ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

خاطره کوتاه سکس زنم با دوستم

یکروز من به همراه یکی از دوستانم که خیلی هم خر پول بود اومدیم خونه ما تا با هم مشروب بخوریم از غذا من صبح که داشتم از خونه میرفتم بیرون با خانوم خوشگلم قرار گذاشتیم که عصر بیام خونه و با هم یه حاله درست و حسابی بکنیم یادم رفت بگم خانومم راحت میتونه 5 مرد رو ارضا کنه از نظر ساک زدن بی رقیبه آره با هم قرار گذاشته بودیم ولی من یادم رفت که بهش زنگ بزنم دم درب یادم اوفتاد که به دوستم گفتم صبر کن من به خونه اطلاع بدم بعد بریم که دوستم گفت نه بیا ببینیم که خانومت از مهمون بردن تو ناراحت میشه یا نه من هم قبول کردم گفتم پس شما زنگ بزن قبول کرد زنگ زد چشمتان روز بعد نبینه خانومم بدون هیچ قبول کرد و درب رو باز کرد ما رفتیم داخل خانومم آماده شده بود که فقط به من کوس بده ولی از خدا خواسته ما شدیم 2 نفر بعد از احوال پرسی دوستم به من گفت که قدر خانومتو بدون ببین با چه روی بازی ما رو پذیرفت گفتم دکجاشو دیدی حالا صبر کن تا بقیه شو ببینی.خانومم با یک تاپ که تمام سینه های خوشگلش توش جا گرفته بود با یک دامن جین کوتاه تا بالای رونش و یک آرایش نسبتا غلیظ به استقبال اومد. یادم رفت بگم که خانومم استاد میز چیدن ولی یک لیوان کم داشت که رفت آورد و شروع کردیم به خوردن خانومم ساقی شده بود چنان حالی به من دست داده بود که نگو خانوم خوشگلم به هر دوی ما چنان حالی میداد که نگو جای شما هم خالی کیرم داشت میترکید دیگه نمیدونم به دوستم چه حالی دست داده بود تا خانومم به پیشنهاد من اوم وسط منو دوستم روی کاناپه نشست و با هم شروع کردیم به ویسکی خوردن بعد از اینکه کلی سرمون داغ شد شروع کردیم به مالوندن خانومم یک سینه تپول دست من یکی هم دست دوستم صدای خانومم بلند شده بود و به پیشنهاد خانومم رفتیم تو اطاق خواب دوستم گفت که جلوی من روش نمیشه با خانوم سکس کنه که با استقبال من و خانومم روبرو شد و من اومدم بیرن و درب رو بستم همینکه اومدم بیرون صدای خانومم بلند شد که بعدا فهمیدم که کیر دوستم خیلی بزرگ بوده و خانومم از خوشحالی داد زده اونا یک ساعتی طول دادند و من طی این یک ساعت از بالای پنچره اونا رو نگاه میکردم خانوم زیبای من به چه زیبایی ساک میزد و من از پشت پنجره با کیرم ور میرفتم و باقی قضایا رو خودتون بخونید که حالی خانومم و دوستم و من کردیم.پایان
 

ابزار وبمستر