ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

بذار همه ببینن

بیست و یک سالم بود و تازه از سر بازی بر گشته بودم  . بابام دوسه ماهی قبل از این که من از خدمت بر گردم مرد و منم ترجیح دادم بقیه خدمتو تموم کنم و بر گردم وضعش بد نبود دو سه تا آپارتمان و یه مغازه فروش لوازم یدکی ماشین داشت که وقتی اومدم چسبیدم به کار . خواهرام با این که ازم کوچیکتر بودند همون اول جوونی ازدواج کرده و رفته بودند راه دور و من و مامان تنها بودیم . مامان هم خیلی حشری بود و فکر کنم از بس شیره جون بابارو کشید اونو ضعیف کرد .. البته اینا در واقع دلیل نمیشه و شاید سیگار زیاد هم اونو از پا انداخته باشه .. بگذریم این مامان حشری ما واسه این که تو خونه حوصله اش سر نیاد واسش سیستم کامپیوتری و از این جور بند و بساطها ردیف کردیم که سرش یه جوری با مطالعه گرم باشه .. مامان ویدای اهل عشق و حال ما که هنوز چهل سالش نشده خیلی اکشن  بود . روز دومی که با کامپیوتر ور می رفت بهم گفت مانی جون این که اصلا حال نمیده .. هر چی می خوام برم تو سایت های ترانه و از ستار و شکیلا و نوال الزغبی وشکیرا وگونل و... موزیک ویدیو ضبط کنم جواب نمیده . یه فیلتر شکنی چیزی واسه ما نصب کن . وی پی ان یا پروکسی .. -مامان تو تا دیروز ماوس نمی تونستی دستت بگیری نمی دونستی چطور وارد بر نامه ها شی این چیزا چیه دیگه ؟/؟ هرچی می کشیدم از دست این دوستای هم سنش بود . چند تا دوست بیوه داشت که دور هم می نشستند چونه شون گرم می شد و از یمین و یسار می گفتند . این بر نامه رو هم واسش جور کردم . دو سه روز نشد که دیدم داره تو خونه نیمه لخت می کرده . طوری هم لباس می پوشید که من که پسرش بودم شرمم میومد . تابستون هم بود و هوا هم گرم و بهانه کرده بود که کولر باعث کمر درد میشه و در عوض خودشو نیمه لخت کرده بود . روز بعدش که با شورت و سوتین می گشت . وقتی اون اندام یه دست و خوش نقشو می دیدم اولش سعی می کردم رومو بر گردونم ولی بعدش بی خیال شده بودم . --مانی اگه تو هم گرمته می تونی لباستو کم کنی منم و تو کس دیگه ای اینجا نیست . -مامان من که فقط یه شلوارک پامه . چیز دیگه ای که تنم نیست . همینو در آرم که میشم مادر زاد تازه به دنیا اومده  -خب بشو . مگه چه اشکالی داره . خلاف که نمی کنی می خوای خنک شی . تازه این جوری عرق هم نمی کنی و کمر درد نمی گیری . -بر شیطان لعنت این چی میگه . کار به جایی رسید که سوتینشو هم روز بعدش در آورد وسینه های خوشگل و درشتشو انداخت بیرون . دیگه داشتم بهش مشکوک می شدم . این که هیچوقت تا این حد بی پر وا عمل نمی کرد . شبا تا دیر وقت بود کنار کامپیوترش . یه شب که رفته بود حموم رفتم سر وقت هیستوری کامپیوترش ... وااااااییییییی پسر هرچی اثر باقی گذاشته بود همه سایت امیر سکسی و تقریبا همه شون هم داستانهای سکس با مامان .. برای اولین بار بود که اسم امیر سکسی و همچین سایتی رو می شنیدم . با استرس از این که مامان سر برسه رفتم یکی دو تا از این داستانها رو خوندم . بیخود نبود که یه خورده مغزش تکون خورده .. ولی راستش منم که این چند تا داستان رو خونده بودم مغز منم تکون خورده بود . نویسنده بعضی از این داستانها زیر بعضی از نظرات همش می نوشت هدف ما هیجان در سکسه و ما نمی خواهیم که مادرا و پسرا سکس داشته باشند و به هم گرایش پیدا کنند . ما این سکس خانوادگی را که در خیال هم به زور می گنجد محکوم می کنیم سه تا نقطه ایرانی . این امیر و ایرانی هم بد جوری ما رو گیر آورده بودند . شیطون رو لعنت کرده و گفتم اگه من زن داشتم دیگه به همچین روز و روز گاری نمی رسیدم . شایداین ایرانی بیچاره راست بگه کرم از خودمونه . تا خودمون نخواهیم که نمی تونیم بریم رو مادر و خواهرمون سوار شیم . مامان از حموم بر گشت و منم تو حال و هوای خودم بودم . داشتم به این فکر می کردم که راستی راستی پسر میره تو حموم پشت مادرشو لیف می زنه و بعد اونو میگاد ؟/؟ اصلا با عقل جور در میاد ؟/؟ در همین حال و هوا بودم که دیدم مامان لخت مامان زاد اومد تو اتاقم . وایییییی این بار دیگه نمی دونستم چیکار کنم . آخه منم شلوارکمو در آوردم و لخت لخت بودم وعادت داشتم که راحت بخوابم . سرمو انداختم پایین ولی حس کردم که اون داره به من نگاه می کنه . سابقه نداشت بدون در زدن وارد اتاق من بشه . اما این دفعه این کارو انجام داده بود .-مامان چرا در نزدی . خجالت می کشم منو با این وضعیت ببینی ؟/؟ -مگه وقتی که تو بی اجازه من وارد بر نامه های کامپیوترم شدی و داستان سکس با مادرو خوندی  از این فکرا تو کله ات نبود که زشته ؟/؟ وای وای برمن که این ننه ما این چند روزه چه پیشرفتی که نکرده بود و دست هر چی شیطونو از پشت بسته بود . دستمو گذاشتم جلو کیرم و گفتم مامان من زن میخوام باید واسم جورش کنی . زن که گرفتم میرم اون آپارتمانی که بابا به اسم من کرده تا تو راحت زندگی کنی -برو پسر تو دهنت بوی شیر میده . حالا میخوای این زن , چندر غاز سر مایه ای رو که از پدرت به ارث بردیم از دستمون در بیاره و تو رو به خاک سیاه بنشوندت .. من خودم هر موقع یه دختر خوب برات گیر آوردم واست ردیفش می کنم و بایدم تو این خونه پیش من باشین . من تنهام . دوست داری مادرت بره شوهر کنه اون وقت اون شوهره اموالو از چنگ ما در آره ؟/؟ -من فردا از این خونه میرم . نمی تونم تحمل کنم . اومد نزدیک تر و خودشو بهم چسبوند . من رو لبه تختم نشسته بودم و پاهام رو زمین قرار داشت و سرمو انداخته بودم پایین ومامان اومد کنار من وایستاد . بوی خوش صابون و عطر تن اون در فضا پیچیده بود و تا حدود زیادی وسوسه ام می کرد . سرمو در میان دستاش قرار داد و و به خودش نزدیک کرد . این تخت بلند من و سر به زیری من کار دستم داد و سبب شد که این حرکت و فن مامان سرمو مماس با کوس لختش قرار بده .. اوخ چقدر خوشبو بود . من فقط کوس چند تا جنده رو تا حالا بو کرده بودم که داشت حالمو بهم می زد . نوک بینی ام به کوس مامان چسبیده بود . حس کردم یه خیسی خاصی داره ولی کوس جندهه از این تری ها نداشت . یه شور و حال دیگه ای پیدا کرده بودم -مانی جون ناراحت نباش . من حالا فقط تو رو دارم . یه دستشو گذاشت دور دستم و گفت نمی خوای مامانتو بغل بزنی دیگه دوستم نداری ؟/؟ خودم برات هرچی بخوای ردیف می کنم تنهام نذار . خواستم دو دستی بغلش بزنم و اینکارو کردم ولی به جای کمرش یهو دیدم که دو تا دستام رو دو تا قاچای سفت و درشت و بر جسته کونش قرار گرفته . تا خواستم بجنبم دیدم ویدا جونم با دستاش سر منو محکم تر به کوسش فشار داد می خواستم دهنمو باز کنم و یه چیزی بگم که دیدم لبام به طرف بالا و پایین ولی روی کوس ویدا جون در حال حرکتن .. هر چند پیش وجدانم عذاب می کشیدم ولی ته دلم لذت می بردم . در همین افکار و احوال بودم که متوجه شدم کف دست مامان دور کیرم لوله شده .. -پسر چی درست کردی . یعنی مامانت این قدر تحریکت کرده .. دهنم به کوسش چسبیده بود و نمی تونستم حرف بزنم . -پسر گوشت گوشته دیگه .. اینو می خوای بفرستی تو کوس یه غریبه و معلوم نیست بعدش چه شر و شور و دردسری به پا شه . فرق کوس با کوس و کیر با کیر چیه ؟/؟ همون لذت و همون هیجان و همون عشق و حاله دیگه . مگه اون وقت که بشر تازه چشم به این جهان خاکی باز کرد و جمعیت زیاد نبود برادر خواهرو نمی گایید و پسر مادرو ؟/؟ آهههههه مانی حالا هم همونه . نگو تو این تنو نمی خوای . نگو عاشق گاییدن مامانت نیستی ؟/؟  با کیرم بازی کرد و دیگه نتونستم تحمل کنم . تو دستش خالی کردم و اون کف دست آب کیری شده اش  رو ظاهرا برد طرف دهنش . چون ملچ ملوچ دادنش و این که از خوردنش حال کرده گویای همه چیز بود . کمرم سبک شده بود . نمی دونستم مامانم دیگه تا این حد حشری شده که راضی به آمیزش با پسرش شده باشه .. لحظه به لحظه خیسی کوسش بیشتر می شد -مانی  چقدر تو بی احساسی نمی خوای کاری کنی ؟/؟ من که همه چیز خودمو در اختیارت گذاشتم . من که با منطق برات ثابت کردم که اگه یه چیزی در صدها هزار سال قبل می تونست به عنوان یه اصل منطقی یه تابویی باشه حالا می تونه به عنوان یه فرهنگ یه تابو دیگه رو بشکنه .. با کون مامان بازی کرده و محکم تر بهش چنگ انداختم . تصمیممو گرفته بودم . با این که هیکلش درشت تر از من بود ولی با یه فن از جام بلند شده و با همون دست رو کونش , اونو بردم اتاق خودش رو همون تختی که بابا روی اون سالها اونو می گایید . بدون این که چیزی بگم افتادم رو کوسش البته با دهن و زبونم -همینه مانی پسرم همینه .. اوخ بخورش .. منو به آرزوم برسون عزیزم . تصمیم گرفته بودم تا می تونم بهش حال بدم که هوس مردای غریبه به سرش نزنه . چون این مامان حشری که من دیده بودم ازش هیچی بعید نبود . مامان دمر کرد و گفت عزیزم مانی من با کونم ور برو بکن تو کوسم .. -من دیوونه کونتم مامان . خودشم می کنم . کون مامان تک تک بود . یه وجب بالاتر از کمرش بود وکمرش در اتصال به کونش یه گودی خاصی داشت که به نظرم  این جذابیت و هوس انگیزی رو کمتر زنی داره . کون ویدا رو تو دستام گرفته و پس از این که با مکیدن و گاز های آروم حالی به حالی ترش کردم از وسط بازش کرده گذاشتم که کیرم بره تو کوسش . حرفای منطقی مامان در من تاثیر زیادی کرده بود . چه اشکالی داره که ما هم فرض کنیم جزو انسانهای اولیه ایم . انسانهایی که فقط از نظر علمی پیشرفت کردیم -مانی مانی اوخ کوسسسسسم هر لحظه بیشتر تشنه کیر کلفتت میشششششه بزززززن کیییییییررررررر داغتو فرو کن تو کوس مادرت . دیگه نگو زن می خوام . بزنش . حال بده . شونه هاشو داشته و خودمو به طرف بالای تخت می کشوندم تا ضربات هم زهر و شدت بیشتری داشته باشه و اونم پی در پی جیغ می زد . خوب کاری کرده بود این مامان که آبمو تو دستاش خالی کرده بود که من حالا راحت تر بگامش . تمام بدنشو زیر ماساژ و مالش خودم قرار دادم . به سینه هاش رحم نکردم . همه جاشو غرق بوسه کرده بودم -مامان مامان حشری من بازم می خوای ؟/؟ سیر نشدی ؟/؟ -نه نهههههه ارگاسمم کن . منو بکن .. داشتم فکر می کردم که جنده ها همچین چیزی ازم نمی خواستن که یادم اومد اونا بیشتر فکر کاسبی خودشون هستند . مامانو این بار طاقبازش کرده و از روبرو گذاشتم تو کوسش و دوباره با سرعت خودمو به بالا می کشوندم این بار لبهای داغشو با یه بوسه داغ به لبام چسبوندم و در یه حرکت یکنواخت به راهم ادامه دادم -مانی نزدیکه نزدیکه بریز خالی کن تو کوسم داره میاد آبم ریخت ولم نکن .. منم که آبم دوباره جمع شده بود امونش نداده و گذاشتم که بریزه تو کوس ویدا جونم .. -اوخ مامان چقدر دارم حال می کنم . جوووووون زن کی میخواد ؟/؟ دردسر کی میخواد ؟/؟ من فقط میخوام تو رو داشته باشم . کیرم تو کوس ویدا قرار داشت و تو بغل هم آروم گرفتیم و خوابیدیم . دیگه نمی دونم چطور شد که کیر در اومد خبر ندارم . از اون به بعد من و مامان تو خونه کنار هم لخت بودیم . مگر این که یه مهمونی میومد که واسه رفتنش ثانیه شماری می کردیم تا بازم کنار هم راحت باشیم . سایت امیر سکسی رو هم هر روز با هم می خوندیم و این ایرانی نویسنده جدید سایت هم که اکثرا به داستانهای سکس با مامان هم توجه داشت و داستانهای جدیدی هم میذاشت حسابی خوش به حالمون کرده بود هر چند می دونستیم اگه یه وقتی بفهمه که ما همچین کاری داریم می کنیم ازمون انتقاد می کنه . تقریبا تمام لینکهای فیلمهای امیر سکسی دچار یه اشکال خاصی شده بود . یه روز مامان حشری من بهم گفت میای از این صحنه سکس و هیجاناتی که داریم یه فیلم تهیه کنیم و بذاریم داخل اینترنت ؟/؟  -مامان عجب فکری ! چه هیجانی ! -آره مانی جون بذار دنیا ما رو ببینه . بذار ببینن که ویدا چه جوری داره به پسرش کوس میده  -وپسر چه جوری مادرشو با تمام وجود و عشقش میگاد . -خب چند تا مسئله پیش میاد مامان . یکی این که اگه یه موقع ما رو بشناسن چی ؟/؟ اعدام رو شاخشه -عزیزم کاریت نباشه همه چی رو درست می کنم . می تونیم یه چشم بند بذاریم . صدامونو یه خورده تغییر بدیم . حتی میشه زیر نویس هم گذاشت . -مادر من فیلمبرداری بلدم ولی نمیشه که هم دوربین دستم بگیرم هم با تو سکس کنم .حداقل یه فیلمبردار میخواد که کارگردانی هم بکنه . من که حاضر نیستم یه مرد همچین کاری بکنه . -تو مامانتو داری چه غم داری . فکر اونجا شو هم کردم . یکی از دوستام که اسمش لادنه و اونم از شوهرش جدا شده و ازم جوونتر هم هست تو این کارا وارده . اصلا خودش فیلمبرداره و در مراسم جشن و عروسی فیلمبرداری می کنه . با این که زیاد هیکلی نیست ولی یه دوربین گنده رو خیلی راحت تو دستش می گیره و می گردونه -مامان زشت نیست بدونه که من و تو... -اوههههههه عزیزم اگه بدونی وقتی واسش تعریف کردم چقدر خوشحال شد . من سه چهار تا از این دوستا دارم که همه شون بیوه هستند . یکیشون با برادرزاده اش و یکی هم با خواهر زاده اش ویکی با دامادش رابطه داره . لادن هم فکر کنم خواهر زاده شوهرسابقش اونو میگاد . من همیشه پیششون کم میاوردم . البته هرچند بابات که بود تو این فکرا نبودم . وقتی موضوع تو رو واسشون تعریف کردم کلی کیف کردن . حالا من می تونم سرمو پیششون بالا بگیرم . از همه شون بالاترم .کاری کردم کارستون . -امان از شما زنا .. پاشدیم رفتیم مغازه عکاسی و فیلمبرداری لادن  .. خیلی خوشحال شد و گفت افتخار می کنه که همچین کاری انجام بده و خودش لینکشو ردیف می کنه و در یکی از پر طرفدار ترین سایتها قرارمیده . ما ازش خواهش کردیم که این لینکو برای وبلاگ امیر سکسی در نظر بگیره چون خود امیر که این روزا سرش شلوغه و وقت نمی کنه داستان بنویسه و ادیت و منتشر کنه چه برسه دنبال لینک بازی و این چیزا باشه از طرفی ایرانی هم که سرش به داستان نویسی و ادیت و انتشار گرمه و تازه از این لینک درست کردن و این چیزا هم چیزی سر در نمیاره . -خب شما میخواین این کارو کنین شاید خیلی ها باور نکنن  -اشکالی نداره . حقیقت که عوض نمیشه . ما صادقانه می گیم که جریان اینه و مامادر و پسریم و .. -باشه هرچی شما بگین .. لادن یه جور مخصوصی نگام می کرد و یه لحظه که مامان سرش اون طرف بود یه دستی رو سینه هاش کشید و گفت کاش منم یه پسر داشتم . -لادن خانوم ما هم جای پسرت .. یه چشمکی بهم زد و گفت امید وارم .. برنامه ها رو جور کردیم قرار شد برای یکی از شبها لادن بیاد و ترتیب کارو بده . دوسه ساعت قبل از این که بر نامه شروع شه مادر بهم گفت که لادن همین الان زنگ زد و گفت یه اشکالی پیش اومده و باید بری خونه شون . یه قسمتیه که اون خودش سر در نمیاره چه جوری تعمیرش کنه اگه نشد تو باید بری سریع یه قطعه بخری جایگزینش کنی و هر جایی هم ندارن . مادر اعصابش خرد بود و بر شانس بد خویش لعنت می فرستاد . رفتم خونه لادن . تنها زندگی می کرد . از همون اول که درو به روم باز کرد خودم اشکال کارو حدس زدم ولی چون یه خورده شک داشتم می خواستم از خودش بشنوم . وای پسر این شلوار جین داشت کونشو می ترکوند و منم نمی تونستم نگاهمو از روش بر دارم . نگاهمو به سینه های نیمه لختش دوخته بودم که ببینم سوتین بسته یا نه -ببینم لادن خانوم کدوم قطعه اشکال پیدا کرده .. ظاهرا می دونست که من اهل حالم . جین کشی خودشو پایین کشید و کوس بدون محافظ و شورتشو نشون داد و گفت این یکی . تا درست نشه دوربین کار نمی کنه .. -لادن جان باشه سر فرصت . تو هم خیلی ناز و خوشگلی . هوس انگیزی ولی الان نمیشه -خودت گفتی که منم می تونم مث مادرت باشم پس از همون کارا که با مامانت می کنی باید با منم بکنی تا دور بینم راه بیفته  -اولا تو جوون تر و خوشگل تر از مامانی و میشه گفت جای خواهرمی .. اینو که گفتم گل از گلش شکافت .... در ثانی من بعد ش دیگه نایی ندارم باشه برای فردا -ببین تو اگه این کارو انجام بدی به نفعته . می تونی بدون این که شل بشی راحت با مامانت عشقبازی کنی . در هر حال اگه نمی خوای منم نمیام برو به مامانت بگو دوربینش خرابه .-حالا که تو منو بیرون  می کنی و خودت دوست نداری , میرم باشه -نه صبر کن بینم این که آرزومه .. خیلی ناز بود .-دوستت دارم عزیزم عشق من لادن خوشگله -خوب شد این کارو کردی امید اگه انجامش نمی دادی باید دستام می لرزید من چه جوری می تونستم کیر ناز و کلفت تو رو ببینم و فیلمبر داری کنم .. منو بکن مانی دوستت دارم . -لادن اگه ایرادی نداره امروز فقط می خوام یه بار خالی کنم -پس تو کوسم بریز ولی باید قول بدی دفعه دیگه که میای پیشم بیشتر بهم حال بدی . بقیه شلوارشو از پاش کشیدم بیرون و کوسشو گرفتم تو دهنم . اوخ که چقدر ناز تر از کوس مادرم بود . هم تنگ تر و هم کوتاه تر . کونشم خوب بود ولی به کون مامان نمی رسید . لادن از هوس زیاد خودشو به گوشه های پذیرایی رسوند پایه های کاناپه رو محکم نگه داشته بود تا هوس خودشو کنترل کنه به شدت فریاد می زد . نمی دونست چیکار کنه . با سینه هاش با یه مالش خاصی بازی می کردم . فقط یه انگشت کوچیکه امو تونستم از بغل کیرم بفرستم تو کوسش ... -مانی مانی داره میاد داره میاد جوووووون دودستی پایه کاناپه رو گرفته بود و از هوس به شدت به خودش می پیچید جوووووون ارضا شدم ریخت .. -مال منم حالا می ریزه -نههههه عزیزم زوده عجله نکن .. -حالا که دیگه باید دور بینت کار کنه . لرزشات که تموم شد . دیرمون میشه .. یه خورده بوسیدمش و با عطش و هوس و هیجان زیاد چند بار دیگه کیرمو تا ته کوسش فرستادم و خالی کردم . رفتیم پیش مامان منتظر.  خیلی خوشحال شد که قطعه دوربین ردیف شده . دیگه نمی دونست که قطعه کوس دوستش ردیف شده وگرنه همون دوربینو می زد تو سرم ... لادن ما رو راهنمایی کرد و بعدشم طوری چهره ما رو گریم کرد که نه تنها همون جذابیت رو داشته باشیم بلکه شناسایی هم نشیم بهمون گفت که نقاب لازم نیست . دکور بندی ها رو عوض کرد . طوری که فضا قابل شناسایی نباشه . و بهمون گفت با این حالت اگه حرف هم بزنین مهم نیست ولی کمتر و آروم تر صحبت کنین . چون در فیلمهای ایرونی که خیلی هم کمه همه دوست دارن صدای هنر پیشه هایی رو که دارن سکس می کنن بشنون . من واسه این که این فیلمو زیباتر و حساس ترش کنم با جملات کوتاه در هر صحنه یه زیر نویس فارسی و انگلیسی هم براش در نظر می گیرم که خیلی جالب میشه .. حاضرین ؟/؟ اعلام آمادگی کردیم . چون بعدا صحنه های فیلمو دیدم می تونم اون زیر نویسهاشو بگم .. کارگردان دستور داد که مامان رو تخت دراز بکشه کاملا برهنه و طاقباز . یه موز بگیره و اونو به کوسش بماله .. منم قرار شد که مثلا برم از لای در نیمه باز اتاق خواب یا اتاق مامان شاهد همه چی باشم .. اینم زیر نویس اندیشه های مامان در اون لحظه های تب و هوس .. نمی دونم باید چیکار کنم . دست به دامن کی بشم دارم می سوزم . مانی درکم نمی کنه . کاش پسرم می تونست متوجه شه که چقدر نیاز دارم اگه اونم داستانهای امیر سکسی رو می خوند شاید مث من امروز اون آمادگی رو داشت که باهام سکس کنه ... در اینجا موزرو تا ته فرو کرد تو کوسش .. یه آهی کشید و بعد فیلم رفت رو پسره که من باشم .. واییی مامان مامان آخه چرا .. چرا احترام بابا رو نگه نمی داری . ولی خب حق داری این که بی احترامی نمیشه . تو جوونی و نیاز داری . من چطور می تونم تو رو زیر کیر یه مرد غریبه احساس کنم . منم پسرتم . درست نیست که عشق خالصانه من و تو رنگ هوس به خودش بگیره . نه مامان این جوری با خودت ور نرو . من کیرم شق میشه .. ناگهان مادر متوجه پسرش میشه . پسر دست و پاشو گم می کنه و مادر با اشاره دست پسرو فرا می خونه .. زیر نویس اندیشه مامان اینه .. چه خوب می شد الان مانی شلوارشو پایین می کشید و کیرشو به جای این فرو می کرد تو کوسم .. دیگه هیچی نمی خواستم .. و زیر نویس پسر این بود که اگه به جای این موز یا کیر یه مرد غریبه کیر من تو کوس مامان بره چه عکس العملی نشون میده یعنی قبولش می کنه ؟/؟ ..آن دو با کشمکشهای درونی خود دست به گریبان بودند تا این  پسر که من باشم میره یا میرم طرف اون . موز فرو رفته تو کوس اونو می گیرم و رو پوست خیسش زبون می کشم و بعد اون موزو پوست نکنده روفرو می کنم تو دهنم و خیسی کوس مامانو می خورم . موزو پوست می کنم . یه تیکه خودم می خورمش و یه تیکه می دم به مامان . چند صحنه ای بدون زیر نویس بود وبعدش در اینجا این اندیشه اش نوشته میشه که از نگا ه و حرکات پسرم معلومه که راضیه که باهام سکس داشته باشه . نگاه باباش هم همین طوری بود . اومد طرف من و شلوارک منو پایین کشید . کیرم پرید بیرون . مامان اونو گذاشت تو دهنش و ساک زدنو شروع کرد . پس از چند دقیقه  کیرو از دهنش در آورده و رفتم رو تخت روویداجون دراز کشیدم . چند تا صحنه دیگه زیر نویس نداشت اینجا رو دیگه بیننده خودش باید حدس می زد که به چی فکر می کنیم . یه خورده از حرف زدنهامونو هم نگه داشته بودیم برای  زمان اوج سکس . البته نیازی نبود که کارگردان  همیشه بهمون دستور بده ولی در ابتدای کار همون کارایی رو که می خواستم انجام بدم بهم دیکته کرد . همدیگه رو می بوسیدیم . سینه ها و زیر گلو و تن لختشو غرق بوسه کرده بودم . از خوبی این نمایش این بود که یک نمایش واقعی بود ما با تمام وجود و هوس با هم عشقبازی می کردیم . وقتی که داشتم کوسشو می خوردم لادن دور بین قدرتمندشو آورد جلو . طوری از کوس مامان فیلمبرداری کرده بود که نظیرشو در هیچیک از فیلمهای سکسی ندیده بودم . زبون منم خیلی پهن تر و دراز تر از چیزی شده بود که تصورشو می کردم . زاوایای کوس مامان به خوبی مشخص بود . حتی خیسی کوس اون ... لادن چند لحظه ای صحنه رو قطع کرد . حالمون گرفته شد داشتیم از سکسمون لذت می بردیم فراموش کرده بودیم که سر صحنه فیلمبرداری هستیم و باید به حرفای تنها فیلمبردار و کارگردان توجه کنیم . یک فیلمبرداری که چیزی نمونده بود که خودش از حال بره ولی واسه این که درست فیلم بگیره خودشو کنترل می کرد . اگه من اونو نمی گاییدم دیگه چه جوری می شد ؟/؟ -ببینید بچه ها الان که به گاییدن اصلی می رسیم علاوه بر کلمات فارسی لابلا چند تا کلمه انگلیسی هم می تونین بر زبون بیارین خیلی جالب میشه . چون فیلمو اونور آبی ها و هموطنان ما در خارج از کشور و تو امریکا هم می بینند  وایرانیهایی که فقط انگلیسی بلدند .. مثلا می تونین بگین دوستت دارم و پشت بندش بگین آی لاویو .. یا این که منو بکن بذار تو کوسم و بلافاصله بگین یعنی همون مادره بگه فک می .. یعنی بکن منو .. همون مادره می تونه بگه انگشتتو بذار تو کوسم و بعدشم بگه تو فینگر یعنی دو تا انگشتو بذار تو کوسم و چند تا دیگه از این حرفا بهمون گفت که تو کله مامان به زور جا می رفت .. البته کفتگوی فی البداهه هم می تونستیم بکنیم . چند تا چشمه از این کارا رو انجام دادیم . وقتی کیر رو فرو کردم تو کوس مامان , لادن سعی کرد صحنه رو درشت تر بگیره تا اون خیسی هوس مامان که رو کیرم نشسته بود بیشتر مشخص شه . من دیگه خودکارشده بودم می خواستم فیلمو هیجان انگیزش کنم  -مامان مامان .. دیگه نمی خوام زجر بکشی .. تا کیر پسرت هست نباید منت کیر هر کس و ناکثی رو بکشی . پسرت مرد شده و می تونه تامینت کنه .. -عزیزم فدای کیرت . بکن منو فک می .. با کیر کلفتت .. تا کیر حلال هست کیر حرام میخوام چیکار .. کون مامانو در یه حالت قمبلی قرار داده و اون چاک وسط و سوراخ کونش همه رو لیس می زدم . -لادن لادن جون . -هیس مانی جون چقدر سوتی میدی دارم فیلمبرداری می کنم . بازم خوبه که پخش مستقیم نیست . چی می خواستی بگی . -می خواستم بگم یه جوری از این سوراخ کون مامان فیلم بگیر و درشت و واضح و شفاف نشونش بده که میلیونها نفر مرد در سراسر جهان به دیدنش جلق بزنن و میلیونها زن با هم لز کنن . مامان روش اون طرف بود . کیرمو تو دستم نگه داشنه و به طرفش تکون دادم و گفتم اگه خوب درش بیاری یه انعامی خوب پیشم محل داری .. اومد زیر گوشم و گفت سه دانگ این انعامی رو که به اسم من سند زدی . فقط این چیزی که تو می خوای باید کیرتم تو کون مامانت فرو کنی خیلی خوشگل و خوش مدل در میاد . دونه دونه چین های دور سوراخ کون ویدا جون توفیلم میفته . دوباره شروع می کنیم . یادتون باشه سوتی ندین و هرچی حرف می زنین اسم اصلی همو نگین . کون مامان چقدر باحال بود . قتی کیرمو خیلی راحت تو سوراخ کونش فرو کردم متوجه شدم که بابا خیلی اونو گاییده . نمی تونستم دست از سر کونش وردارم .. حالا داشتیم حرف می زدیم . -مامان مامان کونتم مال منه . اونو هم حق نداری در اختیار یکی دیگه بذاری .. با کف دستم رو کون مامان می کوبیدم و اونو مثل ژله می لرزوندم . -عزیزم پسرم ! داری می ریزی آبت داره خالی میشه ! داری به کون تشنه ام آب میدی .. کوسمم نباید فراموش کنی .. بازم باید حال بدی ! تو کون مامان خالی کرده بودم . شاید این تو بر نامه ما نبود ولی کارگردان با اشاره دست بهم گفت که کیرمو بکشم بیرون .. کیره رو که کشیدم بیرون آب کیر هایی رو که ریخته بودم تو ی سوراخ کون مامان فوران کرد و زد بیرون . بعدا که فیلمشو دیدم یکی از پر هیجان ترین صحنه های فیلم از آب در اومده بود . اون استیل قمبل کرده کون مامان و کوسی که از پشت به خوبی مشخص بود و آبی که از سوراخ کون به روی قاچ کوس می ریخت یه منظره زیبایی درست کرده بود . درسته که من دوست نداشتم مادرو زیر کیر یکی دیگه و در آغوش یه مرد غریبه ببینم ولی از این که میلیونها نفر تن لختشو ببینن و حسرتشو بخورن و من این امکانو داشته باشم که این همه زیبایی و هوس مال من باشه احساس غرور می کردم ... در صحنه بعدی شونه هاشو انداختم رو پاهام . لادن متوجه ام کرد که اگه تو کوس مادرم آب ریختم سریع کیرمو بکشم بیرون . چون صحنه آب بر گشتی از کوس و کون خیلی طرفدار و بیننده داره . مگه به این زودیها آبم میومد ؟/؟ مادر هم مرتب فریاد می زد کیییییییرررررر کیییییییررررررر کوسسسسسم میخخخخخاره .. ارضام کن .. ارگاسم .. ارگاسم ... این ارگاسمو واسه خارجی زبانها می گفت . روی کوس ویدا رو با با یه دستم چنگش می گرفتم .. پس از نیمساعت دوباره حس کردم که یه خورده آب پشت کیرم جمع شده . مادر خیلی حشری تر و طبیعی تر بازی می کرد چون هنوز ارگاسم نشده بود نیاز داشت -پسرم جووووون بزززززززن پارررررررم کن . نذار کوسسسسسسم تکون بخورررررره . بزززززززن با کیییییییررررررت تنبیهم کن جوووون دارم می سوزم دارم می میرم ولم نکن ولم نکن .. حال بده .. کیرتو می خوام خودتو می خوام .. کیرم یه خورده شل تر شده بود ولی هنوز سر حال و درشت و کلفت بود . کیرومیذاشتم تا ته کوسش و به دستور کارگردان تا نزدیکای آخر می کشیدم بیرون که تو فیلم بیفته و هیجانش برای بینندگان مخصوصا تماشا چیان زن بیشتر شه . مامان نزدیک بود ارگاسم شه دوست داشت منو بغلم بزنه و خودشو بهم بچسبونه ولی کارگردان دو تا بالش نرم در اختیارش گذاشت و گفت به اینا چنگ بزن و سعی کن زیاد به پسرت نچسبی که کیر محو نشه . چون فیلم باید اکشن باشه .. این توقف یه خورده ارگاسمو به تاخیر انداخت و کار منو زیاد تر کرد و شیوه های دیگه ای رو هم جهت پر کردن فیلم روی مامان پیاده کردم . کلمات سکسی و هوس انگیزی رو از ته دل بین خودمون رد و بدل می کردیم .. وقتی که مامان با تمام وجودش به بالشها چنگ انداخت و بعد ولشون کرد دیگه دونستم که داریم به آخرای فیلم می رسیم . جفت پاهاشو نگه داشته و با چند تا ضربه وبیان احساسات خودم آب کیرمو ریختم به اونجایی که باید می ریختم , به کوس داغ و تشنه مامان ..-مامان منو ببخش می دونم که کوسسسست تشنه شه ولی صحنه بیرون ریخته شدن آب از کوس یه حالی میده که نگو و نپرس .. اینارو بر زبون آوردم که تو فیلم ثبت شه . مامانم گفت که میدونم عزیزم این تازه شروع روزاییه که با عشق و هوس تو بغل همیم . از این روزا بازم داریم . کیرمو در جا از کوسش بیرون کشیدم . قبل از این که آبمو جذب کنه کارگردان دستور داد که مامان شیب کوس رو به طرف زمین قرار بده تا از ریزش منی فیلم بگیره . هرچند به اندازه آبی که تو کونش ریخته بودم تو کوسش نریختم ولی همون  تصویر بر گشتی منی خیلی فیلمو جذاب تر و سکسی ترش کرده بود . من و مامان لخت تو بغل هم قرار گرفتیم . کمی همدیگه رو بوسیدیم و یه خورده طوری که هردوتامون به خوبی مشخص شیم از هم فاصله گرفتیم . دوباره زیر نویس رو هریک از ما اومد . زیر نویس مامان این بود که به این فکر می کرد که بالاخره من به آرزوم رسیدم . کیری که یه روزی از کوسم اومده بود بیرون حالا دوباره داره میره تو کوسم ومنم مثلا داشتم به این فکر می کردم که دیگه هیچ مردی نمی تونه مامانمو از چنگم در بیاره اون فقط مال منه . .. فیلم همین جا تموم شد . لینک اون در وبلاگ امیر سکسی گذاشته شد . هم می شد اونو دانلود کرد و هم مستقیما اونو مشاهده کرد .  دوستای مامان اونو دیدند . به جرات می گفتند که این قشنگ ترین و هوس انگیز ترین فیلم سکسی بوده که تا حالا دیدن . چون من واون خیلی طبیعی کارمونو انجام دادیم . نمیگم طبیعی بازی کردیم . بلکه طبیعی حال کردیم وسکس کردیم . همه کار هامون از رو عشق و هوس بود . ازشون خواستیم که یه وقتی سوتی ندن  که پدرمونو در میارن . دوستای مامان همه شون عاشق و دیوونه کیر من شده بودند ولی از مامان حساب می بردند . همه شون جداگانه واسم زنگ می زدند و ازم می خواستند که برم سر وقتشون ..همه شونم فکر می کردند که زرنگ تر از بقیه بوده و تنها خودشونن که  ازم درخواست کردند . چون می گفتن به بقیه نگی ها .. منم یه روز درمیون ولی نه برای همیشه واسشون وقت گذاشتم ولی می دونستم که به این سادگیها ازم دست بردار نیستن .. پایان .. نویسنده .. ایرانی 

14 نظرات:

ناشناس گفت...

باز هم مث همیشه عالی بود.
کاش برای گیاییده دوستای مامان هم ادامه میذاشتی. جذابتر میشد
اینجوری انگار میخوای سر و ته داستان رو ببندی بره

ایرانی گفت...

سلام دوست خوب آشنام ! هر داستانی جون خاصی داره . در هر حال داستان طولانی شده بود ودر ذهن من اونقدر داستان و سوژه هست که هر کدومشون به نظر من یه تازگی خاصی می تونن داشته باشن که اهمیتشون خیلی خیلی بیشتر از اینه که آخر یه داستان سکسی مثلا بخوام چهار تا سکس دیگه هم اضافه کنم دیگه اون یه حالت کلیشه ای پیدا می کنه و من در اکثر داستانهام اگه دقت کرده باشی با یه کوبش یا تکیه کلام خاصی داستانو به پایان می رسونم که خواننده واسه چند لحظه هم که شده تامل کنه همان طور که به عنوان واسم یک داستان فوق العاده اهمیت میدم . برای نوشتن این داستان حداقل سه ساعت وقت گذاشتم واگه ادامه پیدا می کرد می شد قصه امیر ارسلان نامدار .سر نخ این داستان رو هم دلفین عزیز به من داده بود و هسته اصلی داستان مربوط به مادر و پسر و فیلمبرداری می شد . می تونستم آخر داستان از پیشنهاد های دوستای مادرش هم چیزی نگم ولی به خاطر همان کوبش و مواج شدن داستان این مسئله رو بیان کردم . سپاسگزارم ازت که سریع نظرتو اعلام کردی و امیدوارم که در آینده بتونم بیشتر و بهتر در خدمت تو عزیز گلم باشم ..ایرانی

دلفین گفت...

واااااااااااااااای عالییییییییییییی بود حال کردم ایرانی عزیز اگه برات امکان داره اون سوژه دومی هم بنویس که مامان وژسرش تو خونه لخت مادرزاد میگردن شوخی میکنن که دوست مامانه میاد خونشون که مثل خودشون بود که میگه ایکاش پسر منم مثل پسرتو بود ولی رفته تو بسیج هی تو خونه بمن گیر میده ایرانی عزیز این سوژه رو باسوژه فیلمبرداریه برات نوشته بودم فکر میکنم که سوژه دومی بود مرسی

دلفین گفت...

ایرانی عزیز تو یک عروس و هزار داماد سوژه برات نوشتم در اصل سکس ضربدری بین دوتا مامان و دوتا پسره مرسی

ایرانی گفت...

با عرض سلام خدمت دلفین جان ..حتما در آینده ای نه چندان دور پس از سوار شدن بر کار ها یعنی داستانهای نیمه تمام با کمال افتخار تمام اینها را خواهم نوشت ..ممنونم ازت شاد باشی ..ایرانی

ایرانی گفت...

دلفین گلم اگه بتونم تک قسمتی بنویسم داستان قشنگی میشه و زودتر می تونم اقدام کنم چون ذخیره داستانهای یک قسمتی من کمه .همون دو تا دو تا رو میگم ..ایرانی

دلفین گفت...

ایرانی عزیز منظور من هم تک قسمتی بود مرسی از لطفت

دلفین گفت...

راستی ایرانی عزیز اگه برات امکان داره سن مامانا رو بالا تر ببر مرسی

دلفین گفت...

ایرانی عزیز منظورم همون تک قسمتی بود فقط ایرانی عزیز سن مامانا رو بالا تر ببر

ایرانی گفت...

حتما دلفین جان وگرنه فعلا داستانهای دنباله دار زیاد شده و هفت هشت تا دنباله دار هیجانی به ذهنم رسیده نمی دونم چیکار کنم .موفق باشی ..ایرانی

جيبر گفت...

زيبا بود خسته نباشي

ایرانی گفت...

تو هم خسته نباشی جیبر جان ! امیدوارم پرسپولیس قصد بردن داشته باشه ..ایرانی

Unknown گفت...

آقا ایرانی گل دمت گرم هم به شما تبریک میگم به خاطر داستان های جالب و خوبتون هم به امیر آقا ... فقط من یه مشکل دارم می خوام عضو وبلاگتون بشم نمی دونم چطوری و چی کار کنم .. اگر راهنماییم کنید ممنون میشم... بازم دست مریزاد میگم بهتون .

ایرانی گفت...

با سلام به دو کاف نازنینم . باعث افتخار ماست که خوبان را در کنار خود ببینیم . این وبلاگ دیگه حالتی عمومی داره و منم فقط درش داستان می نویسم و منتشر می کنم . عضویت خاصی دیگه نداره . درش به روی همه بازه . با درود فراوان و نهایت احترام ...ایرانی

 

ابزار وبمستر