ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

شوخی یا جدی ؟13

چشامو که باز کردم دیدم کیر بابا تو کوس مامانه و کیر همایون هم رفته توی کون مادر جون . از این که کیر بابا رفته تو کوس مامان خیلی ناراحت بودم . مثل اون وقتا که بچه بودم و عشق و محبت بابا رو واسه خودم می خواستم . حالا هم دوست داشتم که کیر اون ففط متعلق به من باشه . اصلا از شریک داشتن خوشم نمیومد . ولی چه کنم که توافق کرده بودیم سکس ضربدری داشته باشیم . باید گاییدن بابا و گاییده شدن مامانو می دیدم و صدام در نمیومد . این همون مسیری بود که به وجود من رسیده بود . با یکی از این گاییدن و گاییده شدنها بود که من به دنیا اومده بودم . کیر بابا تو کوس مامان و ریختن آب و بند شدن نطفه . حالا محصول اون پیوند از این که ابزار تولیدشو می بینه که دوباره رفتن توی هم داره حرصش می گیره .-سهیل سهیل ! کیرت عجب کیریه ها . کوفتت می گرفت این جوری بهم حال بدی تا دیگه دنبال کیر دیگه ای نباشم ؟/؟-نازنین من تو رو همیشه همین جوری می گاییدم . می دونی این کرم تو و خیلی زنای دیگه هست که به یه دونه کیر قانع نیستن . با دیدن یه کیر دیگه و یه تن و بدن دیگه هیجان زده میشین دوست دارین خودتونو اسیر یه لذت و تنوع دیگه کنین . اگه کیر من یک متر هم طول و سی سانت ضخامت هم داشت و کوست هم می تونست اونو در خودش جا بده بازم می رفتی دنبال یه کیر دیگه -نه نه سهیل . فکر کنم تو, کیرتو توی کوس دخترت تیز کردی -از کوس اون دیگه نگو . اون حرف نداره . وقتی اونو میگام از هر کوس دیگه ای تو دنیا بدم میاد . حالا هم شرمنده محبتهاشم ولی چه کنم که امشب توافق کردیم وگرنه توی جنده رو صد سال دیگه هم نمی کردم -آدم با زنش این جوری حرف می زنه ؟/؟تو به من میگی جنده ؟/؟هر گلی که کاشتی روی سر خودت کاشتی -چیه به خودت میگی گل ؟/؟تو یه گوه هم نیستی . تازه اگرم باشی رو سر دامادتی .-این قدر حرف نزن کوسمو بکن . همایون تو هم با کونم مشغول باش . آخخخخخخ که چه کیفی میده دو تا کیر بره تو تن  آدم چقدر مزه میده . حال میده اوووووفففففف که چقدر دندون رو جیگر گذاشتم تا از شر این دختر ور پریده خلاص شم . رضایت بده هم نیست حالا گرفته کیفشو کرده داره چرت میزنه . اصلا بزرگی و کوچیکی و احترام سرش نمیشه . مادر داشت پشت سرمن حرف می زد و ازم انتقاد می کرد . آشغال جنده شوهر دزد . بالاخره یه جوری دق دلیمو سرت خالی می کنم . مامان . زنیکه پررو یه چیزی هم طلبکار هست . نمی دونم چرا کارشون تموم نمیشد . من تحمل نداشتم کیر بابا رو همچنان تو کوس مامان ببینم . اون فقط باید مال من باشه . متعلق به من . حس یه زنی رو داشتم که بهش خیانت شده باشه . چرا کارشون تموم نمیشه . مامان که روی بابا افتاده بود رفت اونو ببوسه که بابا صورتشو کنار کشید و همچه اجازه ای بهش نداد و گفت این لبا فقط مال گلوریاست . حالا رو قولی که دادم دارم تو رو میگام یه چیزی دیگه هست -زودباش تند تر منو بگا بگا بگا ارضام کن . به ارگاسمم برسون . کاری نکن که منحرف شم بهت خیانت کنم -جنده حالا داری چیکار می کنی ؟/؟-همایون که غریبه نیست -پس منم برم کلی فک و فامیلای خودمو تو رو بچسبم که بگم غریبه نیستند . نگام به چشای بابا بود تا درجه خماری اونو ببینم . مگه می شد کیر بره توی کوس و لذتی در کار نباشه ؟/؟کیر بابا رو وقتی که از کوس مامان بیرون کشیده می شد خوب ورانداز می کردم . نه نه نباید این طور باشه . شق شق بود . داغ و سرخ و سفید . توپ و کلفت . بابا نباس خوشش میومد . نه نه چرا این جوری شده . لعنت بر من که جنبه اشو ندارم . اصلا چرا قبول کردم . نمی تونستم تحمل کنم . بابا داشت کیف می کرد -آهههههه کیرم داره می ترکه -سهیل ارضام کن . اگه نکنی باید شب تا صبح تو بغلت و زیر کیرت منو داشته باشی تا سبکم کنی .-خفه شو بغل من و خوابیدن زیر کیر من تا صبح حق دخترمه . من حق گلوریا رو به تو نمیدم . اون دنیا بایستی جوابگو باشم . مثل تو نمی تونم ظالم و ستمگر باشم . از این حرف بابا خوشم اومد . مثل این که یه آب خنکی رو تن تب کرده من ریخته باشن . ولی بازم نمی تونستم این صحنه های فجیع رو تحمل کنم . مامان هم خودش دست به کار شده بود . داشت رو کیر بابا خودشو می کشت . بابا سهیل یه لحظه دستشو برده بود طرف دهن مامان تا جلو لبشو بگیره که این قدر حرف نزنه . مامان دست بابا رو گرفت و انگشتاشو گذاشت تو دهنش و از هوس اونو می لیسید -اووووووووخخخخخخخخ عزیزم ارضام کن . این جوری ولم نکن . نه نه -خسته شدم از دستت نازنین . زودباش دیگه -مامان !دامادت که برگ چغندر نیست . بیا کوستو بده در اختیار من . کار خودمه ارضات کنم شاید از دست این پیرمرد کاری ساخته نیست -بس کن همایون تو این چند وقتی پنجاه دفعه منو گاییدی پنج دفعه ارگاسمم نکردی . تازه اون پنج  دفعه هم سه دفعه اشو من خودم خودمو هلاک کردم تا آبم اومد .. خوشم اومد رید تو هیکل شوهرم همایون . حالا قدر بابا رو می دونست ولی من به او بابا تحویل بده نبودم . اگه بابا می خواست مامانو امشب پیش خودش داشته باشه دیگه واسه همیشه باهاش قهر می کردم و کوسمو دیگه به بابا جونم نمی دادم .-زن تو خسته ام کردی -همایون بکش کنار بینم . همایون کیرشو از کون مامان در آورد و اومد سراغ من -نه نه نه من نمیخوام -چرا باید بخوای . تو زن منی حق دارم بگامت -تو هیچ حقی نسبت به من نداری . تو برو همون مامان پیر پاتال منو داشته باش . اون بیشتر به دردت می خوره وتو لیاقت من لیاقت این زن جوونو نداری -منو ببخش گلوریا . خواهش می کنم دیگه به بابا کوس نده -نه همایون خواهش بیجا نکن . من تازه مزه یه کیر دیگه رو فهمیدم . پدرم هست غریبه که نیست . من نمی تونستم دررم . خمار بودم . اون طرفم که بابا داشت مامانو می گایید . من که نمی تونستم فریاد بزنم و کمک بخوام چی می گفتم ؟/؟می گفتم بابا بیا کمک یا ملت بیایین کمک یکی داره زنشو میگاد .؟/؟مضحکه دست مردم می شدم . دمر رو زمین افتاده بودم و سهیل هم از پشت کرده بود تو کوسم . شاید پونصد دفعه کیرشو فرو کرد تو کوسم و درش آورد تازه فهمیدم که یه خورده خوشم اومده ولی جز این که کمرمو سنگین کنه کار دیگه ای از دستش بر نمیومد . ازش بدم اومده بود . اصلا دوست داشتم ازش جداشم . ولی به خاطر حرف مردم و فک و فامیلا مجبور بودم کوتاه بیام و تحمل کنم . اون طرف بابا با آخرین تلاش داشت مامانو می گایید . اونجا مامان طاقباز افتاده بود و بابا روش قرار داشت وحالات من و اون نسبت به هم طوری بود که من می تونستم متوجه جزئیات کارش بشم ولی اون هنوز منو همایونو ندیده بود وندیده بود که کیر همایون با چه وضعیتی رفته تو کوسم -نهههههه نههههههه من کیر بابا رو میخوام . آههههههه فقط کیر اون درمانم می کنه . یواش یواش داشتم کیف می کردم . کیر همایون بهم لذت می داد ولی می دونستم منو به نتیجه نمی رسونه . با این کیر تنظیم بشو نیستم . سینه های منو محکم فشار می داد .-نکن خرابش می کنی . بابا ناراحت میشه .-گلوری تو شوهر داری این قدر بابابابا نگو . بالاخره باید بیای وردل من -حرف زیادی نزن که تقاضای طلاق می کنم . از اون طرف بابا خونش به جوش اومده بود . دخترشو که اسیر دست یه نامرد دیده بود سرعت گاییدن زن خیانتکارشو زیاد تر کرد . دستاشو دیگه به کار انداخت و تمام اندام زنشو تحت نفوذش گرفت و با یه سرعتی اونو می گایید که حس می کردم از میدون جنگ داره فرار می کنه حقا هم که گاییدن مامان مثل رفتن به میدون جنگ بود -سهیل سهیل جونم آخخخخخخخخ تازه داری می فهمی که چطور باید منو بگایی ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

6 نظرات:

سیاوش گفت...

دستتون درد نکنه.معرکه مثل همیشه.

ایرانی گفت...

بازهم سلامی دیگر به سیاوش عزیزم .شادباشی ..ایرانی

saeed گفت...

مرسی ایرانی جون خسته نباشی

ایرانی گفت...

سپاسگزارم سغیدجان .شب خوش ! ایرانی

matin گفت...

خیلی عالی بود مرسی ممنون

ایرانی گفت...

متشکرم متین جان .ایام به کامت باد!..ایرانی

 

ابزار وبمستر