيلي خم سفت و سفيد مثل
برف. عمم گفت چيه بازم اينو تيزش کردي واسمون. گفتم آخه تقصير خودته عمه
جون. ببين وضعتو. گفت خوب الان يه کاري کن اين بخابه رگاشم زده بيرون.
بخوام تکو بخورم ميره تو چشم. بعد با هم خنديديم. گفتم چيکارش کنم آخه ؟
گفتم يه لحظه بري بيرون من درستش ميکنم ( ميخواستم جلق بزنم ) الان ميگيد
اين چه احمقيه. اما از اينکه با عمه خودم سکس کنم ميترسيدم. خيلي کار
کثيفي ميدونستمش ( البته هستا ).به خاطر همين حرفش زو وسط نميکشيدم. عمم
گفت چيکارش ميخواي بکني بدبختو ؟ گفتم حالا. گفت هر کار ميخواي بکني جلوي
من بکن. مثل اينکه حدث زده بود. گفت ميخواي جلق بزني ؟ خواستم بگم نه.
اما ديدم راه ديکه اي ندارم. گفتم آره. گفت خوب شروع کن. يه لحظه شحوت کل
وجودم رو گرفت. بي خيال همه چي شدم. گفتم خالي خالي که تا فردا طول
ميکشه. گفت پس اگه ميخواي يه کم شامپو بزن. گفتم نه منظورم از نظر شامپو
و اينا نبود. منظورم رو فهميد. گفت يعني ميگي لخت شم ؟ کامل نه ولي يه
کارايي بکن که من حشري شم. گفت تو شروع کن من باهاتم. يهو برگشت
شلوارکشرو با شرتش رو با هم تا زير کونش کشيد پايين. دستش رو انداخت دو
طرف کونش رو باز کرد و قمبل کرد. سوراخ کونش کامل معلوم بود. کسش هم از
زير بيرون بود. همون جا کم مونده بود کل آب بدنم يه جا از کيرم بريزه
بيرون. اما خودم رو با زور نگه داشتم .گفت اگه ميخواي انگشت کن رودتر آبت
بياد. اونم مثل اينکه ميخواست منو شحوتي کنه که بکنمش. گفتم نه عزيزم
هنوز زوده. گفت پس تو ميخواي طولش بدي. گفتم عمه پستوناتو درار مردم. گفت
چشم. برگشت پستوناشو از بالي سوتين دراورد بيرون. دهنم وا موند ديدم واي
چه پستوناي سرحال و خوشگلي. گفت ميخواي بيشتر لذت ببري ؟ منم گفتم آره.
گفت پس بيا جلوتر رفتم جلو فکر کردم ميخواد ساک بزنه. کيرم رو گرفت. نشست
رو زانو کيرم انداخت لاي پستوناش. گيرم داشت ميترکيد. گفتم خشک خشک ؟ يه
تف کردش رو کير من يه تفم انداخت لاي پستوناش. کيرمو گذاشتم لاي پستوناش.
اونم پستوناشو از دو طرف به هم فشار ميداد. سه چهار بار که بالا پايين
کردم آبم با فشار پاشيد زير فک عمه لیلا. گفت اي ديوونه ميگفتي زودتر که
اينقد بي جنبه اي ديگه. دهنم وا موند گفتم به اين ميگي بي جنبه ؟ هرکس
ديگه اي بود همون اول که قمبل کردي کل شيره جونش ميريخت بيرون. گفت يعني
اين قدر سکسي ام. گفتم آره خوش به حال آقا علی. يهو ياد عمه ژيلا افتادم.
گفتم نکنه بيدار سه ببينه با هم تو حموميم. اونم که نخود تو دهنش خيس
نميشه. آبرومون تو فاميل ميره. گفت نه بابا من از صبح اونقدر از اون
بدبخت کار کشيدم که تا فردا بعد از ظهر ميخوابه. يادم افتاد صبح ميخوام
برم پيش عليرضا دوستم. گفتم عمه خوب بيا بزن حالا. گفت راست ميگي. کيرمو
شستم. رفتم جلوي عمه. تا عمه دستشو زد به کيرم کيرم دوباره مثل چوب شد.
