ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

راز نگاه 99


فرزانه کو چولو هم یه ماه بود که تو شکمم بود تازه چند روز قبلش فهمیدم که بار دارم . از این بابت چیزی به خونواده نگفتم راستش فقط زری دهن قفله جریانو میدونست . هردو بالبخند اومدیم طرف هم هنوز می تونستم راز نگاه کوروشو بخونم هنوز این جنه امید وار بود که من از تصمیمم مبنی بر روندنش منصرف بشم و فرجه اي به من داده بود و این قدرتو ازم  نگرفته بود . اما من دیگه این نيرو رو نمی خواستم . نمی خواستم جز کوروش مهربون من کس دیگه ای از بدنم لذت ببره . آدم یا جن برام فرقی نمي کرد خیانت خیانت بود . فکرمو طوری متمرکز می کردم که  نتونم  راز نگاه رو با تقلب بخونم . دوست داشتم این نیروی عجیب من زود تر از بین بره و برق عشقو به راحتي در چشای کوروش ببينم . یه خورده مردمک چشامو به طرف بالا گرفته و کوروش نازمو طوری ديد می زدم که فقط با نیروی خودم ببینمش و عشقو در وجودش بخونم . -فرشته چقدر هوس انگیز شدی ؟/؟ تازه وبا طراوت مثل هميشه . نمیدونم از کجات شروع کنم .. رفتم تا یه چیزی بگم گفت چیه حتما میخوای بهت قول بدم که احساس تازگی تنتو برای خودم همیشه داشته باشم -آره کوروش تو از کجا فهميدی نکنه تو  یه دو ست دختر جنی داری ؟/؟ -چي ؟/؟ این حرفای الکی چیه می زني . مثل این که چند روزه کیر نخوردی يه خورده کانالهارو قاطي می گیري ... این بار از سینه هام شروع کرد  .آنقدر سفت و براق بودند که خودمم تعجب کرده بودم . نه سوتین بسته بودم و نه شورتی پام بود بابت شورتو کوروش هنوز چیزی نمي دونست . اون عاشق کون قمبل کرده من بود . همیشه سرشو می ذاشت روش و اگه قصد کاري نداشت اونقدر باهاش ور می رفت که کونم مثل يک بالش واسش مي شد و همونجا می گرفت مي خوابید . هنوز به سینه هام دست نزده بودکسم خیس خیس کرده بود ودستش که به سینه هام رسید ترشحات و خيسی کسم داشت از ش  فاصله می گرفت .-اووووف چقدر تو ناز شدی ؟/؟ اینو که گفت دست چپشو از روي سینه راستم برداشت و تحویل لب و دهنش داد منم بي اختيار دستم رفت طرف کسم وبا نگاه ملتمسانه ام ازش مي خواستم که کسمو بخوره .. -وایيیی چی شدی . قربون اندام تراشیده ات برم . فرشته تو شورت پات نیست ؟/؟ دلمو که بردی . حتما کون بر جسته ات اون پشت خیلی با حال نشون میده -عزیززززم شووووی خوشگلم کوننننمو حالا ولش بیا ببین داخل کسسسسسم چه غوغاست توررررو می خواد کیررررتو می خواد زبونتتتو می خواد .. بخوررررشششش عزیزم سینه امو ول کرد و رفت سراغ کسم . -پاکششش  کن عزیزم اول کسسسسسمو خشکش کن . دستمال کاغذی دم دستته -کدوم دستمال بهتر از زبونم . زبونشو کشید روی کسسسسم طوری که از نوک انگشتای پا تا فرق سرمو لرزوند و یه سستی و لذت خاصی در من به وجود آورد . هرچی خیسی و چسبندگی دور و بر کس و تا حدودی هم داخلش بود با لب و دهنش تمیز کرد و همه رو هم می خورد . مثل گربه  ای که داره ماست می خوره اونم ماست بیرنگ منو خورد و خشکم کرد اما من که می دونستم بازم تشنه اشه بازم براش می فرستادم . -اووووفففف عزیزم تموم گوشت کسسسس و تنمو بیحس کردی کاشکی دستم به کییییرررت  می رسید . -عزیزم انگار داری کباب می خوری . -اگه بدونی چقدر لذیذ تر از کبابه -فقط بپا همشو یک دفعه تموم نکنی ؟/؟ یک  عمر باید از این  کبابا بخوری . نرمش کوروش دست کمی از ورزش نداشت . بدن منو آماده کرده بود . قسمتی از بینی خودشو فروکرده بود توی کسم وحرکتش می داد . -آه عشق من  تو همین الان که داری منو به ار گاسم می رسونی -دوست نداری ؟/؟ -چرا فقط می ترسم در گاییدن  من تنبل بشی -اگه تو بخوای تا صبح  می گامت .. شورتشو در آورد و من هم کیر کلفت و سفید و جون دارشو دیدم . رگهای کیر متورم شده بعضی قسمتها حالت سرخ و سفید پیدا کرده بود . -شوهر گلم این چوبدستی تو نترکه ؟/؟ -نگران نباش این فقط می تر کونه -ببینیم و تعریف کنیم . -تا الان کم نشونت ندادم . -هر دفعه تازگی خودشوداره مگه تو از بغل زدن من خسته میشی ؟/؟ -نه -خب کس و کیر هم همینن دیگه اونا هم دوست دارن همدیگه رو بغل بزنن . روبوسی کنن . خوش و بش کنن . از هم لذت ببرن -چیه ناز من حتما حالا کیییرررمی خوای -اول بیارششش یه خورده واست ساک بزنم یه خورده با کیرت حال کنم داغ داغششششش  کنم تا بفهمی سوزوندن  یعنی چه . -تو که حالاشم منو سوزوندی یه مدل 69درست کردیم و من زیر و کوروش رو  .من کیر می خوردم و اون کس می خورد . هردومون شل شده بودیم بیچاره کوروش چند بار خواست خودشو کنار بکشه تا آبش توی دهنم خالی نشه اما یک با ر دو بار پنج بار آخرش دیگه نتونست جلوی خودشو بگیره -چقدر با حال می خوری نمی تونم جلو آبو بگیرم سیل داره میاد .. من که کییررر داخل دهنم بود و نمی تونستم حرف بزنم با ایما و اشاره گفتم بریزش تو ی دهنم از دستم هم کمک گرفته و شیره کورو شو کشیدم . من هنوز راضی نشده بودم ولی دیگه این خاطر جمعی رو داشتم که با کیرش بیشتر می تونه منو بکنه . -کوروشششش  کسسسسسم  حالا کیییرررمی خواد . میخواد که با کیرت آبششششو بیاری  . چندروزه که با هاش روبوسی نکرده . زودباش کیییرررتو فرو کن توی کسسسسم امشب مثل هر شب دیگه ای فقط مال توام . هنوز لباس خواب  دو وجبی رو از تنم در نیاورده بود . -عزیزم فعلا این لباس خواب خوشگل و هوس انگیز تنت باشه وقتی که به پشت خوابوندمت و از تماشای قمبل کونت لذت بردم و رنگای سفید و صورتی رو کنار هم دیدم اونوقت درش میارم -هر جور راحت تری برامن چه فرقی می کنه . من فقط دوست دارم از تن و بدنم لذت ببری تا می تونی کیف کنی حال کنی .. رفت .. رفت  بالاخره کیییررر راهشو پیدا کرد و رفت توی کسسسسم ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

1 نظرات:

ایرانی گفت...

باسلام ..سه شنبه آینده قسمت آخر این داستان منتشر میشه و هفته آینده در همین ساعت داستانی به نام هر جایی شروع میشه . شب همگی حوش ..ایرانی

 

ابزار وبمستر