ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

بازهم روز عشق

نوبتی هم که باشه دیگه این دفعه نوبت عشق ما ایرانیهاست . پس اون چهار روز پیش چی بود .؟/؟ ایرونی ! داداش ! توهم شوخیت گرفته ها . دیگه این قدر سر کاری ننویس دیگه . حالا عشق هم شده مثل جنگ قر مز و آبی .. داداش عشق داریم عشق ! از اون عشقای ناب ایرانی . 29 بهمن مصادف باروز عشق ایرانیه . چند هزار سال قبل از والنتاین تو ایران خودمون مد بوده . زنا به مردا ومردا به زنا هدیه می دادند . جشن می گرفتند .به هم احترام می گذاشتند . راستی می دونین همه این گفتن و نوشتن ها واسه اینه که راستی راستی عاشق باشیم . چقدر خوبه که ما هم سنتهای ایرونی خودمونو حفظ کنیم . البته عشق مثل نوروز نیست که اونو مختص به یه روز کنیم . عشق مال هرروزه . چقدر خواستند و میخوان که مارو از فرهنگ اصیل خودمون دورکنند و نتونستن . یونانیان مغولها و عربها و... هیچ کاری نتونستن بکنند . نمونه اشو تو چهار شنبه سوری می بینیم . توسیزده بدر و مهمتر از همه تو نوروز می بینیم . خیلی باشکوهه . باشکوه تر از هر گرد همایی دیگه . اسم  روزعشق  در ایران قدیم ما بود سپندارمذگان که ظاهرا مصادف با پنجم ماه اون موقع تقویم ایرانی بود . سپندار مذ هم به معنای زمین بخشنده و مظهر عشق و عدالت بوده و ایرونیهای دوست داشتنی دیگه در این روز سنگ تموم می ذاشتند . این دوسه خط رو من از اینترنت تقلب کردم . دیگه بیشتر وارد جزئیات نمیشم می ترسم متقلب تر بشم . اونچه که بیشتر از شجره نامه اهمیت داره خود عشق وآدمای عاشقند . راستی اصلا هیچوقت پیش خودتون فکرکردین که چه سهمی از این زندگی از این دنیا از روز ازل تا حالا مال شما شده یا میشه .. راستی اون آدما کجان ؟اونایی که با عشق به هم هدیه می دادند . اونایی که تودلشون یه دنیاشور ونشاط بود . یعنی اونا هم مثل ما مرگو باورنداشتند ؟/؟ یادش به خیر چه شور وحال وصفایی بود . نه اینترنتی بود نه ماهواره ای نه رادیویی نه تلویزیونی . فقط عشق بود . کوه و دشت و دمن بود . اون آدما الان کجان ؟/؟ روحشون داره مارو می بینه و به  ریش ما می خنده . اونا فکر می کردند که از اون دنیا چی می خوان ببینند ؟/؟ بیچاره این ارواح شبیه به ماشینهایی هستند که فکرمی کنندبه جای پیشروی  چند هزار سال  دنده عقب رفتند . بگذریم اون صفا و صمیمیت عشق ایرونی کجا رفت ؟/؟ وای کاش اون آدما زنده بودند . کاش ستونهای باشکوه تخت جمشید زبون باز می کردند و از اون آدما می گفتند . هرچند ایرونیهای اصیل زبونشو می فهمند ونفهما می خوان سرشو بکنن زیر آب . بگذریم وقتی از آدمای عادی و بی نام و نشان گذشته یاد می کنیم آدم اگه آدم باشه دلش می گیره . اونا کجان . ما به کجا میریم ؟/؟ بی اختیار یاد ترانه کوچه های شکیلا خانوم میفتم با یه ترانه دیگه اش که تو همین مایه ها خونده . چرا نام کورش یا در تاریخ جاودانه شد ؟/؟ چون مظهر عشق ومحبت بود . چون آدما واسش اهمیت داشتند . می دونست اگه آدما رودوست داشته باشه آدما هم دوستش دارن . اون وقت دیگه از خودخواهی وکینه خبری نمیشه . کورش یا کوروش جان کجایی که یادت به خیر . یه عبارتی هم که هم بازی باکلماته وهم یه معنایی درش هست  گفتم واست یادم نمیاد که آیا دریکی ازداستانهام بهش اشاره کردم یانه ولی گذاشتمش واسه روز تولدت که اگه  زنده بودم روز تولدت بهت بگم . وای از روز عشق به کجا رسیدیم . دنیای ما دنیای عجیبیه . راستی فکرمی کنین کدوم آدما خوشبخت تر بودند . اونایی که ماهها می کشید تا یه پیغومی به هم برسونن یا اونایی که با یک ثانیه از این سر دنیا به اون سر دنیا به هم پیام میدن ؟/؟ عشق تودل ما آدماست . توفکر ما هم هست . منی که دارم از دورنگیها ناله می کنم می تونم خودم دورو نباشم وقدم اولو بردارم . بگم که عشق قشنگه . دوستیها و همبستگی ها قشنگه . چه اشکالی داره کارای خوب انجام بدیم . شیطان هم اگه کار خوب انجام بده میره بهشت . اون اگه بره بهشت همه ما میریم بهشت . آهای ایرونی از عشق بگو این قدر جاده خاکی یاهمون حاشیه نرو .. دیگه چی بگم اگه همه حرفا رو الان بزنم واسه دفعه بعد چی می مونه . اینایی رو هم که الان دارم میگم همه تکراریه .مثل میکاپ یا معمولی تر همون آرایش و خیلی خودمونی تر بزک دوز خودمون می مونه که  کلمات رو رنگ می کنیم و یه جور دیگه تحویل میدیم ولی اونچه که مهمه اینه که خودمون یکرنگیم . دلمون عاشقه با یه دنیا محبت .. با یه دنیا عشق .. دور هم هستیم و غرق در دنیای منطقی خودمون و اونقدر جنبه اشوداریم که با این  سکس نویسی ها از کوه پرت نشیم .. یه داستان نوشتم به اسم شتر درخواب . نیاز به توضیح نداره همه چی تو خود داستان توضیح داده شده . آینه ماست . می تونست یه رمان باشه . خیلی کلی این داستانو نوشتم . هرکی از اول ژانویه 2012 واسه مون نظر فرستاد دونه دونه اسمشو یاد داشت کردم و به یه نحوی اسمشونو آوردم تو داستان . حتی از این سیزده بی وفای فراری هم یاد کردم کسی چه میدونه شاید تا موقع انتشار داستان یا همین پیام سروکله اش پیداشد ولی من دیگه  لقب یاد شده در جمله قبلی رو سانسور نمی کنم . داستانو که تموم کرده بودم دیدم فائزه عزیزهم پس ازمدتی غیبت یه پیام محبت آمیزی هم فرستاد بالاخره قانونی که خودم واسه خودم درست کرده بودم بایستی رعایت می شد واونو هم واردش کردم . درهر حال 29 بهمنه و عشق و عشق ایرونیه . کاشکی می تونستیم پدرانمونو ببینیم گذشتگانمونو یاهمون درگذشتگان دورمونو .. فکرمی کنین چی به هم هدیه می دادند ؟/؟ چی می پوشیدند ؟/؟ ازچه عطری استفاده می کردند ؟/؟ چی می خوردند ؟/؟ واسه رفتن از شهری به شهر دیگه از چی استفاده می کردند ؟/؟ فکر می کنین عشقای اون موقع  یه لذت وصفای دیگه ای داشت ؟/؟ درسته که حالا از طبیعت بکر کم شده ولی کوه و دشت و جنگل و خورشید و ماه و مهتاب همونه .. عاشقا هنوز می تونن سرشونو بالا بگیرن وبه جای زمین به  آسمون نگاه کنند . دل همون دله سرخی و تب عشق همونه . هیجان همون هیجانه . خون جاری تورگها همون خونه  . پس چی کم شده ؟/؟ بازم مثل این که زیاد دارم حرف می زنم .من و امیر گلم همدل و همصدا این روز خجسته رو به همه شما عزیزان و عاشقای گل حتی اونایی هم که عاشق نیستن و تا به حال عاشق نشدن تبریک میگیم . همه می دونن که عشق قدیمی ترین چیزیه تو دنیا که همیشه هم از همه چی تازه تره واسه همینه که هروقت حتی خودم نوشته های خودمو در این مورد می خونم با همه تکراری بودنش  تعجب می کنم که چطور بازم ازش نوشتم . خب اینا همه معجزه عشقه دیگه . خیلی بده آدم اگه بخواد بهش پشت کنه . منم که الان روبروی شما وعشق هستم باهاش همگامم خداحافظی هم که می خوام بکنم با دنده عقب  وبدون این که به عشق پشت کنم میرم تا بهش برنخوره . عاشقای عزیز دوستت دارم گفتن ها روفراموش نکنید مدلهای مختلف عشق رواز یاد نبرید و یادتون باشه که سلطان عشق وعاشقا خداست .. پایان .. نویسنده .. ایرانی

10 نظرات:

ایرانی گفت...

باسلامی دوباره به همگی ..می خواستم یه مقاله یا پیام در انتقاد از سایت لوتی بنویسم به اسم سایت لوتی و....رفتم تو سایت مذکور ببینم میشه اتمام حجت کرد یا نه .خوشبختانه saramorniدر مورد داستان کرسی داغ هوس به منبع امیر سکسی اشاره کرده و من مراتب تشکر یا رضایت خودمو ازش اعلام می کنم پدر کشتگی که نداریم ولی به جاش یکی دیگه به نام mehrshad -p2003 گرفته سیزده قسمت داستان هر کی به هر کی منو به صورت فشرده در چهار قسمت در صفحه 48 داستانهای سکس با محارم منتشرش کرده و خنده دار اینجاست اون زیر در نظرات از سایت لوتی تعریف میشه که لوتی نظراتو چاپ می کنه و امیر سکسی سانسور می کنه ...زیر داستان هر کی به هر کی من دارن این نظرو منتشر می کنن . همین جا به مدیران لوتی و کاربر متقلب تذکر میدم اگه رعایت نکنید تا دو سه روز دیگه پیام دفاعیه خودمو منتشر می کنم .از بنده گله نداشته باشید .تا بتونم و قدرت قلم من اجازه بده کاسه کوزه تبلیغات تونو به هم می ریزم . سعی خودمو می کنم .خواه موفق بشم خواه نشم .یه خورده درس لوتی گری به این کار براتون یاد بدین .پرروگری تا چه حد ؟/؟! امیر جان اگه این متنو داری میخونی و با مدیران لوتی می تونی در تماس باشی پیام منو بهشون برسون یا این نظرو بده تا بخونن .این abr135 هم دوباره داره یه زیر آبی هایی میره .اززرنگ بازی خوشم نمیاد .اگه اصلاح نشن با تیتر های تازه و متنوع حال این لوتی های ناجوانمرد رو می گیرم ...ایرانی

ناشناس گفت...

امیر جان داستانات فوق العاده هستن اگه برات امکان داره داستانی در مورد سکس یه دوجنسه زن باپسر بذار ممنون

Unknown گفت...

درود بر همه ي دوستان و بازديدكنندهاي محترم و درود بر يكه تاز داستان نويس دنياي سكس نويسي جناب ايراني عزيزم. همانطور كه اشاره شد بنده هم بازديدي از سايت لوتي انجام دادم و فرمايشات شما مورد تاييد است و حق كاملا با شماست. كاربر فوق از اعضاء محترم وبسايت ما هم هست كه عضويت ايشان لغو شد. اين قبيل افراد سودجو و دزد داستانها نه تنها در دنياي اينترنت به جائي نميرسند بلكه در زندكي هم هميشه شكست خواهند خورد. يكجور عقده دارند كه سر رشته در خانواده و كمبود محبت عاطفي دارند كه ميخواهند از هر طريقي خودي نشان بدهند حتي به قيمت زير سوال رفتن شخصيتشان. استاد عزيز درصورت مشاهده مجدد تخلف هاي فوق لطفا از انتشار ادامه داستانهاي دنباله دار خودداري فرماييد. متاسف براي مديران محترم سايت لوتي كه اجازه ميدهند افرادي دزد داستان سايت آنها را زير سوال ببرند البته مديران بخش داستانها از خود اعضا معمولي سايت لوتي هستند و بيشتر از اين هم توقع نميشه داشت. به اميد آنكه روزي مشاهد كنيم فرهنك ايراني در نت به فرهنكي تبديل بشه تا جاي سوال و بحث و شكايتي نباشه. شاد باشيد بدرود

ایرانی گفت...

آشنای عزیز وگلم خسته نباشی درمورد دوجنسه دارم یه داستانی می نویسم که البته طرف با عمل جراحی خودش یه جنسه میشه ولی سعی کردم یا می کنم که به این داستان اززوایای مختلف توجه داشته باشم یعنی ازنظر سکسی واجتماعی وعاطفی و یه چند قسمتی هم مقدمه چینی داره .هم به درخواست یکی ازدوستان بوده که شاید منطبق و کاملا مطابق بادرخواستش نشه ولی در عوض با این سوژه وتوجه به جنبه احساسی قضیه (علاوه برسکس )حس می کنم تا حدودی بتونم به شخصیت انسانی وحقوقی عزیزان دو جنسه هم که خلقتشان به این صورت بوده و بایددرکشان کردتوجه داشته باشم .شاد وخندان باشید ..ایرانی

ایرانی گفت...

امیر جان بی نهایت از حمایتی که ازبنده و این مجموعه نموده ای سپاسگزارم .نظر شما در خصوص عدم انتشار ادامه داستانهای دنباله دار در صورت تداوم تخلفات کاملا منطقی و پسندیده می باشد .اما می دانم که شما هم چون من خوانندگان و یاران با وفای این مجموعه رادوست می دارید و راضی تر خواهید بود که قدم اول ما تنبیه متخلفین و اربابان آنها با مبارزه منفی باشد ودر نهایت اگر راه دیگری نباشد نظر صائب شما به روی چشم اجرا خواهد گردید .من در پایان قسمت چهاردهم داستان هرکی به هرکی تذکری شدید به کاربر متخلف نالوتی داده ام ودر صورت رعایت نکردن تا چند روز آینده یک پیام جدید و منطقی با طنز تلخ و شیرین منتشرش می کنم هرچند فعلا فقط اسمشو انتخاب کرده ام .دلمم واسه این جور نوشتن ها تنگ شده . بالاخره یه جوری باید بازارشونو تخته کرد .درسته که اونا نیازی به ما ندارند و درصد کمی از داستانهای مارو بدون اشاره به منبع کپی کردند ولی تو خودت بگو یکدداستان, بگو یک سطر, بگو یک جمله, بگو یک کلمه, بگو یک حرف, بگو یک نقطه ....من میخوام از حق خودم دفاع کنم ازحق این سایت ..واززرنگ بازی بدم میاد .افتخار می کنم که نویسنده سایت امیری هستم که مرام ومردانگی خود را نشان داده است .فکرکنم اگه اشتباه نکرده باشم در پایان آخرین داستان دزدی در سایت لوتی همین کاربر از امیر یه عنوان دیکتاتور سانسور کن نظرات یاد کرده بود ..آیا فحش ناموس ورکیک را منتشر نکردن کارزشتی است ؟آیا ازسیاست گریزان بودن و حذف پیامهای سیاسی بی نتیجه ناپسندیده می باشد ؟ ماچه سیاسی باشیم که نیستیم و چه به همین صورت تفریحی کارمان را انجام دهیم در هر دوصورت تایید شده نیستیم ومخالف ماهستند. بگذریم بارهاشده که امیر هر انتقادی را که بر علیه من و خود ومجموعه اش بوده منتشرکرده ...امیرجان دوستت داریم وهرچی که درمورد عقده ای بودن داستان دزدها نوشتی درسته .عزیزان یاران وخوانندگان گرامی آزاد وآزاده وسربلند باشید ...ایرانی

ایرانی گفت...

درادامه دوتا پیام قبلی بگم که اسم اون داستان تولدی دیگر بوده گه شروع انتشارش از همین سه شنبه وبه صورت هفتگی می باشد ...ایرانی

ناشناس گفت...

با درود جناب ایرانی .میخواستم بگم که حق کاملا با شماست. این سایت نالوطی از لوطی گری فقط یه اسم یدک میکشه و بس. اگه میشه ترتیبشونو بدین و به قول خودتون کاسه کوزه تبلیغاتشون رو به هم بریزین تا آدم بشن.. با سپاس.

ایرانی گفت...

سلام به دوست خوب آشنام .خیلی دلم میخواد این کارو انجام بدم ولی فعلا به مصداق مثال کسی رو به ده راه نمی دادن سراغ خونه کد خدا را می گرفت فکر نکنم بشه داستانهای خودمونو منتشر کنیم .برای مهرشاد جون سایت لوتی هم متاسفم که این داستانهای ما اونجا هم نیمه کاره می مونه ولی اونا اون ور آب مشکلات مارو که حس نمی کنن درهر حال مهرشاد جون اگه آدرس پستی رو بدی اون چند قسمتی رو که آماده کرده و با زرنگی پرینت هم گرفته ام (هرچند فعلا برای ما دردی رو دوا نمی کنه )برات پست غیر الکتریکی کنم تا شرمنده اخلاق ولوتی گری و مرامت نباشم وتو هم شرمنده خواننده های عزیزت در سایت لوتی نشی .ساعتها در کمین نشسته ام حتی یک لحظه هم نتونستم وارد جی میل و..بشم .آشنای نازنینم متشکرم از حمایتت .فعلا که حالم خیلی گرفته ..سربلند وآزاده باشید ...ایرانی

ناشناس گفت...

ایرانی‌ عزیز نگران نباش.پایان شب سیه سپید است

ایرانی گفت...

سلام به تو آشنای گلم وقتی پیام تو رو تو کل پیامها دیدم یه لحظه تعجب کردم و گفتم این مثالو که من چند روز پیش زدم کلمه سیه رو جا گذاشته بودم چطور شد پیداش شد ؟.چطور کلمه ایرانی رفت اولش ؟ای بابا این که مال من نیست ..یه بار به جای ایرانی نوشته بودم اسرانی .نزدیک بود به نظر خودم جواب بدم ....ازت تشکر می کنم به خاطر همراهی و همدلیت .خرم و شاد باشی وامید وارم که صبح سپید صادق هر چه زودتر برسه وخورشید حقیقت ,واقعیت دروغ رو از بین ببره ..ایرانی

 

ابزار وبمستر