ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

ازمامان به مامان 1

از اون بسیجی های با ایمان کوچه امون بودم . هیشکی رو الکی گیر نمی دادم . صبح زود عبادتمو می کردم . شبای جمعه دعای کمیل سه شنبه ها دعای توسل و جمعه ها هم که نماز جمعه ام در مصلی به راه بود . اسمم عارفه و سال آخر دبیرستان درس می خونم . مامانمم مثل من و پدرم با ایمانه و با این که خیلی خوشگل و جذابه همیشه خودشو پوشیده نگه میداره ...نه برادر دارم نه خواهر . پدرم تو سپاه کار می کنه که راستش نمی دونم کارش چیه یعنی تخصصش چیه ولی تعهدش قویه . بالاخره یه جوری خودشو مشغول کرده . من از گناه خیلی می ترسم . فقط تنها نقطه ضعف من اینه که هر وقت یه خواهر بی حجابو می بینم یا تصادفا چشام تو اینترنت به یه عکس یه خورده باز و لخت زنان میفته شهوتی میشم . اون وقت میرم و با کیرم مسغول میشم . یه خورده رو پوستش دست می کشم ونمی ذارم لذتش اوج بگیره . بعدشم یه خورده دیگه مواظبم آبش چسبناک نشه . بعضی وقتا که میرم توالت و می بینم که همراه با ادرار آب چسبناک می ریزه بیرون محکم با دو تا دستام می کوبم تو سرم و می گم خاک بر سرتو وایمانت . غسل افتاد گردنت هیچ ,کفاره هم باید بدی ولی معمولا کفاره رو نمی دادم . خیلی سنگین بود . عیبی نداره من اینجا با خداطرفم . میگن خدا حق الله رو می گذره ولی حق الناسه که نمی بخشه منم که این جا حق کسی رو نخوردم . بعضی وقتا کیره و کنترل کیر از دستم در میره ودر حالت شک بین جلو برم یا عقب برم آب منی می ریزه بیرون ولی چون در حالت تردیده حال نمی کنم ولی بعضی وقتا میگم این یه دفعه رو درست و حسابی جلق می زنم دیگه نمی زنم . اون وقت کیرمو چرب چرب می کنم آروم روش دست می کشم و یک زن اسراییلی رو تو خاطرم مجسم می کنم که  کون لختش روبرومنه و میگم تو فلسطینو اشغال می کنی ؟/؟عوضی پس بیا این کیررو بگیر . واسه این زن یهود اسراییلی رو انتخاب می کنم که جلق زدن من حلال در بیاد . به هر حال یکی دونفر ازدوستان بسیجی که در غرب تهران زندگی می کردند از من شرقی خواستند که بیام محله شون و یه خونه ای هست که در اصل یه جنده خونه بهداشتیه . یعنی مثل شهر نوی قدیم نیست که برای جنده های خوبش مثل نانوایی صف بکشن . این جا یه جنده ممکنه هفته ای سه بار هم کوس نده . تازه صیغه چند ساعته یا یه روزه و یا عملیاتی هم می تونی بکنی که حلال در آد . خیلی هیجان زده شده بودم . صحبت حلال که شد تصمیممو گرفتم . پول هفتگیمو از مامان می گرفتم . هفته ای ده هزار تومن .بیست  تومنم داشتم .یه ده تومن دیگه جور می کردم ....برام تو ضیح دادن که چند مدل جنده داریم . بعضی ها جوونن و زود می خوان بدن و یه چیزی بگیرن دررن . بعضی ها سنشون بیشتره بالاخره با نظر خودمن و تصمیم دوستان بر آن شد که یک جنده بین سی و پنج تا چهل را برایم در نظر بگیرند که می گفتند یک زن مطلقه بوده که هر چی بهش پول بدی انعامی قبول می کنه . اون بیشتر دوست داره حال کنه . عاشق کیر های جوونه . فکر کنم خوب بسازدت .-باشه حلالش می کنم . واسه شب جمعه قرار بذار .-دعای کمیل چی ؟/؟-خب جزو واجبات که نیست . تازه به مامانم میگم میخوام برم اون ور شهر دعا خونی  . نفس عمل مهمه . جاش که مهم نیست -در هر حال من با این جنده هماهنگی می کنم فقط یادت باشه این زن سیر خورده کیر نخورده هست وتا می تونی بهش حال بده ولش نکن . هر چند اون مثل یه زالو بهت می چسبه . تمام بر و بچه ها و بسیج منطقه حداقل نفری یه دست اونو گاییدیم . چه کون مشتی !چه کوس تنگی !چه سینه های درشتی !-ولی من باید صیغه اش کنم -باشه ..هر کاری دوست داری بکن . به هر حال چند روز گذشت و ما پوله رو جور کردیم . با با رفته بود یه منطقه شهر دعاخونی و مامان هم هنوز خونه بود و راه نیفتاده بود . ومنم از هیجان ریش انبوهمو با ماشین تراشیدم . زیاد عمقی نرفتم که حرام در بیاد . از این کارا کمتر می کردم مامان کوکب تعجب کرده بود . ولی قبل از این که چیزی بپرسه در رفتم . ویکساعت زودتر خودمو به محل قرار رسوندم . اصغر که کار چاق کن اصلی بود گفت تو پولو زودتر به من بده من بهش میدم واسه شخصیتت خوب نیست بهش پول بدی -یعنی شما بی شخصیتین ؟/؟-نه ما قبلا به دستش دادیم عادی شده -چقدر بدم خوبه -فعلا یه بیست و پنج تومن بده تا ببینیم چی میشه . جوون زیر بیست یا زیر سی نیست ولی معرکه هست . صیغه نامه روهم کنارم گذاشتم تا بتونم ترتیبی بدم که امشب یه جنده اسلامی رو بکنم . فقط یه آبجو اسلامی کم داشتم . یکساعت و نیم گذشت هی روبروی آینه باخودم ور می رفتم . ادکلن فرانسوی به خودم می زدم . این مدت سه بار کیرمو با صابون شستم تا بونگیره . تو حال و هوای خودم بودم واز بس خسته شده بودم دیگه داشت یادم می رفت واسه چی اومدم این جا . یهو در به روی پاشنه چرخید و یه مانتو مشکی زنونه از اون زیر نظرمو جلب کرد . جوووووووووون جندههههههههه اومد . هیجانی شده بودم . دیگه صیغه نامه هم داشت از یادم می رفت . حالا بعد از قرنی یه جنده رفتیم بکنیم من راضی اون راضی ....سرمو بلند کردم . یخ شدم خاک عالم بر سرم . تمام اینا نقشه بود که منو گیر بندازن ؟/؟مامان منو به تله انداخته بود . اون چه جوری تعقیبم کرده بود تا اینجارو پیداکنه ؟/؟بیچاره خودشم از این که پسرشو این جوری اسیر کوس دیده بود رنگش مث گچ سفید شده و نزدیک بود پس بیفته . شانس آوردیم که زبون هیچکدوممون باز نشد . یک سوءتفاهمی برای هردو ما ایجاد شده بود . ما هردو فکر می کردیم که طرف اومده اون یکی رو گیر بندازه که مجری یعنی همون دوست کوس کشم اصغر بسیجی پاپیش گذاشت و گفت عارف جان اینم از اون جنده با حال کیر طلب ساک زن با مرامی که قولشو داده بودم . پول دو ساعتو هم نمی گیره ولی اگه تا صبح بگاییش جیکش در نمیاد . یه ساکی واست بزنه که تا عمر داری لذتش زیر کیرت بمونه . حالا تنهاتون میذارم خوش باشین . ا نعامشو پیش دادم که با دل خوشی ساک بزنه و حال بده . مادرم دستشو بالا آورد که بزنه زیر گوشم که دستشو محکم رو هوا گرفتم -چیه دست پیشو می گیری که پس نیفتی ؟/؟یه چیزی طلبکاری ؟/؟من اگه واسه کوس کردن اومدم نیاز دارم زن ندارم . ببین اینم دستور العمل صیغه . با خودم آوردم که کار حلال و شرعی صورت بدم تا گناه نکنم و دنبال زن مردم راه نیفتم . توچی مامان ؟/؟!مامان مومن ....حاج خانوم محل ..مناجات تا صبحگاهان یعنی این ؟/؟زن با ایمانی که همه سرش قسم می خورن .. ادامه دارد .. نویسنده ..ا یرانی 

1 نظرات:

matin گفت...

باید داستان باحالی باشه منتظر ادامه هستم مرسی

 

ابزار وبمستر