ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

راز نگاه 32

من اگه تا آخر دنیا این کیر بیاد و بره و منو بگاد جیکم در نمیاد و سیر نمیشم -قربون اشتهات بره این فرشت تو . کیر مصنوعی رو در آورده لباشو بوسیدم و بهش گفتم حالا دختر حرف گوش کنی باش و با این دو جوون مهربون یه حال درست و حسابی بکن . کاظم کیرشو به دهن زری مالید . زن اول ترسید و یه کمی هم چندشش شد ولی یواش یواش خوشش اومد و دهنشو باز کرد . چه صحنه قشنگ و هوس انگیزی !لبهای روژقرمز مالیده زری مثل یک کلاه دور کیر قرار داشته و مثل یه غلتک روش حرکت می کردند . این دختر خجالتی افتاده بود توی دور من هم روی کوس خودم دست می کشیدم و ناله می کردم با آن که می دانستم شب دراز است و قلندر بیدار و ساعتها فرصت گاییدن همدیگه رو داریم ولی طاقتم طاق شده بود و با حسرت به صحنه های گاییده شدن دو زن به ویژه زری نگاه می کردم . عمل ساک زدن چند دقیقه ای ادامه داشت و زری خانوم ما هم سیر نمی شد تا این که کاظم به قاسم که در حال گاییدن کوس زری بود با حرکت دست به طرف بالا اشاره زد و متوجه اش کرد که کیر رو به سوراخ بالاتر بفرسته سوراخ پایینی رو واسش آزاد کنه . بیچاره تو آتیش کوس داشت می سوخت . نوبت من بود که بهش کوس بدم که این زری خانم تمام کاسه کوزه ها رو به هم ریخت . با سه سوت چریکهای ریشوی ما تغییر پوزیشن را انجام داده کاظم رفت زیر و کیرشو فرستاد تو کوس زری و قاسم هم که کیرشو از کوس کشید بیرون فرو کرد داخل سوراخ کونی که من واسش چرب و آماده کرده بودم . وایییی چه حالی می داد تماشای این صحنه ها و چه حالی می کرد زری !-فرشته فرشته چرا زود تر به من نگفتی دو تا کیر این قدر حال میده ؟/؟برادرا هر چی زور دارین رو من خالی کنین . کیرارو فشار بدین . محکم محکم محکم تر . کاظم آقا تا ته بفرستش داخل . پشم کیرتم بفرست . بیضه هاتم بذار بره توی کوسسسسسسم . همچین تعارفایی رو به قاسم نمی کرد چون می دونست اگه کیر کلفت و درازش بخواد بره توی کونش دل و روده اشو پاره می کنه .-کاظم جون بغلم کن بغلم کن منو ببوس . سینه هامو فشارش بگیر نازم کن . خودشو به کاظم چسبوند . لباشو رو لباش قرار داد . و گونه های لطیفش در میان ریشای کاظم خان محو گردید نگاهمو به سمت چپم دوختم تا ببینم سامان داره با این جنده مذهبی چیکار می کنه .  کون قمبل شده محجوبه وکیر کلفت سامان و جیغ و داد این دونفر رونق مجلسو بیشتر کرده بود خواهر معروفه همچین داد زد و گفت که آبش اومده که همه نگاهها بی اختیار معطوفش شد تا شاهد آخرین ضربات کیر سامان در این سانس نمایش بین او و پسر همسایه باشیم . کیر می رفت توی کوس و محو می شد و میومد بیرون و قد و هیکل خوشگلش معلوم می شد یکی از این مردا هم زودتر کارشونو تموم نمی کنن تا به داد من برسن . خاک تو سرت فرشته که همش فکر دیگرانی . دستامو گذاشتم رو سینه هام و در حسرت کیر می سوختم . بد جوری هوس کیر به خصوص کیر سامانو کرده بودم . کیر سامان مثل یک ماشینی که آخرای حرکتش باشه پس از چند دور سریع از حرکت ایستاد و پیامد اون شیره های سفید منی بود که از کوس محجوبه بر گشت کرده و یه تصویر زیبا از کون بر جسته و سوراخش درست کرده بود . سریع قبل از این که قطره ای حروم شه زبونمو گذاشتم زیر سوراخ کوس و قسمتی از رون پای محجوبه و تمام آب های بر گشتی رو لیس زده و بیشترشو با لذت خوردم بعدشم دستمو گذاشتم روی کون درشت محجوبه و با هوس مثل فرمون ماشین باهاش ور می رفتم . تو همین حال و هوای خودم بودم که یهو یه چیز سفت و سختی رو توی کوسم احساس کردم . یکی کمرمو چسبیده کیرشو توی کوسم فرو کرده بود این چیز سفت و سخت داشت داد می زد که کیر سامانه -اوخ جون بازم تو باید به داد من می رسیدی ؟/؟کیرت درد نکنه . دستت درد نکنه . قربون کیر و کمرت برم من که بعد از یکساعت هم بازم مثل موتور جت داره کار می کنه . محجوبه مث آش و لاش شده ها یه گوشه ای افتاده بود و فقط داشت بر نامه های سوپر دوستاشو می دید -خب حالا اول میری به غریبه ها کوس میدی ؟/؟نو که اومد به بازار کهنه شده دل آزار ؟/؟دیگه اجازه نداریم سرگلتو ما بگیریم ؟/؟-آقا سامان تو خودت گلی . تو خودت سر گل مایی . اینا در واقع مهمون مان . تو هم در واقع صاحب خونه ای . در اینجا صدامو بالاتر برده و گفتم هی .. هی اینقدر تند نرو با کی دعوا داری ؟/؟تو خودت به کی میگی ؟/؟تو که تا کون و کپل محجوبه رو دیدی هوش از سرت پرید منو فراموش کردی .-من دیدم داری با کیرای برادرا حال می کنی رفتم طرف محجوبه -نه اول تو رفتی . حالا ولش کن اینا همه میرن و من میمونم و تو . دعوا دیگه بسه کارتو بکن . منو بکن . چه خوب سور پرایزم کردی . بد جوری نیاز داشتم . می خواستمش -منم واسه رسیدن به کوست لحظه شماری می کردم . دلم می خواست ریش اون دو تا آشغالو از ته بکنم -این قدر بد جنس نباش تو هم همکارشونو گاییدی دیگه . حالا دیگه یه امشبو این جوری خواستیم و همه کیر و کوس ها باید با هم رفیق باشن دیگه . تا سبکم نکردی حق نداری دستو عوض کنی . اونارو نگاه کن زری رو راستی راستی لهش کردن . واقعا نیاز به کیر داشت -چرا زودتر بهم نگفتی تا من مشکلشو حل کنم .-هم روم نشد هم آیم که تا چند وقت پیش زری نمی دونست که منم اهلشم و تازه کلی با خودم کلنجار رفتم تا تحمل کنم کیرتو تو کوس یکی دیگه ببینم .-تو رو جون کونت دیگه از این چاخانا نکن حتما خیلی هم با خودت کلنجاررفتی که کیرای اون دو تا گردن کلفتو توی کوس و کونت تحمل کنی -خوبه دیگه این قدر متلک نگو بذار حالمو بکنم . نمیدونم سامان این فن جدیدو از کی یاد گرفته بود که دستشو حلقه کرد گذاشت ته کیرش و همین طوری که کوسمو از پشت می گایید به ته و سر کیرش فشار می آورد و تماس شدیدی بین کیر و کوس بر قرار می کرد و این حرکت و فشار و نرم نرم ادامه می داد طوری که دلم داشت از جاش در میومد و از حشر زیاد نمی دونستم کجارو بچسبم . کیر سامان اشک کوسمو در آورده بود .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

4 نظرات:

سام ایرانی گفت...

http://pupok.in/

ناشناس گفت...

سلام به دوستان گل. امیر و ایرانی عزیز خسته نباشید بابت داستانهای جالبی که دارید اما متاسفانه یک کم داره ... میشه اخه سکس خانوادگی خیلی جالب نیست (مادر فرزند.)نظرم خودم گفتم نظر بقیه جای خودش.
چرا به جای این نوع داستان از حالت معروف(mother i like fuck) MILF استفاده نمیکنید. همون همسایه های خودمون. فکر کنم موضوع های جالبی ازش در بیاد.
یک سوال دارم سکس در شهرکرد کامل نمیکنید داستان جالبی میشود مقدمه جالبی داشت.
دوستان و علاقه مند کارهای شما. ناشناس

matin گفت...

بابا عجب داستانی هست این مرسی

ایراانی گفت...

سام گل و متین عزیزو آشنای خوبم ممنونم از محبت شما .انواع و اقسام داستانها در این سایت وجود داره و خودمن هم در نوشتن داستانها تا حالا بیشتر به نظرات اکثریت خواننده ها توجه داشتم بعد خودم حالا می بینی در یه زمینه بیشتره در یه زمینه کمتر .سلیقه ها مختلفه و همه این تفاوتها برای من ارزشمنده .بازم اطاعت میشه .سعی می کنم در مورد همسایه ها هم اگه درست متوجه شده باشم بنویسم .شاد وخندان باشید..ایرانی

 

ابزار وبمستر