ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

کرسی داغ هوس 7

مامان من اصلا نفهمیدم تو اینجایی خواب بودم حالیم نبود چیکار می کردم ومی کردی .. تازه بابا اسمش رضاست -دیوونه مگه نمی دونی که یه عمره فرزین صداش می کنم . تازه این چه ربطی به موضوع داره . به گریه کردن افتاده بودم .-آزی جون مامان خوشگلم دوستت دارم . شیطون گولم زد . آخه خیلی دلم می خواست . منم جوونم اشتباه کردم . یه چیز داغ رفت تو یه داغی دیگه . کیف داد مامان می دونم گناه بود . منو ببخش . خواهش می کنم به بابا نگو . هر تنبیهی بکنی قبول می کنم . حیاطو واست جارو می کشم . تا هر وقت دلت بخواد ظرفا رو می شورم . دیگه چی بگم هر کاری ازم بخوای دیگه نق نمی زنم . فقط به بابا چیزی نگو -دیوونه شدی آبتین ؟/؟ این تویی که نباید به بابا چیزی بگی . حالا میخوای منو طلاقم بده و تو رو از خونه بیرونت کنه ؟/؟  ولی یه تنبیه دیگه واست در نظر می گیرم . هر کاری گفتم باید انجام بدی . هر چی داشتی خالی کردی توی کوسم . فکر نکردی منم هوس دارم وقتی یه کیر تازه و کلفت و چاق و چله و تازه تکلیف شده میره تو کوسم چه حالی بهم دست میده ؟/؟ واقعا شما مردا همه تون بی جنبه این . ما چه گناهی کردیم که زن شدیم . در جا خودتونو خالی می کنین و کمرتونو سبک می کنین ووامی رین ... مامان واسه خودش داشت حرف می زد و من فکر می کردم که قاطی کرده . منتظر بودم چند تا بذاره زیر گوشم و بهم بد و بیراه بگه و تنبیهم کنه ولی اصلا از این خبرا نبود . راستش کوس خل هم شده بودم و باید زود تر از این ها به فکرم می رسید که مامان هم دلش می خواست و می خواد چون اون که از اولش می دونست من دارم باهاش حال می کنم پس اگه نمی خواست چرا همون اول اعتراض نکرد و خودشو کنار نکشید ؟/؟  ازجاش بلند شد منو هم بلند کرد و گفت دوتایی بریم حموم و تر و تمیز دوباره بر گردیم همین جا که هیجانش زیاده . وقتی که داشت این حرفا رو می زد کیرم خود به خود داشت سر به هوا می شد .لخت لخت .. واسش لیف کشیدم و اونم منو شست . یه ماساژدرست و حسابی بهش دادم -خیلی دوست دارم همین جوری منو بکنی . ولی دلم میخواد دوباره بریم زیر کرسی به دیدن کونم به هیجان بیای واسش داغ کنی و آروم آروم انگاری که من متوجه نیستم روش دست بکشی و بهم مزه بده به هیجان بیام . دست بکشی روش حال کنی و حال بدی -مطمئنی مامان نمی خوای یه تبرکی هم اینجا بگیریم ؟/؟ -پس بیا اینجا کوسمو بخور .کوس شسته رفته شو که واسه بابا تیغ انداخته بود و نصیب من شده بود گرفتم به دهنم واسش لیس زدم -اوووووففففف آبتین عزززیززززم واییییی واییییی دارم از حال میرم آخ چقدر مزه  میده کیف داره باحاله . بخورررششششششش . تمام تنم به هیجان اومده .. این مامان داشت خودشو می کشت . گوشم تو این حموم داشت کر می شد . یه جیغهایی می کشید که صدا کاملا توی حموم اکو شده بود .-مامان بریم زیر کرسی اونجا هم یه حال درست و حسابی بهت بدم -آره اگه این چراغش حال ما رو نگیره . رفتیم زیر کرسی و دوباره نمایشو شروع کردیم . این بار با لذت و بدون استرس کون مامانو نگاه می کردم و کیف می کردم . درشت و هوس انگیز تازه از حموم بر گشته . هم سفت و هم نرم و هم لطیف و خوشبو -جووووون مااااامااااان الان می خورمش .-بخور بخور یادت باشه تلفن هارو جواب نمی دی . امروز تا غروب با هم حال می کنیم . مدرسه هم اگه داری ولش . مادرت واجب تره .اینم یه درس زناشوییه دیگه . سرمو گذاشتم لای کون مامان . دو طرف کونو باز کردم . نور قرمز کونشو خیلی خوشگل تر و هوس انگیز تر کرده بود . دور سوراخ کونش قشنگ مشخص بود و نور تا اون عمق نمی رسید و یه خورده سایه مینداخت ولی قسمتی از چینهای سوراخ کون آزاده جون مشخص بود لبامو غنچه کرده وبه حالت بوس بوس خواستم یه میکی به این سوراخ بزنم ولی نمی شد یا اون جوری که دوست داشتم نمی شد . به ناچار زبونمو کشیدم رو کونش و کف دستمو هم از زیر رو ی طول و عرض کوس خیسش به حرکت در می آوردم . انگشتامو فرو کردم تو کوسش وتند تند حرکت می دادم -ووووویییییی پسرم آبتین من .. مادرتو به آتیش کشیدی وای منو کشتی . بدنم داره می لرزه . خواهش می کنم ولم نکن . عزیزم ولم نکن . آرومم کن . خسته و افسرده شدم از دست این بابای بی عرضه ات . مگر این که تو به دادم برسی . به دادم برس . کمکم کن من میخوام احتیاج دارم -مامان منم میخوامت . منم عاشق تن و بدنتم . دوستت دارم . دوستت دارم . مامان مامان میخوام که همیشه به من حال بدی . همیشه دوستم داشته باشی -منم همینو ازت میخوام . مادرت هوس داره . تو می تونی آتیششو بخوابونی . باید تامینم کنی . از بس سختی کشیدم و بابات به فکر من نبود . اگه چند دقیقه دیگه با کیرت کوسمو بکنی فکر کنم ارضا شم -مامان حال بگیری شد چراغ خاموش شد -عیبی نداره با نور دلت و با نور کیرت همه جا رو ببین . مامان دمر کرده بود و ازم خواست که بیفتم روش و کیرمو از همون طرف بفرستم تو کوسش . خودمو انداختم روش -عزیزم سنگینی خودتو بنداز رو من . حال می کنم .سرمونو از لحاف کرسی آورده بودیم بیرون . لبمو گذاشته بودم روصورت مامان و گردن و لب و صورتشو می بوسیدم وکیرمم از پشت کونشو بدنش فرستادم تو کوسش -جاااااان آزاده پیش مرگ پسر و کیر کلفتش بشه -خدا نکنه مامان صد سال زنده باشی بهم کوس بدی و غمتو نبینم ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

8 نظرات:

دلفین گفت...

ایرانی عزیز عالی بود منتظر قسمت بعدیشم مرسی

جيبر گفت...

بسيارزيبا تشكر

ایرانی گفت...

متشکرم دلفین عزیزم .شاد وخندان باشی ..ایرانی

سعید گفت...

سلام
ممنون
امیدوارم زود تموم نشه این داستان و ادامه پیدا کنه حالا حالا

ایرانی گفت...

سلام سعید جان این تو داستانهای سکسی از معدود داستانهاییه که تا آخرش نوشته شده و در قسمت یازدهم یعنی چهار هفته دیگه تموم میشه . ممنونم از پیامت .در هر حال کلی داستان تو سرمه که اگه تمرکز ذهنی و امنیت محیطی داشته باشم یعنی فرصت واقعی میتونه تامین کننده نظر خیلی ها باشه چه اونایی که ساخته ذهن خودمه و چه اونایی که دوستان عزیز پیشنهاد دادن .تندرست باشی آقا سعید ..ایرانی

ایرانی گفت...

یه سلام دیگه به داداش جبیر گلم .خسته نباشی ..ایرانی

matin گفت...

حرف نداره خیلی توپه مرسی داداش

ایرانی گفت...

بازم سپاسگزارم آقا متین عزیز .پیروز باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر