ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

نقدی بر ندای عشق

و سر انجام ندای عشق به پایان رسید . اما ندای عشق هرگز خاموش نمی گردد که زمزمه های عشق با فریاد ندای عشق خرمن دنیای عشق را به آتش می کشد .. داستان با همه صحنه های زشت و زیبایش به پایان رسید . ندا دختری که تصادفا در اثر یک تصادف چشمانش را ازدست می دهد و نوید پسری که سایه پدر را بر سرش نمی بیند و برای رسیدن به خواسته های مادی خود دست به سرقتهای ناشیانه می زند . دست تصادف و یا سرنوشت آنها را به یکدیگر نزدیک می کند . دختر نا بینا و پسری سرخورده از اجتماع و تازه رها شده از بند زندان با احساسی لطیف به یکدیگر نزدیک می گردند . این نیروی عشق است که امید را در دل این دختر زنده می گرداند و لطافت عشق است که چهره نیک نوید را به ندا می شناساند . داستان پر از مضمون عاشقانه بوده با تصاویر زیبایی از عشق و احساس لطیف عاشقانه .. سیر صعودی خود را از همان آغاز تا به انتها حفظ نموده است . واژه هایی که شاید احساس خود نویسنده را نشان می داده است . احساس او از یک رابطه سالم عشقی .. پیوند و رابطه ای که تا قبل از ازدواج آلوده به هوس نگردد . قهر و آشتی ها تکیه کلام های خالصانه و عاشقانه وحتی حسادت زنانه زن منطقی داستان ندا از یک واقعیت اجتماعی و انسانی می گوید . جلوه زیبای طبیعت شمال تا حدودی به تصویر کشیده شده . اما آنچه که این داستان را می توانست جذاب تر و فنی تر سازد شخصیت پردازیهای کامل تری بود که می توانست در خصوص قهرمانان درجه دوم این داستان صورت پذیرد . شخصیتهایی چون ناصر خان پدر ندا که هر چند خود درد یتیمی را چشیده بود ولی عدم درک او از فقر ,  احساس نوعی خود بر تر بینی را در او ایجاد کرده که همین احساس به فرهنگ طبقاتی در اندیشه اش اصالت بخشیده بود . اواخر داستان  شخصیتی به نام حدیثه وارد داستان می شود که اگر نگوییم ورود او به ناگهان بوده اما بیان احساس عاشقانه او به نوید و اشاره به آن اگر با تدریج بیشتری صورت می گرفت جذابیت بیشتری می داشت . این داستان می توانست طولانی تر باشد تا شرایط یا ویژگیهای یک رمان کلاسیک را داشته باشد . در هر حال می توان تک تک قهرمانان داستان را با توجه به نقش وصحبتی که از آنان در این داستان شده زیر ذره بین برد . در مورد خدیجه خانوم مادر نوید پردازش بیشتری صورت گرفته . زنی که شوهرش را در جوانی از دست می دهد و در نهایت فقر شخصیت و شرافت یک زن اصیل ایرانی را حفظ کرده و شرافتمندانه برای حفظ آبروی خود و فرزندش وگذران زندگی کار می کند . ولی در خصوص فاطمه خانوم مادر ندا این پردازش به خوبی صورت نگرفته است . دید مثبت گرای نویسنده به عشق و روابط عشقی سبب گردیده که نوید و ندا پایان خوشی داشته باشند . نویسنده با مسائلی که از آن اطلاعی دقیق نداشته بر خوردی محتاطانه داشته  نقطه ضعفهای اثر خود را در لابلای تفسیر هایش از مسائل پیرامون قهرمانانش پوشانده است . هر چند شاید هر نویسنده دیگری هم بود با چنین مواردی روبرو می شد . مثلا بیان احساسات یک شخص نابینا زندگی او رفتار ها و هنجار هایش .. برای این که دقیقا با احساسات و زندگی یک نابینا آشنا شد باید با چنین شخصی زندگی کرد و یا با زبان او  ریزه کاریهای  زندگیش را شناخت  .. نویسنده  هرگاه احساس می کرده که داستان در جهت روندی یکنواخت پیش می رود مسیر ماجرا را به سمتی هدایت می کرد که خواننده ای که از اول به این داستان علاقمند بود احساس خستگی یا زدگی نکند . او واقعیت عشق و جدایی یعنی مرگ را در اوج عشق و پیوند به تصویر کشیده است . واقعیتی که باید آن را پذیرفت ولی هر گاه با این حقیقت مواجه می شویم می خواهیم که از آن بگریزیم که اگر چنین نکنیم لحظه های شیرین با هم بودن جز تلخی ثمره ای نخواهد داشت ودر نهایت نگرش او به ندا دختری که برای دفاع از حقوق انسانی خود و آرمانهای مقدسش جان شیرین خود را در طبق اخلاص نهاد و هدیه الهی را به الله بخشید نگرشی انسانی بوده و بدون اشاره به مسائل سیاسی اورا از دیگاه انسانی بیگناه که فریاد او فریاد آزادی در بر خورداری از نعمتهای الهی بود ستود که نه اورا بلکه  راهش را ارج نهاد ونگاه چشمان بیگناهش را که میلیارد ها بیننده در سراسر جهان شاهدش بودند . تقدس نام ندا روح ندا و اندیشه و آرمان ندا فراتر از اینها بوده وبا توجه به آثار و اندیشه های نویسنده در خونش عجین گشته است . در نهایت به نظر می رسد که نویسنده این اثر را به تمامی عشاقی که می خواهند با عشق پاک خود پیوند پر شکوه خود را جشن بگیرند تقدیم کرده باشد به تمام آنان که پیمانشان از نوید زندگی می گوید وندای عشق سر می دهد .. به نداهایی که با جسم و روح خود ازروح جاودانه ندای ملکه می گویند وبه ندایی که راز نگاه او را تا قیامت نمی دانیم .. ایرانی

7 نظرات:

ABBAS گفت...

من که تینو نخوندم صبر کردم تا تمام بشه بعد شروعش کنم البته نسخه ی موبایلش رو آماده کردم اگه کسی خواست میتونه این اثر ارزشمند رو دانلود کنه

http://s2.picofile.com/file/7342918167/NEDAYE_ESHGH.jar.html

ایرانی گفت...

بی نهایت ازت سپاسگزارم عیاس جان ! خیلی لطف کردی .دستت درد نکنه .اگه مشکلی نداشت در پیام اصلی قرارش میدم .شاد و تندرست باشی بازم ممنونم ...ایرانی

دلفین گفت...

ایرانی داستان قشنگی بود حتما دانلودش میکنم

ایرانی گفت...

دلفین جان شبت خوش . شاد باشی ..ایرانی

مرتضی گفت...

ایرانی عزیز شاید به جرات میتونم بگم که این متن( نقد داستان) خیلی جذاب تر و زیباتر از خود داستان بود. چرا که توش با بیانی زیبا و دلنشین هدف و نگاه بسیار زیبات رو نسبت به داستان بیان کردی.
به امید روزی که تمام مردم دنیا عاشقانه همدیگر رو دوست داشته باشن و آزادانه به دور از هر رنگ و نژاد و زبانی در کنار هم زندگی کنن.
دوست دار همیشگی امیر و ایرانی عزیز : "مرتضی"

مرتضی گفت...

ایرانی عزیز شاید به جرات میتونم بگم که این متن( نقد داستان) خیلی جذاب تر و زیباتر از خود داستان بود. چرا که توش با بیانی زیبا و دلنشین هدف و نگاه بسیار زیبات رو نسبت به داستان بیان کردی.
به امید روزی که تمام مردم دنیا عاشقانه همدیگر رو دوست داشته باشن و آزادانه به دور از هر رنگ و نژاد و زبانی در کنار هم زندگی کنن.
دوست دار همیشگی امیر و ایرانی عزیز : "مرتضی"

ایرانی گفت...

مرتضای نازنین ! ممنونم از این که نوشته ها و احساسات منو به خوبی درک می کنی . یه چیز دیگه در مورد این نقد باید گفت که در واقع این نوعی سنت شکنی بوده . چون هیچ نویسنده ای اثر خودشو نقد نمی کنه ولی خب در این سایت خیلی از نشد ها شد میشه . درهرحال دید قوی تو نسبت به این داستان قابل تحسینه .سربلند باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر