ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

لوتی سایت و abr135-بیست و شش

هر گوشه و کنار اون مرتع یه آهنگی گذاشته بودند و زنا لخت داشتن واسه خودشون می رقصیدن تمام اون اصلی هایی که تو سکس پارتی هتل شرکت داشتن اومدن تو مرتع فقط تماشاچیا دیگه نبودند . ابر 135 که قبلا کلی به دلفین پول داده بود تا در این روز فیلمبر دار اون باشه چند تا فیلمبر دار دیگه با خودش آورد چون دلفین بهش گفت که ممکنه خودش در این مجلس کار داشته باشه ولی پولو دیگه به ابر پس نداد و یه کیر درست و حسابی از این بابت به ابر زد . مادر و خواهر ابر خان قبل از این که برن سراغ حیوانات اول اومدن سراغ دلفین . -دلفین جون تو که خودت می دونی ما با کیر تو بیشتر حال می کنیم تا با کیر این اسب . یه وقتی بهت بر نخوره که ما داریم با این حیوونا حال می کنیم . همه این کارا فقط برای تنوع هست . کیر آدمیزاد یه حال دیگه ای داره .-دلفین کیرشو به ملوک و شهناز نشون داد و گفت ولی اینم دست کمی از کیر اونا نداره . مادر ابر خان اومد جلو کیر دلفینو گذاشت تو دهنش .-آههههه خواهش می کنم سوراخای ما رو واسه گاییده شدن تو سط حیوانات آماده کن . طوری نرمش کن که بتونیم تحمل کنیم و آبرومون نره -مامان تو که استرس نداشتی -حالا هم ندارم ولی کار از محکم کاری عیبی نمی کنه . دلفین کیرشو کرد تو کون مادر ابر 135 -جااااااان دلفین دلفین محکم تر دردم بیار . شیب از پایین به بالا هم بزن . فریادمو ببر به آسمون .-ببینم اون اسب و خرای نری که اونجا منتظرن حسودیشون نشه -حالا بهم متلک میگی دلفین خوشگله ؟/؟ صبر کن برسیم خونه حالتو می گیرم . دلفین با بیرحمی کون مادر ابر 135 یا همون ابله 135 رو می گایید و ملوک هم اظهار درد نمی کرد . می دونست یه کیر دراز و کلفتی تو راهه که اون باید با استقامت با اون روبرو شه و نشون بده که مادر همون پسره . همون پسر کوس کش لالمونی گرفته خایه مالی که منطق سرش نمیشه و اون موقع که یه نیمچه کیری داشت با تف دیگران جق می زد .. دلفین کیرشو از کون ننه ابر خان بیرون کشید و فرو کرد تو کوسش . -عزیزم کوس به اندازه کافی ردیفه -میخوام خودمم ردیف شم -حالتو بکن .. چشم مادر ابر که به گله حیوانات افتاد و دید که زنای دیگه از فک و فامیلاش دارن به اون کیر ها دست می زنن حسودیش شد و گفت نکنه یه موقع وسوسه شن اون کیر درشت ها رو ببرن -مامان نترس اونا جراتشو ندارن کیر اسب و خر رو تو کوس و کونشون ببینن .. دلفین کیرشو از سوراخ مادر ابر 135 بیرون کشید و رفت سراغ شهناز خواهر ابر 135 . -شهناز جون اگه دوست داری کون تو رو هم آماده کنم -دلفین جون اگه میخوای بکنی تو کونم بکن . من حرفی ندارم . ولی از کیر اسب می ترسم که بره تو کونم . می تونم تو کوس خودم جاش بدم ولی تو کونم نه . حالا سگ هم اینجا زیاده . میگن بعضی از این سگا تر بیت شده ان . در هر حال اگر هم تر بیت شده نباشن یه خورده که خودمو بهشون بمالم اونا کیرشونو فرو می کنن تو کونم . -ببینم شهناز جون خواهر گرامی ابر 135 نکنه برات افت داشته باشه که یه سگ داره کونتو می گاد . چیکار میشه کرد . آدم که فوق دیپلم نگرفته نمی تونه بره دکترا بگیره که . به جاش مامان آبروی ما رو خریداری می کنه . در عوض کیر اسب یا خر رو می تونم تو کوسم جا بدم . دلفین تا می تونست کوس و کون شهناز رو گایید و بهش رحم نکرد . مخصوصا کونشو . هر چند دقیقه در میون با دو تا انگشتاش یه حلقه کون خواهر ابر 135 رو بر رسی می کرد تا ببینه گشادی اون در چه حدیه . هر چند می دونست با این چند دقیقه گاییدن سوراخ کون آبجی ابر 135 گشاد تر نمیشه ولی می دونست که برای دریافت کیر های اسب و خر گرم تر و نرم تر میشه . .سرانجام در انتها مادر و خواهر ابر 135 دهنشونو به طرف کیر دلفین باز کردند و با انگشت به دهنشون اشاره می کردند که دلفین تو دهنشون آب کیر بریزه . این جوری باید دلفین یه مکثی میون تخلیه می داد که یه خورده به اعصابش فشار میومد به این سبک عادت نداشت ولی با این حال تمرکز کرد و اول آب کیرشو ریخت تو دهن خواهر ابر 135 و گفت آب از کوچیکه و بعد تو دهن مادر ابر 135 آب ریخت و چند بار این طرف و اون طرف کرد تا عدالت رو رعایت کرده باشه -مامان من بیشتر آب خوردم -فکر می کنی ...دلفین بیشتر تو دهن من ریخت ..-نوش جون هر دو تاتون مادر و دختر که با هم نباید این حرفا رو داشته باشن . ابر 135 در آخرین لحظه اومد کنار مادرش تا دلفین تو دهن اونم آب بریزه که دلفین یه تف انداخت تو دهنش .-کثافت عوضی چند دفعه به توبگم که من گی نیستم . برو آب کیر سگ و خر و اسب رو بخور . ابر 135 رفت وسط حیوانات . مادر و خواهرش هم رفتند و یکی یکی کیر حیواناتو دستمالی می کردند که ببینن کدومشون بیشتر حال میده . انگاری رفته بودن بازار میوه خرید کنن . ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

2 نظرات:

دلفین گفت...

داداشم دمت گرم خیلی باحال بود دوست دارم

ایرانی گفت...

متشکرم داداش دلفین ! شب جمعه ات به خیر و شادی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر