ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

سکس با دوست زنم شیوا

قبل از عيد من و ليلا تصميم گرفتيم که زودتر بريم شمال و ۱۵ روز بعد از عيد بر گرديم تهران. ۲ شب قبل از حرکتمون شيوا(دوست بچگی های ليلا بود) اومد خونه ما و موندگار شد.. خيلی هيکل سکسی و زيبايی داشت. من به ليلا گفتم من که تصميم گرفتم با شيوا سکس داشته باشم. ليلا گفت از من بر نمیاد چون روم نميشه و ما هم بازی بوديم. هرکاری کردم نشد که ليلا هم بياد. برنامه رو چيديم قبل از سفر من باهاش سکس کنم که بعدش هم بره و ما بريم شمال. قرار ما اين بود که ليلا از حالات برجسته سکسی من در هنگام سکس با خودش برای شيوا بگه و شيوا رو حشری کنه. شيوا هنوز شوهر نکرده بود. و نمی دانستيم اصلا" علاقه به سکس دارد يا نه. اما خيلی نگذشت که جواب همه سوالامو گرفتم. طبق برنامه ليلا مثلا" رفت که بخوابه و از طريق در رابط هندی کم رو بر داشت و رفت در کمد لباس اطاقی که قرار بود ما اونجا بريم مخفی شد. منم رفتم و کنار شيوا نشستم و چشم تو چشم شديم و همونجور خيره بهم مونديم. تا اينکه شيوا که برق سکس رو تو چشاش ميشود ديد اومد جلو و خودشو انداخت توی بغل من و شروع به لب گرفتن کرديم. بعد من گفتم بريم تو اتاق که يه موقع ليلا نياد. شيوا سينه های سفيد و بزرگی داشت با زبونی تند و حاضر جواب. بهم گفت علاقه زيادی به فحش و نا سزای در حين سکس داره. و همونجوری که من بهش ميگفتم جنده بلوری من اونم به من ميگفت کير هرکول من.کلی فحش به هم می داديم. من از روی کاناپه بغلش کردم و خيلی آروم با زبونای گره خورده رفتيم تو اتاق.ليلا هندی کم رو روشن کرده بود و چراغ قرمزش يه لحظه معلوم شد. کل لباساشو در آوردم و از بالا به پايين و از پايين به بالا ۲ مرتبه کامل و بی نقص خوردم و بوسيدم و ليسيدمش.بلند شد. منو خوابوند و شروع کرد از پشت شرت کيرم رو ليسيدن و گاز گرفتن. من حسابی حشری بودم. اندامش همينجوری حشری کننده بود چه برسه به حرکات دقيق و زيباش.شورتمو در آورد و شروع به ساک زدن کرد. اونقدر حرفه ای که داشت حسابش از دستم در ميرفت. سريع خوابوندمش و تمام کس خيس و آبدارش رو ليسيدم و با انگشت راه خودم رو آروم باز کردم. يک لحظه به خودم اومدم و پرسيدم دختری؟ که گفت پردمو زدم و خيالت راحت. بعد با دو انگشت واژنش رو ماساژ ميدادم. بعد گفت بکن منو و منم بی اختيار محکم کردم تو و از اينکارم لذت می برد. با جلو و عقب شدن من حسابی هماهنگ شده بود و با حرکاتش منو وادار به شدت می کرد. منم سر سينه هاشو محکم می چلوندم و حسابی کردمش. شيوا به ارگاسم دوم و سوم رسيده بود و منم داشتم می اومدم. وقتش که شد کشيدم بيرون و همشو ريختم تو دهنش و همشو خورد. بعد هردو تو بغل هم خوابيديم. ساعت ۳ صبح من رفتم و در کمد رو باز کردم و ديدم ليلا اون تو لخت و با کس خيس دراز کشيده و دوربين هنوز روشن بود. بغلش کردم و بردمش تو جاش و با يه دستمال کسش رو تميز کردم و لباسش رو عوض کردم و خوابوندمش. بعد رفتم سراغ شيوا که لخت روی تخت خوابيده بود. پشتش خوابيدم و با تمام وجود به خاطر اينکه مزه خوبی بهم داده بود خودمو چسبوندم بهش. تا صبح همه همونجوری خواب بوديم که با صدای موبايل من بيدار شديم. من سريع شيوا رو فرستادم توی حمام و رفتم و حال ليلا رو پرسيدم. بنظرم کمی ضعف پيدا کرده بود. خواست بخوابم توی بغلش و منم خوابيدم و يکی دو ساعتی خوابم برد. ساعت حدود ۱ بود که شيوا در اتاق مارا زد و گفت ناهار حاضر است.در حين ناهار به شيوا گفتم که ما ميرويم شمال و ويلای جديدم رو تحويل ميگيرم. شيوا هم گفت که اتفاقا" اونم داشته ميرفته شمال و می خواسته قبلش پيش ما باشه.از ايزدشهر به اميردشت تغيير نظر داد و با ما اومد و من و شيوا بارها شد که وقت قدمزنی توی ساحل جای خلوتی پيدا ميکرديم و دوتايی لخت ميشديم و بی مايو ميرفتيم توی آب و يکبار همونجوری کردمش و اونقدر بهمون مزه داد که تصميم گرفتم با ليلا هم بيام و توی آب بکنمش.شيوا بدن عالی داشت. وقتی تاپ می پوشيد راحت ۱۰ سانت سينه های جلو آمده داشت. موهای بلوند و چشمهای قهوه ای روشن و پاها و تنه بی مو و لطيف از خصوصياتش بود.پایان

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر