پیمان : باورم نمیشه که تو رو کنار خودم می بینم . این جور تسلیم و با تمام احساس و وجودت ..
پرستو : باور کن که این منم . پرستوی تو که به لونه اش بر گشته ... دیگه نمی خوام به هیچی فکر کنم . فقط حواست باشه نمی خوام کاری کنی که همه بفهمن که من و تو با هم رابطه داشتیم و قبلا در اول جوونی عاشق هم بودیم ..
پیمان : نه .. تو که منو می شناسی اگه یه حرفی بزنم روش هستم ..
پرستو به این فکر می کرد که چه لذتی داره این جور با یه مرد دیگه حال کردن و تازه شوهرش هم دوست داشته باشه که اون این کار و بکنه و اون منت هم بذاره به شوهرش که تمایلی نداشته و به خاطر شوهرش بوده که داره این کارو انجام میده . اون می تونست رو پرویز منت بذاره که من نمی خواستم و تو بودی که وادارم کردی . ولی پونه .. اووووووخخخخخخخ پونه رو باید چیکارش می کرد ؟!
-پیمان داریم با هم حال می کنیم و من نباید کاری کنم و حرفی بزنم که این لحظه های خوش وحال کردن ما رو تحت الشعاع خودش قرار بده . فقط تو باید این پونه رو یه کاریش بکنی .. منم با هاش حرف می زنم .. یه جورایی ذهنشو آماده می کنم . اگه دوست داری که از این به بعد بیشتر با هم باشیم و لحظات خوشی رو با هم بگذرونیم باید که با من همراهی کنی . باید که از خیر زنت بگذری . براش فیلمهای سکسی نشون بدی . تا اون بتونه با لذت ناشی از دیدن کیر ای دیگه این حسو در خودش به وجود بیاره که لذت بردن از مردان دیگه نمی تونه یه حس دور از دسترس باشه . و غریبانه بودن این حس لذتی داره زود آشنا . منم با هات همراهی می کنم . ذهنشو آماده می کنم . تا اون خودشو از اون محیط در بسته ای که درش قرار داره بکشه بیرون . راستش من خودمم اصلا از این بر نامه ها خوشم نمیومد فکر نمی کردم که بتونم یه روزی به این مسیر کشیده شم ولی وقتی که می بینم می تونم با تو لحظات خوشی رو داشته باشم خودمو قانع می کنم که از این کار زیان نمی بینم .. ووووووووووییییییییی چه عشق و حالی میده این کار ! حالا پیمان من می خوام . می خوام ... اون کیرت رو می خوام . همونی که سالها پیش باید بهم می دادیش . آخخخخخخخخخ چقدر دوست داشتم که تو شوهرم بشی . ببین چطور اشکمو در آوردی باورم نمیشه که پس از سالها یک بار دیگه به تو رسیده باشم و این طلسم زندگیمو شکسته باشم .. جووووووووون .. به زنت حسودیم میشه . نمی تونم ببینم که داری با یکی دیگه حال می کنی ..نمی تونم ووووویییییی نهههههههه .
پیمان : اون وقت انتظار داری که من حسادت نکنم و اعصابم خرد نشه ؟! از من انتظار داری سکس ضربدری هم بکنم ؟!و ببینم که مرد دیگه ای چه جوری داره با عشقم حال می کنه ؟!
-پیمان بدجنس نشو . میگی من چیکار کنم ... حالا بیا عشقم ... حالا که بعد از سالها به آرزوم رسیدم ؟!
پیمان : تو اصلا بهم فکر نمی کردی ...
-باشه حالا که تو نمی خوای منم حرفی ندارم . تازه پرویز فکر می کنه که من با این کارم می خوام عشقمو به ضربدری نشون بدم . من می خوام با تو باشم . بهانه ای برای بودن با تو داشته باشم . لذت ببرم .من تازه تو رو پس از سالها پیدا کردم . نمی خوام که یک بار دیگه از دستت بدم . چرا نمی خوای متوجه شی . چرا این قدر بد جنسی می کنی ؟
پیمان که به شدت تحریک شده بود هم از این نظر که می خواست پرستو رو داشته باشه و هم این که می خواست بهش نشون بده که از شوهرش قویتره و جاذبه جنسی بیشتری داره کمر عشقشو گرفت و اونو به سمت خودش کشوند .. پرستو رو دستای پیمان قرار داشت و اونم در حالی که نگاهشوبه نگاه عشق قدیمش دوخته بود کیرشو از همون راه به سمت کس پرستو فرستاد ..
-آخخخخخخخخ نهههههههههه ... بالاخره به عشقت جواب دادی .. حالا دیگه باید پونه رو بیاری توی خط .... ..
پیمان : خیلی سخته .. خیلی سخته ..
پرستو : برای تو سخته ؟ یا برای خود پونه ؟
پیمان : من که باید با این وضع کنار بیام . چون اگه نخوام موافق باشم باید عشق تو رو از دست بدم و تو هم دیگه منو تحویل نمی گیری ..
پرستو : آفرین به پسر چیز فهم . حالا داری همونی میشی که من می خوام .
پیمان : اما نکته اساسی این جاست که با خود پونه چه جوری کنار بیام .
پرستو : دو نفری مون با هم این کارو می کنیم .. حالا تا شب مهمونی , تو یکی دو شبی رو وقت داری . منم اونو یه جوری کوکش می کنم . میام پیشش با هاش حرف می زنم . خلاصه تو هم سعی کن یه جوری اونو سر حالش بیاری . بعد ضد حال بزنی . مثلا اونو در سکس هیجان زده اش کنی . بعد وقتی که اونو به اوج رسوندی زود انزال شی .. اونو ولش کنی . فیلمهای سکسی درجه یک بذاری که در اون مرد وقتی یک ساعت زنو می کنه کم نمیاره . معلوم نیست چی به خورد اونا میدن که این جور دوامشون زیاد میشه ؟. .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
پرستو : باور کن که این منم . پرستوی تو که به لونه اش بر گشته ... دیگه نمی خوام به هیچی فکر کنم . فقط حواست باشه نمی خوام کاری کنی که همه بفهمن که من و تو با هم رابطه داشتیم و قبلا در اول جوونی عاشق هم بودیم ..
پیمان : نه .. تو که منو می شناسی اگه یه حرفی بزنم روش هستم ..
پرستو به این فکر می کرد که چه لذتی داره این جور با یه مرد دیگه حال کردن و تازه شوهرش هم دوست داشته باشه که اون این کار و بکنه و اون منت هم بذاره به شوهرش که تمایلی نداشته و به خاطر شوهرش بوده که داره این کارو انجام میده . اون می تونست رو پرویز منت بذاره که من نمی خواستم و تو بودی که وادارم کردی . ولی پونه .. اووووووخخخخخخخ پونه رو باید چیکارش می کرد ؟!
-پیمان داریم با هم حال می کنیم و من نباید کاری کنم و حرفی بزنم که این لحظه های خوش وحال کردن ما رو تحت الشعاع خودش قرار بده . فقط تو باید این پونه رو یه کاریش بکنی .. منم با هاش حرف می زنم .. یه جورایی ذهنشو آماده می کنم . اگه دوست داری که از این به بعد بیشتر با هم باشیم و لحظات خوشی رو با هم بگذرونیم باید که با من همراهی کنی . باید که از خیر زنت بگذری . براش فیلمهای سکسی نشون بدی . تا اون بتونه با لذت ناشی از دیدن کیر ای دیگه این حسو در خودش به وجود بیاره که لذت بردن از مردان دیگه نمی تونه یه حس دور از دسترس باشه . و غریبانه بودن این حس لذتی داره زود آشنا . منم با هات همراهی می کنم . ذهنشو آماده می کنم . تا اون خودشو از اون محیط در بسته ای که درش قرار داره بکشه بیرون . راستش من خودمم اصلا از این بر نامه ها خوشم نمیومد فکر نمی کردم که بتونم یه روزی به این مسیر کشیده شم ولی وقتی که می بینم می تونم با تو لحظات خوشی رو داشته باشم خودمو قانع می کنم که از این کار زیان نمی بینم .. ووووووووووییییییییی چه عشق و حالی میده این کار ! حالا پیمان من می خوام . می خوام ... اون کیرت رو می خوام . همونی که سالها پیش باید بهم می دادیش . آخخخخخخخخخ چقدر دوست داشتم که تو شوهرم بشی . ببین چطور اشکمو در آوردی باورم نمیشه که پس از سالها یک بار دیگه به تو رسیده باشم و این طلسم زندگیمو شکسته باشم .. جووووووووون .. به زنت حسودیم میشه . نمی تونم ببینم که داری با یکی دیگه حال می کنی ..نمی تونم ووووویییییی نهههههههه .
پیمان : اون وقت انتظار داری که من حسادت نکنم و اعصابم خرد نشه ؟! از من انتظار داری سکس ضربدری هم بکنم ؟!و ببینم که مرد دیگه ای چه جوری داره با عشقم حال می کنه ؟!
-پیمان بدجنس نشو . میگی من چیکار کنم ... حالا بیا عشقم ... حالا که بعد از سالها به آرزوم رسیدم ؟!
پیمان : تو اصلا بهم فکر نمی کردی ...
-باشه حالا که تو نمی خوای منم حرفی ندارم . تازه پرویز فکر می کنه که من با این کارم می خوام عشقمو به ضربدری نشون بدم . من می خوام با تو باشم . بهانه ای برای بودن با تو داشته باشم . لذت ببرم .من تازه تو رو پس از سالها پیدا کردم . نمی خوام که یک بار دیگه از دستت بدم . چرا نمی خوای متوجه شی . چرا این قدر بد جنسی می کنی ؟
پیمان که به شدت تحریک شده بود هم از این نظر که می خواست پرستو رو داشته باشه و هم این که می خواست بهش نشون بده که از شوهرش قویتره و جاذبه جنسی بیشتری داره کمر عشقشو گرفت و اونو به سمت خودش کشوند .. پرستو رو دستای پیمان قرار داشت و اونم در حالی که نگاهشوبه نگاه عشق قدیمش دوخته بود کیرشو از همون راه به سمت کس پرستو فرستاد ..
-آخخخخخخخخ نهههههههههه ... بالاخره به عشقت جواب دادی .. حالا دیگه باید پونه رو بیاری توی خط .... ..
پیمان : خیلی سخته .. خیلی سخته ..
پرستو : برای تو سخته ؟ یا برای خود پونه ؟
پیمان : من که باید با این وضع کنار بیام . چون اگه نخوام موافق باشم باید عشق تو رو از دست بدم و تو هم دیگه منو تحویل نمی گیری ..
پرستو : آفرین به پسر چیز فهم . حالا داری همونی میشی که من می خوام .
پیمان : اما نکته اساسی این جاست که با خود پونه چه جوری کنار بیام .
پرستو : دو نفری مون با هم این کارو می کنیم .. حالا تا شب مهمونی , تو یکی دو شبی رو وقت داری . منم اونو یه جوری کوکش می کنم . میام پیشش با هاش حرف می زنم . خلاصه تو هم سعی کن یه جوری اونو سر حالش بیاری . بعد ضد حال بزنی . مثلا اونو در سکس هیجان زده اش کنی . بعد وقتی که اونو به اوج رسوندی زود انزال شی .. اونو ولش کنی . فیلمهای سکسی درجه یک بذاری که در اون مرد وقتی یک ساعت زنو می کنه کم نمیاره . معلوم نیست چی به خورد اونا میدن که این جور دوامشون زیاد میشه ؟. .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
0 نظرات:
ارسال یک نظر