ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

به دادم برس شیطان 19

در هر حال بچه ها رفتند و کبرای شرمنده از همون لحظه نشون داد که چقدر به فکر منیره هست -خواهر جان واسه این که یه خودی نشون بدی و بقیه هم بدونن که تو در چه وضعیتی هستی همان طورم که قبلا گفتم باید خودتو در جلسات مذهبی ما شرکت بدی و ناسلامتی تو هم مسلمونی و باید نشون بدی که به مسائل مذهبی و دین خودتم علاقمندی و حسابشو بخوای باید همین طور هم باشه و بی ریا و خالص باشی که انشاءالله کارات همه ردیف بشه و بتونی به مرادت برسی -وبایاری شما کبری جان .. -یه مقداری سخته ولی در هر حال منم باید موقعیت خودمو در نظر بگیرم . اگه ملا شریف بفهمه و یا دوستای شوهرم متوجه هدفم نشن .. -کبری جان خودتم گفتی هر کاری همون اولش سخته . بعضی از مردا آمادگیشو دارن . من قبلا یکی از این روحانیون معظمو دیدم که با حاج آقا شریف هم دوسته .. خیلی آدم مودب و با فر هنگیه . اون ظاهرا تو ستاد تبلیغات و یه ار گانی یه کاره ایه . اون دفعه واسه یه کاری از نزدیک دیدمش . یه شناختی در حد سلام و علیک باهاش دارم . وقتی گفتم همسایه شمام بیشتر باهام گرم گرفت و گفت که اگه کاری از دستش بر میاد در خدمت منه . -منیره جان این سلمان خانی که من می شناسم یکی از اون آدمای پر هیز کار و زن دوستیه که اصلا چشمش به دنبال زنای دیگه نیست . فکر نمی کنم خودش بخواد کاری صورت بده . -حالا به نحوی اگه بشه پیشقدم شد و باهاش صحبت کرد . کبری جون تو که خودت این چیزا رو خیلی واردی و بهتر می تونی استارت کارو بزنی من یه خورده خجالتی ام -منیره جون چرا شکسته نفسی می فر مایی . خجالتی بودن تو رو امروز دیدیم -خب این جا وضع فرق می کنه . آقا سلمان یه روحانیه و منم زیاد با این افراد و روحیات اونا آشنایی ندارم -ببین منیره خانوم این سلمان زنش از دوستای منه و خیلی هم خوشگله . اگه خود سلمان نظرتو گرفته بعید می دونم که خودش همچین خواسته ای داشته باشه و یا به زنش خیانت کنه و از طرفی زنا رو که می شناسی . من اگه این شریف بخواد با یکی دیگه باشه حتی حلال هم باشه طاقت نمیارم -کبری جون نمی دونم ما زنا به این جای قضیه که می رسیم چرا کم میاریم . آخه غیر اینه که ما باید دین خودمونو کامل کنیم . اگه الان بخواهیم با این تخفیفایی که به شوهرامون میدیم جلوی بسیاری از گناهانو بگیریم عوضش اون دنیا مردای زیادی نصیبمون میشه که باهامون حال کنن -وا کبری جون اصلا فکرشو نمی کنم که تو اون دنیا چند تا مرد با من حال کنن . -خب همه با هم یه دفعه که باهات حال نمی کنن . نوبتی میان .. -اصلا به این چیزا فکر نمی کنم -اگه حلال باشه چی -خیلی از بحث دور شدیم -من نمیدونم کبری خانوم . فقط اینو می دونم اگه مردا قراره هزار تا حوری داشته باشن چرا  ما نتونیم صد تا مرد بهشتی یعنی قلمان داشته باشیم ؟/؟ حالا اگه یه لطفی بکنی و با هم بریم پیش ملا سلمان و یه جوری بر نامه رو جورش کنی .. -من فکر کنم تا اومدن حاجی باید صبر کنیم چون اون احتمالا با شریف همسفره .. -عیبی نداره صبر می کنم . منیره دیگه تا چند شب از فکر سلمان خوابش نمی برد . در این فاصله یه بار دیگه با کمال و جمال عشقبازی کرد و کوکب هم در میان اونا حضور داشت . بچه ها سیر بشو نبودند و هر چه بیشتر منیره رو می گاییدند بیشتر هوسشو می کردند و منیره هم خوشش میومد که با دلبریهای خودش حالشونو می گیره و بهشون حال میده . ولی اون حالا در جستجوی یه کیر مردونه تری بود . مسافران بر گشتند و کبری محترمانه برای سلمان پیغام فرستاد که یک مشکلی پیش اومده که به مشورت اون نیازه . ازش خواهش کرد که بابت این موضوع چیزی به ملا شریف نگه . چون اون کسی که مشکل داره چنین در خواستی داره . وقتی که سه تایی شون یعنی سلمان و کبری و منیره تو خونه منیره رو در روی هم قرار گرفتند آخونده و زن بیوه از درون می لرزیدند . دچار هیجان خاصی شده بودند . کبری نمی دونست که اونا قبلا تا حد چشم چرونی و بازی با کلام پیشرفتهای زیادی داشته اند .. زن حاجی شریف رشته سخنو در دست گرفت -حاج آقا شما می دونین که میگن چه زن و چه مرد اگه به سن ازدواج رسیده باشن و توانایی اونو داشته باشند که از دواج کنند ولی مجرد باشن  زمینی که روی اون راه میرن نفرینشون می کنه ؟/؟  ازدواج یک سنت الهی و پیغمبریه . مقدسه . حالا می خواد موقت باشه یا دائم .. خلاصه کنم سلمان خان منیره خانوم از اون زنای پاکدامن و همسایه قدیم ماست . در جامعه ای که فساد و آلودگی اون زیاد شده نمی خواد راه گناهو پیش بگیره . اونم مثل هر انسان و زن و مرد دیگه ای یک نیاز هایی داره که باید به صورت صحیح و حلال بر آورده شه . ما به عنوان یک مسلمان وظیفه داریم که جهت جلوگیری از گناه و کمک به مصالح اجتماع و دین و امت به داد هم برسیم . اگه کسی هست که فعلا نتونه از دواج دائم بکنه و اونم نیاز های خاص خودشو داشته باشه منیره خانوم می تونه گزینه خوبی باشه .. سلمان سری تکون داد و گفت احسنت کبری خانوم . حرفای شما چقدر متین و به جا و قابل تامله .. حقا که ملا شریف گزینه ای بهتر از این نمی تونست داشته باشه . شما جای خواهر منین و حرف خواهر شنیدن ادب است . من هر کاری از دستم بر بیاد جهت جلوگیری از مفسده های اجتماعی انجام میدم . هر چند صبر تلخ ثمره شیرینی داره و در مثال میگن گر صبر کنی زغوره حلوا سازی ولی واقعا بر بعضی کار ها صبر کردن ممکنه تداوم گناه و یا اجرای اونو در بر داشته باشه .. اگه منیره جان نمی تونن صبر داشته باشن تا من گزینه مناسبی  پیدا کنم حاضرم خودم این قدم خیرو بر دارم . کبری مات مونده بود . فکر می کرد این سلمان الان میره یه مجرد رو واسه منیره میاره که طرف هم به نوایی برسه .. -خب کبری جان این یه پیشنهاد بود تا نظر منیره خانوم چی باشه . -منیره در حالی که مثل دخترایی که شب بله برون میرن خواستگاریشون و سر خ و سفید میشن سرشوانداخت پایین و با یه حجب و حیای ساختگی گفت نظر من نظر شماست هر چی شما بفر مایید حاج آقا .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

5 نظرات:

دلفین گفت...

داداشی عالیه فقط اون حکایت چادر یادت نره

دلفین گفت...

داداشی دوباره خوندم یکی اینکه کبری در مورد منیره گفت میتونه گزینه خوبی باشه خیلی خوشم اومد دو م اینکه درباره مسائل مذهبی که با هم حرف میزدن خیلی با حال بود ولی دادشم یکم این اخوندا یا پاسدارها و یا این برادرهای بسیجی رو انقدرسست نشون نده یکم سخت گیرتر شون کن هر چند دادشی اینا تو واقعیت سست تر از این حرفان که خودتم میدونی ولی داداشی وقتی این ادمای مذهبی چه مرد و چه زنو وارد داستان میکنی حال میکنم دوست دارم تازه یه جاهم باز اسم کوکب بردی داداش گلم

ایرانی گفت...

سلامی دوباره به دلفین عزیزم . نمی دونم چه حساسیتی به اسم کبری پیدا کردم که با اسم کوکب تولدی دوباره قاطیش می کنم . نباید همزمان اونا رو استفاده می کردم . ده یازده مورد رو در ادیت اصلاح کردم بازم یکی از دستم در رفت . درمورد بسیجی و سخت گیریشون حتما ..ولی آخر کار بالاخره باید شل بشن که کاری صورت بدن و نتیجه اش همون میشه . تندرست باشی ..ایرانی

ایرانی گفت...

راستی دلفین عزیز در مورد چادر عربی زیر لخت هم هر وقت به اون صحنه ها یا سکانس ها رسیدیم چشم .. درخدمتم ..ایرانی

دلفین گفت...

دوست دارم دادش گلم

 

ابزار وبمستر