ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

راز نگاه 21

مرضیه فیلمبرداری رو کنار گذاشت و به کمک برادراش رفت بدون این که واسه عشقبازان مزاحمتی ایجاد کنه . دستشو رو پوست تن محجوبه و از پشت گردن تا پشت پاش می کشید . تو چشاش می خوندم که چقدر داره لذت می بره . البته خوندن از روی احساس بود . قدرت جنی نبود . پوست صورتش سرخ شده بود . کیر ها همچنان آرام حرکت می کردند .خیارو در آوردم تا جا باز تر بشه . سرعت کیرها یه خورده بیشتر شد . منتها دو تا کیر به هم می خوردند . و یه جایی اون وسطا گیر می کردند .-تا صور اسرافیل هم اگه نتونین آب منو بیارین باید همین جور منو بگایین . من حالیم نیست . دارم کیف می کنم . حال می کنم . خیلی زیاد هم حاللللللل می کنم . تمنا و خواهش محجوبه تبدیل به فریاد شده بود .-زود باشین من سنگینم . شتاب کارتونو زیاد کنین . جمال :آخه چه جوری ؟/؟کیرای ما اون تو قفل شده . تو هم میگی در همین حالت باشیم این که نمی شه هم تکون بخوریم هم حرکت نکنیم . رفتم و لبای محجوبه رو به لبام چسبوندم -عزیزم مجتهد من ناراحت نباش یه دختری رو اگه زیر کیر یه پسر دیدی واسش مایه نیا گیر نده . دستگیرشون نکن . حال امروز خودتو ببین درکشون کن . وقتی که هوس اوج بگیره خرمن وجود آدمو به آتیش می کشه . دستمو به کوسش رسوندم و خیار رو هم از رو زمین ور داشتم تا کمک حالش کنم . دو تا کیر داخل سوراخ کون داشتند کارشونو انجام می دادند و من هم دستمو به کوس محجوبه رسونده تا سرعت و شتابشو برای رسیدن به ارگاسم نزدیک کنم .-فرشته عزیزم ..فدای دستای جادوگرت .. جماللللل غلاممممم فدای جمال کیرتون . غلام معرفت وجودتون . می میییییییرررررررم واسسسسسسه هررررردوتا کییییییرررتون  می میرم واسه دسسسسستای جادویی فرشته جوووووووون . آهههههه کوننننننم آتیشششششش گرفت . فرشششششششته کوسسسسمو تبخیر کردی اووووووفففففف همین جوری چنگگگگشششش بنداز دسسسسسستات مثثثثث کیییییییرررررره . خیارو بنداز با دستات منو بکن زودباش فرشته . کف دستمو تا جا داشت گذاشتم روی کوس محجوبه و یکی دو تا انگشتمو با سرعت فرو می کردم داخل کوسش و در می آوردم . خیارو که انداختم زمین اون یکی دستش آزاد شد واسه این که کوس تپل و چاقشو راضی تر کرده باشم کف دست چپمو گذاشتم پشت دست راستم که رو کوس محجوبه قرار داشت . گذاشتم تا فشار بر کوسو زیاد تر کرده با تقسیم نیرو کمتر دچار خستگی شم . این محجوبه دیگه حسابی با گاییده شدن خودش همه مارو گاییده بود . نیمساعت تمام داشت جیغ و داد می زد که اومد اومد داره میاد داره میاد و هنوز هیچ خبری نبود . دوتا مردا هم که خسته نمی شدند . آرنج و شونه ها و گردنم درد گرفته بود -قربونت برم فرشته جون جبران می کنم خسته شدی فدات بشم ولم نکن نزدیکه همین دمه .. غلام غلومتم . جمال قربون جمالت بمالین سوراخ کونمو بمالین . روی کوسسسسسم دست بکشین .. فرشته جون ادامه بده باور کن داره میاد .. ناگهان بدنش لرزید و پهلوهای جمالو  که زیرش به صورت طاقباز دراز کشیده بود فشار گرفت و جمال هم واسه این که در ار گاسم محجوبه وقفه ای نیفته حرفی نمی زد و عکس العملی نشون نمی داد . ولی یقین دارم که پدر کلیه های جمالو در آورده بود . شازده خانوم خالی کرده و سبک شده بود رفتم روبروش قرار گرفتم خیس عرق شده بود . این دفعه اون بود که سر و صورت منو به طرف خودش نزدیک کرد و لباشو به لبام جفت کرد -دوستت دارم فرشته عاشقتم خیلی حال دادی . از اون طرف مردا اتوماتیک وار عقده هاشونو خالی کرده و همچین سوراخ کون گشاد محجوبه رو پر آب کردند که با وجود جا دار بودن آب داخل سوراخشو پر کرد و اضافه ها پس از بر گشت سهمیه آبجی مر ضیه شد تا آب کیر داداشاشو از اطراف مقعد و روی باسن و روی رونهای محجوبه لیس بزنه و یه دنیا حال کنه . من خیلی سنگین شده بودم . هوس کیر داشتم . یعنی اینا الان جان و نفسی هم براشون مونده که بیان سراغ من . این خواهر مقدس همچین بلایی بر سرشون آورده بود که به نظر می رسید از فردا باید دیگه دور این کا را رو قلم بگیرن . شاید محجوبه مومن با این کاراش می خواست اقدامی کرده باشه تا این سه گانگستر توبه کنن . اگه این هدف پاکو داشته خیلی ثواب کرده . چند ساعت راه کوس و کون خودشو باز گذاشته تا راه توبه جمال و غلام و مرضیه باز شه . واقعا جون عمه اش خودشو فدا کرده بود.  این ایثار گریها ثواب زیادی داره . جمال و غلام آش و لاش یه گوشه ای ولو شدند . کمر و زانو هاشون درد گرفته بود . مرضیه خودشو لوس کرد و رفت طرف برادراش .-نمیدونم یالله زود باشین دیگه نوبت منه . من خیلی شمارو آزاد گذاشتم و بهتون رحم کردم . اصلا هوای یدونه آبجیتونو نداشتین . اگه خسته ام خسته ام بگین دیگه از شام و ناهار خبری نیست . کیر هر دو برادرو دستمالی کرد و خودشو پلاس اونا نمود و منو گذاشت تو خماری تا سماق بمکم . مرضیه دیگه خودشو لوس کرده بود . رفت طرفای داداشای ولو شده اش . وسط اون دو نفر قرار گرفت با یه دست کیر جمالو گرفت و با دست دیگه اش کیر غلامو -می دونم چه جوری هم کیرتونو هم خودتونو بلند کنم . دستشو از روی کیر غلام بر داشت و دهنشو گذاشت روی کیر و خیلی ملایم از ته تا سر کیر غلامو ساک می زد . خستگی و کیف عشقبازی قبلی غلامو خمار کرده مکیده شدن کیرش توسط مرضیه اونو خوابش کرده بود و مث یه تریاکی داشت چرت می زد . خواهره دست عوض کرد و کیر جمالو ساک زد . از زیر بیضه ها تا نوک کیر داداشه رو لیس می زد . ووقتی به سر کیر می رسید زبونشو به یک شکل دایره ای دور سر کیر می گردوند و حساس ترین جای کیر که جمالو از خود بیخود می کرد دو سانتیمتر زیر سر و سوراخ کیر بود که وقتی مرضیه زبونشو به آرامی روش می کشید از لذت زیاد آه می کشید و به سختی خودشو کنترل می کرد . مرضیه پیشاب و آب عسل چسبناک داش جمالو فرو کرد تو دهنش .ا ونجوری که نشون می داد نمی خواست آب داداشو فعلا بیاره چون نمی خواست کیرشونو شل کنه . خوب کارشو بلد بود . هر دوسه دقیقه دست عوض می کرد  . خودتون گفتین سر حالم می کنین . جمال :مگه نمی بینی مهمون داریم ؟/؟مرضیه :من این چیزا حالیم نمیشه خودتون بهم قول دادین من کیر می خوام غلام :تو رو به روح بابا قسم دست از سر ما بردار بذار یه چرت بخوابیم مرضیه :تا کیرتونو نذارین تو کوس و کونم ول کن نیستم .حالا هر دوتا رو نذاشتین توی یه سوراخ اشکال نداره من کوس و کونم مث محجوبه جنده گشاد نیست و نمیخوامم گشاد بشه . ولی می خوام هر کیری بره تو یه سوراخ همونجوری که فرشته رو کردینش . شما باید اولش هوای منوداشته باشین . یک کیر را در دست راست و کیر دیگر را در دست چپ گرفت و گفت شمعی که (در اینجا به کیر اشاره کرد )به خانه (اینجا به کوسش اشاره کرد )رواست بر مسجد (اینجا هم هر دوتا مهموناشو که یعنی منو محجوبه باشیم رو نشون داد )حرام است .. ادامه دارد . .نویشنده .. ایرانی .

4 نظرات:

matin گفت...

من که منتظرم جاهای زیبا رو بخونم

سمیرا گفت...

هر سایتی که بری همه از داستانهای شما کپی برداری کردن و به اسم خودشون میزنن
خجالت هم نمیکشن

ایرانی گفت...

آقا متین عزیز و سمیراخانوم گل از هردوتون ممنونم .متین جان انشاءالله وقتی که فضای داستان عوض شد کمی متنوع تر میشه .از دقت سمیرای نازنین هم ممنون من تا حالا فقط 4 تا شو در سایت لوتی دیدم که کپی شده شایدم بیشتر باشه ولی من ندیدم .. کار درستی نیست اگه به اسم خودشون بذارن .این اهمیت ندادن به زحمات یه همکاره و گرنه همان طور که بار ها گفته ام هدف رضایت خوانندگان و عزیزان فارسی زبانه و این کپی برداران شخصیت واقعی خودشونو نشون میدن اگه به منبع داستان اشاره نکنن وگرنه خوانندگان و بازدید کنندگان همه برای من عزیزند واین خود ما هستیم که با اعمال و رفتار خود شخصیت واقعی خود را نشان می دهیم .من با عشق به شماست که با عشق می نویسم.درهر صورت با مطالعه داستانها در سایتهای مختلف متقلبین و متخلفین شناخته خواهند شد.باز هم از توجه و عنایت شما سپاسگزارم ....ایرانی

ایرانی گفت...

سمیرا جان با تشکر و در ادامه نظر قبلی ام در ذیل همین داستان اگه به غیر از لوتی که من خودم دیدم سایت باز دیگه ای هم هست که از این کارا می کنه به من بگو .شهوانی که از این کارا نکرده .بعضی هاهم که کد گذاری کردن .بازهم از لطف و محبتت متشکرم ..ایرانی

 

ابزار وبمستر