عمه گفت اه بابا بازم که شروع کردي ؟ بابا تو ديگه کي هستي ؟ تو که همين
الان جلق زدي. آبتم هنوز زير چونمو لاي پستونمه. گفتم عمه تو هم يه چيزيت
ميشه ها من دارم سعي ميکنم بخوابه تو از پستونات تعريف ميکني ؟ گفت ديگه
من طاقت ندارم. کيرمو گرفت تا ته کرد تو حلقش. چندبار عقب جلو کرد. گفتم
عمه گفتي اگشتت کنم هنوزم رو حرفت هستي ؟ گفت آره حتي اگه ميخواي بکني
ميتوني بکني اما فقط از کون. چون بي جنبه اي يهو ديدي ريختي تو کسم حالا
خر بيار باقالي بار کن. گفتم چشم عمه جون. گفتم همونجوري قنبل کن. گفت تو
کيرتو آماده کن. گفتم اول انگشت کنم ديگه گفت باشه. قنبل کرد. گفتم خودم
ميخوام لاي کونتو باز کنم. لاي کونشو باز کردم. اول يه کم کسو کونشو از
پشت ماليدم. بعد انگشت اشارم رو کردم تو دهنم خيسش کردم. کردم تو سوراخ
کون عمه. خيلي تنگ بود. به شوخي گفتم عمه سوراخ کونتو بخورم. گفت همش
واسه خودته. گفت سوراخ کونمو يکم زبون بزن گلگلکم مياد خوشم مياد. يه که
سوراخ کونشو زبون زدم. بعد دوتا انگشتم رو با هم کردم تو سوراخش يهو يه
داد نه خيلي بلند کشيد. گفتم عمه الان آبجيت بيدار ميشه ها. گفت ببخشيد.
گفت نميخواي بکني تو سوراخم. سه سايته داري انگشت ميکني سوراخ کونمو.
گفتم چرا. تو باز کن کونتو. دستشو انداخت باز کرد. سوراخش يخه کم گشادتر
شده بود اما نه زياد.کير منم کلفته. عمه گفت کيرتو بيار جلو يواش يواش
بمال به سوراخ کونم بعد بکن تو. کيرمو يه تف زدم. ميماليدمش به سوراخ کون
عمه لیلا اونم شل ميشد. بعد گفت بسه بکن تو کونم. کرم رو گرفتم کردم تو
سوراخ کونش يه تکون داد خودشو بعد گفت اينجوري کمردرد ميگيرم بزار مدل
سگي قنبل کنم. گفتم عمه ولي ماشالا خيلي حرفه اي ها. گفت آخه علی خيلي
سليقش با بقيه فرق ميکنه به خاطر همون هر نوع سکسي رو رو من امتحان کرده
من هم ياد گرفتم. چند بار که عقب جلو کردم عمم گفت وحید دستتو از پايين
بنداز کسم رو بمال که تو تموم ارضا شدي من تو کف نمونم. منم دستمو
انداختم ديدم واي چه کس نرمي. يه دو سه دقيقه که ماليدم عمه ديدم داره
ارضا ميشه. هي داد زد بکن بکن تو کونم. کسمو بمال. تندش کن. همينا رو هي
گفت بعدش يه اه کشيد. بدنش شل شد. سوراخ کونشم شل شد. رفت و آمد کيرم هم
راحت تر شد. ديدم عمه با يه صداي خمار گفت وحید زودتر تمومش کن من خوابم
داره ميگيره. بي حال شدم. چندتا که تلنبه زدم يه کم تندش کردم.ديدم آبم
بازم ميخواد بياد کيرم رو از تو سوراخ کون عمه کشيدم بيرون. آبم رو ريختم
رو کون عمه بعد يه که کونشو با ليزي آب کيرم ماليدم تا يه کم حال اومد.
پاشد شلوارکشو شرتشو گذاشت تو رخت کن يه دوش گرفتيم. من با اينکه کيرم
خوابيده بود ديدم ديگه فرصت شايد پيش نياد گفتم زير دوش يه بار ديگه
بکنمش اما عمه مخالفت کرد. گفتم حد اقل لاي پاهات بندازم. گفت باشه بدن
عمه رو کلا ليف کشيدم کامل کفي شد. از عقب بغلش کردم کيرم رو انداختم لاي
پاهاش. پستوناش رو هم گرفتم تو دستام گرم و ليز. کيرمو که عقب جلو
ميکردم. کيرم ميخورد به کس عمه به خاطر همين عمه هم دوباره ارضا سد منم
آبم اومد اين سري عمه رو خوابوندم و ابم رو روي کسش ريختم. البته اين سري
آبم کمتر بود. بعدش ديگه احساس کردم کيرم درد ميکنه. کمرم هم همينطور.
خلاصه آخرش هم قسمت نشد که ما اين پشماي کيرمون رو بزنيم. پشت گردنم هم
همينطور. با عمه از حموم در اومديم. صبح که بيدار شديم عمه ژيلا سر
صبحانه گفت چقدر رنگت واشده لیلا ؟ حموم بودي ؟ من گفتم فهميده. اما عمه
لیلا گفت آره قبل از اينکه شماها بيدار شين من رفتم دوش گرفتم.. من هم
نزديکاي ظهر بود رفتم پيش دوستم عليرضا و و بعد برگشتم فرديس. بعد اون هر
وقت عمه رو ميبينم اون نگاش يه کير منه منم نگام به پستوناي عمه.پایان

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر