ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

ماه عسل در عسل 8

در ورودی مطبو باز کرد نگاهی به سالن انداخت و وقتی مطمئن شد کسی نیست در مطب و اتاقی رو که درش بودیم قفل کرد . متوجه شدم که به بیماری من پی برده و قصد درمونمو داره . دستکش هاشو در آورد و با دست کوسمو مالش داد -خیلی چربی پس میده . ببین خیلی وقته آمیزش نداشتی ؟/؟-بله آقای دکتر از موقعی که بار دار شدم شوهرم یا می ترسه یا چندشش میشه بیاد طرف من -اصلا این خوب نیست . یک لوله شیشه ای نازک با خودش آورد و حدود پانزده سانتیمترو تو کوسم فرو کرد . الکی آخی کرده و گفتم درد دارم -حدسم درسته اگه درمان فوری میخواهین من امشب راهشو بلدم به شرطی که سوءتعبیر نشه -هر چه شما صلاح بدونین آقای دکتر . شما دکترا حکم محرم مارو دارین و ما بیمارا همه به شما اعتماد داریم . با متلک اشاره ای به کیر داخل شلوارش کرده و دستی بر کون خود کشیده و گفتم این گوی و این میدان . کاری کنین که با افتخار مشتری شما بشم میدونم کارتون خوبه ولی با این حال میخوام در عمل ببینم -پس صبر کن یک تست بگیرم لبای زیباشو که تشنه مکیدن و بوسیدنش بودم غنچه کرده گذاشت رو کوسم و با زبون و دندون و گردش لبهاش مشغول مکیدن و لیسیدن شد بعد از چند لحظه سرشو بالا آورد و گفت کمی از حد طبیعی غلیظ تره باید داخلشو با یک ساکشن قوی خالی کنم یعنی این ترشحاتو کم کنم -آقای دکتر شما از همه مریضاتون این طور تست می گیرین ؟/؟-شما استثناهستین . بعد تعارف را کنار گذاشت . بار دیگه عذر خواهی کرد و شلوار سفید کارشو پایین کشید و کیر شق شده اشو نشونم داد . کلفت و کاری به نظر می رسید وقت و حوصله مقایسه با سایر کیر هایی رو که از دروازه کوس و کونم رد شده بودند رو نداشتم . سر کیرشو دور کوسم چرخوند و بعد آروم آروم دست به کار شد -هر جا به نقطه درد برخورد کرد به من بگو . نرم نرم کیر گرم رو تا آخر فرستاد من دو دستمو گذاشته بودم رو قفسه های سینه امو فشارش می دادم تا صدای ضربان قلبمو که شدت یافته بود نشنوه . -آقای دکتر معجزه شد انگار دردم کنار رفت واقعا که شما نمونه اید .-صبر کنید تازه معالجه شروع شده. کیرشو بیرون کشید به لکه های سفید هوس مر بوط به کوس که روش نشسته بود اشاره کرد و گفت امشب حداقل باید نیمساعت طول درمان داشته باشی . این جوری که میگی شرایط تو و شوهرت طوریه که اون از پس این روغن سوزیها بر نمیاد . دست کم باید هفته ای یک بار بیای پیشم تا درمان کامل بشی ولی تا یادم نرفته این شماره موبایل منه به کسی نمیدی . برام زنگ بزن من یک نوبت اختصاصی خارج از این نوبت هایی که در مطب میدم برات در نظر می گیرم . تا داخل خونه حسابی در مونت کنم .-اونجا وسیله اشو دارین ؟/؟-بله همه چی تکمیله . حتی تکمیل تر از اینجا .. هنوز هیچی نشده حس حسادتم گل کرده بود .-مثل من خیلی ها از این نوبتا دارن ؟/؟-شما اولین نفری هستین که من به این صورت بهش نوبت میدم وسعی می کنم که این درمان سفارشی رو فقط روی شما پیاده کنم .-پس بفرمایید ؟/؟لباساشو در آورد تا راحت تر درمانگری کنه . منو هم لخت لخت کرده بود -داد بزن هوست خالی شه . روی شکمم دست کشید و گفت دادبزن جیغ بکش تا هر چی ترشح و خیسی این زیر هست خالی شه . هوستو خالی کن . نیازی به گفتنش نبود . اتومات فریاد می زدم . کوسم یک پزشک متخصصو فریفته بود . پزشکی که هر روز دهها کوس می دید . سرعتو زیاد کرد سینه هامو به این طرف و اون طرف می گردوند . بالاخره دکتر بود و تجربه داشت . متوجه دردم شده بود حتی سی ثانیه قبل از این که آبم از جاش حرکت کنه متوجه شده بود .-اوووووووووفففففف دکتر جون حس می کنم خیلی خیلی شادم دارم پرواز می کنم خیلی بیشتر از درمان درمان شدم دکتر ولم نکن محکم منو داشته باش یه موقع درمان عقب نره اون وقت مریضی بر می گرده و باید از نو شروع کنی . واییییییییی حال کردم حس می کنم واسه امروز حس گرفتم . -حالا زیباجون این پماد و محلول ضد جوشو بگیر که توی کوسسسسست فوران می کنه . بذار خوب حل شه تا بیشتر اثر کنه . خودشو خالی کرد و من از تماشای قیافه اش موقعی که داشت خودشو راضی می کرد و کوسمو سیراب خیلی لذت می بردم . بد جوری کوسم تشنه آب کیرش بود . فکر کردم دیگه کار تموم شده . منو برگردوند تا پشت من تو ی دیدش باشه . مثل این که کون برجسته من چشای اونم گرفته بود -بذار یه معاینه هم از این طرف بکنم معلوم نبود این چه جور معاینه ایه که سرو صورتشو یک پهلو روی کونم قرار داده داشت لیس می زد و گاز می گرفت . از طرفی هم انگشتشو تو سوراخ کونم کرده بود و داشت بررسی می کرد . خداکنه متوجه نشده باشه که شصت هفتاد دفعه کار کرد داره و خوشش بیاد و افتخار بده که کیر سفید و یک دستشو وارد سوراخ کونم بکنه . هر دستشو رو قاچی از کونم گذاشت و قبل از اون محلولی رو روی سوراخ کونم ریخت و کمی ماساژش داد و گفت کمی گشاد کننده است . سوزش خفیفی داشت . الان این کیرمو میذارم توش . در واقع یک واکسن ضد بواسیر دارم بهت تز ریق می کنم . هر چند در تخصص من نیست ولی تا این حد روبرات انجام میدم چون یه بیمار قابل احترام و دوست داشتنی هستی دارم این کارو انجام میدم . تو دلم گفتم اگه خبر داشته باشی تا حالا چند تا از این واکسنا خوردم .؟/؟من دیگه حسابی واکسینه واکسینه شدم ولی این یکی ورژن جدیده و حتما باید چند بار بخورمش . دکتر واکسن زدنشو شروع کرده سرنگ گوشتیشو داخل مقعدم فرو کرد -واااااااای چه کییییییییفففففف داره کوووووننننمو فشششششششارششش بگگیر . بکن .. دکتر مث یک کیسه کش و ماساژور تمام عیار از کون و کپلم گرفته تا شونه ها و گردن و سینه و حتی زیر بغلهای منو مالیده فشار کوسم هم بالا رفته بود .اصلا فکرشو نمی کردم با این شیوه یعنی کوس بدون تماس با کیر بدنم بتونه سریع به ارگاسم برسه و آب داغ کوسم بریزه رو تخت معاینه . پزشک بعد از این که یه کیف درست و حسابی با کون و کپلم کرد و با وجود این که می دونستم از گاییدن کون من سیر نشده ولی به خاطر کمبود وقت و یا داغی بیش از حد کیرش بود که بار دیگه آب پاشی کرده و یه حال دیگه ای داد کیرشو که کشید بیرون حیفم اومد که ساکش نزنم -جووووووون دکتر جون عاشق کییییییییییررررررتم . مثل صورت دکتر سفید و دوست داشتنی یکدست تراشیده و هوس انگیز بود . گذاشتم تو دهنم یه دستمو رو بیضه هاش قرار داده با تخمهاش بازی می کردم نصف کیرو تو دهنم جا داده به صورت چرخشی میکش می زدم و با دست دیگه ام به نیمه دوم کیر چنگ انداخته و سه موتوره پروانه دکترو به چرخش در آوردم . کیر دکتر سیروس دوباره سفت و تیز شده بود . آن قدر صمیمی شده بودیم که همو به اسم کوچیک صدا می زدیم -زییییییبا همین جووووووررررریییییی بخخخخخخخخورششششش .. آخ آخ آخ . اومد .. اومد .. اومد ... ادامه دارد . .نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

ناشناس گفت...

درود...
ايراني عزيز من ازت ميخوام ...يعني خواهش دارم و همچنين دوست بزرگوارمون امير :
1 داستان هاي سكس ممنوعه رو كمتر كنين...
2 داستان هاي قبلي رو تموم كنين مثل خانوادگي آرزو...
3 يه مدت به خودت استراحت بده ...دليلشم اينه كه يكنواخت داري ميشي...يعني تمام داستان ها اصطلاحات چربي كس و كون تنگ و غيره رو داره...
قطعا نوع نوشتار من با نوشتار شما فرق داره ولي
براي مثال نوع اه كشيدن رو بايد تصور كرد با لذت بوده يا با خوشي!!!
الان اخخخخخخههههههههه ( با درده)
ايييييييييههههههههههه( همچين حال كرده الان آبش مياد)
____
تكيه كلام ها يكنواخت شده داره سايت رو براي من تكراري ميكنه...
http://amirsexi.blogspot.com/search?updated-min=2010-01-01T00%3A00%3A00%2B03%3A30&updated-max=2011-01-01T00%3A00%3A00%2B03%3A30&max-results=50

__امير جان داستان هاي قديمي رو بخونين...قطعا متوجه ميشين منظورم از يكنواختي چيه...ممنون كه گوش دادين به اين انتقاداتم...جوابشو خواستي بده نخواستي هم مختاري...
ممنون.
asal75

سمیرا گفت...

یه سوال
تو ساعت خاصی وبلاگ رو بروز میکنید ؟؟یعنی داستان های جدید رو در ساعت خاصی در وبلاگ قرار میدید ؟

matin گفت...

خیلی معرکس مرسی دادا

ایرانی گفت...

با سلام خدمت همه دوستان از راهنماییها تشویقات و انتقادات همه تون ممنونم .متین جان متشکرم .سمیرا خانوم انتشار وقت و ساعت خاصی نداره .بسته به فرصت آپ و تایپ و راه دادن اینترنت و...داره در پاسخ به ناشناس یا عسل عزیز باید گفت ممکنه تا حدودی حق باشما باشه ولی این چند تا نکته ای که فرمودید اگر هم بتوان به حساب ایراد آورد در میان صدها اثر ی که در مدت کمتر از چند ماه نوشته شده حل می شود .یک داستان سکسی هر گز به درجه اعلای مطلوبیت نمی رسد و برای آن نظر ات گوناگون و فراوان لازم است .نکته سنجی شما بسیار جالب و موشکافانه است فقط در آن صورت هر دو هفته در میان باید یک داستان منتشر کرد .آن وقت جواب سایت لوتی و کپی کنندگان عزیز آن را چه بدهیم عسل جان ؟!که حدود سی عنوان داستان از بنده را با بیش از صد تکه و به لطف دوستان عزیز منتشر کرده اند بااین حال اگر کلمات مترادفی را سراغ دارید وجهت کمک به من و سایت بیان بفرمایید از آن استفاده خواهم کرد به جای کلمه فکر می توان گفت اندیشه تدبیر وهم گمان خیال پندار تصور که هر یک بسته به جمله اش زیبایی و روانی خاص خودش را دارد ولی واژه هایی مثل خیسی و ...که فرمودید مترادف خیلی کمی دارند و کلماتی مثل ک..و ک.. و ک...که اصلا مترادف ندارند خود به خود تکرار زیاد می شود .در مورد احساس لذت سکس یا خوشی در خصوص مطلب یا صحنه عشقبازی آن بستگی به مزاج خواننده دارد ..نمیخوام بگم نویسنده ای قوی هستم ولی به موقعش باید بعضی نکات رو هم گفت .حالا کتابی یا غیر کتابیش رو فعلا کار ندارم ولی یه مقایسه ای بین جمله بندیها ,تشبیهات ,وتخیلات ,طنز نهفته ,کوبندگی مسائل اجتماعی ,عنوان انتخاب شده در اکثر داستانها .تکیه کلامهای پایانی ,سوژه های متفاوت در خصوص داستانهای قبلی و فعلی موسیقی کلام و شناور بودن و هارمونی جملات جایگذاری بعضی از نقطه ها ی تاثیر گذار و تغییر دهنده در معنا بفر مایید متوجه خواهید شد که تغییرات مثبت بسیاری داشته است وبا توجه به این که من مخالف سر سخت این مسئله ام که از سایتهای دیگر کپی بگیریم و برای این کار هم چند نماینده داشته باشیم باز هم در همین حد جای شکرش باقیست ..این کار ما که نان خوردن نیست ولی به اصطلاح هر که نان از عمل خویش خورد منت حاتم لوتی ببخشید طایی نبرد .در مورد داستانهای سکس باید گفت همه ممنوعه هستند حالا بعضی ها ممکنه ممنوعه در ممنوعه باشتد که اونا برای جذابیت بیشتره و به خاطر در خواست کننده های عزیزه که چون تعدادشون زیاد ه ما این کارو انجام میدیم .بازم از دقت فوق العاده و توجهت ممنون که باریک بینانه مطالبو بررسی می کنی .شاد و تندرست باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر