ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

پرواز هوس 7

مامان حالا اجازه بده خاموشش کنم . این دیگه ماساژرو از حد گذرونده -نگو که از تماشای این صجنه ها بدت میاد . یعنی تو نمی دونستی اینا ماساژرو به اینجا می رسونن ؟/؟ -کیانا جون نگو که اینم جزو نرمش و ورزشه -اوخ بمیرم واسه پسر خجالتی خودم که از تماشای این چیزا خجالت می کشه -مامان من ادعا ندارم که امامزاده دهرم ولی باید جلوی مادر گل و دوست داشتنی خودم که یه سری مسائلو رعایت کنم -اوخ که تو چقدر دوست داشتنی هستی کیان .. یه لحظه روشو برگردوند طرف من وکیر شق شده لای شورتمو دید وگفت به ! اینم که تیز و آماده پیکاره .. مگه اینجا میدون جنگه ؟/؟ پاشو پاشو برو خاموشش کن تا بیشتر از این گندش در نیومده .. داشتم به خودم لعنت می فرستادم که این چه تعارف و بازی بود که در آورده و زدم کارو خراب کردم تف بر من و اون دهنی که بی موقع باز شه . کاش میذاشتم مامان در مورد این صحنه یه قضاوتی بکنه و حرفی بزنه و ابتکار عمل رو در دست بگیره اگه  هم یه خورده تمایل داشت حتما با این عکس العمل من ترجیح میده که اونم کنار بکشه .. ولی یه ولی همه چی رو درست کرد . حرفش این بود که پاشو برو خاموشش کن تا بیشتر از این گندش در نیومده ولی باید به ماساژت ادامه بدی .. جانمی جان . از جام پا شدم تا برم تلویزیونو خاموش کنم . مامان همین جور زل زده بود به کیرم که عین یه دیرک و تیرک و چادر بر افراشته یه مخروط داخل شلوارکم درست کرده بود . دیگه هم مثل اولا خجالت نمی کشیدم بلکه بیشتر دلم می خواست که کیانا جون در این مورد بیشتر صحبت کنه تا منم بتونم از یه راههایی دوباره به پیشروی خودم ادامه بدم . این بار رفتم پشت مامان و از شونه هاش شروع کردم و آروم آروم اومدم پایین تر . همه جا رو با یه نرمش و هوس خاصی می مالیدم . حالا دیگه چشاشو خیلی راحت می بست ومنم کاری به کارش نداشتم . کونش این کونش دیوونه ام کرده بود . وقتی به اونجا رسیدم چند تکنیک و حرکتو اونجا پیاده کردم . یه چند سانت اون ور کوسشو دست زدم و دیدم یه خورده تره . با این حال به خودم گفتم شاید عرق کرده باشه . یه خورده فاصله افتاده بود بین دست مالی قبلی و الان واسه همین در تردید بودم که آیا دستمو بذارم وسط کوسش یا نه . مامان چه عکس العملی نشون میده . گفتم ولش حالا تا همین جاش هم واسه خودش یه حالی بود وتوقع بیجا نداشته باشم . شاید اونم دوست نداشته باشه که تابوهای گنده تری که بین من و اون وجود داره شکسته شه . واسه همین از کون رسیدم به رون و هریک از رونهای پاشو میون دو تا دستام گرفتم و حرکات نرمشی ورزشی رو شروع کردم که دیدم صداش در اومد -کیان چرا کارتو ناقص انجام میدی .. من خودم دوزاریم افتاده بود ولی می خواستم از زبون اون بشنوم -مگه چیکار کردم مامان -هیچی یه حرکت با دست رو اون وسط فراموش کردی -آها همونی که بیشتر رو اعصاب اثر میذاره و با کف دست انجام میشه -آفرین پسز گلم . آخ آخ وای وای .. صد رحمت به دفعه قبل . این بار دیگه خیلی بد تر و خیس تر از اون دفعه  بود . دیگه حتم داشتم که فقط باید با کیرم این خیسیها و لکه های هوسو خشکش کنم . مامان گلم نیاز به کیر داشت و من باید این نیازشو تامین می کردم . باید اونو طوری آتیشش می زدم که خودش ازم بخواد که کیرمو فرو کنم تو کوسش تا بعدا بهونه نگیره و نگه من نمی خواستم و رو من منت نذاره و منو نکوبه . آخه من دوستش داشتم . عاشقش بودم به محبتش نیاز داشتم . اگه از من گله مند و دلخور می شد هیچوقت نمی تونستم خودمو ببخشم . این بار دست چپمو گذاشتم رو سینه چپش و کف دست راستمو کشیدم رو کوسش با سرعتی بیشتر از دفعه قبل اونو در اختیار گرفته و می مالوندم . دو تا از انگشتامو هم می کردم تو کوسش و تند و تند فرو می کردم ودرش می آوردم . دیگه هم نمی گفتم اشتباهی رفته تو و ببخشید و از این حرفا . صدای شلپ شلیپ خیسی کوس مامان فضا رو پر کرده بود و این خیسی لحظه به لحظه بیشتر می شد و جیغ زدنها و ناله های هوس اونم بیشتر -کیان کیااااااان نهههههه نهههههههه چیکار می کنی -کیانا عزیزم مامان گلم اینم جزو بر نامه هست دیگه نمی خوای آروم شی نمی خوای ریلکست کنم ؟/؟ وقتی اعصابت آروم شه تنت نرم شه خود به خود روون میشی . دیگه از خستگی و درد عضلانی خبری نیست . نمی خوای از این سفرت لذت ببری ؟/؟ عشق و حال کنی کیف کنی ؟/؟ زندگی یعنی عشق و حال مامان -پس به من حال بده . میخوام با هم عشق کنیم . یه خورده خودمو رو مامان خم تر کرده و کیر چماقی خودمو از پشت شورت به کونش چسبوندم -کیان چقدر تیزه -مامان اون حرکت آخر ورزشی نرمشی رو اگه دوست داری پیاده کنم . بیخود نبوده که توی اون فیلم نشونش می دادن . -می خواستم بهت بگم کیان ! ولی دیدم اون جوری ناراحت شدی سختم بود بهت بگم این ماساژرو هم رو من پیاده کن -کیانا مامان خوشگلم تو که می دونی من واسه آرامش تو هر کاری می کنم تو که می دونی بابای نامرد م که سرت بلا آورده و بهت خیانت کرده و همین کارشم باعث جدایی شما شده من چقدر به خاطر تو عذاب کشیده و می کشم . پس هرچی دوست داری و هر کاری رو که فکر می کنی بهت آرامش میده از من بخواه از پسرت بخواه -پس معطل چی هستی درش بیار . من خیلی وقته منتظرشم -یعنی از همون وقتی که آخرین صحنه فیلمو دیدی ؟/؟ -نه چند روزه کیان .. ولی می ترسیدم . استرس داشتم شرمم میومد . یه حس غریب داشتم . گفتم شاید تو یه فکرای بد در مورد من بکنی . درش بیار . شورتمو در آوردم . چشم مامان به جمال کیر من روشن شد -وووووووو... واووووو... واووووو چه عظمتی ! روشو بر گردوند تا من کیرمو از همون پشت بفرستم تو کوسش . دو طرف کونشو باز کردم و کوسش مث یه ماهی دهن باز کرد تا قلاب کیر منو به خودش جذب کنه .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

2 نظرات:

دلفین گفت...

منتظر ادامش میمونم

ایرانی گفت...

درخدمتت هستم دلفین جان .پاینده باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر