ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

عشق برتر از هوس 4

هیشکدوم نمی فهمیدیم که داریم چیکار می کنیم . شایدم نمی خواستیم بفهمیم . شایدم خسته شده بودیم از این که به خاطر لذت بردن از زندگی و جوونی خودمون این همه دیوار و سد بتنی بین خودمون کشیده بودیم . دوست داشتیم این سد ها رو بشکنیم . فقط همین حالیم بود که هر جای بدنشو که به  نزدیک لبام می رسید غرق بوسه می کردم رو تن داغش حرکت می کردم و با همون یه بند انگشت کوس خیس و داغشو داغ تر و داغ تر می کردم .. -خسرو بیشتر انگشتتو بیشتر بکن توش .. -می خوای سر از تنمون جدا کنن ؟/؟ -نهههههه چیکار کنیم . من میخوام . می ترسی برات دردسر شم ؟/؟ مگه تو خودت نگفتی که دوستم داری و این از همه چی مهمتره ؟/؟ حس کردم کیرم بازم می خواد خالی کنه .. دوست داشتم این بار اونو یه جایی فرو کنم . دوست داشتم ازش لذت ببرم . -خسرو این قدر دله ام نکن . فقط یه خورده یه خورده کیرتو بکش رو کوسم .. خیلی نسبت به هم بی پروا و صمیمی شده بودیم . اصلا سابقه نداشت از این اصطلاحات رو پیش خودمون به کار ببریم . -نادیا من خیلی بیشتر از تو دلم می خواد . می ترسم شیطون گولم بزنه . .-یعنی میگی دوست داشتن من و تو هم شیطونیه ؟/؟  ازم خوشت نمیاد ؟/؟ می دونستم هر قدر پیشرفت کنم بازم دلم چیزای بیشتری می خواد . مثل آدم تشنه ای که یه لیوان آبو از راه دور می بینه و بهش نزدیک میشه و یه لب بهش می زنه و می خواد بیشتر و بیشتر اونو بنوشه . خیلی ها این راه رو رفته بودند و کارو تموم کرده بودن . خودمم مرض داشتم . هم دلم می خواست گند کاری نشه و هم این که با حرکات خودم اونو بیشتر می سوزوندم و دوست داشتم حشری ترش کنم . -دیوونه مگه با تونیستم . حالا من چیزی نمیگم . تو خودت باید پیش خود حساب باشی دیگه . یه بار خودتو راضی کردی و آبتو خالی کردی و بیخیال شدی منم انسانم دیگه . عزیزم فقط یه خوردم با روی کوسم بازی کن . هیچی نمیشه ... برشیطون لعنت . نه به اون ناز کردن و قر و غمزه اومدنش نه به این کنه شدن و ول نکردنش . کیرمو از درازا گذاشتم رو کوس داغ و خیسش و از پایین به بالا و برعکس اونو می کشیدم . سر تا سر آلت من از این حرکت لذت می برد . با این شیوه بی خطر حتی نیم سانتیمتر از کیر منم به عمق کوس نادیا نفوذ نمی کرد . -با دستاش به شکم و پهلوهام چنگ مینداخت و ولم نمی کرد . دیگه یواش یواش از خودمم می ترسیدم نمی خواستم یه مانعی بین عشق من و اون بیاد که بعدا نشه از سرراه بر داشتش . یه چیزی که بین ما اختلاف بندازه . هر چند من اونو در هر شرایطی دوستش داشتم و می خواستمش و ولش نمی کردم . خودشو بالا کشید و دستشو گذاشت دور کیرم و اونو مماس با کوسش کرد . سر کیرمو به وسط سوراخ کوسش چسبوند -باید یادت بدم ؟/؟  حالا راستی راستی دیگه داره باورم میشه که بی تجربه ای . سر کیرتو یه خورده بذار تو عیبی نداره چیزی پیش نمیاد .. این کارو هم کردم . وای چه کیفی می داد . سعی کردم به بدن خودم شیب بدم تا کیرم به  طرف بالا قرار بگیره و با یه تکون اشتباهی مسیر بیشتری رو توی کوس طی نکنه و کار دستمون نده .. با همه این احوال یه چند میلی متر از زیر کله کیر من هم با داخل کوسش  هم تماس شد و اینجا بود که دیگه منم نتونستم جلو آه و ناله هوسی خودمو بگیرم . نادیا مرتب لباشو گاز می گرفت و چشاشو خمار می کرد . -بگو خسرو بگو دوستم داری تنهام نمی ذاری . بگو همیشه مال منی و منم مال توام -تو اینا رو نمی دونی عشق من ؟/؟ نادیای قشنگ من ! من همیشه دوستت دارم . همیشه به تو و عشقمون وفادارم . تورو فقط واسه هوس نمی خوام . تو رو واسه نفس می خوام . واسه این که زندگی منی همه چیز منی .. -نههههه نهههههه خسرو بیا یه خورده بیشتر بذارش تو کوسسسم . دو سه سانت دیگه هم جا داره .. هر وقت دردم گرفت میگم بکش بیرون برو عقب ... اگه دوستم داری اگه منو میخوای اگه عاشقمی ولم نکن .. یه دو سانت دیگه هم رفتم جلوتر .. -نادیا هرچی بیشتر میذارمش تو کوست دلم میخواد بازم پیشروی کنم .. با این که هوس گیجم کرده بود ولی حواسمم بود که بند آب ندم . نادیا حال و روز خوشی نداشت .. می دونستم که اون خیلی تشنه شه و هوسشم اوج گرفته .. نادیا خودشو از پایین به طرف کیرم حرکت می داد . این کارش خیلی خطر ناک بود و با این حرکتش من یه خورده خودمو عقب می کشیدم تا خیسی کوسش و پیشروی کیرم از این طرف بکارتشو پاره نکنه . -آهههههه آهههههه ارضام کن خسرو دارم می سوزم ... خودمو رو سینه و شکمش خم کردم و نوک سینه هاشو گذاشتم تو دهنم و با این کارم اون دیگه نمی تونست اون جوری که دوست داره به طرف کیرم بیاد . لب و چونه و زیر گلوشو دوباره غرق بوسه کرده بودم . پاهاشو جمع تر کرده بود و منم فاصله امو با نیمتنه اش زیاد تر کردم . یواش یواش داشتم شجاع تر می شدم . انگار این جوری گاییدن سیرم نمی کرد . نادیا خودشو از پایین به طرف بدنم حرکت می داد . حس کردم کوس تنگ عشق من کیرمو قفل کرده و اونو به خودش فشرده .. داشتم بیشتر لذت می بردم . همونجوری که آرزوم بود در حال حال کردن بودم . -خسرو کوسسسسسم یه خورده دردش گرفته داره می سوزه ... حس کردم بیشتر از نصف کیرم رفته تو کوس نادیا .. صورتم مثل گچ سفید شده بود . نادیا حواسش نبود .. -نادیا نادیا گند زدیم . بهت گفته بودم که تو خودتو از این طرف تکون ندی حرکت نکنی ..... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

دلفین گفت...

عالیه

ایرانی گفت...

ممنونم دلفین خوبم ..ایرانی

نیکی گفت...

ممنون ایرانی عزیز. کاش میشد دزدکی ته داستانو بخونمممم

ایرانی گفت...

نیکی عزیز خسته نباشی ! دستت درد نکنه که با این شرایط امنیتی و موقعیتی بازم با تایپ جملاتی نشون میدی که به یاد ما هستی . قسمت 5 این داستانو امشب منتشر می کنم . قسمت 6 اون هم نوشته شده که غیر سکسیه . به احتمال زیاد در قسمت 7 تمومش می کنم چون دیگه شرایط داستان و مطالب طوری شده که باید تموم شه . مراقب خودت باش . شاد شاد شاد باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر