ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

فقط یک مرد 7

ای امان من می خوام استراحت کنم . تلویزیون نگاه کنم . این چه وضعیه یه کارگر که درروز چند ساعت کار می کنه چند ساعت هم استراحت می کنه .. این چه وضعشه . دیگه نمی دونستم این تازه روزای کم کاری منه . دخترا هر دو تاشون زیر 18 نشون می دادند و یکی از اونا چند سالی از اون یکی بزرگتر بود . ترس برم داشته بود نکنه بخوان واسم پاپوش درست کنند و منو از نون خوردن بندازن . -اکسیوز می مادام .. مومنت .. پلیز ویت .. رفتم بیرون از ساختمون و قبل از این که من محافظامو پیدا کنم اونا منو پیدا کردند .. شانس آوردم به تور ایرانیاش خوردم وگرنه اصلا از امریکاییهاش خوشم نمیومد . -بابا جان این دیگه چه بر نامه ایه مگه توامریکا زیر 18 سال ممنوع نیست ؟/؟ -امان از دست تو کوروش آریایی . الان وضعیت فرق می کنه . تمام معادلات بهم خورده  . تمام این قوانین مالیده شده رفته . اصلا کدوم مردی جز تو هوس داره و کیرش بلند میشه که بخواهیم  این قوانین رو پیاده کنیم . برو نگران نباش کارتو بکن . برو که خدا روزیتو جای دیگه ای حواله کنه . واقعا شانس در کیا رو می زنه .. بر گشتم به ساختمون .. وای وای دوتا دختر نوجوون فقط با یه شورت تو اتاق بودند . بزرگتره رو تخت فنری بود و کوچیکتره رو تخت سفته و مثلا به اصطلاح  ما ایرونیها طبی .. اون زنی رو که قبلا گاییده بودم و 9 ماه بعد فهمیدم که یه پسر واسم آورده به دو تا دختر اشاره کرد و به من فهموند که اونا دختراش هستند و با التماس حالیم کرد که وقتی دارم اونا رو میگام بهشون رحم کنم .. -مادام جان اگه اونا به مادرشون رفته باشند که غمی نیست . تازه تو ایران خودمون کار به جایی رسیده که دختر بچه ها دریده ترن . می دیدم که زنه همش سر تکون میده . فهمیدم که دارم واسه خودم حرف می زنم . خیال رفتن نداشت .. دستشو گرفتم و به طرف خارج از ساختمون هدایت کردم . داشت باهام دعوا میفتاد .عصبی شده بودم . هنوز عادت نداشتم که موقع گاییدن یکی مثل مبصر بیاد بالا سرم . آدم فکر می کنه در حال تقلب کردن یکی می خواد آدمو بگیره . هنوز به دم در نرسیده دیدم چند تا از محافظین ایرانی و امریکایی اومدن داخل .. -کوروش جان این چه بر خوردیه که با این خانوم محترم داری . معلومه اونو به جا نیاوردی .. امریکاییها هم یه مشت چرند یات می گفتند و از اون زن عذر خواهی می کردند .. -من میخوام دختراشو بگام البته فکر نکنم تو این مملکت تو این سن دختر داشته باشیم همه بی پرده ان . داشتم چی می گفتم ..آها یادم اومد من خجالت می کشم ننه بیاد گاییدن دخترارو ببینه به آدم زهر مار میشه . حالا اون خواهر کوچیکه میخواد گاییده شدن خواهر بزرگه رو ببینه یه چیزی عیبی نداره تحمل می کنم فرق می کنه . اون خانومه اگه اینجا باشه مارو ببینه کیرم بلند نمیشه اون وقت به ضرر خودشه . یه خورده با متانت با اون خانومه حرف زدند .. -ببین کوروش اون قبول کرد که بره ولی فقط مواظب باش که این دخترا رو لت و پارشون نکنی -خاطرت جمع . ننه شون منو لت و پار کرده و زهر منو کشیده .. من الان خودم لت و پار شده هستم . چند دقیقه بعد رفتم تو اتاق خودم . خواهر کوچیکه اون طرف داشت مارو دید می زد . رفتم اون بزرگه رو بغلش زدم  . هر چند هر دو تاشون کون دخترونه ای داشتند ولی مال بزرگتره یه خورده درشت تر بود . به نظر میومد که هر دو تاشون لال باشند . شباهتی به دخترای دریده امریکایی نداشتند . با یه حرکت مدل 69 شورتشو کشیدم پایین و دهنمو گذاشتم وسط کونش و زبون پهنمو گذاشتم رو کوسش .. اونو رو هوا داشتم و نمی ذاشتم در ره . هر چی لگد می پروند فایده ای نداشت . مجبور شدم بندازمش رو تخت و خودم افتادم روش . سینه های متوسط اونو گذاشتم تو دهنم . وای چقدر نوکشون سیخ شده بود . انگشتو کردم تو کوسش . انگشت وسطیمو که هم دراز بود و هم گوشتی فرو کردم تو کوسش . با این که حس می کردم کوسش تنگه و انگشتم اون داخل با یه چسبندگی خاصی حرکت می کنه ولی هر بار که می کشیدمش بیرون از خون خبری نبود . ظاهرا این زیر 18 ما دختر نبود . برای من چه فرقی می کرد من که نمی خواستم باهاش عروسی کنم . کوسشو درسته گذاشتم تو دهنم ودوتا انگشتمو فرو کردم تو سوراخ کونش و دیدم جیغش رفت آسمون . ظاهرا کونش زیاد کارکرد نداشت . باید تنظیمش می کردم . فایده ای هم نداشت اگه می خواستم راهشو باز کنم . با این جمعیتی که واسم صف کشیده بودند و توی نوبت بودن هر کی رو که می گاییدم دیدار بعدی ما دیدار به قیامت بود .  این دختر تازه پا به دنیای سکس گذاشته خیلی حشری بود . طوری شده بود که خودشو بلند می کرد بغلم می زد و سینه های منو می بوسید . اصلا فکرشو نمی کردم اونو در یه همچه حالتی ببینم . یه نگاهی به خواهرش انداختم و واسه این که بیکار نشینه و یه چیزی یاد بگیره  بهش گفتم  کام هیر ... وقتی هم که  اومد کنار مون به خواهر بزرگه گفتم یعنی حالیش کردم که کوس و کونشو بندازه روسرم تا واسش لیس بزنم و از اون طرف چون طاقباز و کیرم رو به هوابود تونستم به کوچیکه بگم که کیرمو ساک بزنه .. بازم جای شکرش باقی بود که منظورمو از ساک ... ساک فهمید . اولش با یه تردید خاصی اومد جلو .. بزرگتره با این که دوست نداشت خلوتش بهم بخوره ولی رو دلسوزی و مسئولیتی که نسبت به خواهر کوچیکش احساس می کرد و منو تحت تاثیر قرار داده بود بهش گفت که هر چی من میگم انجام بده .. منم به زبون داش مشتی ایرونی واسه دل خودم بهش گفتم نوکرتیم آبجی بزرگه ! فدای مرامت ! تا هر وقت دلت بخواد میگامت ... ادامه دارد ... نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

دلفین گفت...

منتظر ادامش هستم

ایرانی گفت...

چشم دلفین نازنینم ..موفق باشی ..ایرانی

ناشناس گفت...

سلام بردوست خوبم ایرانی عزیزممنون که صادقانه جوابو دادی منم مثل شما تابحال بغیر زنم با کس دیگه سکس نداشتم نه اینکه موقعیتش بوده چراغ سبززیادزدننداما بخاطر اینکه ازدواج عاشقانه موفقی داشته ام نزدیک 18سال به قبولی توسکسمون همه نوع سکس میکنیم هیچ چیزمون ازهم پنهان نیست. عاشق داستانهای ضربدری و2به1هستم اگه مسافرخانه ویا هتل رانوشتی دوست دارم به تیپ زدن ودلبری وحاشیه زنه زیاد بپردازی وغیره...قبلا بانام ناشناس .فردین.تاها.نظردادم حال مخواهم خودت نامی برایم انتخاب کنی اززحمات شبانه روزی شما سپایگذارم.

ایرانی گفت...

آشنای خوب و نازنینم فردین گل ! تا های مهربان ! در دنیایی مجازی که هیچیک یکدیگر را نمی بینیم این دلهای ماست که یکدیگر را می بیند . روح و روانی که که آفریده یک آفریدگار است و با محبت به یکدیگر پیوند می خورد .نامت هر چه باشد مهم اندیشه تو و قلب پاک و مرام پاک توست . من هم حدس زدم که باید همچین شرایطی داشته باشی . درهر حال خیلی از خوانندگان سایت مجردند و اندیشه و احساسشان کمی با متاهل ها تفاوت دارد عده ای خیلی نوجوانند بعضی ها میان سالند و شاید بسیاری هم پیر مرد و پیر زن باشند هده ای دختر نوجوانند و برخی عاشق عشقند . خواسته همه آنها همانند خودشان قابل احترام است . تو تا دیگران را دوست نداشته باشی نمی توانی انتظار داشته باشی که دیگران هم دوستت بدارند . اما با اندیشه ای سالم و احساسی پاک و بی ریا ودور کردن خود خواهیها و قانع بودن به داشته هاست که می توانی به معنای واقعی خوشبختی دست یابی . چشم ! حتما سر فرصت ضربدری و دو به یک و هتل هم خواهم نوشت . شرمنده ام می کنی از این که این اختیارو به من میدی که یه اسمی برای توی بزرگوار انتخاب کنم . اسمهای زیبای زیادی در زندگی وجود دارند و خودت صاحب اختیاری . فقط دلم میخواد یه زمانی برسه که ما بتونیم اسم واقعی خودمونو اعلام بکنیم .همدیگه رو ببینیم و به معنای واقعی کلمه ثابت کنیم که این گونه نوشتن ها به معنای انحراف نیست . انحراف آن است که در مسیر صحیح زندگی به امانتها خیانت کنیم و حقوق دیگران را زیر پا بگذاریم وبیگانه پرستی و شیطان صفتی پیشه نماییم ......فردین عزیز و دوست داشتنی پاینده باشی و بر قرار و سالهای سال در کنار خانواده به خوبی و خوشی زندگی کنی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر