ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

فقط یک مرد 50

این تازه شروعشه عزیزم . تماشای هیکل قشنگش خستگی روز های اخیر منو از تن در کرده و با یه اشتیاق خاصی باهاش حال می کردم . سکس برام شده بود تکرار و تکرار .. یه سری حرکات مشخص و شبیه به هم که تنها تنوعش در این بود که اونی  که باهاش سکس می کردم مرتب عوض می شد . راستی من اگه می خواستم یه زن داشته باشم چی می شد . واسه این که یه خورده تنوعی شده باشه یه دور اونو بر گردوندم و سرمو گذاشتم رو کون سفت و بالا اومده اش . می خواستم یه چند دقیقه ای استراحت کنیم و بعد سر حال به کارمون ادامه بدیم . بااین حال در همون حال استراحت دندونامو گذاشته بودم رو کون برجسته و توپش که مثل یک توپ باد کرده اومده بود بالا . وقتی آروم گازش می زدم اون چشای خوشگلشو خیلی آروم باز و بسته می کرد و من با شورو لذت بیشتری هوس خودمو نشون می دادم . گلاره پاهاشو به دو طرف باز کرده بود از پنجره فضای بیرونو نگاه می کرد . چیزخاصی نداشت . کوه و دشت و سنگلاخ بود ولی می گفت چند صد متر اون طرف تر یه چشمه خیلی قشنگی تو دل کوه وجود داره با درختایی که محصورش کردن . دوست داشت بعد از سکس منو ببره اونجا . واسه رفتن عجله داشتم ولی دلم نمیومد دلشو بشکنم . دستمو از پشت زانوی گلاره به طرف بالا می کشیدم . به کوسش استراحت داده بودم تا یه خورده خودشو بگیره . -عزیزم بهتری ؟/؟ کیرمو گذاشته بودم وسط کونش و با لبه های کوسش در تماس قرار داده بودم . -عزیزم می تونی تحملش کنی ؟/؟ -منتظرمش کوروش . مثل این که گلاره رو دست کم گرفتی . گلاره از گلوله نمی ترسه ازگل بترسه ؟/؟ -توخودت گلی عشق من . خوشگل ترین گل دنیا .. نگاهش به من می گفت که معطل نکنم منم یه بار دیگه اون کوس نازشو هدف گرفته و گذاشتم که بره تا ته کوسش . هرچند خیلی تنگ نشون می داد ولی تا آخر کیرمو قبول کرد . یه خورده اونو به پهلو بر گردونده پشتشو به جلوبدنم چسبونده و دستمو گذاشتم رو سینه هاش و کیرمو با یه سرعت متوسط تو کوسش حرکت می دادم تا گلاره من از پارگی بکارتش دچارسوزش نشه ولی انگار بی خیال نشون می داد واسه همین یه کمی سرعتمو زیاد کردم و آخر هر ضربه خودمو بهش می چسبوندم . -کوروش هرطوری دوست داری باهام حال کن من که دیگه نمی بینمت . بیا بیا هر جور می خوای .. دوست داشتم بغلش بزنم و با آخرین توانم اونو فشارش بگیرم . اونو روبروم قرار دادم و همین کارو کردم . تنگ در آغوشش گرفتم . هردومون لذت می بردیم لذتی با عشق . عشقی که هردومون می دونستیم یه عمری کوتاه داره .. راستی در دنیایی که به این صورت باشه عشق چه مفهومی پیدا می کنه .. اگه هوسی نباشه عشقی هم هست ؟/؟ داشتم قاطی می کردم که دوباره بر گشتم به همون سکس خودمون . کیرمو از روبرو گذاشتم تو کوس گلاره و مثل دوقلوهای به هم چسبیده همو ول نمی کردیم . در سکوت یک روز گرم و آفتابی در دل خونه ای کوهستانی و در سکوت عشق و هوس همچنان به گاییدن گلاره ادامه می دادم . نمی دونستم تا کی باید این کارو انجام بدم . تا موقعی که اون پاهاشو باز و بسته می کرد منم کیرمو فرو می کردم تو کوسش . تو یکی از این فرو کردنها وقتی کیرم رفت تا ته کوسش اون با یه نیروی عجیبی پاهاشو دور کمرم حلقه زد و طوری منو به خودش فشرد که نتونستم کیرمو بیرون بکشم . گلاره بالاخره زورشو بهم نشون داده بود . پس از سکوت چند دقیقه ای با هر جهش آب تو کوس گلاره از هوس فریاد می زد . درحالیکه کیرم اون داخل قفل شده حرکتی نداشت .. بازم یه چند دقیقه ای رو تو بغل هم بودیم -عزیزم تو خوشت اومد ؟/؟ سرشو تکون داد و گفت به یه جایی رسیدم که خیلی خوشم اومد و دلم می خواست که تو آبتو بریزی تو کوسم . حال و هوای برگشت به ایرانو داشتم واسه همین از گلاره خواستم که کمکم کنه تا زودتر این کارو انجام بدم . .. -کوروش بیا با هم بریم کنار چشمه . ضررنمی کنی . توبیا من بهت قول میدم که جبران کنم .. دلشو نشکوندم و باهاش رفتم . راست می گفت جای خیلی قشنگی بود تو دل کوه چند تا درخت و چمن و چشمه و.. -خب گلاره مارو آوردی اینجا که چی بشه . اومد رو پاهام که رو زمین دراز کشیده بودم نشست و گفت خیلی بی احساسی . دوست نداری که از این طبیعت زیبا و یه دختری که همه چیزشو تقدیم تو کرده نهایت استفاده رو بکنی ؟/؟ -چرا عزیزم ولی من میخوام برگردم .. -چی رومیخوای برگردی .مگه شهر هرته ؟/؟ اگه میخوای کمکت کنم بیا . بیا بیا هرجا بری آسمون همین رنگه . مثل آسمون هوس .. دامنشو داد بالا . پاهای لخت و سفیدشو دیدم . یه نگاهی به صورت زیباش انداختم . دوباره یه نگاهی به پای هوس انگیزش انداختم و یه نگاهی هم با آسمون آبی بالا .سرم ... راست می گفت آسمون همون آسمون بود ... ادامه دارد . .نویسنده .. ایرانی

2 نظرات:

دلفین گفت...

داداشی عالیه

ایرانی گفت...

متشکرم دلفین خوبم .پاینده باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر