پرستو پاهاشو مخصوصا به دو طرف باز کرده بود تا وقتی که پیمان کیرشو می کنه توی کسش پونه اونو به خوبی ببینه و متوجه باشه که پیمان چه با اشتیاق داره اونو می کنه ! ..
پرویز : عشقم پرستو .. خوب حالت رو بکن که دیگه تا یه مدت که کنارت باشم حوصله تو رو ندارم ..
پرستو : اتفاقا منم این حس رو در مورد تو دارم . نمی دونم چرا یه مدتیه که اشتهام در مورد تو کم شده ...
پرویز : کیرمو نکردم توی دهنت تا آبشو بخوری واسه همینه که خیلی چیزا یادت رفته .
-من که این طور حس نمی کنم . چون اگه آب کیر پیمان جونو بخورم برای اولین باریه که می خوام این کارو بکنم . بنا براین دیگه خودت رو این قدر لوس نکن .... پرویز : خوشم میاد این جوری حرف می زنی و داری به پیمان جون حال میدی ... پونه : عزیزم .. پیمان ! .. شوهرم ... ببین چقدر پرویز هواتو داره و پرستو رو دو دستی تقدبم تو کرده . معرفت و مرام و جوانمردی در سکس ضربدری به این میگن . نگران نباش ..من این طرف جبران می کنم . نمی ذارم شخصیت تو بره زیر سوال و کم بیاریم ... درسته پرویز جون ؟
پرویز مثل دقایقی پیش با تعجب به پونه نگاه می کرد فکر نمی کرد اون در حرف زدن تا این حد شجاع شده باشه .. کیرشو که از پشت کرده بود توی کس پونه بیرون کشید و اونو هم هم ردیف پرستو و به همون حالت در آورد و کیرشو از روبرو فرو کرد توی دهن پونه ...
پونه هم تا کیر رو به دهن گرفت آه و ناله هوس داشتنو سر داده بود .
-جوووووووووون .. بخور بخور کیرمو بخورش . دلم می خواد تا قطره آخر آبمو بخوری . پرستو اصلا از این کارا واسه من انجام نمیده .
پونه نگاهشو به کیر شوهرش که رفته بود توی کس پرستو نگاه می کرد . طوری خودشو کج کرده بود تا از کناره ها بتونه اون مسیر رفت و بر گشتی کیر پیمان به کس پرستو رو ببینه ... اون خودشم می دونست که حالا صحنه سکس شوهرش با پرستو واسش یه فیلم سوپری شده که اونو فوق العاده حشری می کنه .. و تصور این که اولین ساعتی که از دست شوهرش خلاص شه و تنها باشه می تونه یه جورایی خودشو برسونه به پسر همسایه ..
پونه کیر پرویز رو با اشتهای هر چه تمام تر میک می زد . لباشو گرد و حلقه می کرد و تا به انتها ی کیر می رسوند و وقتی به سرش میومد زبونشو رو کیر می کشید . پرویز طوری خوشش میومد و کیف می کرد که نزدیک بود آبش بیاد ....
پرویز : آخخخخخخخ جاااااااااان الان داره آبم میاد .. الان می خوام همه رو یه سره خالی کنم ...
پرستو :وووووووووییییییی .. چه صحنه با حالی شده ! زنت چه با لذت و کیف داره کیر شوهرمو ساک می زنه . یه جوری بهم مزه میده که نگو و نپرس .. پونه هوای شوهرمو داشته باشی ها ... بیشترشو بخور و یه مقدارشو هم از کناره های لبت بریز بیرون . طوری که رنگ سفید و شیری آب کیر شوهرم مشخص شه و من کیف کنم .. آخخخخخخخ پیمان محکم تر....
پرویز : ببینم پرستو اگه این صحنه رو ببینی آب کیر منو از رو صورت پونه جون لیسش می زنی ؟
پرستو : من حالا متعلق به پیمان جونم هستم فقط آب کیر اونو می خورم .
پونه با این که کمی چندشش می شد که آب پرویزو بخوره ولی با تصور این که خودشو به اغوش سیامک جوان سپرده و از سکس با اون لذت می بره طوری کیر پرویز رو از ته تا به سر می کشید که مرد دو تا دستاشو گذاشت رو دو طرف صورت پونه ..
-آخخخخخخخ داره می ریزه توی دهنت ..
پونه با اشاره دست پرویز رو متوجهش کرد که خودشو رها کنه ...
پرستو : پونه جون خوب ساک بزن .. کمر شوهرمو حسابی سبکش کن .تو اونو به این آرزوش برسون ...
اون طرف هم پرستو مدام لباشو به لبای پیمان می چسبوند و ولش می کرد .
پرویز : آههههههههه کیرم .. کیرم . درسته توی دهنت داره آب میشه پونه جون .. پونه طعم آب کیر پرویز رو توی دهنش حس می کرد .
پرستو از خوشحالی جیغی کشید و گفت عزیزم بالاخره کار خودت رو کردی ؟ پونه جون یه خورده شو از بغلای لبات خارج کن . چقدر خوشم میاد اون صحنه ای رو که آب کیر از دو طرف و کناره لبها میاد بیرون . پونه جون یه خورده شو خالی کن ... پونه هم همین کارو انجام داد ...
پیمان : پرستو جون اگه دوست داری منم توی دهنت خالی کنم ..
-اول بریز توی کسم و بعد درش بیار و بذار توی دهنم .
پرویز : زود باشین باید جابه جایی هم داشته باشیم .... ادامه دارد ... نویسنده .. ایرانی
پرویز : عشقم پرستو .. خوب حالت رو بکن که دیگه تا یه مدت که کنارت باشم حوصله تو رو ندارم ..
پرستو : اتفاقا منم این حس رو در مورد تو دارم . نمی دونم چرا یه مدتیه که اشتهام در مورد تو کم شده ...
پرویز : کیرمو نکردم توی دهنت تا آبشو بخوری واسه همینه که خیلی چیزا یادت رفته .
-من که این طور حس نمی کنم . چون اگه آب کیر پیمان جونو بخورم برای اولین باریه که می خوام این کارو بکنم . بنا براین دیگه خودت رو این قدر لوس نکن .... پرویز : خوشم میاد این جوری حرف می زنی و داری به پیمان جون حال میدی ... پونه : عزیزم .. پیمان ! .. شوهرم ... ببین چقدر پرویز هواتو داره و پرستو رو دو دستی تقدبم تو کرده . معرفت و مرام و جوانمردی در سکس ضربدری به این میگن . نگران نباش ..من این طرف جبران می کنم . نمی ذارم شخصیت تو بره زیر سوال و کم بیاریم ... درسته پرویز جون ؟
پرویز مثل دقایقی پیش با تعجب به پونه نگاه می کرد فکر نمی کرد اون در حرف زدن تا این حد شجاع شده باشه .. کیرشو که از پشت کرده بود توی کس پونه بیرون کشید و اونو هم هم ردیف پرستو و به همون حالت در آورد و کیرشو از روبرو فرو کرد توی دهن پونه ...
پونه هم تا کیر رو به دهن گرفت آه و ناله هوس داشتنو سر داده بود .
-جوووووووووون .. بخور بخور کیرمو بخورش . دلم می خواد تا قطره آخر آبمو بخوری . پرستو اصلا از این کارا واسه من انجام نمیده .
پونه نگاهشو به کیر شوهرش که رفته بود توی کس پرستو نگاه می کرد . طوری خودشو کج کرده بود تا از کناره ها بتونه اون مسیر رفت و بر گشتی کیر پیمان به کس پرستو رو ببینه ... اون خودشم می دونست که حالا صحنه سکس شوهرش با پرستو واسش یه فیلم سوپری شده که اونو فوق العاده حشری می کنه .. و تصور این که اولین ساعتی که از دست شوهرش خلاص شه و تنها باشه می تونه یه جورایی خودشو برسونه به پسر همسایه ..
پونه کیر پرویز رو با اشتهای هر چه تمام تر میک می زد . لباشو گرد و حلقه می کرد و تا به انتها ی کیر می رسوند و وقتی به سرش میومد زبونشو رو کیر می کشید . پرویز طوری خوشش میومد و کیف می کرد که نزدیک بود آبش بیاد ....
پرویز : آخخخخخخخ جاااااااااان الان داره آبم میاد .. الان می خوام همه رو یه سره خالی کنم ...
پرستو :وووووووووییییییی .. چه صحنه با حالی شده ! زنت چه با لذت و کیف داره کیر شوهرمو ساک می زنه . یه جوری بهم مزه میده که نگو و نپرس .. پونه هوای شوهرمو داشته باشی ها ... بیشترشو بخور و یه مقدارشو هم از کناره های لبت بریز بیرون . طوری که رنگ سفید و شیری آب کیر شوهرم مشخص شه و من کیف کنم .. آخخخخخخخ پیمان محکم تر....
پرویز : ببینم پرستو اگه این صحنه رو ببینی آب کیر منو از رو صورت پونه جون لیسش می زنی ؟
پرستو : من حالا متعلق به پیمان جونم هستم فقط آب کیر اونو می خورم .
پونه با این که کمی چندشش می شد که آب پرویزو بخوره ولی با تصور این که خودشو به اغوش سیامک جوان سپرده و از سکس با اون لذت می بره طوری کیر پرویز رو از ته تا به سر می کشید که مرد دو تا دستاشو گذاشت رو دو طرف صورت پونه ..
-آخخخخخخخ داره می ریزه توی دهنت ..
پونه با اشاره دست پرویز رو متوجهش کرد که خودشو رها کنه ...
پرستو : پونه جون خوب ساک بزن .. کمر شوهرمو حسابی سبکش کن .تو اونو به این آرزوش برسون ...
اون طرف هم پرستو مدام لباشو به لبای پیمان می چسبوند و ولش می کرد .
پرویز : آههههههههه کیرم .. کیرم . درسته توی دهنت داره آب میشه پونه جون .. پونه طعم آب کیر پرویز رو توی دهنش حس می کرد .
پرستو از خوشحالی جیغی کشید و گفت عزیزم بالاخره کار خودت رو کردی ؟ پونه جون یه خورده شو از بغلای لبات خارج کن . چقدر خوشم میاد اون صحنه ای رو که آب کیر از دو طرف و کناره لبها میاد بیرون . پونه جون یه خورده شو خالی کن ... پونه هم همین کارو انجام داد ...
پیمان : پرستو جون اگه دوست داری منم توی دهنت خالی کنم ..
-اول بریز توی کسم و بعد درش بیار و بذار توی دهنم .
پرویز : زود باشین باید جابه جایی هم داشته باشیم .... ادامه دارد ... نویسنده .. ایرانی
0 نظرات:
ارسال یک نظر