ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مامان بد بو یا خوشبو ؟ 2

مامان اون شب توی اتاقش تنها بود . اینم بگم که من تنها بچه خونواده ام بودم و مامان جونم بیست سالی ازم بزرگتر بود مامان دوست نداشت شبو تنها بخوابه . قرار شد من برم پایین تختش بخوابم . یه خورده با حجاب تر شده بود . یه جوراب توری نازک به رنگ پا با یه دامن کوتاه پاش کرده بود و یه تاپ آستین حلقه ای هم تنش بود ولی بازم شمدی رو تنش نکشید . لامپ مهتابی هال به داخل اتاق یه نور ضعیفی مینداخت که می تونستم به خوبی مامان سودابه رو دید بزنم .  بعد از جوراب توری مامان یه وجب از پاش لخت بود و بعدش می رسید به دامن . اوووووف بوی بد عرق از فاصله چند متری میومد ولی حاضر بودم  تمام اون تن و بدن عرقی رو لیسش بزنم و همه جاشو بخورم . جلق زدن دیگه دردمو دوا نمی کرد . من ماده قویتری می خواستم بعد از نیم ساعت رفتم نزدیک تختش . از صدای نفسهاش فهمیدم که خوابیده . نوک زیر دامنشو گرفته یواش دادمش بالا . اووووووف کیرم داشت می ترکید . کون مامان ,کون برجسته و سفید مامان داشت بهم چشمک می زد . از بوی عرق و چربی تنش لذت می بردم . اگه به من اجازه می داد هم اونو هم خودمو سر حال می آوردم . به این بوی ترش مامان عادت کرده بودم دوست داشتم با هوس همه جاشو بلیسمو بعد بذارم تو کوس و کونش . حتی بوی کونشم واسم لذت بخش بود . نه نه جق زدن کافی نیست . حتما کار به جایی می رسه که منم باید از خونه برم بیرون . هر چه باداباد . من اگه بخوام رو زن و دختر مردم بیفتم باید هم جواب اونا رو بدم هم جواب مامانمو . این جوری فقط با مامانم در گیر میشم . بینی خودمو گذاشتم رو جوراب مامان . زبونمو کشیدم روش حتی تماشای پای جوراب پوشیده مامان هم منو به هوس می آورد . جوراب مامانو طوری می لیسیدم که انگاری دارم کوسشو لیس می زنم . دیگه از خود بیخود شده بودم . کمی بی احتیاط تر رفتار می کردم . از جوراب سودابه جون رد شدم . زبونم رسید به وسط پای مامان و رون پاش اول با نوک زبون و بعد با تمامی اون پای لخت مامانو لیس می زدم . بوی عرق و مزه ترشی می داد ولی باهاش حال می کردم هوسمو زیاد می کرد . هنوز خواب بود دامنشو دادم بالا . سرمو به طرف جاهای ممنوعه هدایت کردم . هر چی بالاتر می رفتم بوی بدش بیشتر می شد ولی بهم حال می داد . دوست داشتم وسط شورتشو گاز بگیرم و مثل آدامس بجوم ولی تنها کاری که از دستم بر میومد این بود که با دماغم بوش کنم . زبونمو کشیدم رو کونش . همون بوی عرق و مزه ترشیدگی رو داشت . کونش توپ توپ بود و طعمش واسم شیرین بود و لذت یه هوس فوق العاده رو برام به همراه داشت . به خودم گفتم فرهوش دیگه بسه بسه . بیشتر از این دیگه نباید آبروی خودتو ببری . داشتم به این چیزا فکر می کردم که دیدم شورت سودابه جونو دارم می کشم پایین . بینی امو گذاشتم وسط سوراخ کونش جااااااان چه کیف و حالی !بوی شاش از کوسش و بوی خروجی کونش اونقدر مستم کرده بود که فکر می کردم بینی امو فرو کردم تو یه باغ پر از گلای خوشبو . حیف که نمی تونستم با یه نفس عمیق سینه امو پر از این هوای لطیف بکنم . یه خورده ترس برم داشته بود همه چی رو به سر جای اولش برگردوندم و رفتم جای خودم پایین تخت ولی دلم طاقت نمی آورد . دوباره رفتم کنار مامان اون دفعه رو شانس آوردم که بیدار نشد . واییییی زیر بغل لخت مامان هم منو به هوس می آورد . نصف سینه هاش بیرون افتاده بود . دلم می خواست لباشو ببوسم ولی نمی تونستم . خیلی ترس داشت . لبمو گذاشتم زیر بغلش . جاااااان فدای خیسی عرقت مامان . عرق زیر بغلت مشتی تره بیشتر بهم حال میده مامانی تو روی خوش نشون بده حاضرم دهنمو بگیرم طرف کوست شاشتم بخورم . زیر بغل مامانو.  آروم میکش می زدم و کیف می کردم . چه عرق با حالی داشت . تر و تازه و بیرون زده . یه خورده دلیر شدم . دستمو از زیر دامن مامان گذاشتم رو کونش . یهو یه تکونی خورد و منم از ترس خودمو انداختم پایین تخت و رفتم برقو روشن کردم . چون حس کردم مامان داره از جاش بلند میشه . دیدم با خشم داره بهم نگاه می کنه .-باید دفعه پیش دستتو قطع می کردم تا جسارتت بیشتر نشه . حیوون تو خجالت نمی کشی با مادرت میخوای طرف شی ؟/؟-چی شده مامان یهو بیدار شدی داری جیغ می زنی خیال برت داشته ؟/؟-دستتو کجا گذاشته بودی ؟/؟-چی میگی سر در نمیارم . بازم یکی خوابوند زیر گوشم -چرا بامن مث بچه ها رفتار می کنی ؟/؟به جای این که هوامو داشته باشی می زنی زیر گوشم ؟/؟-پسره عوضی . دستشو گذاشت زیر تخت و کوس و کون مصنوعی رو که توی اتاقم و کمد مخصوصم قایم کرده بودم نشونم داد وگفت اگه اینو به پدرت نشون بدم چی میشه ؟/؟حالا بازم بگو هواتو ندارم . من خجالت می کشم بگم مادرتم . یه بار دیگه از این حرکات ازت سر بزنه میندازمت بیرون -من خودم میرم بیرون و دیگه بر نمی گردم -خوبه حالا خودتو این نصفه شبی لوس نکن برو بیرون اتاق بخواب داری خطرناک میشی . زبون دراز شده بودم -مامان همون حقته که بابا باهات این طور بر خورد کنه . من از بوی تن تو هر جوری که باشه لذت می برم ولی اون تو رو از خودش میرونه .-حرفای گنده تر از دهنت نزن . من مادرتم -ولی می بینم بابا هواتو نداره بهت نمی رسه . من می تونم جبران کنم .-بچه تو دهنت بوی شیر میده . این قدر گوه خوری نکن -مامان شاید دهنم بوی شیر بده ولی شورت تو بوی کوس میده و شورت من بوی کیر . اینو که گفتم افتادم رومامان . دست و پا میزد ولگد مینداخت . منم ول کنش نبودم .-مامان حرامزاده باشم اگه امشب کیرمو تو کوست فرو نکنم . شیرت نجس بوده  باشه و بر من حرام اگه امشب دوباره سینه هاتو نخورم .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

5 نظرات:

mmoo1531 گفت...

عالیه دمت گرم با اینجور داستانا خیلی حال میکنم

ایرانی گفت...

ممنونم از توجه و حسن نظر شما .منم با این پیامهای شما هر چند کوتاه خیلی حال می کنم .بااین که در محاوره خودمونی از جمله قبلی (مثلا به جای حال کردن میگم خوشم میاد)استفاده نمی کنم ولی به افتخارورود شما به جرگه نظر دهندگان با کمال افتخا ازش استفاده کردم .از همراهی شما سپاسگزارم .همیشه شاد و تندرست باشید ..ایرانی

ناشناس گفت...

سلام........عالییییییی بود...توروخدا از این مدل داستان ها بذار....در ضمن اگه ممکنه تو قسمت بعدی طوری بنویس که پسره مست بوی عرق کس و کون مامانش بشه....توروخدا ادامه اشو زود بذار

matin گفت...

خیلی ردیفه دادا زود ادامه بده

ایرانی گفت...

آشنا جان و متین عزیز چشم !سه قسمت دیگه از این داستان مونده که سعی می کنم زودتر منتشرش کنم .از نظرات گرم راهنمایی و حتی درخواستتون ممنونم .خرم و خندان باشید ...ایرانی

 

ابزار وبمستر