ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

فقط یک مرد 100

دیگه داشت حوصله ام سر می رفت . خسته شده بودم . من باید زودتر کلک این خانوم دکتر رو می کندم و می دیدم که دولت ایران واسم چه آشی پخته . خدا کنه یه آشی پخته باشه که منی منو زیاد کنه . فریبا رو بردم گوشه دیوار یه طرفش تخت بود و یه طرفش دیوار . دستشو به پایه های تخت حلقه کرده بود و منم افتادم روش حالا نزن کی بزن .. شده بودم عین موتور جت . امونش نمی دادم . با ضربات چپ و راستی و پی درپی اونو داغونش کرده بودم . زبونش داشت از حلقش در میومد .. -اوووووووههههههه نه کوروش نه نه .. خواهش می کنم . یواش تر . داغون شدم . نه .. نه .. وایییییی چقدر خوشم میاد .. زوده .. زوده .. میخوام یه خیلی حال کنم -منم دارم بهت حال میدم . مگه الان داریم چیکار می کنیم . با بوسه هایی که به بدنش می دادم و نوازشهام فریبا رو بردم به یک خماری خاصی  که انگار مثل یه بچه خوابیده و داره خواب فرشته ها رو می بینه . فریبا پاهاشو به یه طرف جمع کردو به سینه هاش چنگ انداخت وقتی آروم گرفت دیگه حس کردم که اونم رسیده به آخر هوس و ارضا شدن .. منتظر دستور نشدم . دیگه استاد شده بودم . می دونستم که طرف دیگه کیفشو کرده و الان باید به سلامتی این سکس با حال جام منی رو با دهن کوسش سر بکشه .. منم که این نیازو داشتم که تو کوسش خالی کنم . یه خورده صبر کردم تا آروم بگیرم و بعد با اعصابی راحت تر و با چند تا ضربه نیمه چکشی یعنی نه سفت و نه نرم کیرمو داغ کرده و آبمو روونه کوس حشری خانوم دکتر حشری کردم .. . یه خورده سرشو بالا گرفته بود با یه دستش بالای کوسشو می مالید و با دست دیگه اش زیر شکم من و بالاتر از ناحیه کیرمو . حس کردم طوری داره می ماله که آب بیشتری از منو به طرف خودش بکشونه . نمی دونم این چه ترفندی بود چون وقتی حس می کردم آخرین قطره آب کیرمو در این مرحله وارد کوسش کردم دوباره یکی دو پرش موفقیت آمیز دیگه هم داشتم .. دیگه پاک خسته شده بودم . می خواستم ببینم بر نامه های بعدی من چیه . یهودیا دست بردارم نبودند . مجتهدین قم ولم نمی کردند . یکی می خواست جمعیت یهودیانو زیاد کنه . یکی می خواست سربازان اسلامو زیاد کنه تا ما همچنان در امنیت اجتماعی و اقتصادی باشیم و  روز به روز در جهت توسعه ملی رشد داشته باشیم . از خیر کون خانوم دکتر گذشتم . مثلا برگه داده بود بهم که  از وجود من بیشتر از دوبار در روز کار کشیده نشه . تازه همون دوبار هم خودش کلی بود .. وقتی فکر می کردم که باید ملکه الیزابت رو بگام مو بر اندامم سیخ می شد . منو بردن به مجلس شورای آخوندی تا بر نامه های منو در اونجا تنظیم کرده به من اعلام کنند . من نمی دونم این چه مصیبتی بود که منو باید می بردند مجلس گندیده ها .. داشتم اعتراض می کردم که من میخوام با زنا و دخترا باشم چه ربطی به مجلس شورا داره .. که یکی از اون گردن کلفتای سگ ریش گفت کوروش خان اگه شلوغ کنی تو رو می بریم مجلس خفتگان یا همون خبرگان و همونجا بر نامه هاتو تنظیم می کنیم فقط حواست باشه که از نزدیک این خفتگان خبره یا خبرگان خفته رو ببینی آبت خشک میشه ها ..  این حرفو که شنیدم ساکت شدم .. اینا دیگه چه گرگی بودند . هوس کرده بودم زودتر از شر اینا خلاص شم و برم خارج از کشور.  دیگه مردی و مردونگی واسم باقی نمی ذاشتن . فکر کنم خیلی از این ملاها باید کونی هم باشن ولی به خاطر ترس از رسوایی جرات نداشتن که بیان بگن ما گی هستیم و کوروش جان بیا کیرتو فرو کن تو کون ما . مجلس شورا به شور نشست و تصویب کرد که من اول باید زناو دخترا و خواهرا و مادرای شیوخ رو بکنم و نسل اونا رو زیاد کنم که برای حفظ مملکت و تداوم مبارزه با امریکا و اسرائیل امری ضروریه بعد از اون برم رو افراد بی عمامه .. یعنی فک و فامیلاشون و بعدش هم برم رو نخبگان و اونایی که در کنکور سراسری سال جاری مقام های اولو آوردن .. من که یه گوشه ای نشسته بودم و به سخنرانی  سخنران مجلس گوش می دادم گفتم .. من حاضرم همین الان برم و در خدمت نخبگان باشم ولی این جوری که شما تهیه دیدید من حریف این همه مجتهد نمیشم . الان به اندازه قورباغه های تمام رود خونه ها و برکه ها ی ایران ما مجتهد داریم من بخوام همه فامیلاشونو ردیف کنم تا آخر عمرم نمی رسم . شما همش می خواین بی عدالتی کنین .ما انقلاب نکردیم که از این تبعیضات داشته باشیم .  من  زیر بار زور نمیرم . بلایی به سرشون آوردم که قبول کردند اول برم کنکوری ها رو ردیف کنم . خوشم اومده بود . روی آخوندا رو کم کرده بودم . همش می خوان خودشون جلو باشن . آخه بقیه هم آدمن دیگه . انسانن دیگه . یکی از نماینده های زن رفت حرفی بزنه که خوب جوابشو دادم . نماینده کلاغ سیاه که البته همه شون کلاغ سیاه بودند گفت کوروش خان یادت باشه که تو خودت زاییده و گاییده این ملتی و ریشه ات از اسلامه پس آخوندا ی ما که در راه اسلام مبارزه می کنند و واسه وجود مبارکشون دوبرابر ارزش قائل شدن در معنویتشون هزاران برابر سود نهفته .. این زنیکه کوس خل حرف زدنشو بلد نبود .. کیرمو توی همون مجلس در آورده و رفتم جلوی همون زنه فرو کردم تو دهنش .. بد بخت چی داری میگی کیر تو دهن .. چادر و مقنعه سرشو پاره کردم . -الان حجاب تو این مملکت دوزار نمی ارزه . مردی وجود نداره جز من که خودتو پوشوندی . تازه فتوا صادر شده که همه زنا بر من حلالن . فکر می کردم که حال اون زنه رو گرفتم ولی طوری کیرمو ساک زد که تا بیام به خودم بجنبم کلی آب کیرم ریخت تو دهنش و همه رو خورد .... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

2 نظرات:

دلفین گفت...

مرسی داداشم ادامه بده

ایرانی گفت...

حتما داداش دلفین ..در خدمتم ...ایرانی

 

ابزار وبمستر