ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

کرسی داغ هوس 9

آتنا داشت آتیش می گرفت . دستمو گذاشتم جلو دهنش و گفتم هیس . بریم آشپز خونه با هم حرف بزنیم ببینیم چیکار می تونیم بکنیم . آتنا بچه حرف گوش کنی شده بود -خب خواهر عزیزم حالا تو بیا و کلی از ما انتقاد کن -ای ای ای ای چه مرگت بود . من زن جوون . هنوز خونه نرفتیم . یه چیزاییه که زشته پیشت بگم . من چی برات کم گذاشتم . هنوز هیچی نشده اونم با مادرم ؟/؟ هرچند منم در حرص خوری دست کمی از خواهرم نداشتم ولی حال و روزم بهتر از اون بود وتازه می خواستم به این وسیله کاری کنم که از دل آبجی در بیارم و اونم زیاد به خاطر اتفاقی که بین ما افتاده ازم دلخور نباشه .. خواهرم بدون این که متوجه باشه سرشو گذاشت روسینه ام و اشک می ریخت . نمی دونم چرا اصلا دلم واسش نمی سوخت . شاید به خاطر این بود که چند وقت پیش حالمو گرفته بود و خیلی سر کوفتم زده بود . دوباره رفتیم پشت دری که داماد و مادر زن در حال سکس بودند -جررررررم بده جررررررم بده فری جون وقت زیاد داریم . آبتین به این زودیها نمیاد . ببینم امروز چه جوری سیرم می کنی -آزاده جون من که فکر نمی کنم تو امروز سیر بشو باشی -وایییییی حالا چرا این قدر رو من منت میذاری . من نمی دونم بعضی روزا که کار نداری باید بهونه اضافه کاری کنی بیای پیش من . پیش مادرزنت .. زیر همین کرسی داغ داغت می کنم . کون سفید خودمو واست قرمز می کنم -اوخ می میرم واسه کون سرخ و سفیدت مامان -منم فدای اون کیر گوشتی تو فری جون . این کیرت هم مال منه هم مال دخترم . یه وقتی نگی تا سه نشه بازی نشه -چی میگی مامان من خیلی هنر کنم به شما دو تا برسم . آتنا که از پشت در حرفای رد و بدل شده بین مادر و شوهرشو می شنید گفت یک دوتایی بهت نشون بدم که حظ کنی . یک آن مثل دیوونه ها چشمشو گردوند که من ترس برم داشت که نکنه سکته ای زده یا دچار غش شده دوتا دستشو رسوند به کمر بند شلوارم و رفت که اونو باز کنه -چیکار می کنی آتنا زشته -خفه شو آبتین تو یکی دیگه واسم از زشتی صحبت نکن .. از اینجا به بعد بود که پچ پچ بازی رو کنار گذاشت شلوار و شورتمو که پایین کشید و کیرم که زد بیرون صداشو برد بالا و گفت حالا کیرتو بده بخورم داداشی .. من داشتم شاخ در می آوردم . دیگه اصلا به این فکر نمی کردم که مامان زیر کیر فری داره حال می کنه . در واقع به نفع من تموم شده بود . کون لق همه شون کرده . من می خواستم مفت و مجانی حال کنم . حالا تو این میونه مامان هم مث من سود کرده باشه نمی دونم ولی خیلی به نفع من تموم شد . با این حال پاچه خواری خواهرمو می کردم تا از کیر خوری من پشیمون نشه . منم دیگه بلبل زبونی رو شروع کرده با دو تا دستام سر خواهرمو به طرف کیرم فشار دادم -واییییی آبجی چقدر خوب می خوری  مامان خونه نیست بریم تو اتاق زیر کرسی .. داشتیم مثلا فیلم میومدیم . در اتاق ظاهرا باز بود اونا که متوجه ما شده بودند که داریم میاییم این طرف تا بیان درو قفل کنن با یه لگد درو باز کرده و رفتیم داخل دوتایی شون از هم جدا شده بودند ولی هر دو تا کاملا برهنه بودند -عزیزم خیلی گرم بود لباسمونو در آوردیم -اتفاقا الان من و آبتین هم می خواستیم همین کارو بکنیم -بجنب داداش اینجا خیلی گرمه . بریم زیر کرسی حال میده . فری بد جوری زرد کرده بود مثل سگ از آتنا و سیاستش می ترسید مادرم پوست کلفت بود و عین خیالش نبود . من و خواهرم رفتیم یه طرف کرسی و زیر لحاف و رفتیم تو بغل هم . به هم چسبیدیم . جووووون عجب بدن تر و تازه و جوونی . اوخ که چه کوس و کونی . هر چند مث مامانی هیکلی و تنومند نبود ولی تازه و ناز بود -آتنا جان دامادم بود و محرم من . یه وقت خیال بد نکنی . زندگیتوخراب نکن . لجبازی نکن ما جدا از هم در دو طرف کرسی خوابیده بودیم برداشت بد نکن -مامان من که اعتراضی نکردم . شما که نامحرم نیستین . حتی من اگه از فری جداشم شما تا آخر عمر به هم محرمین . اگه کنار هم می خوابیدین بازم حرفی نداشتم . خواهر و برادر هم نسبت به هم محرمن . من و آبتین دوست داریم تو بغل هم بخوابیم .. راستی اینو هم بگم هر چی شما بگین ما قبول داریم چون از پشت پنجره تمام جریاناتو دیده بودیم که نیم خیز کرده به هم چسبیده بودین . اونا دیگه سرخ شده فهمیدن که دیگه این کوس شرات اونا رو واقعا کوس شر می دونیم -آبتین چی دوست داری . دوست داری بات چیکار کنم -نمی دونم فقط دوست دارم حرص نخوری . داغی تو زیر این کرسی از داغی هوست باشه و به تو آرامش بده -پس منو به هوس بیار داداش . می خوام باهات حال کنم -آتنا خودتو بسپار به من . حس کن داری با معشوقه ات حال می کنی لذت می بری . فکر انتقامو از سرت دور کن . کیف کن . حال کن -به من حال بده به من لذت بده .. اون دو نفر لال شده بودند . رفته بودم زیر کرسی ..من و خواهرم دیگه کاملا لخت بودیم -حالا دیگه حسرت نمی خورم . آتنا کون لخت تو رو زیر این نور زیبا هوس انگیز تر می بینم -پس منو هم به هوس بیار . خودمو زیر کرسی کشیدم پایین تر و کون خوش مدلشو به دو طرف باز کردم و اونو گرفتم زیر لب و دهن و دندونم -جووووون آبجی چه حالی میده -هر جوری میخوای میکش بزن گازش بگیر بلیسش . مدعی نداری شوهرم که حی و حاضر همین جاست . دیگه خودش میدونه کونم و تنم واسه چی کبود شده .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

jemco گفت...

دمت گرم داداش
خسته نباشی

ایرانی گفت...

سلام داداش جمکو تو هم خسته نباشی .روز وروزگارخوب وخوشی درکنارعزیزان داشته باشی ..ایرانی

matin گفت...

خیلی عالیه این داستان ادامه بده

ایرانی گفت...

ممنونم متین جان .این داستان در قسمت یازدهم ودردوازده فروردین تموم میشه .شاد و خرم باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر