ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

راز نگاه 26

آخ واوف و آه کمال نشون می داد که داره به خودش فشار میاره که آبشو خالی نکنه تا من راضی شم . موقع گاییدن دستش با همه جام ور می رفت با دو تا رون پاهام به یه حالتی ور می رفت که بین نوازش و ماساژبود و هوس منو خیلی بیشتر می کرد . سر سوراخ کون من هم بی نصیب نبود . دوست داشتم یه خورده کش پیدا کنه و این لذت ادامه دار باشه ولی دیگه دست خودم نبود . یه تکون شدیدی خوردم . داشتم به ار گاسم می رسیدم . به دو تا سینه هام چنگ انداختم و باهاشون بازی کردم تا این خوشی و کیف به همه جای تنم که هنوز داغ بود منتقل بشه .-وایییییییی کمال ولم نکن اومد کوسسسسسم خالی کرد بکوب . با کیییییررررررت منو بکوب حال بده . اوج کیف کردن منم وقتی بود که وقتی آبمو کشید آب و روغن جدیدی تو کوسم ریخت که امید وار بودم آب و روغن قاطی نکنم . بعد از این که هر چی داشت تو کوسم خالی کرد دست بردار نبود و بازم تند و تند منو می گایید . دیگه شرمنده اخلاقش شده بودم خودمو ول کردم و کیرشو گرفتم تو دستام . نوبت من بود که یه حال ویژه هم بهش بدم . کیرشو گذاشتم تو دهنم از بس دراز بود که فقط یه خورده بیشتر از نصفو می تونستم تو دهنم جا بدم . تسلیم تسلیم شده بود . سستش کرده بودم . زار می زد و با یه هوس خاصی بهم نگاه می کرد . به چشاش نگاه کردم دوست داشت که آبشو بخورم . منم بهش حال داده و این کارو براش انجام دادم . پس از این که مدتی افسارشو تو دستام نگه داشتم و کیرشو آماده آماده کردم با یک زبون زدن فنی و پشتش یک مکیدن سریع و تند و تیز دیگه ای که نتونست تحمل کنه وفرت فرت هر چی که تونست تو دهنم خالی کرد.  منم تا اونجایی که می تونستم کاری کردم که بهش خوش بگذره . نخیر این باباسیربشو نبود . توی نگاش خوندم که هوس کون و سوراخ کون منو کرده -خیلی شکمویی کمال ؟/؟-آخه معلوم نیست دیگه کی به این عروسیها دعوت شم ؟/؟-هر وقت تو بخوای کمال من -میای بریم حموم-چه خبره ؟/؟-میخوام اونجا ترتیب کونتو بدم -مگه اینجا حموم هم دارین ؟/؟-به فرشته جون از اون حرفا می زنی ها بیا اول ببین بعد نظر بده .. رفتیم حموم به به عجب حمامی . نشون نمی داد که داخل تعمیرگاه همچین حمومی داشته باشه .-ای کلک راستشو بگو تا حالا چند تا رو توی این حموم کردیشون .-باور کن تو اولیش هستی -خب نمیخواد حالا دروغ بگی .-پس تو هم این سوالا رو نکن . خیلی حموم بزرگ و تمیزی بود و کلاس بالا . یه خورده دور تر از دوش آب یه آینه بزرگ هم به کاشی های سمت چپ حموم چسبیده بود که بیشتر تن آدمو نشون می داد . حداقل می تونستم کون خودمو موقع گاییده شدن ببینم . در حموم و پنجره کنار دوشو باز گذاشته تا بخار آب کمتری روی آینه بشینه . سرم طرف دوش آب بود . و کونم به طرف آینه . واییییییی چه قمبلی !دوست داشتم یه کیر کلفت و بزرگ می داشتم و خودم کون خودمو می کردم . فشار آبو کم کرده و آب حموم را روی ولرم تنظیم کردم . تقریبا دیگه از بخار روی آینه خبری نبود . کمال دستشو از لای کون و درز وسطش به کوسم رسوند و تند و تند انگشتاشو می کرد توش و در می آورد و با این کارش حشری ترم می کرد . منم کیرشو که مثل چوب خشک الک دولک شده بود محکم گرفتم تو دستم و به حالت جلق زدن از ته تا سرشو حرکت می دادم . کمال یک لیف نرمو صابون مالی کرد و از پشت گردن تا لای پا و درز باسن و کوس منو مالید . چشای خمار خودمو داخل آینه می دیدم -زود باش کمال سوراخمو بمال . سوراخ کونمو خوب صابون مالی کرد و چند دقیقه با انگشت کاری آماده اش کرد -بذار توش . من کیییییرررررررمی خوام . دلم آب شد . خودمو بیشتر به کنار دیوار کشیده تا قسمت بیشتری از تن من و کمال موقع عشقبازی معلوم شه . سوراخ کون خودمو نمی تونستم ببینم . چون تصویر ما از بغل میفتاد تو آینه . کمال اومد پشتمو سر کیرشو دور سوراخ کونم گردوند .-کیرتو بذار توی کونم . منتظرم . کمال یواش یواش کیرشو فرستاد داخل . حیف که تا ته نمی تونست بفرسته . دوست داشتم آنقدر جا داشتم که تمام و کمال کیر این کمال می رفت توی کونم . قاچای کونم می چسبید به شکمش و می خورد به زیر شکمش . این حالت خیلی به من کیف می داد .  ولی چیکار می شد کرد کیر که از یه حدی بیشتر می رفت دردم می گرفت . سر و گردنمو کج کرده و از داخل آینه وضعیت خودمو کمالو نگاه می کردم . یه خورده از کیر وقتی که به عقب بر می گشت تا دوباره بره داخل معلوم می شد .-به کوسسسسسسم دست بزن . میزونم کن . بازم آبمو بیار . اگه میخوای زود زود روغنمو عوض کنم تو هم به من یه حال درست و حسابی بده . بیچاره شیره اشو کشیده بودم و ول کن معامله نبودم . کمال حرف شنو رو کوسم دست می کشید و کونمو می گایید . منم دستم رو سینه هام بود و هوسمو پخش کرده و از داخل  آینه مواظب بودم که کیر کی میاد عقب تا ببینمش و بیشتر لذت ببرم .-کمالللللل -جون کمال -اگه بدونی کون دادن و کوس دادن چه لذتی داره شاید تو هم الان دوست داشتی زن باشی .-تو هم اگه بدونی که تماشای کوس و کون و گاییدنشون چه مزه ای میده دوست داشتی مرد باشی . من دارم با چند جات کیف می کنم عزیزم -اوخخخخخ حرفات چه قشنگه بازم بگو -قربون سینه هات فدای کوس و کونت همه جات به من حال میده -بزززززن بگگگگو ادامه بده کیف می کنم حال می کنم که به من حال میدی . حال میکنم که بهت حال میدم . بزن منو تند تند بزن -فرشته خیلی باحالی قربون همه جات بشم من . تک تکی . بگو به من بگو قول بده که زود زود بهم سر می زنی -باشه عزیزم مگه میشه کیر به این خوشمزگی رو یادم بره . گفت و گفت و گفت تا بازم احساس کردم یه چیز گرم از زیر قفسه سینه ام حرکت کرد ه از کوسسسم داره می زنه بیرون -کمال آبتو بریز تو کونم . بریز حال می کنم کمال نازنین یه دفعه دیگه هم به من آمپول زد نوک سرنگشو به جای فرو کردن به کپلم فرو کرده بود به سوراخ کونم ویه مایع سفید رنگی تزریقم کرد . آب حیاتی که حال منو جا آورد . هر چند این دفعه خیلی کم خالی کرد . چون شیره اشو دو دفعه کشیده بودم . هردوی ما به همون حالت کف حموم دراز کشیده و بعد از چند دقیقه حالتمونو عوض کردیم . حالا اون طاقباز بود و من خودمو انداخته بودم تو بغلش . سرمو گذاشته بودم روی سینه اش و چشامو بسته بودم . اونم داشت موهای خیسمو نوازش می کرد . عشقبازی دیگه تموم شده بود و منم از ترس این که نکنه چند ساعتی رو تو بغلش بخوابم دیگه چشامو نبستم . هر چند خوابیدن در بغل کمال اونم پس از یک سکس کامل خیلی حال می داد و اعصابمو آروم میکرد.. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

6 نظرات:

matin گفت...

داره جذاب میشه مرسی

ناشناس گفت...

سلام.........خوبی امیر اقا .
خیلی زحمت میکشی ممنونم از شما.
لطف کن واین قدر داستان های ادامه دار ننونیس واقعا من نمی دونم با چه زبونی از شما تشکر کنم ولی ادامه دار شدن باعث بی مزه گی داستان های شما میشه.
چند ماه پیش از شما درخواست کردم قسمت دوم پسر خوب مامان وبذارید.ممنونم از شما

ایرانی گفت...

نیمه شب بخیر متین جان .بیشتر داستانها ی طولانی یا بلند سکسی دررابطه با قسمتهای مربوط به سکسشون شبیه به امواج دریان .در هر حال یه جای داستان با توجه به سوژه ممکنه سکس نداشته باشه یا کمتر داشته باشه و من از دقت تو دوست خوبم بسیار متشکرم .روز و روزگارت خوش ...ایرانی

ایرانی گفت...

دوست خوب ناشناس ولی آشنایم با تشکر از نظر و عقیده قابل احترامتان سعی می کنم یا می کنیم که از داستانهای کوتاه هم استفاده کنیم ولی من و اکثریت نظر دهندگان با داستانهای ادامه دار مخالفتی نداشته و اتفاقا آنها را طبیعی تر و جذاب تر هم دانسته این که می تواند مسائل را موشکافانه تر بررسی کند و شور و حال بیشتری ایجاد نماید .بااین حال چشم سعی می کنم درآینده از یک کفه برداشته به کفه دیگر اضافه نمایم .هر چند بعضی از سوژه ها در یک قسمت جالب در نمی آید .با تشکر ..ایرانی

عباس گفت...

ازت تشکر کنم البته من داستانهای کوتاه رو میخونم ولی این داستان باید صبر کرد تا تموم شد ولی به کارت ادامه بده داداش

ایرانی گفت...

عباس آقا ممنونم از لطف و همراهیت .امیدوارم که همیشه همراهمان بوده با نظرات خود در بهبود کارهایمان اثر گذار باشی .موفق باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر