ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

خانواده باکلاس2

دكمه های شلوارش رو باز كردم زبونم رو یه كم بالای كسش مالیدم بعد شلوارش رو درآوردم شرتش با كرستش ست بود از اون شرتهایی بود كه پشتش فقط یه بند میره لای كون از روی شرت یه كم كسش رو مالیدم و زبون زدم خودش شرتش رو كنار زد وای چه كسی داشت یه كس تمیز و كوچولو با لبه های به هم چسبیده تموم كسش رو كرده بودم تو دهنم و با صدا كسش رو میخوردم و لیس میزدم بعد با دستم لبه های كسش رو باز كردم زبونم رو گذاشتم لای كسش و شروع كردم به خوردن اون قسمت صورتی رنگ كه هم خیلی داغ شده بود هم خیلی خیس چوچولش رو بازی میدادم با زبونم و زبونم رو لای كسش بالا پائین میكردم و نوك زبونم رو جلوی سوراخ كسش میكشیدم اونم ناله میكرد چه ناله ای جون جونننننننننننننننننننننننننن آخ ؤای ججججججججججججووووووووووونننننننننننننننننننننن بخخخخخخخوووووووووررررررررر آیییییییییییییییییییی منم سرعتم زیاد شده بود با انگشتم هم مشغول بازی كردن با سوراخ كون بی نظیرش بودم كه دیدم بدن پروانه شروع كرد به لرزیدن و با فریاد آییییییییییییییییییییییییییییییییییی مامانننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن تموم آبش رو ریخت تو دهنم منم تا قطره آخرش رو خوردم. پروانه بی حال افتاده بود روی تخت منم رفتم دستم رو انداختم گردنش و كنارش خوابیدم چند دقیقه طول كشید تا پروانه یه كم حالش جا اومد چرخید به پهلو و شروع كردیم لب گرفتن از هم همش میگفت مرسی خیلی حال داد چه خوب میخوری و از این حرفا بعد دستش رو گذاشت رو كیرم گفت منم از اینا میخوام گفتم از چیا با یه لحن بچگونه ای گفت از این دودول بزرگا گفتم خوب مال خودت میخوای چیكارش كنی همونطوری گفت میخوام بخولمش تا تموم بشه گفتم خوب بخورش یه جون گفت بلند شد شلوار و شرتم رو با هم از پام بیرون كشید گفت وای چقدر بزرگه گفتم میترسی گفت نه كیف میكنم خم شد روی من یه كم كیرم رو به نوك پستوناش مالید بعد آروم آروم شروع كرد به ساك زدن معلوم بود خیلی تجربه داره چنان با مهارت اینكار رو میكرد كه در عرض چند دقیقه من آبم پاشید تو صورت و پستوناش بعد پاكش كردم و ازش معذرت خواهی كردم اونم گفت كه اینكار رو دوست داره یه كم خوابیدیم كنار هم با هم بازی كردیم بعد به حالت 69 شدیم و دوباره بخور بخور شروع شد پروانه از زور حشریت چند بار كیرم رو محكم گاز گرفت هر چند درد داشت ولی خوبیش این بود كه آبم دیر تر میومد. پروانه حسابی داغ كرده بود بلند شد خوابید روی تخت گفت زود باش داره آبم میاد بیا بكن تو خودش پاهاش رو بالا داده بود و باز كرده بود منم رفتم جلوش و كیرم رو آروم آروم كردم تو كسش از درد لبش رو گاز گرفته بو یه دستش هم روی سینه من بود كه جلوی فشار رو بگیره كیرم تا ته رفته بود تو كسش واقعا تنگ بود كسش معلوم بود دوست پسراش از این كیر كوچیكا هستن البته خودش هم بعد از سكس بهم گفت آروم آروم تلنبه زدن شروع شد و پروانه بازم آه و ناله اش بلند شد میگفت جووووووونننننننننن چه كیییییییییییرررررررررررییییییییییییییییه چه حالییییییییییییییی میییییییییدددددهه كسم پاره شد كسم گشاد شد آخ جون چه خوب میكنی بكن تند تند بكن منم با سرعت تلنبه میزدم كه دیدم پروانه با ناخناش روی بازم داره چنگ میندازه بعد هم با یه واییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی یه تكون دیگه و باز هم اورگاسم شد حالا حركت كیرم تو كسش راحت تر شده بود بهش گفتم بچرخ گفت نه تو رو خدا نه كیرت خیلی بزرگه كونم نمیتونه تحملش كنه هر كاری كردم به هم كون نداد كه نداد منم دیگه داشت آبم میومد سریع كیرم رو از كسش بیرون كشیدم و تموم آبم رو روی شكم و پستوناش ریختم یه كم كنار هم خوابیدیم بعد با هم رفتیم حموم تو حموم بهش گفتم دفعه بعد باید بهم كونم بدی گفت نه من از پس كیر تو بر نمیام ولی اگر خواستی مامانم رو راضی میكنم بهت كون بدهبهش گفتم دفعه بعد باید بهم كونم بدی گفت نه من از پس كیر تو بر نمیام ولی اگر خواستی مامانم رو راضی میكنم بهت كون بده. نزدیك بود غش كنم گفتم چی میگی دختر خندید گفت من با مامانم از این حرفا ندارم چند بار هم با هم لز داشتیم تازه امشب هم میخوام براش بگم با تو سكس داشتم هر چی قسمش دادم نگو قبول نكرد گفت نترس مامانم خودش اهل حاله. اون شب من رفتم خونه فرداش احساس میكردم نیما میدونه انگار ازش خجالت میكشیدم بعد از اون روز من و نیما با هم حرف های سكس و بكن و بكن هم میزدیم تازه فهمیده بودم كه بابا اینا اصلا براشون مهم نیست این حرفا یه هفته دیگه گذشت و باز هم سه شنبه رسید صبح نیما تو مدرسه گفت سعید من امروز كلاس دارم و عصری نمیتونم خونه پیشت باشم گفتم كلاس چی؟ گفت كلاس زبان دارم قرار شده از این هفته سه شنبه ها از ساعت 5:30 تا 8:30 برم پیش شوهر دوست مادرم باهام زبان كار كنه گفتم پس یه كاری كنیم منم كلاس پروانه رو برای یه روز دیگه هماهنگ می كنم گفت نه تو نمیخواد برنامه ات رو به هم بریزی همینجوری كلی به خاطر من تو درد سر افتاد.ی كلی تعارف بار هم كردیم قرار شد این هفته رو هم من برم اما برای هفته آینده یه جوری هماهنگ كنم كه نیما هم خونه باشه هر چند بعد از جریان پروانه دلم میخواست وقتی من اونجام نیما نباشه اما باید تعارف میكردم از كلاس رفتم خونه زود یه دوش گرفتم و راه افتادم سمت خونه نیما اینا. هم دلشوره داشتم هم دلم میخواست زود تر برسم ببینم پروانه چطوری باهام برخورد میكنه. سر ساعت 6 رسیدم جلوی خونشون زنگ زدم زری خانم در رو باز كرد وارد ساختمون شدم پروانه اومده بود جلوی در استقبالم با هم دست دادیم و رفتیم نشستیم روی مبل پروانه حسابی به خودش رسیده بود و قشنگ چسبیده به من نشسته بود چند لحظه بعد با صدای مریم خانم به خودم اومدم كه از پشت سرم سلام می كرد تا برگشتم دیدم ای وای چقدر قشنگ شده انگار میخواست بره عروسی از بس به خودش رسیده بود با یه لباس یه سره نازك آستین حلقه ای یخه باز دامنش هم تا بالای زانوش به رنگ سفید با گلهای بزرگ قرمز و صورتی كرست مشكیش قشنگ معلوم بود اومد جلو دست دادیم و سلام كردیم روبروی ما نشست طوری پاهاش رو روی هم انداخته بود كه تا وسطهای رونش معلوم بود گاهی هم طوری روی مبل جا به جا میشد كه كه سیاهی شرتش بین اون پاهای سفیدش قشنگ به چشم میخورد دو سه دقیقه اول به حرفای معمولی گذشت. زری هم برامون میوه آورد ساعت 6:20 بود كه به پروانه گفتم اگر مایلی بریم سر وقت درس و كلاس. با شیطنت گفت من كه یه هفته است منظرم بعد هم بلند شد گفت با اجازه مامان جونم ما بریم به درسامون برسیم مریم خانم هم با یه لحنی گفت برید خوش باشین بعد رو كرد به من گفت راستی سعید جون میخوام ببینم میشه به من هم كامپیوتر یاد بدی آخه الان دیگه عصر كامپیوتره پروانه هم خیلی از درس دادنت تعریف كرده بعد با خنده گفت مخصوصا جلسه گذشته كه انگار تو امتحانش خیلی موثر بوده. فهمیدم چه خبره داشتم آب میشدم از خجالت نمیدونستم چی بگم كه پروانه پرید وسط حرف و گفت چرا كه نه مامان جون بیا اصلا از امروز سه تایی ادامه بدیم من هم از درسهای گذشته بهت یاد میدم نظرت چیه سعید؟ بدون اینكه من چیزی بگم پروانه دست مامنش رو گرفت و گفت بلند شو بریم تو اتاق من كه وقت كمه بعد هم هر دو خندون راه افتادن من هم پشت سرشون رفتم بالا و رسیدیم تو اتاق پروانه من نشستم پشت كامپیوتر كه مریم خانم گفت من الان بر می گردم بعد از توی پله ها با صدای بلند گفت زری برو از داروخانه داروهای من رو بگیر و بعد برگشت پروانه با خنده گفت مامان نخود سیاهات تموم شده بعد دوباره هر دو زدن زیر خنده سه تا صندلی بود من وسط نشسته بودم یه سمتم پروانه بود و یه سمت دیگه مریم خانم اول یه كم از درسهای قبلی برای پروانه توضیح دادم كه دیدم كم كم دست پروانه اومد روی رون من مریم خانم هم دستش پشت صندلی من بود خیلی آروم شروع كرد به مالیدن كمرم بی اختیار كیرم راست شده بود و دیگه نمیفهمیدم چی دارم میگم زیر چشمی یه نگاه بهشون كردم.دیگه نمیفهمیدم چی دارم میگم زیر چشمی یه نگاه بهشون كردم بعد رو به پروانه گفتم متوجه شدی چی گفتم مریم خانم گفت من كه خیلی خوب دارم میفهمم بعد فشار دستش رو روی كمرم بیشتر كرد پروانه با خنده گفت میخوای از مامانم یه آزمون بگیری رو كردم به مریم خانم از اینكه بخوام چشم تو چشمش بشم خجالت میكشیدم گفتم شما یه فولدر درست كن براش یه اسم بذار بعد از روش یه شورت كات بساز مریم خانم خیلی راحت یه فولدر درست كرد اسمش رو گذاشت Sex Gorup بعد پروانه با خنده گفت پس چرا شرتت رو كات نكردی مریم خانم با ناز گفت اون دیگه كار من نیست این كار رو باید یه نفر دیگه انجام بده. پروانه گفت زود باش سعید یادش بده استعدادش خوبه زود یاد میگیره. من كه انگار قفل كرده بودم نمیدونستم باید چیكار كنم پروانه خودش رو به من چسبوند و با فشار من رو به مریم خانم چسبوند بعد خم شد روی پای مامانش و دستش رو كرد زیر دامن مامانش با چند تا تكون شرت مامانش رو درآورد گفت بیا اینم از كات كردن شرتش. بعد شرت مامانش رو پرت كرد گوشه اتاق و خودش رو كشید كنار اینكار باعث شده بود دامن مریم خانم تا وسطهای رونش بالا بره با اون سن و سالش پر و پاچه تمیزی داشت یه كم پاهاش رو از هم باز كرده بود. پروانه دستم رو گرفت گذاشت روی رون مامانش و سمت كسش هل داد گفت ببین عملیات كات كردن رو خوب انجام دادم. انگار دستم سر خورد رفت بالا و رسید به یه كوره آتش كه ازش گرما میبارید تا دستم رسید به كسش مریم خانم یه آهی كشید و سرش رو بالا داد و چشماش رو بست برگشتم به پروانه نگاه كردم با علامت سر بهم گفت بمالش منم آروم شروع كردم به مالیدن كس مریم خانم. پروانه از جاش بلند شد من رو جای خودش كشوند و رفت كنار مریم خانم نشست و یه كم هم اون رو هل داد سمت من تا برای خودش جا باز كنه نشست و دستش رو از بالای لباسش كرد تو و آروم شروع كرده به مالیدن پستونای مامانش و بعد آروم لباشون رو گذاشتن روی هم و شروع كردن از هم لب گرفتن چند دقیقه تو این حالت گذشت دست مریم خانم آروم روی كیرم قرار گرفت و از روی شلوار شروع به مالیدن كرد یه كم كه گذشت مریم خانم با چشمای خمار برگشت یه نگاهی به من كرد و یه لبخند زد و لبامون چسبید به هم و شروع كردیم به لب گرفتن واقعا لبهای خوش فرم و خوشمزه ای داشت زبونش رو فشار داد تو دهنم من هم زبونم رو فرستادم تو دهنش و شروع به خوردن لب و زبون هم كرده بودیم صحنه جالبی بود دست من لای كس مریم خانم بود دست مریم خانم روی كیر من بود پروانه هم یه دستش به پستونای مامانش بود با یه دست دیگه هم مشغول مالیدن كس خودش از روی شلوار بود و فقط صدای ناله و آه و آه بود كه توی اتاق بود پروانه بلند شد تاپ خودش رو درآورد كرست نداشت برای