ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هوس اینترنتی 5

 هر چند می تونستم شب هم برم رو لپ تاب خودم و ببینم خبرای جدید از عکسای لختی و اون حرفایی که بقیه راجع به من می زنن چیه . ولی گفتم فعلا این چند وقتی رو گزک به دست این شوهرمون ندیم و سیاستمونو حفظ کنیم بهتره . واسه همین تر جیح دادم صبح از خونه بره بیرون تا ببینم دنیا دست کیه . با هیجان و اشتیاق خاصی رفتم سراغ این سایت و عکسهای سکسی اون . ببینم دیگه چی شده . فکر نمی کنم مهرداد تونسته باشه عکس جدیدی ازم گرفته باشه مگر این که دمر می کردم و خودمو می زدم به خواب تا بتونه بازم از این غلطا بکنه .. نگاه کردم به عکسای لختی زنا .. اوخخخخخ این مادر فولاد زره ها کین عکساشونو می ذارن این جا ؟/؟ واقعا اندام من چیز دیگه ایه . به عکسای خودم نگاه می کردم و لذت می بردم . یکی از یکی هوس انگیز تر . گل سرسبد این تصاویر بود . نمی دونستم  این همه طرفدار دارم . حتی یکی از اونا هم از عکسای زیبای من انتقاد نکرد . یکی می گفت که نصفه عمرشو میده تا یه شب منو داشته باشه .. یکی دیگه می گفت حتی تو خیال هم نمیشه از این نقشا کشید . احساس غرور می کردم . فکر می کردم ملکه زیبایی دنیا شدم ولی هنوز به خودم می گفتم که این باید یه لذتی ناشی از یه فانتزی سکسی باشه که هیجان سکس منو ببره بالاتا بهتر بتونم خودمو با زندگی زناشویی خودم وفق بدم . چند تا عکس سکسی دیگه رو مقایسه می کردم تا ببینم اونا چه جورین . اگه من بیست بودم عکس یه زنی به نمره ده رو دیدم که صاحب عکس زیرش در مورد من و تصویر من به مردا و پسرا گفته بود .. بچه ها کوس و کون طبیعی به این میگن . اونی که می بینین همش محصول دوا و آمپول و ژله . اون اندام مال خودش نیست .. کفری شدم . کثافت لعنتی حسود . عوضی .. نمی تونی باهام مقابله کنی این جوری داری سمپاشی می کنی ؟/؟ خونم به جوش اومده بود . خوشبختانه آروم گرفتم . چون پسرا اومده بودند به حمایت من و هر چی فحش از دهنشون در میومد نثار اون زنه کردند و من کلی لذت می بردم و حال می کردم . آروم گرفته بودم . عکس جدیدی ازم نبود ولی این صدها عکسی که ازم منتشر کرده بودند حتی خودمم وقت نکرده بودم همه رو سیر سیر ببینم . نمی تونستم بگم کدومشون بهترن . نصف سایت فقط شده بود سوژه من . واقعا این مهرداد عکاس و فیلمبردار ماهریه .. فرزاد کیر طلا هم همکار مهرداد بوده و خیلی از این هنر اون خوشش اومده . کیر بیست و خوردی سانتی اون کنار کس من و تو کوس من خود نمایی می کرد . با دیدن این تصویر دستم بی اختیار می رفت رو کوسم و دوست داشتم مهرداد پیشم بود و باهام حال می کرد و کیرشو می کرد تو کوسم ولی بازم باید با تصور سکس و عشقبازی با فرزاد و این که کیر اونه که داره به کوسم حال میده زیر کیر شوهرم مهرداد به ارگاسم می رسیدم . انگشتامو تو کوس خیسم فرو می کردم . خودمو لخت لخت کرده بودم تا حس کنم تو فضای سایت قرار دارم و این جوری بیشتر بهم بچسبه . من باید با این فرزاد کیر طلا تماس ایمیلی بر قرار کنم و بهش بگم که از اون زنایی که فکر می کنه نیستم . اصلا خود مردا هم  تو فانتزیهای سکسی خودشون یه خیالاتی دارن و باهاش حال می کنن و جلق می زنن . دخترای مدرسه ما هم داشتند . مثلا فکر می کردند فلان هنر پیشه جذاب خارجی یا حتی ایرانی داره اونا رو میگاد و به هیجان میومدن . این که خلاف نیست . یه کار انجام نشده . کسی نمی تونه به آدم ایرادی بگیره که چرا به هیجان میای و منم به شدت هیجان زده بودم . طناز!آه طناز دختر تو چت شده . دوست داشتم پاهامو از جلو و از پشت باز کنم و در هوس انگیز ترین حالت عکس بگیرم و اونو بفرستم به این سایت ولی از طرف چه کسی . اگه می گفتم فرستنده خودمم مهرداد پدرمو در می آورد . می گفت تو واسه این مسئله باهام دعوا افتادی حالا خودت بدتر از من شدی و داری جنده بازی در میاری ؟/؟ آخه خیلی فرق می کنه یه مرد بخواد با همچین تزی بر له زنش کاری صورت بده تا خود اون زن راسا دست به همچین اقدامی بزنه . من از بی غیرت بودن مهرداد عصبانی شده بودم که اگه یه روزی یه مرد غریبه بیفته روم و کیرشو بکنه تو کوسم اون به جای این که ازم دفاع بکنه واسش هورا می کشه . اینم از شانس نداشته ما . میون این همه پیغمبر جرجیس نصیب ما شده بود . درهر حال خودمو با این هیجانات مشغول می کردم . باید دوتا کار انجام می دادم . تماس با فرزاد کیر طلا و گرفتن چند تا عکس سکسی از خودم وارسال اون عکسها به سایت از طریقی که مهرداد نفهمه که کار من بوده یا این که حتی نفهمه که این عکسا اصلیه . باید رو مخ مهرداد و فرزاد کار می کردم . اما اگه می خواستم عکسهای خوشگل تهیه کنم می تونستم خودم به طور اتومات از خودم عکس بگیرم ولی اون تنظیمی که یه نفر دیگه انجام میده یه چیز دیگه ایه . می خواستم بهترین عکسا رو بگیرم و فکری به خاطرم رسید . از فتانه همکار ویکی از پرسنل فروشگاه مهرداد کمک بخوام . با جون و دل حاضر بود این کارو انجام بده ومی تونستم بگم که می خوام این عکسا رو به شوهرم نشون بدم و هیجان زده اش کنم ولی اشکال کار در این بود که اون عاشق لز و لز بینی بوده و می ترسیدم یه وقتی هوس منو بکنه ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

دلفین گفت...

دمت گرم دادشم ادامه بده

ایرانی گفت...

در خدمتم دلفین مهربانم ..ایرانی

ناشناس گفت...

ایرانی جون مرسی بیسته داداش این روزها نمیرسم داستانت بخونم نظرم بدم امابدون توقلببون جا داره اگه میشه این هوس اینترنتی درهفته 2و3بارادامه بدی.ممنون پارسا

ایرانی گفت...

پارسای گلم . منم از حالتی که در این داستان وجود داره خیلی خوشم میاد . اگه موفق شدم بیشتر بنویسم حتما بیشتر منتشر می کنم . گاهی وقتا یه چیزایی تو ذهن آدم انباشته هست سریع می تونه چند تیکه داستانو با هم بنویسه . مثلا در کمتر از سه ساعت امروز صبح چهار قسمت یه داستان غیر سکسی رو نوشتم . پارسا جون درکت می کنم . هر جا که هستی شاد و تندرست باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر