ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن ذلیل مرد ذلیل 5

قدرت نگاهی به من انداخت و گفت یاور خان من از جوانمردیت خوشم اومد . فقط از این متاسفم که این زن باید نوکر و برده می شد و تو اربابش مگه چه چیزت از اون کمتره . تازه از هر نظر تو سر تر و بالا تری . بعد طوری که فقط خودمون دو نفر بشنویم گفت کاری می کنه که امشب یه حال درست و حسابی بکنم . طوری که ساغر متوجه نشه صورت قدرتو بوسیده و گفتم اگه میشه امشب یه پادر میونی کن که بتونم کون زنمو بکنم . خیلی ازت ممنون میشم . قدرت نگاهی به من انداخت و گفت باشه هر چند من خودم اول می خواستم کون زنتو بگام ولی از بس پسر خوب و با مرامی هستی نمی تونم بهت نه بگم . ولی خواهشم ازت اینه که یه وقتی کون زنتو جرش ندی که من بعد از تو نتونم باهاش حال کنم  . فقط خیلی واست ناراحتم که زنت این جور رو تو سواره . الان دو تایی حالشو می گیریم . اول من میفتم به جون کوسش و تو میفتی به جون کونش . فقط آش و لاشش نکن که تا صبح باهاش کار داریم . ساغر که آخر حرفای ما رو شنیده بود رفت تا یه تکونی به خودش بده اسیر دستای ما شده بود . قدرت به من اشاره کرد که حمله رو شروع کنیم . راستش می ترسیدم . با ایما و اشاره حالیم کرد که نترس برو جلو من هستم . کیرمو با فشار کوبیدم به سوراخ کون ساغر -آخخخخخخخ یاور آشغال کثافت مر تیکه عوضی برو کونتو بده خدمتت می رسم . دو تا از اون سیلی های آبدار به کونش نواختم کونش عین کون بوزینه سرخ شد مثل یه میخی که کوبیده میشه به یک دیوار بتونی محکم با سیمان پر ملات منم کیرمو به کون ساغر فشار می دادم . چشای ساغر مثل چشای قور باغه داشت می زد بیرون . کیرم به اندازه یه بند انگشت رفت تو سوراخ کونش . خشک و سفت بود . قدرت موهای سر ساغرو از پشت تو دستاش جمع کرده بود کیرشو فرو کرد تو دهن زنم -یابو مواظب باش با دندونات کیرمو زخمیش نکنی . هنوز زوده که کیرمو دوباره فرو کنم تو کوست . باید به پام بیفتی التماسم کنی تا کوستو بگام . منم که از این طرف با کون ساغر مشغول بودم . دو تا قاچ کون زنم مث یه هندونه ای بود که از وسط نصفش کرده باشن ولی همون سفتی خودشو داشت . سوراخ کونشم شده بود عین سر یه هندونه سفت . نمی دونم دلشو نداشتم یا می ترسیدم که ارباب زنم بشم همش حس می کردم که اون انتقام خودشو می گیره . با این که کیرم داشت توی یک سوراخ خشک حرکت می کرد ولی از بس سختی کشیده بود و فکر کرد که به بهشت سکس رسیده دو سه دقیقه ای که کوس ساغر جلادشو گایید تحمل نکرد و تا اونجایی که می شد عقده هاشو خالی کرد -اووووووففففففف ساغر جوووووووننننننم -کوففففففففتتتتتتتتت .. خیلی بهم بر خورد . دوست داشتم حداقل موقع سکس یه خورده احترام منو داشته باشه . اون با این طرز صحبتهاش آبرو منو پیش قدرت برده بود . خجالت کشیدم . این که یه مرد پیش یه مرد دیگه تحقیر بشه خیلی بده .-صبر کن یه حالی بعدا بهت نشون بدم که الان به احترام قدرت خانه که چیزی بهت نمیگم . بالاخره که تنها میشیم . قدرت از روبرو به من اشاره زد که فرو کنم تو گوشش و حالیم کرد که خودشم قصد همچین کاری رو داره . هر کدوم از ما رفتیم یه طرف سر ساغر وایستادیم و مثل وزرای چپ و راستش شدیم . من دیگه زده بودم به سیم آخر . هر کاری که قدرت می کرد منم انجام می دادم . ما هر دو تا کیرمونو چسبونده بودیم به یکی از سوراخ گوشای ساغر سرشو از بغل وسط دو تا کیرمون قرار داده و در یه مسیر مستقیم محکم به گوشش فشار می آوردیم . این کارو با آخرین توانمون انجام می دادیم . دوست داشتم دق دلی خودمو یه جوری سر ساغر خالی کنم -قدرت جان تو از اون طرف به گوشش فشار بده منم از این طرف وسط سرشو جر میدم تا دو تا کله کیرمون بخورن به هم . خیلی باحال میشه -یاور آشغال بهت نشون میدم . قدرت جان جسارت نشه منظورم شما نبوده و نیستین من کنیزتونم . با این که کیرم درد گرفته بود ولی به گوشش فشار می آوردم . پس از این که گوش بازی ما تموم شد قدرت با انگشتاش به سوراخ دماغ اشاره کرد یعنی حالا کیرمو بکنم تو دماغ زنم . این دیگه خیلی ضایع بود . کیر که تو سوراخ جا نمی شد ولی این کارو انجام دادم . قدرت هم می خواست کیرشو بذاره کنار کیرم و یه سوراخ دیگه رو بماله که دو تا کیر رو یه دماغ خیلی سخت بود . روی سوراخ بینی اشو فشار می دادم . کیر که نمی تونست جلو بره اما فشار کیر من تا به حدی بود که یکی از مویرگهای ساغر جون پاره میشه و خون از دماغش می ریزه -عیبی نداره بازم به خاطر گل روی آقا قدرت فعلا تحمل می کنم . یه خورده از خون دماغش ریخته بود رو کیرم . خواستم کیرمو فرو کنم تو دهن ساغر . نذاشت و بالا و پایین دهنشو گرفتم و به دو طرف فشار دادم و کیر خونی رو فرو کردم تو دهنش -ساغر جون نترس بدت نیاد خون و منی از یه جنسن فکر کن داری آب کیرمو می خوری . آخخخخخخ کیرم تو دهنت چقدر نرم و روون میشه . چند تا ضربه شدید به سر حلقش وارد کردم -آههههه ساغر ساغر .. چند قطره ای از آب کیرمو ریختم توی دهن زنم . حالا دیگه این من بودم که با آموزش دیدن از قدرت دو تا سینه های زنمو تو دستام گرفته و با آخرین زورم چنگشون می گرفتم . خشم و کینه و حرصو میشد تو نگاه ساغر خوند . زیر ساغر دراز کشیده بودم و می تونستم بذارم تو کوسش . از اون طرف قدرت رفت پشتش تا بذاره تو کونش .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

6 نظرات:

مرتضی گفت...

ممنون ایرانی جان.
جذاب بود

ناشناس گفت...

ایرانی عزیز خسته نباشی.پرتلاش بمونی

ناشناس گفت...

یادم رفت بگم که ایرانی من خواننده همیشگی شما(نادر)هستم(نظر ناشناس قبلی)

ایرانی گفت...

برادر نادر و داداش مرتضی سپاسگزارم از پیام گرمتون .شادکام باشید ..ایرانی

ناشناس گفت...

دمت گرم باحال بود
داستان تجاوز و تحقیر کردن بیشتر بذار

ایرانی گفت...

آشنای خوبم در فرصتهای بعدی باز هم از این داستانها خواهم نوشت .البته این داستان تا چند قسمت دیگه هم ادامه داشته تاآخرشو نوشتم .شادباشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر