ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

شوخی یا جدی ؟ 5

شوخی شوخی واز نقشه کارمون به جدی کشیده بود . من و بابا سهیل تو چشای هم نگاه می کردیم و هنوز باورمون نمی شد که داریم با هم عشقبازی می کنیم . هردومون روی تخت یه حالت نشسته گرفته روبروی هم قرار گرفتیم و به هم چسبیدیم . خودمو محکم تر به بدن بابا می چسبوندم تا کیرش بیشتر تو کوسم جا خوش کنه . طوری بهش چسبیده بودم که سوراخ کوسم کلید کیرشو قفل کرده بود . بابای خوش بو و خوش پوست خودمو بغل کردم و چسبیده به هم مث یه گلوله آتیش شدیم . مثل یه دو لپه ای و یا یه دو قلوی به هم چسبیده لب بابا رو مثل کیرش قفل کردم و چسبیدم بهش . طوری با هوس میکش می زدم که افزایش داغی لحظه به لجحظه صورت سهیل جونمو رو صورت خودم احساس می کردم . سینه هامو رو سینه ها و شکم بابا می غلتوندم تا هوسشو بیشتر کنم . زیر گلوشو می بوسیدم .-اوووووووففففففف بابابابایی هر جای همو می تونیم میکش بزنیم . کبودش کنیم . دیگه هراس اینو نداریم که همسرامون با دیدن این کبودیها به ما بپیچن . تازه می تونیم کیف و افتخار هم بکنیم . بابا میگم بزن آتیش تندمو خاموشش کن . هوس تو رو دارم . دیگه شوخی و فیلم واسه بقیه بسه من و تو هوس همو داریم نه می تونیم واسه دیگران فیلم بازی کنیم نه واسه خودمون . میکم بزن . منو بزن . سیام کن کبودم کن . سهیل جون یه خورده خودشو عقب کشید تا بر سینه هام مسلط باشه کیرشم بتونه با کوسم تنظیم کنه . لباشو گذاشت رو سینه هام . بمیرم براش خیلی حرف گوش کن بود . مثل همیشه مظلوم و سر به زیر . افتاد به جون سینه هام . از نوکش شروع کرد . طوری تو دهنش می گردوند که کوسمو قلقلک می داد . خیلی خودشو خم کرده بود تا کیرش بیرون نزنه . وقتی که هم خودشو هم منو یه خورده از نوک خوری سینه سر حال آورد رفت رو قسمتهای گوشتی سینه ام و اونجا ها رو با هوس میک می زد . داشتم وحشی می شدم . موهای سر بابا رو می کشیدم و اونو به سینه ام می چسبوندم -آههههههه گلوریا دخترم . دخترم عزیز دلم -بابا من دارم از هوس می میرم به دادم برس . نذار دخترت تلف شه . دوستت دارم . تو که میدونی من همیشه تو رو واسه خودت دوست داشتم -آره عزیزم آره عشق من -اوووووففففف پدر چه حرفای قشنگی می زنی راستی راستی من عشق توام ؟/؟-آره گلوری من . تو هم عشقمی هم هوسمی هم نفسمی . تو جان و جانان منی . عزیز تر از جان منی . دخترمی محبوبه امی و معشوقه منی -بگو بابا بگو بازم میخوام بشنوم . بکن منو می خوام بازم با کیرت حال کنم . بابا دراز بکش میخوام بیام روت . جنون هوس زده بود به سرم . هیجان داشت منو می کشت . افتادم رو سهیل جون طاقباز شده ام -بابایی دو تا دستاتو بذار رو کونم . کونمم میخواد حال کنه . کونمم میخواد سر فرصت با کیر تو گاییده بشه . اگه فراموشش کنی ازت دلخور میشه . پدر که داغ کرده بود و از هوس زیاد سرخ سرخ شده بود گفت دختر تو دیگه چه اعجوبه ای هستی . پدر  کف دو تا دستاشو گذاشت به دو طرف کونم و منم روش سوار شدم . می دیدم که سهیل جونم چه جور داره به خودش فشار میاره تا آبشو خالی نکنه . دو تا دستمو گذاشتم رو سینه بابا و با تکون دادن کوسم میذاشتم سر کیرشو و با این حرکت کیرش با شدت می رفت توی کوسم و میومد بیرون -پدر! سهیل جون !دخترت داره می میره . به دادم برس به دادم برس -چیکار کنم عزیزم من که در اختیارتم هر کاری دوست داری با من انجام بده . ناخناتو فرو کن تو تنم . موهای سر و تنمو بکش . گوشت بدنمو زخمیش کن . به سر و صورتم بزن . کیرمو پارش کن . گلوری من باور کن بابات هم توی هوس کوست غرقه . نمیدونی چه فشاری دارم به خودم میارم که خالی نکنم تا تو سکس ما وقفه نیفته و دختر خوشگلم حال کنه .-وایییییییی دوستت دارم بابا جونم . عاشقتم . نمی دونم واسه هوس بود یا حرص و جنون زیاد که کیر بابا جونمو دوبرابر احساسش می کردم . دست از جیغ و داد کشیدن برنمی داشتم . سرمو خم می کردم تا کیر سفید و تیز و گوشتی بابا رو که در حرکت بر گشت کوسم مشخص می شد ببینم . کوسمو علاوه بر حرکات عمودی دور کیرش می گردوندم وسعی می کردم نهایت استفاده رو از کیرش بکنم -بابا بابا با سینه هام بازی کن . با دستاش چنگشون بگیر . آب لمبوشون کن .آب لنبوشون کن . بذار شل و وارفته شن . تو منو هر جوری که باشم قبول داری . همایون بره گمشه من تو رو دوست دارم . کیر تو رو میخوام . چشای تو رو میخوام . بابا بگو اگه سینه هام شل شه بازم دوستم داری بازم هوس منو داری . بازم دوست داری میکشون بزنی و بازم دوست داری کیر خوشگل و سرخ و سفید و گوشتی خودتو فروکنی تو کوسم .-گلوریا عزیزم من تو رو واسه خودت دوست دارم . تو همیشه برام قشنگ ترین و بهترینی . روح پاک و مظلوم و وجود خالص و بی شیله پیله ات برام مهمه . من تو رو واسه خاطر خودت دوست دارم . بگو .. در حال کوبیدن کوسم به کیرش همین طور فریاد می کشیدم و به پدر جون می گفتم که بگو بازم بگو بازم از عشق و هوس بگو و اونم تا جایی که می تونست واسم از کوس داغ و هوسی من می گفت -بابا جونم داره میا د یه خورده تحمل کن . دارم میام . داره میاد . کوسسسسسسسسسسم آه آه آه آه کوسسسسسسسسسسسسسسم با ضربه های کیییییییییرررررررررت داره اوج می گیره . آخخخخخخخخخ آخخخخخخخخخخخخ جون  . نزدیک بود گوشت سینه های بابایی رو بکنم .-پدر پدر پدر دارم آروم می گیرم . کوسسسسسمو سبک کردی . جوووووووون حرکت کرد داره میاد همین جورییییییییی .چقدر خوشم میاد هنوز دارم کیف می کنم . سهیل جون من !بابای ناز و قشنگ من ! بریز من آب میخوام . بابا آب کیرتو بده . پدرم که از همون اول آب کیرش آماده و پشت خط ایستاده بود پاهامو گذاشت رو شونه هاش و منو که در حالت خلسه بعد از ارگاسم بودم می گایید -بده بابا تشنه امه . ببین دهنم بازه . بابا میخوام -عزیزم داره میاد جاااااان گلوریا داره می ریزه . واخ که چقدر کیف کردم . آخیش داغی کوسم چند برابر شد . آبشو ریخت تو کوسم -گلوریا کیف داشت . حال کردم . دختر چقدر تو باحالی و من نمی دونستم -البته واسه بابا جونم . حالا می تونم به خودم ببالم و بگم که بابا آب داد .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

6 نظرات:

ناشناس گفت...

سلام ایرانی جان.اول از همه من چند روزی نبودم و نتونستم درخدمت باشم.این داستانت ایرانی جان قشنگه و من دوسش دارم ولی کاش داستان سکس پدر و دختر کم سن وسال هم میذاشتی!آخه من عاشق داستان آموزش سکس به دخترهام هستم.ممنونم که مرتب سایت رو به روز میکنید

ناشناس گفت...

ایرانی عزیز داستانهات معرکه است فقط یک اشکال داری اونم اینکه تو داستان هات سکس خشن نداری و یا انتقامی (revenge sex and rough sex) به نظرم بهترین موارد برای این دو موضوع مرجان در داستان زبون دراز و ساغر در داستان زن ذلیل ، مرد ذلیل هستند.

راستی نگفتی که از داستان خانوم مهندس چه خبر؟!

موفق باشی

ناشناس گفت...

قشنگه من داستانهارو خیلی وقته دنبال میکنم و لذت میبرم اما اصلا به فکر نظر دادن نبودم که ازین به بعد حتما.راستی بعضی کلمات مثل کمرت و سبک کن یا سنگین شده خیلی تکرار میشه

ایرانی گفت...

از آشنایان عزیزم ممنون که با نظرات داغشون منو دلگرم می کنن .در مورد داستانهای خشن سکسی وسایر داستانهای در خواستی چشم حتما سر فرصت انجام وظیه خواهد شد .یه خورده داستانهای نیمه کاره ام زیاد شده و از طرفی با این بازی جدید مخابرات چندروزه که کمیت کاری خوبی نداشته ام و به زحمت آپ می کنم .داستان خانوم مهندس در اختیار امیره و در هر حال هروقت صلاح دونست ادامه اش میده .در مورد کلمات تکراری باید بگم حق با شماست از این کلمات زیادن که به بعضی از انها در نظر قبلی خودم اشاره کرده ام .بعضیها مترادف کمی دارند بعضی ها کاربردشون اجتناب ناپذیره و در مواردی هم که بشه اصلاح کرد و کمتر استعمالش کرد چشم دقت بیشتری می کنم و اصولا خودم من از تکرار خوشم نمیاد مگر آن که در حالتهایی که برای تاکید و توجه به چیزی باشد .در مورد سکس پدر با دختر حتی دختر در سن کم هم قبلا داستان نوشتم امیدوارم فرصتی دست بده که بعدا هم بنویسم .تا این اینترنتم کند یا قطع نشده با شما دوستان عزیزم خداحافظی می کنم .موفق باشید ..ایرانی

ایرانی گفت...

نیمه شب همگی بخیر .درادامه نظر قبلی ام بگم که شاید از اونجایی که احساس می کنم بیشتر خوانندگان ما احساسی لطیف دارن سکس خشن یا انتقامی کمتر میذارم البته لابلای بعضی از داستانها یه چشمه هایی از اونو که بیشتر به خشن می خوره رو میشه دید .داستان زبون درازو فعلا تا قسمت بیست و سه و زن ذلیل و مرد ذلیل را تا قسمت سه نوشته و هر کدومشو می خوام در سه چهار قسمت دیگه تمومش کنم .سوژه ای رو که توذهنم دارم طوریه که می خوام مرجانو ببخشم البته بعد از گوشمالی ومشت مالی حسابی ولی ساغرو نه .در واقع ساغر میره جزو انتقامیها .بخشش مرجان رو هم طوری تنظیم می کنم که مخالفین بخشش هم ناراضی نباشن .در هر حال اندازه جرم و روحیه و روان اشخاص مظلوم و ظالم و ظلم واقع شده راهم باید در نظر گرفت و گاهی وقتا هم به این توجه داشت که در عفو لذتی هست که در انتقام نیست .امیدوارم قدرتمند باشید ولی روحی لطیف داشته باشید .روز گارتان خوش ..ایرانی

matin گفت...

اقا عجب داستان توپی هست دمت گرم داداش

 

ابزار وبمستر