همین پستوناش آزاد شد و بعد هم شلوار و شرتش رو درآورد پرت كرد گوشه اتاق اومد سمت من تیشرتم رو از تنم درآورد بعد سرم رو بهش گفتم خوب حالا نوبته تو بعد بردمش سمت تختش خودم خوابیدم روی تخت و اون رو كشیدم روی خودم به حالت 69 شروع كردم به خوردن كس پروانه اونم مشغول ساك زدن شد از هر جفتمون فقط صدای ناله بلند بود كه حس كردم مریم خانم كنارم نشست دستم رو دراز كردم سمتش خودش دستم رو گرفت گذاشت روی كسش منم مشغول مالیدن شدم چند دقیقه بعد مریم خانم بلند شد رفت جلوی پروانه سر پروانه رو از روی كیر من جدا كرد كیرم رو به دست گرفت یه كم مالید بعد خیلی آروم و با احتیاط با یه ملایمت خاصی كرد تو دهنش پروانه كسش رو بیشتر به دهن من فشار داد و با دستش مشغول مالیدن كس مامانش شد چون كسش به دهنم فشار میاورد منم زبونم رو كردم تو كس پروانه و چون از پائین در حال شارژ شدن بودم از بالا حسابی كس پروانه رو خوردم كه یه مرتبه پروانه كسش رو روی دهنم فشار داد و با یك ضربه تموم آبش رو تو دهنم خالی كرد پروانه بی حال شد و افتاد كنارم روی تخت مریم خانم هم كه از دیدن این صحنه ها حسابی سركیف شده بود اومد بالا روی تخت و روبه من پاهاش رو كنار پهلوهام گذاشت كیرم رو با دستش میزون كرد و خیلی آروم روش نشست و فرو كرد تو كس داغش با اینكه مامان پروانه بود اما كسش مثل پروانه تنگ بود و چسبون آروم آروم روی كیرم فرود اومد تا وقتی به تهش رسید تمام سنگینیش رو انداخت روی كیرم چند لحظه فقط نفس نفس میزد بعد یه كم كیرم رو تو كسش تابوند بعد آروم شروع كرد بالا پائین كردن با بالا رفتن مریم خانم منم خود رو از روی تخت بلند میكردم و محكم تو كس مریم خانم تلنبه میزدم. صدای مریم خانم بلند شده بود با آه و ناله من رو تشویق میكرد كه تند تر عمل كنم چند دقیقه تو این حالت گذشت كه پروانه بلند شد از توی كشوی میزش یه كیر مصنوعی بیرون آورد داشتم از تعجب شاخ در میاوردم یه كم اون رو كرد تو دهنش و خیسش كرد بعد رفت پشت مامانش و با احتیاط اون رو كرد تو كون مامانش مریم خانم دیگه داشت فریاد میزد و آخ و اوخ میكرد میگفت وای چه خوبه همه جام پر شده كسم با كیر طبیعی كونم با مصنوعی آخیش چه مزه ای میده مریم خانم روی من افتاده بود كه پروانه راحت تر كارش رو بكنه من شروع كردم به خوردن گردن و گوشش اونم كنار گوشم ناله میكرد و قربون صدقه خودم و كیرم میرفت وای سعید چه كیر باحالی داری خوش به حال زنی كه این كیر همیشه مال اون میشه كس من كه حسابی حال اومده پروانه حق داشت از كیرت این همه تعریف كنه بی نظیره كیرت با این حرفا سعی كردم تند تند تو كسش بزنم كه همین باعث شد مریم خانم با یه فریاد بلند آییییییییییییییییییییی آبممممممممممممممممم اومد باز به اورگاسم رسید سریع خودش رو كنار كشید و پروانه جاش رو پر كرد پروانه رو چرخوندم به حالت چهار دست و پا و از پشت كیرم رو تو كسش فرو كردم با دستم پستون و چوچولش رو میمالیدم اونم با آخ جون آخ جون خودش رو تكون میداد و كونش رو محكم به رونام میكوبید خم شدم روش و آروم در گوشش گفتم من كون میخوام اونم با صدای بلند گفت یه بار دیگه آبم رو بیار بعد مامان جونم بهت میده مریم خانم كه بی حال نشسته بود و به ما نگاه میكرد گفت چی میخوای سعید جون پروانه تو همون حالتی كه خودش رو تند تند تكون میداد گفت كون میخواد مامان جونم مریم خانم با لبخند گفت خوب بهش بده پروانه گفت نههههههههههههههههه من نمیتونم مریم خانم با خنده گفت خودم بهت میدم سعید جون هر چی بخوای بهت میدم بعد هم اومد پشت من و خودش رو چسبوند به پشت من و پستوناش رو میمالید به كمرم از نرمی پستوناش حالم جا اومده بود اما چون سفت به من چسبیده بود نمیتونستم درست پروانه رو بكنم. پروانه خودش فهمیده بود با سرعت خودش رو تكون میداد مریم خانم رو از خودم جدا كردم پروانه رو بلند كردم روی تخت ایستاد من پائین تخت آروم بغلش كردم خودش پاهاش رو دور كمرم حلقه كرد مریم خانم اومد كمكمون كیرم رو با دستش گرفت با كس پروانه میزون كرد و آروم پروانه رو شل كرد یه كم اومد پئین و كیرم تا ته رفت تو كسش مریم خانم نشسته بود جلوی پاهام و با تخمام بازی میكرد منم پروانه رو با سرعت بالا پائینش میكردم كه یك دفعه پروانه با ناخنش پشتم رو چنگ انداخت و و خودش رو محكم چسبوند به من و با فریاد وای مامانننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن سرش رو گذاشت روی شونه من و یه گاز آروم از گردنم گرفت فهمیدم كارش تموم شده منم دیگه داشت آبم میومد. پروانه رو گذاشتم روی تخت دست مریم خانم رو گرفتم بلندش كردم بردمش سمت میز كامپیوتر دستاش رو گذاشتم روی میز و پاهاش رو از هم باز كردم خودش فهمید میخوام كیرم رو تو كونش جا بدم با یه دستش یه طرف كونش رو گرفت و باز كرد سوراخ كونش قرمز بود و كوچیك ولی میدونستم میشه كردش چون چند دقیقه قبل یه كیر مصنوعی تو كونش رفته بود كیرم رو گذاشتم جلوی سوراخ كونش با یه كم فشار سر كیرم رو كردم تو مریم خانم یه آخ گفت یه كم صبر كردم بازم فشار دادم تو سه مرحله تموم كیرم تو كونش جا شد پروانه هم اومده بود كنار ما و داشت تماشا میكرد آروم آروم شروع كردم تو كون مریم خانم تلنبه زدن وای كه چه كون نرمی داشت وقتی كیرم تا ته میرفت تو كونش میخورد به رونام و مثل ژله میلرزید پروانه هم از زیر مشغول خوردن كس مامانش بود مریم خانم دیگه نزدیك بود گریه كنه التماس میكرد تند تند بكنمش پستوناش رو تو مشتم فشار میدادم و تند تند كیرم رو تو كونش عقب و جلو میكردم نزدیكای اومدن آبم بود بهش گفتم آبم داره میاد با صدای بلند گفت جون همش رو بریز همونجا با دو تا ضربه تموم آبم رو تو كونش خالی كردم كه یه دفعه مریم خانم هم با فریاد آخ جوووووووووووووووووووووووووووننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن نننننن یه تكون به خودش داد و باز هم اورگاسم شد حس میكردم یه لیتر آب از من اومده بی حال بی حال بودم از مریم خانم جدا شدم و رفتم روی تخت خوابیدم چند دقیقه بعد مریم خانم و پروانه هر كدوم یه سمتم بودن و داشتن با من بازی میكردن چشمام رو باز كردم مریم خانم خندید گفت بلند شو زود باش باید بریم حموم نیما نیم ساعت دیگه میاد بلند شدیم سه تایی رفتیم حموم اونجا مریم خانم یه كم با كیرم بازی كرد و یه ساك اساسی هم برام زد و تموم آبم رو خورد بعد هم كلی از من تشكر كرد پروانه هم با خنده میگفت مامان دیدی چه حالی میده با سعید بودن از حموم بیرون اومیدم سریع لباس پوشیدم و قبل از اومدن نیما از خونشون زدم بیرون. بعد از اون هم چند بار من با این مادر و دختر عزیز سكس داشتم

2 نظرات:

ناشناس گفت...

داستان زیبایی بود
مطمئنم خیلیا از روی این داستان کپی میکنن و خیلیا هم از روی اونها دوباره کپی میزنن و همینطور ادامه پیدا میکنه به طوری که تا ابد هر گناهی که به خاطر این داستانها اتفاق بیفته به حساب شما هم نوشته میشه...
راستی کسی میدونه "ابد " یعنی چقدر؟!

ایرانی گفت...

به نظرم اونایی که این داستانها رو می خونن می دونن بد یعنی چه . خوانندگان این داستانها خیلی هوشیار ودانا هستند .ممنونم از نظرت دوست آشنای من ...ایرانی

 

ابزار وبمستر