ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مامان آمپولی من 10

منتظر مامان جونم بودم وقتی که اومد و ملافه رو کنار داد دیگه کاملا بیدار بودم -اوووووفففففف رویا چیکار کردی ؟/؟تو که همه تنتو لخت کردی -مامان گفتم شاید این طوری بهتر بتونی بهم یاد بدی که آمپول زدن چطوره -ای کلک . شیطون . عزیز هر چی در مورد تو میگه حق داره . راست می گفت ها اتو خیلی ناقلا شدی . خودمو زدم به نادونی -مامان چی میگی اصلا نمی فهمم -الان یه کاری می کنم که بهتر بفهمی . دو تا کف دستشو گذاشت دو طرف کونم و گوشتای تپل باسنمو تو دستاش جمع می کرد و یدفعه ول می کرد . دستشو میذاشت لای پامو هم با کوسم ور می رفت و هم با سوراخ کونم -مامان اینا واسه آمپول خوردنه ؟/؟میخوای یاد بگیری یا این که یاد بدی ؟/؟اینو که گفتم مامان یه دستشو گذاشت رو شکمش و گفت رویا جونم بس کن . تو مارو کشتی . نذار این قدر قهقهه بزنم . الان بابات یهو بیدار میشه و نمیذاره که من آموزشمو ادامه بدم . من الان دارم یه سری آموزشا و آزمایشا رو روی تو پیاده می کنم که وقتی تو اومدی رو من راحت تر بتونی کارتو انجام بدی ودخترم به این میگن تمرین عملی . بامزگی من گل کرده بود .-مامان رزا آمپولو رو کوس یا سوراخ کون هم می زنن ؟/؟-رویا دیگه خوبه زیادی رفتی جلو . یه سرنگ گنده بیست سی سی که واقعا بیست بود با خودش آورده بود و دور سوراخ کونمو وسر سرنگو با کرم چربش کرد و گذاشت رو کونم و با سر سرنگ کونمو قلقلک می داد . خیلی خوشم میومد .-عزیزم دخترم چطوره خوشت میاد ؟/؟اینم یه مدل آمپول زدنه . بزرگتر که شدی خانوم که شدی و هر وقت که عروس شدی شوهر آدم از این طرف یه آمپول مخصوص سر خود داره که می فرسته این داخل و تزریقات خود کار انجام میده که این نوع تزریق فقط مخصوص خودته و اونم نباید این آمپولو به کس دیگه ای بزنه و حق انجام چنین کاری رو نداره .. حرفشو قطع کرده و گفتم منظورت از این آمپول زدن همون کیرزدنه .. یه اخمی بهم کرد و گفت دختر دیگه تا این حد نباید گستاخ باشی . به این زودی اینارو از کجا یاد گرفتی -از عزیز جون می دونستم اگه اسم اونو بیارم دیگه کارم نداره تا اونجایی که می تونست احترام مادر بزرگو نگه می داشت و رو حرفش حرف نمی زد آخه استاد همه بود . تازه اینم قسمتی از تعلیماتم بود . نمی دونم چرا یهو جوش آورده بود . شاید دلش می خواست خودش این چیزا رو به من یاد بده .-مامان خوشم میاد خوشم میاد همینو به کونم بمال -داشت می گفت دخترم یه وقتی دیدی تو زندگیت یه مدل آمپول بهت نمی سازه و درست هم نیست که از یه مرد دیگه بخوای واست آمپول بزنه . ما زنا خودمون باید یاد بگیریم و بدونیم که به موقعش چطور خودمونو واسه این جور آمپول زدنا و سر حال شدن آماده کنیم . مامان داشت زیادی حرف می زد .عزیز جون خیلی ساده تر و روونتر با آدم کنار میومد . کونمو گرفتم طرف صورت و دستای مامان و قمبل کردم و لاپامو باز کردم تا سوراخم بیشتر در دیدش قرار بگیره و این جوری بهتر متوجه شه که من دوست دارم با کونم ور بره -رویا جون اگه یه بند انگشت فرو کنم تو کونت می تونی تحمل کنی ؟/؟یواش یواش باید خودتو عادت بدی که این جور وسیله ها رو تو کونت جا بدی که بعدا هر وقت می خوای تو یه محفل آمپول خوران شرکت کنی بتونی عادت کرده باشی و راحت باهاشون کنار بیای -مامان سر این سرنگها سوزن هم میذاری . بانوک سوزن فرو می کنی ؟/؟دوباره خنده اش گرفته بود -نه عزیزم نترس کاشکی یه خیار قلمی می آوردم تو تجربه این کارو داری و می دونم با اون راحت تر کار می کنی . سرنگ یه خورده سفته ولی چاره چیه . مامان یه لباس خواب خوشگل و براق به رنگ بنفش تنش کرده بود که از پشت گره داشت و اگه اونو باز می کرد  لباس خوابش باز می شد و می افتاد واونم مثل من لخت لخت می شد . متوجه شدم که حتی شورت هم نداره . سرنگو می مالید به سوراخ کونم . آروم آروم اونو به داخل سوراخ کونم هدایت کرد -مامان سفته دردم میاد . اوووووووفففففف -یه خورده عزیزم اینو که تحمل کنی تحمل بقیه چیزا واست آسون میشه . فقط اندازه دو سانت میذارمش داخل . همین کارو هم انجام داد -واییییی درد داره درد داره مامان . خوشمم میاد دردمم میاد .-بمیرم برات سرنگو از سوراخ کونم بیرون کشید -نمیدونم شاید واسه بر آمدگی سرش باشه که با بقیه قسمتها هم خونی نداره -مامان تو که میگی بزرگ شدم و عروس شدم باید با کیر آمپول بخورم حالا اگه کیر مصنوعی داری شاید راحت تر تو کونم جا شه آخه اون یه دست تره -رویا رویا جونم تو کی خانوم شدی و من خبر نداشتم . چه قشنگ مثل آدم بزرگا صحبت می کنی . دیگه این دفعه رو گیر نداد .-مامان من دیگه بزرگ شدم .-همین جا باش برم چند تا کیر مصنوعی وردارم بیارم اینو گفت و رفت با دو تا کیر بر گشت . یکیشون کلفت تر و چاقالو تر بود و یکیشون نازک تر و قلمی تر -عزیزم این کلفته مال من که هر وقت میخوام با هام تمرین کنی به کار ببری . این نازک تره هم مخصوص کون دختر خوشگل و نازم . دوباره همون روغن کاریها رو انجام داد . اول کیرو بهم نشون داد و اونو یه خورده به دهن و سینه هام مالید و رو پوست بدنم کشید و یواش یواش رسید به سوراخ کونم . دوباره اونو به کرم و روغن مخصوص آغشته کرد واین بار با ملایمت و مدارا آرام فرو کرد تو کونم -جوووووون چقدر با حاله . چهار پنج سانت رفته داخل . رویا جون ! دردت که نمیاد . درد که داشتم ولی واسه این که استقامت خودمو نشون بدم گفتم نه مامان خیلی خوشم میاد -پس به همین حالت باش با موبایل یه عکس ازش بندازم عزیز جون ببینه یه وقت فکر نکنه بهش دروغ میگم . البته هر وقت دید پاکش می کنم . فقط اون باید بفهمه که منم واسه تربیت دخترم خیلی زحمت می کشم .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

2 نظرات:

matin گفت...

خیلی زیباست مرسی

ایرانی گفت...

احوال آقا متین گل خوبی خوشی سرحالی ؟امیدوارم که این طورباشه خیلی وقته از اونی که به خاطر اون کلنگ این داستانو زدم وهنوزم کنده کاری تموم نشده خبری نیست وخیلی های دیگه .اگه بگیم به خاطر کندی سرعته که همیشه این جوری نبوده .درهرحال متین جان یار باوفای من و امیر و این سایت ! دوستت داریم ...ایرانی

 

ابزار وبمستر