پارسا از این حالت چشای مادرش خیلی خوشش میومد . وقتی که با هوس پارسا رو نگاه می کرد پسر متوجه می شد که مادر با تمام وجودش تمنای اونو داره و اونو می خواد . کیرشو کاملا وسط کس نگه داشته اونو به آرومی از بالا به پایین و عکس اون می کشید .. خوشش میومد چشای پروینو می دید که به این شکل خمار و باز و بسته میشه .. رنگ سبزش یه حالت مات به خودش می گرفت که گیرایی اونو دوچندان می کرد . پروین پاهاشو به هم نزدیک کرده طوری که با وسط پاهاش کیر پسرشو بیشتر به خودش می چسبوند .
پارسا حس کرد که به اندازه کافی مادرشو داغ کرده و حالا نوبت برشته کردنشه .. همین که کیرشو در راستا و چاک وسط کس مادرش از بالا به پایین و عکسش می کشید کافی بود که اونو بیش از حد حشری کنه و پروین مرتب دهنشو باز می کرد و جیغ می کشید ...
-مامان .. یواش تر یه وقتی پریسا و بقیه صدا رو می شنون
-نههههههههه نههههههه کسسسسسسسم .. اووووووفففففففففف پارسا ... چرا ؟ آخخخخخخخخخخ چرااااااا من این جوری شدم .نههههههههه نهههههههههه من نمی تونم تحمل کنم . چرا ؟!بهم بگو چرا ...
-مامان تو بهم بگو چرا نمی تونم هضمش کنم ؟
پروین : حالا زود باش این قدر معطل نکن . اینو هضمش کن ..
هر دو تا شون می دونستن که دیگه خیلی شجاع تر از دقایق پیش شده و بسیاری از مسائلو تونستن حلش کنن ..
-آییییییییی پارسااااااا .. اوووووووفففففففف خیلی می سوزونه . من می خوام این فقط برای من باشه ..
پارسا می خواست در جواب بگه خب اگه من مال تو باشم تو می تونی فقط مال من باشی ؟ که از طرح این سوال منصرف شد چون پرویز خان پدرش بود و با همه طبع سردش ممکن بود هر چند وقت در میون هوس کنه که پروینو بکنه و در این موارد از دست اون دیگه کاری ساخته نبود . می تونست ورود کیرپدر رو به سوراخای مادرش تحمل کنه اما اگه یه غریبه می خواست با مادرش حال کنه این تحمل رو نداشت .
پسر کیرشو کمی به عقب کشید و سرشو رو چاک وسط تنظیم کرد . خیلی آروم اونو به سمت جلو و داخل کس مادر فشار داد . پروین لبای کوچولوشو که به صورت درشتش زیبایی خاصی می داد به آرومی گاز می گرفت ...
-آخخخخخخخخخخخ مااااااامااااااان چقدر داغه ! اووووووووههههههه .. من که هنوز سرعتشو زیاد نکردم . چقدر داغ شدی ؟
پارسا آروم آروم کیرشو به انتهای کس فرستاد . کاملا مشخص بود که کس مامانش گشاد تر از کس زن داداش ها و خواهرشه . ولی کلفتی کیرش به حدی بود که هم می تونست لذت ببره و هم لذت بده ...
آروم آروم سرعتشو زیاد تر کرد .. پروین در حالی که سرشو مرتب به چپ و راست حرکت می داد لباشو غنچه کرده برای پسرش بوس می فرستاد
پارسا هم لباشو به لبای غنچه ای مادرش چسبوند .. کیرش تا به انتهای کس می رفت پروین از شدت ضربات کیر کنترلشو از دست داده با آخرین توان از هوس جیغ می کشید . عاشق این بود که وقتی کیر به آخر خط می رسه قسمت بالای کیر و کس به هم بچسبند و صدا بدن . لبای پارسا رفت به کناره های صورت مادرش ... اونم مثل هر زن دیگه ای از این که گوشش مکیده شه هوسش زیاد می شد .. حالا که پسر شروع کرده بود به کردن مادر و دیوار فاصله رو بر داشته بود یادش اومد که مادر چه کون گنده و بر جسته ای داره !و هر وقت که جین تنگ و چسبون پاش می کرد به یاد زنایی می افتاد که باسنشون به شدت آدمو تحریک می کنه ولی در اون زمان چون یه حس دیگه ای راجع به مادرش داشت و نمی تونست شرایط فعلی رو تصور کنه نمی تونست اون لذت حالا رو ببره و به نوعی خودشو سر زنش کرده کاری می کردکه فکرشو از این موضوع و مقایسه کون مامان با سایر کون گنده ها خارج کنه .
یه لحظه کیرشو از توی کس مادرش بیرون کشید .. دستشو گذاشت زیر باسنش و اونو دمرش کرد کمرشو آورد بالا و کاری کرد که در یه حالت زانو زده یه استیل سگی به خودش بگیره ..
-وااااااااااووووووو مااااااامااااااااان چه کونی !
-همش مال تو .. مال خودته . بابات که عرضه نداره ...
-ووووووییییییی ماااااماااان اون وقتا که جوون بوده که عرضه داشته ..
-نهههههههه این حرفو نزن ...
پارسا انگشت وسطی دست چپشو فرو کرد توی سوراخ کون مادرش .. تا ته رفت .. کیرشو هم از همون پشت فرستاد تا ته کس ... از این که انگشتش این قدر راحت داره توی سوراخ کون مامان پروینش حرکت می کنه لذت می برد . این نشون می داد که مامانش به اندازه کافی به باباش کون داده و اون جورام کون تنگی نداره که کیرش درصورت رفتن توی کون پروین جونش به مشکل بخوره ...
پارسا سرشو کمی عقب برد تا با لذت بیشتری قالب کون مادرشو نگاه کنه .... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی
پارسا حس کرد که به اندازه کافی مادرشو داغ کرده و حالا نوبت برشته کردنشه .. همین که کیرشو در راستا و چاک وسط کس مادرش از بالا به پایین و عکسش می کشید کافی بود که اونو بیش از حد حشری کنه و پروین مرتب دهنشو باز می کرد و جیغ می کشید ...
-مامان .. یواش تر یه وقتی پریسا و بقیه صدا رو می شنون
-نههههههههه نههههههه کسسسسسسسم .. اووووووفففففففففف پارسا ... چرا ؟ آخخخخخخخخخخ چرااااااا من این جوری شدم .نههههههههه نهههههههههه من نمی تونم تحمل کنم . چرا ؟!بهم بگو چرا ...
-مامان تو بهم بگو چرا نمی تونم هضمش کنم ؟
پروین : حالا زود باش این قدر معطل نکن . اینو هضمش کن ..
هر دو تا شون می دونستن که دیگه خیلی شجاع تر از دقایق پیش شده و بسیاری از مسائلو تونستن حلش کنن ..
-آییییییییی پارسااااااا .. اوووووووفففففففف خیلی می سوزونه . من می خوام این فقط برای من باشه ..
پارسا می خواست در جواب بگه خب اگه من مال تو باشم تو می تونی فقط مال من باشی ؟ که از طرح این سوال منصرف شد چون پرویز خان پدرش بود و با همه طبع سردش ممکن بود هر چند وقت در میون هوس کنه که پروینو بکنه و در این موارد از دست اون دیگه کاری ساخته نبود . می تونست ورود کیرپدر رو به سوراخای مادرش تحمل کنه اما اگه یه غریبه می خواست با مادرش حال کنه این تحمل رو نداشت .
پسر کیرشو کمی به عقب کشید و سرشو رو چاک وسط تنظیم کرد . خیلی آروم اونو به سمت جلو و داخل کس مادر فشار داد . پروین لبای کوچولوشو که به صورت درشتش زیبایی خاصی می داد به آرومی گاز می گرفت ...
-آخخخخخخخخخخخ مااااااامااااااان چقدر داغه ! اووووووووههههههه .. من که هنوز سرعتشو زیاد نکردم . چقدر داغ شدی ؟
پارسا آروم آروم کیرشو به انتهای کس فرستاد . کاملا مشخص بود که کس مامانش گشاد تر از کس زن داداش ها و خواهرشه . ولی کلفتی کیرش به حدی بود که هم می تونست لذت ببره و هم لذت بده ...
آروم آروم سرعتشو زیاد تر کرد .. پروین در حالی که سرشو مرتب به چپ و راست حرکت می داد لباشو غنچه کرده برای پسرش بوس می فرستاد
پارسا هم لباشو به لبای غنچه ای مادرش چسبوند .. کیرش تا به انتهای کس می رفت پروین از شدت ضربات کیر کنترلشو از دست داده با آخرین توان از هوس جیغ می کشید . عاشق این بود که وقتی کیر به آخر خط می رسه قسمت بالای کیر و کس به هم بچسبند و صدا بدن . لبای پارسا رفت به کناره های صورت مادرش ... اونم مثل هر زن دیگه ای از این که گوشش مکیده شه هوسش زیاد می شد .. حالا که پسر شروع کرده بود به کردن مادر و دیوار فاصله رو بر داشته بود یادش اومد که مادر چه کون گنده و بر جسته ای داره !و هر وقت که جین تنگ و چسبون پاش می کرد به یاد زنایی می افتاد که باسنشون به شدت آدمو تحریک می کنه ولی در اون زمان چون یه حس دیگه ای راجع به مادرش داشت و نمی تونست شرایط فعلی رو تصور کنه نمی تونست اون لذت حالا رو ببره و به نوعی خودشو سر زنش کرده کاری می کردکه فکرشو از این موضوع و مقایسه کون مامان با سایر کون گنده ها خارج کنه .
یه لحظه کیرشو از توی کس مادرش بیرون کشید .. دستشو گذاشت زیر باسنش و اونو دمرش کرد کمرشو آورد بالا و کاری کرد که در یه حالت زانو زده یه استیل سگی به خودش بگیره ..
-وااااااااااووووووو مااااااامااااااااان چه کونی !
-همش مال تو .. مال خودته . بابات که عرضه نداره ...
-ووووووییییییی ماااااماااان اون وقتا که جوون بوده که عرضه داشته ..
-نهههههههه این حرفو نزن ...
پارسا انگشت وسطی دست چپشو فرو کرد توی سوراخ کون مادرش .. تا ته رفت .. کیرشو هم از همون پشت فرستاد تا ته کس ... از این که انگشتش این قدر راحت داره توی سوراخ کون مامان پروینش حرکت می کنه لذت می برد . این نشون می داد که مامانش به اندازه کافی به باباش کون داده و اون جورام کون تنگی نداره که کیرش درصورت رفتن توی کون پروین جونش به مشکل بخوره ...
پارسا سرشو کمی عقب برد تا با لذت بیشتری قالب کون مادرشو نگاه کنه .... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی
0 نظرات:
ارسال یک نظر