ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

حرف , حرف بابا 21

دیگه خودمو سپرده بودم دست بابا تا هر کاری دوست داره باهام بکنه . دوست داشتم چشامو ببندم و به چیزای خوب و قشنگ فکر کنم به دوست داشتنی ها . به چیزای زیبای زندگی . می دونستم بابا جونی دوست داره کون خوشگلمو تو دید خودش داشته باشه و اون جوری که دلش می خواد باهام حال کنه -بابا هر جور میلته باهام حال کن . منم دوست دارم چند دقیقه ای تو عالم خودم باشم . پشت به اون قرار گرفتم و اجازه دادم هر جا رو که دوست داره انگولک کنه . کاری که سالها بود انجامش می داد و دیگه رگ خواب منو داشت . سرشو لای کون من گذاشته بود و دستشو روی کوسم و من در جا با این حرکاتش خوابم گرفته بود . با این که هوس زیادی داشتم وحس می کردم هر چه زودتر باید به تمتع نهایی برسم ولی این حالت هم واسه خودش یه لذتی داشت . داشتم به این فکر می کردم که چه کار درستی انجام دادم که گذاشتم بابا پرده مو پاره کنه . مگه عمر زندگی چقدره که آدم همش بخواد امروز و فردا کنه و لذتها رو در اوج جوونی به فردا موکول کنه . آدم تا می تونه باید حال کنه . دوستان احمق من دارن کیف می کنن از این که هنوز دختری خودشونو حفظ کردند . شاید هم حق داشته باشن این دوره و زمونه نمیشه به این جوونا اعتماد کرد اکثرشون بزن دررویی هستند و قالتاق . بیچاره دوستام شاید اونا اگه یه بابای گلی مثل بابای من داشتند راضی می شدند که خودشونو تسلیمش کنند -آخخخخخخ پدر فکر می کنم تازه داری با کوسسسسم ور میری . هر انگشتت روی کوس من مث یه کیر می مونه و پنج تا انگشت داغ وایییی بابا -شیدا عزیزم فکر می کنم خیسی کوس تو باشه که این قدر داغه . کوست این قدر داغه ؟/؟ -نمی دونم دست تو کیر تو کوس من .. این داغه اون داغه همه داغن .. من می خوام .. خوابم گرفته .. دارم زیر کیر تو با تو حال می کنم اوخ بابا همه جاتو میخوام .. لباتو دستاتو .. پاهاتو سینه هاتو -بگو شیدا بگو شیدا کجا رو می خوای -کیرتو بابا کیرتو سرورمو تاج سرمو بیا بالاتر .. پدر خودشو بالاتر کشید و به من چسبید . دستاشو گذاشت رو سینه هام . لبشو گذاشت پس گردنم وکیرش بود و قاچ کونم و با درز وسط کوسم بازیش می داد اوخ بابا اگه بدونی چقدر خوشم میاد . آتیشم می زنی .. حالا خوب بلدی چطور دخترتو بسوزونی -دخترتو ؟/؟ -اوه بابایی الان من زن تو هم هستم همسر دومت میشم -نه عزیزم تو سوگلی من هستی . مردا که همسر دوم می گیرن معمولا به زن جدیدشون اهمیت بیشتری میدن . حالا میخواد جوونتر باشه یا پیر تر . در هر حال براشون یه تازگی و تنوع خاصی داره -خوب این چیزا رو واردی بابا فقط نبینم هوس کنی که رو همسر دومت همسر سوم بیاری من مثل مامان نیستما -مثل این که این تویی که داری از سادگی مامان استفاده می کنی تو که ضررنکردی .. راست می گفت بابا . با این حال به خاطر این که کم نیارم بهش گفتم در هر صورت در مورد یا موارد بعدی با من طرفی . داشتم این کری ها رو واسه پدر جونی سر می دادم که یهو حس کردم که یه چیز قلنبه ای که همون کیر بابا بود سوراخ تنگ و کوچولوی کوسمو باز کرد و رفت تا ته کوسم -اوخ بابا -جووووون -نترس شونه هامو داشته باش و تا دلت میخواد منو محکم بزن محکم بزن کیرتو بفرست تا آخر بره و بر گرده .. دستمو گذاشته بودم زیر کیر پدر و با ورود و خروج کیر پدر انگشتام یه اصطکاک خاصی به وجود می آورد که پدر رو بی اندازه حشری و هوسی کرده بود -اوووووفففففف شیدا چیکار می کنی اگه یه خورده دیگه این جوری کنی دوبرابر معمول ازم آب می ریزه -زوده بابایی .. بابا جونم اول تو آبمو بیاربعدا خالی کن -امان از دست تو دختره شیطون خیلی ناز شدی عزیزم . حرف نداری همه جات بیست بیسته -سیرت می کنه بابا و دیگه دنبال تنوع نیستی؟/؟  -خوشگل من این قدر حاشیه نرو و بذار حالمونو بکنیم و از این دقایق نهایت لذتو ببریم . خیلی داغ شدی -مثل این که داغی تن خودتو حس نمی کنی بابا -چرا منم دارم در تب تو می سوزم . کف دو تا دستشو انداخت رو قاچای کونم و بهشون چنگ انداخت و به همون حالت یه خورده منو بالا کشوند و کیرشو از همون پشت فرو می کرد تو کوسم و با سرعتی زیاد به گاییدنش ادامه داد .-خوشم میاد خوشم میاد پدر ادامه بده کیرت می خوره به اون ته حال می کنم . بزززززن باااابااااا چوچوله هام که می چسبه بهش آتیش می ده وای وای پدر این دیگه چیه منو سوزوندی . در حال گاییدن من با دو تا انگشتا و چوچوله های رو و کنار کوس رو طوری می مالوند که حس می کردم هر لحظه یه چیزی می خواد ازم بریزه . اون لحظه فقط خودمو پدر جونمو توی این دنیا می دیدم و به چیز دیگه ای توجه نداشتم -واییییی باااابااااا ولم نکن ولم نکن خیلی خوشم میاد -شیدا این یه تیکه گوشت اضافه بیرونی هوستو بیشتر می کنه -بابا بابا بکن من کیر می خوام . انگشتاتو میخوام وای داغ شدم توی شکمم و روی کوسم و اطرافش یه گرما و داغی خاصی احساس کردم با یه لذت بی نهایتی که نمی تونستم وصفش کنم . بیشترین لذت از سکس در اون لحظه نصیبم شده بود . یه لذت طولانی که تمومی نداشت وپدر یکسره به کارش ادامه می داد دوست داشتم که در اون حالت بخوابم ولی دلم واسه پدر جونم می سوخت .. بهتر بود این روزایی که خطر بار داری نبود تو کوسم آب می ریخت -بابا به گایید نت ادامه بده آبتم بریز تو کوسم این دوسه روزه رو خاطرت جمع -خودت میدونی شیدا دستمو خیلی نرم گذاشتم زیر کیرش و در حالی که منو می گایید تماس دستمم لذت اونو چند برابر کرده و اونو هم سر حالش کرد -نههههه نههههه عزیزم خیلی باحاله خیلی باحاله خیلی حس می کنم یه دنیا آب دارم . هیچوقت این جوری سر شار نبودم . راست می گفت بابا انگار هر چی تو کوسم خالی می کرد تمومی نداشت .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

matin گفت...

حرف نداره مرسی داداش

ایرانی گفت...

متشکرم داداش متین ! خوش و خرم و خندان باشی ..ایرانی

دلفین گفت...

ایرانی عزیز دمت گرم

ایرانی گفت...

با سلامی دیگه به دلفین نازنین وخونگرم ..تندرست باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر