ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

راز نگاه 50

البته من هیچوقت به حمام عمومی مردونه نرفته بودم . زنونه اشو رفته بودم . ولی اینارو از فیلمای قدیم ایرونی دیده بودم . شونه های منو همچین ماساژمی داد که برای چند لحظه خوابم برد . چشامو که باز کردم گفتم میثم خوشگله وضع کیرت چطوره ؟//؟خوب تیز و فعاله ؟/؟من در اختیارتم . فکر کن عروستم و باید یه کارایی باهام بکنی -خاله جون تو پرده داری که عروسم بشی ؟/؟-عزیز کوسم ! قرار نشد که همه عروسا با پرده باشن که . حالا من یه بار پرده ام پاره شده . من همین جوری گفتم عروستم قرار نشد که تو حرفای بچگونه بزنی .  از قرار معلوم این میثم خان ما در حد و قواره های خودش نبود . یا خیلی مردونه فکر و فعالیت می کرد یا خیلی هم کودکانه -آقا پسر اگه فکر می کنی کیرت تو سوراخ من جا میشه بذارش تو . یادت باشه اون دفعه کیرت سیرم نکرده . تاالان دو دفعه هم آب کیرتو خالی کردی . باید حسابی بتونی از پس کوس من بر بیای . من دیگه حالیم نیست تا کمرمو سبک نکنی و آب کوسمو خالی نکنی و به ار گاسمم نرسونی من ول کنت نیستم . اگه دیدی آبت داره میاد بکشش بالا . تا من راضی شم بعدا -خاله جون این کون خوشگل و توپی که داری و منم که میخوام از همین پشت بذارم تو کوست خیلی زود داغ می کنم -من این چیزا حالیم نیست . اگه می خوای دفعه دیگه ای تو کار باشه دیگه نگی نگفتم ها ؟/؟حالا این کیر تو و این کوس و کون ما . بفرما اگر حریف مایی . انگشتشو به سوراخ کوسم مالوند و مثل یک تیر انداز خواست قلق گیری کنه . البته برای قلق گیری باید به سر کیر خودش دست می مالید .-ببینم می تونی کوسمو ببینی ؟/؟مشکل که نداری ؟/؟-نه معلومه . فقط کونت خیلی تپله .. متوجه منظورش شده بودم یک کیر کلفت یا کیر دراز به مشکل بر خورد نمی کرد یا اگه به جای من یک زن کون لاغر با میثم طرف می شد کیرش از پشت راحت می رفت داخل کوس .-تو که اوسا کاری دو تا قاچ کونمو بگیر به دو طرف بازش کن سوراخ کوسم قشنگ تر معلوم میشه بعد یه خورده از کیرتو بفرست بره تا اونجایی که دوست داری اون وقت اگه دوست داری قاچمو ول کن یا می خوای به همون صورت داشته باش . هر جور که راحت تری کیف کن . فقط یادت باشه  باید بهم کیف بدی ... طوری شده بودم که اگه یه دقیقه دیگه وجود کیرو توی کوسم احساس نمی کردم مجبور بودم یک موز فرو کنم داخل کوسم . بعد از طلاق از این رو به اون رو شده بودم . کیر میثم هم که بالاخره  یه لنگه کفشی بود در بیابان و در آن لحظات از یک جفت پوتین هم برام با ارزش تر و به مقصد رسان تر بود . کارشو کرد و ورود موفقیت آمیزی به داخل کوسم داشت . داغ داغ پر حرارت یک کیر متالیک که پلمبشو باز کرده بودم حالا دیگه این آقا پسر نمی تونست پیش خودش مدعی باشه که باکره هست . یعنی در واقع من پسریشو گرفته بودم . ولی حیف که ما زنا همش بد بخت بیچاره ایم . ای خدا چی میشد یک پرده هم واسه این مردا می دوختی که این قدر ادعاشون نشه و واسه ما زنا کر کری نخونن . بریم سر کیر و کوس خودمون این میثم هم از بس اووف اووف می کرد داشت منو دق می داد . در اوج لذت و هوس از ترس این که این آقا شازده ما آبش بیاد و کیرش شل شه خیر نالیدن و فریاد هوس کشیدنو خوردم و با ناله و عشوه همش از سامان و کیرش می خواستم که مقاومت کنند .-عزیزم بزن بکن لذت ببر اگه طاقت دیدن کونننننمو نداری سرتو اونور کن کوسسسسسسمو بکن تا مقاومتت بیشتر شه . از یه طرف ازش می خواستم که به سینه هام چنگ بندازه و اونم بیچاره و ساده هر چی بهش می گفتم گوش می کرد . دو تا دستاشو به سینه هام رسونده جوری رو من سوار شد که انگار از کون خر سوارش شده . حالا خنده دار این جا بود که خودش خر من شده بود .-خاله جون چشامو هم بستم . باریک الله پسر خوب قربون کیر وکمرت برم  که اگه تا صبح هم بخواد کار کنه بازم می تونه . صدای بر خورد کوس و کون و کیر فضای اتاق خوابو پر کرده بود . وجود کیری تازه و جوونو توی کوس با تجربه ام احساس می کردم . همین هوس منو بیش از حد زیاد کرده بود . گاهی متوجه حرکت برگشتی وپرش  رگهای کیر میثم می شدم که ناشی از جلوگیری بود . راستش دیگه این لحظات دلم واسه خودم می سوخت . حضرت آقا باید یاد بگیره که چطور یک لیدی رو راضی نگه داشته باشه . تا آخر عمرش که نمی خواد منو بکنه . فردا پس فردا یکی بیاد مثل من این قدر اهل مدارا نباشه . اون وقت نمیاد بگه این فرشته ای که جای خاله ام حسابش می کردم چه جوری تعلیمم داده ؟/؟داشت منو می گایید و منم کیفور کیفور بودم ولی می دونستم این پسره رو بد جوری به گاییدنش دادم -عزیزم میثم من ناراحت نمیشی که فیلم سکسی بذارم ببینیم -هر چی تو بگی خاله فرشته -داخل دی وی دی یه نوار سکسی بود وقتی هم که دی وی دی و تلویزیونو روشن کردم داشت یه صحنه ای رو نشون می داد که دو تا مرد داشتند یک زنو می کردند . یک کیر رفته بود داخل کوس زنه و یکی هم توی سوراخ کونش . کیر نگو بادمجون بم بگو . ماشاءالله هوسمو زیاد تر کرد . بکن میثم به روی کوسسسسسم دست بکش . الهی خاله قربونت شه . میدونم خیلی اذیت شدی و کمرت سنگین شده . جبران می کنم -خاله جون من کیرم اندازه اون کیرا نیست راضی میشی ؟/؟-حالا وقت این حرفا نیست من دوستت دارم و من تو رو با عشق و هوس بغل می کنم و تنمو در اختیارت میذارم . اینا که می بینی همش به خاطر پوله که دارن کوس و کون همو پیاده می کنن . تازه چند دفعه دیگه فعالیت داشته باشی خودم بهت تضمین میدم که کیرت کلفت تر میشه و چند سانت دیگه جا داره که دراز ترم شه . ناراحت نباش . دوستت دارم پسر خوب و با ایمان . بعد از شوهرم تو اولین مردی هستی که من باهاش سکس دارم  . فقط تند تر بزن نزدیکه . معلوم نبود چم شده شاید از کیر متوسط میثم تازه کار ولی پر تلاش و خبره انتظار زیادی داشتم . شیرش کرده بودم . احساس غرور می کرد . خیس عرق شده بود ولی با این حال سرعتشو زیاد کرد . حالا هر دو تا سکوت کرده بودیم . من نگاهم به تلویزیون بود که بیشتر تحریک شم و میثم هم که چشاش باز شده بود . نمی دونم کجامو نگاه می کرد . حس می کردم به لحظات نهایی نزدیک میشم . فقط صدای ناله های زن و مردان تلویزیونی به گوش می رسید . ششدانگ حواسم جمع کوس دادنم بود . ثانیه هایی بعد کیر کم تجربه پسر نوجوان همسایه روبرویی من کارشو کرد و یه چیزی مثل آب جوش ازم ریخت و تازه اوج لذت و تمتع من تا مدت زیادی ادامه داشت -جااااااااان وروجک کارتو کردی . کیف کردم . خیلی به کوسسسسم مزه داد . فدای کیییییررررررت ... پس از دو سه دقیقه ای که تو حال خودم بودم یه آهی کشیده و به پسر پر تلاش گفتم حالا هر جوری دوست داری عمل کن . جالب این جا بود که از بس جلو گیری کرده بود دیگه آبش نمیومد و انگاری آب کیرش قهر کرده بود . بالاخره پس از ضربات پی در پی که کون قمبل کرده من اسیر دستاش بود یک بار دیگه آبشو ریخت داخل کوسم . منم در جا دمر کرده و ازش خواستم که تمام سنگینی خودشو بندازه روی تنم و در واقع پشتم . تحمل وزن اونو برای چند دقیقه ای داشتم . به پشتم دراز کشید . کیرش از داخل کوسم بیرون اومده و با چوچوله هاش در تماس بود . میثم همان طور که با تمام تنش روی من سوار بود سرشو یه خورده بالا آورد و مشغول لیسیدن گلوم شد و موهای سرمو نوازش می کرد . شونه هامو ماساژمی داد . خلاصه بیکار نبود و نمیذاشت بهم بد بگذره -میثم جون دوباره دارم تحریک میشم تو فردا امتحان داری . خیلی هم امشب خودتو خالی کردی برای وزنت زیاد خوب نیست . بیا پهلوی خودم بخواب . صبح دوباره یه دفعه دیگه پیشم محل داری . باید قول بدی که درساتم خوب بخونی وحتما در امتحان فردا نمره خوبی بگیری . این دفعه براش یه شربت عسل درست کرده و تحویلش دادم که از نا نیفته . آخه حالا حالاها باهاش کار داشتم . لخت لخت همدیگه رو بغل کردیم و رفتیم زیر پتو تا سرمای کولر اذیتمون نکنه . نمی دونم چی بود ولی یه احساسی بهم می گفت که این یه الف بچه از هیجان تا صبح خوابش نمی بره .. ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

2 نظرات:

matin گفت...

خیلی عالی بود داداش مرسی فوق العادس

ایرانی گفت...

سلام به آقا متین فوق العاده ..خسته نباشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر