ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

باردارم کن

خیلی حشری بودم . واسه این که از شر خود ارضایی خلاص شم زیاد به خواستگارام سخت نمی گرفتم واونایی رو که خوش تیپ بودن قبول می کردم تا این که بالاخره این خونواده بودن که منو به عقد و ازدواج یه بازاری پولدار در آوردن . اسمش بود ساسان و25 سالش بود . یه فروشگاه بزرگ لوازم خانگی داشت واز خودشم یه آپارتمان بزرگ . باهاش طی کردم که تا دوسه سالی بچه دار نشیم تاحسابی حال کنیم وسرخر نداشته باشیم با این که می دونستم بچه میخواد وخونواده شوهرم عاشق داشتن یه نوه مخصوصا پسرن بازم می گفتم که مرغ یه پا داره وقبول نمی کردم که این کارو انجام بدم . من اسمم نادیاست 22سالمه وخیلی خوشگل و تپلم . با 60 کیلو وزن وقد 1/67. ولی وقتی یه شلوار تنگ و چسبون می پوشیدم قسمت باسنم یه تناسب خاصی پیدا می کرد که همه مردا بی اختیار نگاهشونو به کونم می دوختند . من با خواهر شوهرم سوسن رابطه ای صمیمانه داشته وهر کاری رو که با شوهرامون انجام می دادیم واسه هم تعریف می کردیم تا این که یه روز که رفتم خونه شون دیدم که یه جوون خوش تیپ که صداش می زد فریبرز اونجا بود . اولش فکر کردم شاید برادر شوهرش باشه ولی اون که برادر شوهر نداشت . سوسن از نظر هیکل هم قد و قواره من بود ولی من خوشگل تر بودم . وقتی که اون رفت بهم گفت که اون دوست پسر منه -سوسن تو که مث من تازه ازدواج کردی -تنوع طلبی که این چیزا سرش نمیشه -سوسن تو که بار داری -خوبیش به همینه .. چند روز بعد که شوهرش واسه دوسه روز رفت سفر ازم خواست که شب جمعه ای رو بیام پیشش تا تنها نباشه واز اون طرف ساسان هم با دوستاش رفت کوه . وقتی درزدم سوسن درو بروم باز کرد ومنم وارد خونه شدم . وای فکر می کردم فقط من تنها مهمونشم . وقتی هم که رسیدم به هال وپذیرایی بزرگشون اوخ اوخ عجبا صحنه هایی که نبایستی می دیدم ودیدم . چند تا زن بار دار و چند تا جوون در حال سکس بودند وسوسن هم رو کیر یکی از اینا نشسته بود ویکی گذاشته بود تو کوسش . ترسیدم وخجالت کشیدم و خوشم اومد وایسادم تا یه خورده صحنه ها رو ببینم . سوسن یه اشاراتی درمورد روابط جنسی کرده بود ولی فکر نمی کردم تا این حد . پاهام سست شده بود و نمی تونستم حرکت کنم سرمو بر گردوندم . شاید واسه این که حسرت این کیر های تر و تازه رو نخورم . پسرا یا مردا چه جورم در حال لیسیدن و گاییدن پر و پاچه خانوما بودند . اونی که کیرش تو کون سوسن بود دستشو گذاشته بود رو شونه هاش . کیرشو با بیرحمی تو سوراخ کون خواهر شوهرم فرومی کرد . کلا هفت هشت نفر بودن . یکیشون انگار پا به ماه بود وبقیه هم شکماشون نشون می داد که بار دارن وفقط سوسن ماه اول حاملگیش بود .-نادیا نمی دونی چه حالی داره . این پسرای ناز و گل هیشکدومشون زن ندارن . ببین عین گرسنه ها چه حالی می کنن . وچه حالی میدن .فریبرزداشت یکی دیگه رو می گایید و دو نفر دیگه رو سوسن بودن . خواستم برم خونه ولی تحریک شده بودم . خودمو انداختم رو یکی از کاناپه ها پاهامو باز کردم . ودستمو گذاشتم روشورتم . من از همه اون زنا خوشگل تر بودم وتو دل بروتر ومی تونستم بیشتر بهشون حال بدم . کوسم خیس شده بود و شورت قرمزمو تر کرده بود . یکی از اون پسرا کیرشو از کوس زن بار داری که داشت اونو می گایید بیرون کشید وبا نگاه کردن به من در حال جلق زدن بود . هرچی با انگشت بهش اشاره می زدم بیاد طرف من قبول نمی کرد . رفتم سراغ سوسن -نادیا معلومه خیلی حشری شدی ومی خوای حال کنی .اگه بدونی این جوونا چقدر از گاییدن زنای بار دار کیف می کنن . حال می کنن . هرچی شکمشون بر آمده تر میشه بیشتر بهشون حال میده . ببیتم تو هم هوس کردی من بمیرم برات . نباس امشب تو رو میاوردم اینجا -ببین اون پسره داره جق می زنه ولی نمیخواد منو بکنه - نادیا جون اینجا واسه خودش یه مقررات خاص داره پسرمجردزن بار دار. پسرا باید شناسنامه شونو ارائه بدن زنا شکمشونو نشون میدن یا مث من که تشنه حال کردنن . همون ماه اول با گواهی آزمایشگاه می تونیم مجوز بگیریم خودتو بکشی اونا تو رو نمی گانت . خیلی مقرراتی وقانون مدار هستند . دیگه نتونست ادامه بده . اوووووففففف جاوید پاررررررم کن کوسسسسسسسمو پارش کن . افشین کونمو جرررششششششش بده . خون آلودم کن از هر طرف صدای ناله ای بود وپس از نیم ساعت آبهایی که تو کوس و کون این زنا ریخته می شد .-سوسن ! اینا حتی نمی تونن کون منو بگان ؟/؟ -بخشنامه بالصراحه قید کرده که زن باید بار دار باشه . امروز تازه ده نفری نیومدند . وگرنه نمیدونی چه گاییدن به گاییدنی می شد . منی که از خر شیطون پایین نمیومدم قبول کردم که بار دار شم . 24 ساعت بعد که ساسان از کوه بر گشت بهش امون ندادم -عزیزم باردارم کن باردارم کن . من بچه میخوام . توی این دوماهی شوهرمو سرویسش کردم . ماه اول که نشد وماه دوم بار دار شدم . وقتی برگه آزمایشگاه نشون می داد که تست بارداری من مثبته مثل بچه محصلایی که توکارنامه آخر سالشون معدل بیست می گیرن به هوا می پریدم وبا همین حالت به سوسن اعلام آمادگی کردم . این بار جلسه در خونه یکی از دوستان سوسن بر گزار شد . جلسه که چه عرض کنم محفل بکن بکن . این جوونا واقعا از چه چیزایی که خوششون نمیاد . من و سوسن آخرین نفراتی بود که رسیدیم . زن و مرد همه با یه شورت روبرومون قرار داشتند . دل تو دلم نبود . وسوسن هم خودشو لخت کرد . واونم با یه شورت کنار اونا قرار گرفت . نوبت به من که رسید استریپ تیز رو شروع کردم . دهن مردا وا مونده بود تازه وارد و جذاب تر از بقیه هم بودم . تا 8 ماه دیگه می تونستم تضمینی حال کنم . با یه آهنگ نیمه تند غربی لباسامو یکی یکی در آورده به طرف جمعیت پرت می کردم . سوتین منو دو سه تا مرد رو هوا یه گوشه شو گرفته و گاز ش می زدند . دست رو سینه هام میذاشتم و به تک تکشون اشاره می زدم . دیگه صبرم سر اومده بود . چقدر باید حسرت می کشیدم . وقتی چند دقیقه ای با چرخش کون ودست توی شورت اونا رو وادار به جلق زدن کردم شورتمو هم از پام در آورده وبه طرفشون پرت کردم یکی ازپسرا که قلدرتر از بقیه بود شورتو رو هوا قاپید ومچاله اش کرد و فرو برد تو دهنش . هیکل لخت من تو دید همه قرار گرفته بود وچهار تا از پسرا اومده بودن طرف من . زنا اعتراضی نکردند . اونا هیجان زده بودند و شایدم می خواستند یه صحنه های اکشنی ببینند . چهار تا جوون خوش تیپ و قلدر اومدن رومن . من ایستاده بودم وچهار جفت لب روبدنم قرار گرفته بود . یکی رولبام یکی رو سینه ام یکی رو کونم ویکی هم روکوسم که داشت کارمیک زدنو انجام می داد . واسه این که به همه حال داده باشم وکسی رو از خودم گله مند نکنم یه توجه خاصی به همشون می کردم .. دستمو میذاشتم پشت سر اونی که داشت کوسمو میک میزد واونو به بدنم می فشردم . بوسه های لب به لبمو چسبون تر می کردم . خیلی بیحس شده بودم . حس می کردم که دارم پرواز می کنم  ودر یک آن فرود اومدم . انداخته بودنم رو تخت . خیلی شلوغ پلوغ شده بود ولی این چهار تا مرد هیشکدومشون دل نداشتند ولم کنند . دهنمو باز کردم ویکی از کیر ها رو فرستادم تو دهنم . یه کیری رو که کلفت تر بود گرفتم تو دستم واونو به کوسم مالیدم وهمین یه اشاره کافی بود که طرف با سر بره تو کوسم . هنوز دو تا کیر دیگه دور و برم بودند ودل نداشتم که از اونا دل بکنم . واسه این که زنای دیگه اونو ازم نقاپن قمبل کردم واتفاقا روکیر فریبرز هم نشستم ویکی دیگه که اسمش شاهین بود کرد تو کونم -واییییی چیکار می کنی ؟/؟  میخوای سنگو سوراخ کنی . جرم دادی پسر . با کف دست می زد به کون وکپلم ومی گفت حرف نداره . دوتا کیر دیگه رو به نوبت میذاشتم تو دهنم . صدای دوستای سوسنو می شنیدم که بهش می گفتن زن ندیدیم که مث زن داداشت حشری باشه . یه جوری کیرشونو توی کوس و کونم می کوبیدند که انگاری داشت از دهنم در میومد . حتی مغز چشام از هوس داشت می سوخت . -شاهین اگه میخوای کونمو جرش بدی حرفی ندارم خودم کوسمو رو کیر فریبرز تنظیم کرده وبا یه ترفند خاصی تا می تونستم باهاش حال می کردم . وقتی حس کردم آب کیر یکیشون تو دهنم خالی شده طوری کیف می کردم و لذت می بردم که با سرعتی زیاد همه رو قورت دادم . حس کردم بازم تشنه امه وسیرنشدم واون یکی کیر رو با یه ساک جانانه آبشو آوردم وآب اونو هم خوردم -جوووووون حالا شد یه چیزی . یه خورده تشنگیم رفع شد هنوز کوس و کونم تشنه شونه . چیکارمی کنین بچه ها . اون دونفر که آبشونو ریخته بودند تو دهنم شل شده ورفتن پیش زنای دیگه واین دوتا داشتند به گاییدنشون ادامه می دادند . لذت هوسو زیر پوست تمام بدنم حس می کردم . فریبرز سینه هامو میک می زد وشاهین پشت گردنمو غرق بوسه کرده بود .-کوسسسسسم کوووننننم . همین دمه همین دمه می خواد بریزه یه تلنگر میخواد ولم نکنین -نادیا کیرم دیگه تو کوست دوام نمیاره . داره خالی می کنه -عزیزم صبر کن دندون رو جیگر بذار وبیچاره شاهین چیکار کنه که کیرش تو کون من قفل شده اونجا که بدتره -نادیا خوشگله سوراخ کونت بیست بیسته حرف نداره .. روکیر فریبرز یه فشار های خاصی وارد آورده ویه لحظه جیغ کشیدم -وایییییی اوخ جووووووون کوسسسسسم کوسسسسسم دارررره خالی می کنه ولم نکنین .. همین جوری ادامش بدین . سه تایی مون خیس عرق شده بودیم . اونا هم که فهمیدن من ارگاسم شدم دریک لحظه آبشونو خالی کردند تو کوس و کونم . با هر جهش منی واحساس داغی اون حس می کردم که دارم خنک و سبک میشم . چقدر کیف می کردم . خیلی حال می دادم . همونجا دمرو دراز کشیدم . فریبرز و شاهین از کنارم رفته بودند و به زنای دیگه پیوسته بودند ومن در حالت خماری خودم ریزش آب از کوس و کونمو احساس می کردم . حس می کردم خیلی آروم شدم . با این حال دوست داشتم همه مردای اونجا ازم لذت ببرن . این آرزوی من خیلی زود رنگ واقعیت گرفت . دو تا دیگه اومدن رو من .. در هر حال تا زایمان هر چند وقت در میون یکی از این بر نامه ها داشتیم وچه حالی می کردند این پسرا وقتی که شکمم اومده بود بالا . لذت می بردند از این که زنی رو که یه مرد دیگه بار دارش کرده دارن میگان . پیش خودم ناراحت بودم که نکنه وقتی شکمم بالا بیاد اون ارزش گذشته رو واسشون نداشته باشم ولی دیدم اونا این جوری بیشتر لذت می برند .. بچه اولم دختر بود . به شوهرم گفتم عزیزم من یه خیلی بچه میخوام ازت وفاصله سنی این بچه ها هم باید کم باشه تا اونا همدیگه رو درک کنند وراحت تر در کنار هم رشد کنند . ویه سری از این کوس شرات بلغور کردم واونم پذیرفت چون عاشق بچه بود . درهر حال در فاصله زایمان تا بار داری بعدی که چند ماه طول کشید کلی اعصابم خرد بود حس می کردم یه چیزی رو از دست داده دارم اون روزی که تست بارداری من مثبت در اومد واز قضا و خوش شانسی همون روز محفل سکس پسرای مجرد و زنای بار دار بر قرار بود . به محض این که برگه آزمایشگاه رو بالا برده این خبر خوشو به همه اعلام کردم پسرا از خوشحالی فریاد می کشیدند . دو سه تا پسر جدید در میونشون دیدم . خودم رفتم طرفشون . دوست داشتم پس از چند ماه که این سعادت دوباره نصیبم شده که در جمع اونا باشم واسه اولین بار توسط افراد جدیدی گاییده شم .. پایان .. نویسنده .. ایرانی 

9 نظرات:

ABBAS گفت...

عالی بود از داستان ستایش جاوید حالبتر بود

ایرانی گفت...

عباس آقای گلم خسته نباشی صبح جمعه ات به خیر. داستان یک قسمتی انتقام و نیمه کاره ستایش جاوید به قلم نویسنده خوبمون جاویدخان بوده که ظاهرابایداین نظردرذیل داستان انتقام داده می شد(ازنطر مقایسه آثار یک نویسنده ).درهرحال دریک داستان یک قسمتی خواننده راحت ترمی تونه قضاوت وبررسی کنه ودریک داستان دنباله دارباید قسمتهای مختلف اونو خوند مخصوصا اگه جنبه عشقی واحساسی هم داشته باشه وستایش جاوید هم داستان خوبی بوده ودر قسمتهای بعدی هم می تونه برای طرفداران عشق جالب تر هم بشه وباشه .داداش عباس شاد و خوش باشی وخدا به من فرصت بده ودور وبر خلوت که بتونم بیشتر درخدمتتون باشم ...ایرانی

ABBAS گفت...

ممنون ایرانی عزیز من میدونم که نمیشه سریع نتیجه گیری کرد ولی من اونقد داستان خوندم که دیگه اسماش رو هم یادم نمیاد برا همین داستان اول از اسمش کلی نتیجه میگیرم بعدم از قسمت 1 میشه فهمید ریتم داستان چجوریه و چقد میتونه آدم رو چذب کنه داستان چه کوتاه باشه چه چند پارتی مهم قلم نویسنده است که چجوری آدم رو چذب کنه مثل داستانای خودتون که واقعا عالیه و باید بهتون احسنت گفت

ایرانی گفت...

عباس جان خیلی نسبت به من لطف داری وشرمنده ام می کنی .درهرحال هرداستانی وهر نویسنده ای سبک خاص خودشو داره هرچند بسیاری از این سبکها مشابه هم باشند وکسی که علاقه و احساس وقلمی قوی داشته باشه به مرور زمان با گوهر تجربه می تونه به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کنه .خواستن توانستن است ودوست خوب ما جاوید با شجاعت خودش موفق بوده وبا تشویق های ما وحتی انتقادات سازنده ما دلگرم تر شده وبرای بهتر شدن آثارش تلاش بیشتری خواهد نمود وبه قول خواجه نصیر طوسی که دیگه این گفته اشو برای چند مین باره که میگم همه چیز را همگان دانند وهمگان هنوز از مادر نزاده اند . عباس جان امیدوارم خواننده های گل و خوب و نازنین و با دقتی چون تو همیشه همراهمان باشند تا ما بتوانیم برای ارائه آثار بهتری تلاش نماییم .با تشکرمجدد از این که فراموشمان نمی کنی ..ایرانی

matin گفت...

مرسی ایرانی عزیز زیبا بود

ایرانی گفت...

تشکر ! متین جان .شب خوش ..ایرانی

نیکی گفت...

خوب بود ایرانی عزیز. اگه ممکن هست داستان در مورد بارداری و سکس در این دوران بیشتر بذار، خیلی هیجان داره.
همچنین بارداری در نتیجه سکس، بارداری پس از سکس که دو نفر عاشق هم هستن و به ازدواج ختم بشه. خودت دیگه استادی، یجور ردیفش کن، فقط کوتاه و 1 قسمتی نباشه لطفا...

ایرانی گفت...

چشم نیکی جان ! حتما سر فرصت این کا رو انجام میدم . من بیشتر این سر فرصتهایی رو که میگم سعی می کنم زود انجامش بدم هرچند میدونم موارد زیادی هم از دستم در رفته . سعی می کنم چند قسمتی هم بنویسم ولی اگه دیدی علی الحساب یک تک قسمتی هم نوشتم اون چند قسمتی رو هم فراموش نمی کنم .اما یه نکته مهم دیگه که استنباط کردم اینه که من در این داستانهای سکسی بارداری که درخواست کردی از عنصر خیانت استفاده نکنم وطبق خواسته تو عمل می کنم . ممنونم که به من و این مجموعه افتخار داده و پیام گذاشته ای .یقین بدان بیش از آن چه تو در انتظار این داستان باشی من در اندیشه عمل به قول خود هستم . نیکی عزیز سال خوشی برایت آرزومی کنم وآرزودارم که دنیای تو پر از نیکی و نیکان باشد ..ایرانی

ایرانی گفت...

نیکی عزیز داستان عشق بر تر از هوس رو باالهام ازخواسته تو و در پاسخ به درخواستت نوشته که پس از داستان اولین و آخرین عشق که یکسال وخوردی پیش منتشر شدوجزو نخستین کارهای من در این سایت بود , دومین داستان عاشقانه سکسی منه .هرچند اون داستان جنبه عاشقانه و حتی سکسی فوق العاده قوی تری داشت ولی این یکی بیشتر با درخواستت تنظیم میشه .خوش و خرم و خوشحال و خندان باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر