ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

وسوسه پیروز 2

فقط غرور اینارو نباس شکست و خیطشون کرد . باید خرشون کرد و به راهشون آورد .من درستشون می کنم . چند لحظه بعد سپیده و ساناز کنار طوبی و نرگس نشسته و محو تماشای فیلم سکسی شدند . فقط گاهگاهی خواهرای مومن از روی تاسف سر تکون می دادن که ساناز گفت ببخشید من یک سوال برام پیش اومده میگن زن نباید موی سرشو به مرد نشون بده و در برنامه های تلویزیونی هم باید حجاب حفظ بشه اما اگه یک زن خارجی با موهایی افشون نشون داده بشه و مسلمون نباشه اشکالی نداره که یک مرد مسلمون اونو ببینه . این مسئله در مورد فیلمهای مستهجن هم صدق می کنه ؟/؟نرگس :این صحنه ها تحریک آمیزه تازه تو خودت میگی دیدن موی سر زن غیر مسلمون برای مرد مسلمون اشکال نداره اگه این مسئله رو بشه به فیلمهای مستهجن هم تعمیم داد تازه ما که مرد نیستیم . سپیده :چه اشکالی داره که برای ما هم حلال باشه ؟/؟این آلت تناسلی رو که میره داخل و میاد بیرون نگاه کن . چقدر پوست اضافه داره . نشون میده که ختنه کرده نیستن . مطمئن باش که مسلمون نیستن و دیدنش برای ما زنا هم اشکال نداره . خودخانوما هم که دیگه مسلم و غیر مسلم نداره و دیدن همه جاشون واسه ما حلاله .. ساناز از جاش بلند شد و جایی رفت که کسی اونو نبینه . چون نمی تونست جلوی خنده اشو بگیره . نیمساعت بعد نرگس به دستشویی رفت . اوتا به حال همچه صحنه هایی رو ندیده بود . دوست پسر هم نداشت که خارششو بگیره . اصلا توی این فازا نبود . شورتشو پایین کشید و دستشو گذاشت رو کوس خیسش . آروم ناله می کرد خیلی سنگین شده بود . مرتب شیطونو لعنت می کرد و از خدا طلب مغفرت . هر چه با کاغذ توالت کوسشو پاک می کرد تاثیری نداشت . چطور میشه یک زن با 6 تا کیر .. اونوقت تو جامعه ما پسرا از ازدواج می ترسن و دخترا باید سختی بکشن . نوک سینه های کوچیک و دست نخورده اش تیز شده بود . کمی با سینه هاش ور رفت . این اولین باری نبود که حشری می شد و با خود ور می رفت . اما تا این حد هوس برش غلبه نمی کرد . دفعات قبل با چند تا ذکر و دعا و لعنت بر شیطان بر نفس خود غلبه می کرد اما این بار انگاری شیطان داشت پیروز می شد . دوست داشت یه جوری خودشو راضی کنه . دلش می خواست بازم از اون فیلما ببینه . زیاد تودستشویی مونده بود . بعد از اون نوبت طوبی بود که بره و خودشو انگولک کنه . اونم حال و روز بهتری از نرگس نداشت . شب به نیمه رسید و در همون حال و هال و گوشه تلویزیون چهار تا تشک پهن کرده لامپای روشنو کم کرده در فضایی تقریبا تاریک با نور تلویزیون به تماشای فیلم سکسی ادامه دادند .  قبلش هم سپیده دوسه دوجین انواع و اقسام دامن و شلوار و بلوز راحتی که بیشترشون سکسی و فانتزی بودند رو جلوی مهمونا گذاشت تا هر کدومو می خوان برای خواب و راحت دراز کشیدن انتخاب کنن . حالا دیگه ترکیب همه شون یکدست شده بود . همه دامن کوتاه با پاها و بازوانی لخت و یک تاپ یا تی شرت چسبون بودند . همه دستشون اززیر دامن رفته بود لای پاشون . سییده و ساناز بیشتر حواسشون به دستای طوبی و نرگس بود . اونا چشاشون به تاریکی عادت کرده حسابی از وسوسه شیطان لذت می بردند . نرگس واسه این که نشون بده خیلی بی تفاوته و کمتر خجالت بکشه گفت حالا ما میگیم یه خورده تحملمون زیاده و متوجه نقشه های استعمار گرا هستیم اما یه عده از دخترا که نتونن هوسشونو کنترل کنن بیچاره ها به بیراهه کشیده میشن .. خواهران مذهبی فاصله خودشونو با تلویزیون زیاد تر کرده تا نور لوشون نده . صحنه های گاییده شدن زن توسط مرد تمام  شد و پس از چند دقیقه تبلیغات یک فیلم دیگه شروع شد . وایییییی لز و همجنس بازی و سکس زن با زن . طوبی :این دیگه چیه اصلا خوشم نمیاد . ساناز :اتفاقا خیلی هم حال میده . راستی مگه تو از قبلی ها اونجا که کیر مردارو نشون می داد خوشت میومد ؟/؟طوبی خیلی سرخ شده بود . سابقه نداشت که دوستاش مستقیما اسم آلات تناسلی رو پیش اوببرن . اصلا خجالت نداره ما زنا تا کی باید منت مردارو بکشیم . شاید یه وقتی مارو قال بذارن . شاید گاهی وقتا خوابیدن با اونا خطرناک باشه . یه زمانی می بینی دو تا زن به دو تا مرد نیاز دارن خب خودشون اگه به داد هم برسن دیگه این وسط دونفر صرفه جویی میشه خطرشم کمتره . البته کیر مرد یه لذت خاصی داره ولی نمی دونی لز چه حالی میده  . اوووووففففف آدمو ریلکس می کنه . زن هم مرد میشه هم زن . هم لذت میده هم لذت می بره . هر دو صورتش آدمو سبک می کنه . نرگس :استغفرالله ساناز مگه تا حالا از این کارا کردی ؟/؟ساناز :تا دلت بخواد . میخوای یه چشمه اشو امشب واست نشون بدیم .طوبی :نشون بدیم ؟/؟سپیده :آره مگه چه اشکالی داره . مگه ما دل نداریم نصفه شبی بریم  کیرو بچسبیم فرو کنیم توی کوسمون ؟/؟مذهبی ها دیگه ساکت شده چون حسابی آب بندی شده بودند . سپیده و ساناز به طرف هم رفتند.  همدیگه رو بغل کردند مثل دو تا عاشق و معشوق لباشون رو لبای هم قرار گرفت . ساناز همراه با ناله شروع کرد -آه سپیده کوسسسسم میخاره خارشششششو بگیر -باشه بذار اول یه خورده باهات حاللللل کنم بعد .  تی شرت سانازو که زیرش سوتینی نبود و سینه های درشتشو نشون می داد بالا زد و در آورد . تاپ خودشم در آورد . سینه های خودشو به سینه های ساناز چسبوند و اونارو چرخوند .... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

11 نظرات:

ناشناس گفت...

داستان لز قشنگیه ایرانی جان.من خیلی خوشم اومده.ادامه بده

matin گفت...

نه دیگه داداش از این همجنس بازیها نذار دیگه خوشمون نمیاد راستی این داش امیر ما نمیخواد وارد محفل بشه راستی راستی ما رو تنها گذاشته رفته

ایرانی گفت...

آشنای عزیزم خسته نباشی .متین جان ممنون .ما باید به خواسته همه خواننده ها توجه داشته باشیم .فقط از داستانهای گی چندشم میشه که اصلا نمیذارم .امیر عزیز ما هم خیلی مشغله داره .البته نظارت و مدیریت خودشو داره به اضافه کنترل و انتشار نظرات .این جوری هم نیست که ما رو فراموش کرده باشه .دلش با ما و به یاد ماست همونجوری که ما دوستش داریم و منتظر بر گشتنشیم .شاد باشید ..ایرانی

مرتضی گفت...

درود ایرانی
آقا دمت گرم.داستانه جالبی هست با یه سبک جدید.

ایرانی گفت...

مرتضی جان منم ممنونم از نظر پرشور و تشویقت ..ایرانی

ایرانی گفت...

مرتضی جان منم ممنونم از نظر پرشور و تشویقت ..ایرانی

ایرانی گفت...

مرتضی جان منم ممنونم از نظر پرشور و تشویقت ..ایرانی

hero گفت...

عال بود ولی هر چه زود تر ادامش رو بزارید دستتون درد نکنه

arash-_-666

ناشناس گفت...

kheyli khob bod
merC
:)
m&m

ایرانی گفت...

آرش قهرمان و آشنای گل ممنونم! از نظرهای گرمتون .در صورت محدودیت انتشار و رعایت نوبت آپدیت داستانها فاصله بیشتری بین انتشارشون میفته ولی در هر صورت ادامه پیدا می کنه .شاد باشید ..ایرانی

ناشناس گفت...

داستان خانم مهندس هم فکر کنم ناتمام موند درسته یا اشتباه فکر میکنم

 

ابزار وبمستر