ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

سكس با دخترهاي دانشجو

این داستان رو دوست خوبم رئوف برام ارسال کردند.تشکر از ایشون...باسلام به دوستان این داستان واقعیت داره و برای خودم اتفاق افتاده.(نام ها تغییر داده شد).اوایل اردیبهشت بود که دو تا حوری بهشتی برای اجاره کردن طبقه پایین خونه اومدن و بعد از پسند کردن و قول و قرار های لازم قرار شد یک هفته بعد بیان.من که از همون اول کف کرده بودم، رفتم تو نخ شون بعد یک هفته که اومدن دیدم یه پسر جوان هم همراه شون هست که متوجه شدم شوهر مریم هستش ، به کل از مریم نا امید شدم و به فکر جور کردن مهسا بودم. حالا بریم سراغ مشخصات : اول مهسا: 20، کمر باریک، باسن بزرگ،سینه سایز 80 و موهای بلند با رنگ طلایی ، دوم مریم : 21ساله ، کمر باریک باسن معمولی،سینه 85 و مو های بلند رنگ سیاه.خودم:24 ساله، هیکل معمولی و لاغر ،کیرم 21سانت طول داره و 4 سانت عرض و سفیده،بریم سر داستان:یک هفته گذشت و هیچ اتفاق خاصی نیفتاد تا این که مهسا برای چند روز رفت به شهر خودش و خانواده ما هم دو شب قبلش رفته بودن مشهد شب شد و وقتی داشتم ماهواره می دیدم (فیلم سکسی داستانی بود) صدای در اومد تعجب کردم ساعت 11 شب بود و فقط مریم تو ساختمون بود رفتم در رو باز کردم دیدم مریم با یه تاپ و دامن جلوموایستاده، گفتم بفرما تو و اونم اومد داخل و گفت چون تنهاست و شوهرش هم دانشجو بود و توی یک استان دیگه بود و نمی تونست بیاد پیشش و اون خونه تنهایی می ترسید و برای همین امشب می خواست اینجا بخوابه و من هم با کمال میل قبول کردم و ازش دعوت کردم که باهم ماهواره ببینیم و اون هم چون فردا کلاس نداشت قبول کرد تازه یادم افتاد که داشتم فیلم سکسی می دیدم سریع رفتم و کانال رو عوض کردم داشتیم یه فیلم معمولی می دیدیم که مریم گفت بزن یه شبکه دیگه فیلم قشنگ تر ببینیم من هم دیدم فرصت خوبی هستش سر صحبت رو باز کنم برای همین گفتم شما چه فیلمی دوست دارین تا کانالش رو پیدا کنم و برات بزنم ببینی اونم نامردی نکرد و گفت یه فیلم نیمه بزن ببینیم من هم یک دقیقه رو تو هنگ به سر بردم و بعد زدم یه شبکه که فیلم نیمه نشون میده فیلمش تازه شروع شده بود (اسم فیلم یادم نیست) تا یک ربع که گذشت یک دفعه دیدم بعله پسره که باباش ملیونر بوده دوست دخترش رو آورده خونه خودش و رفتن تو اتاقش و پدره هم بود خونه پسره و دختره دست به کار شدن و همدیگه رو لخت کردن (چون فیلم نیمه بود کس و کون رو نشون نمی داد)بعد از لاس زدن دختره رفت روی پسره و دختره روی پسره بالاو پایین می پرید و لرزش سینه هاش چنگیز (کیرم) رو از خواب بیدار کرد و چنگیز هم بد جوری زیر شلوارکم خیمه زده بود (راستی یادم رفت بگم شلوارک داشتم).زیر چشمی یه نگاهی به مریم کردم دیدم با کله داره تو مانیتور تلویزیون رو نگاه می کنه بعد از یک ساعت که فیلم به همراه چندتا صحنه ی دیگه به پایان رسید مریم گفت من خوابم میاد می خوام بخوابم من هم اتاق خودم رو بهش نشون دادم و خودم داشتم بر می گشتم که اون گفت کجا؟ من هم گفتم میرم تو اتاق پدر و مادرم بخوابم و اون که معلوم بود حشرش زده بالا گفت بیا همین جا بخواب من می ترسم من هم که چنگیزم شده بود گرز رستم و می دونستم اون هم دلش می خواد گفتم پس بیا بریم اتاق بابام که تختش دو نفره است و اون هم گفت تو بورو تامن بیام من رفتم و اون هم رفت پایین و با همون تاپ و با یک شلوارک که تازه پوشیده بود اومد رو تخت و روشو به من کرد و چشماش رو بست و ما هم که تا چشم ها مون رو بستیم دوست دختر هام (5 یا 6 تا بودن) دونه دونه شروع کردن به اس دادن و من هم جوابشون رو ندادم که بهاره زنگ زد و بعد از یک ربع کس شعر رد و بدل کردن قطع کرد و خواستم بخوابم که مریم گفت من خوابم نمیاد،می شه بپرسم کی بود من:بهاره بود مریم:بهاره؟ بهاره دیگه کیه؟دوست دخترته؟ من: آره مریم:چند وقته من:6 ماه بیشتره مریم یه حرفی زد که چنگیز به احترام حرفش بلند شد مریم:تاحالا باهاش سکس داشتی؟ من: نه مریم:یعنی تا حالا با کسی سکس نداشتی؟ من:داشتم مریم:اگه الان ازت بخوام قبول میکنی. من 2 دقیقه رو تو کما بودم و بعد که اون من رو از کما بیرون آورد گفت چی شد؟ گفتم چرا که نه؟ رفتم لامپ رو روشن کردم و سریع لب تو لب شدیم یه پنج دقیقه ای که لب می گرفتیم من تاپش رو در آوردم و کرستش رو باز کردم و اومدم پایین تر و شروع کردم به خوردن سینه هاش وای که چه سینه هایی بود سفید و نرم و بزرگ پیرهنم و شلوارکم رو کندم و رفتم شلوارش رو در آوردم شرت و کرستش ست نارنجی با خال های سفید شرتشم در آوردم وقتی که کسش رو دیدم افتادم به جون کسش و اون هم اومد روم و کیرم رو از شرتم در آورد و گفت جون چقدر بزرگه بلندش کردم رفتم یه اسپره آوردم و به کیرم زدم (با اسپره تقریبا 1ساعت دوام میارم) دوباره به همون حالت شدیم و برای هم ساک زدیم 5 دقیقه نشد که آه و ناله مریم شروع شد...

2 نظرات:

ناشناس گفت...

دمت گرم داداش داستانت قشنگه زودتر ادامه بده مرسي

ناشناس گفت...

ادامه چی شد ؟

 

ابزار وبمستر