ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مادر فداکار 3

امیر دوست داشت از هر فرصتی برای دید زدن خاله اش استفاده کنه . خاله الهام خیلی به خودش می رسید . المیرا دلواپس امیر بود . دوست نداشت پسر دلبندش با جلق زدن دچار سردرد و ضعف بینایی و ضعف جسمانی بشه . البته یه جایی خونده بود که اگه جلق زدن اصولی انجام بشه اون هم هر هفت تا ده روز یک بار برای جلو گیری از انقباض بیضه و آلت تناسلی مفیده ولی در کل اگه یه جوون شورشو در بیاره و وقت و بی وقت اقدام به این کار بکنه گذشته از این چند تا ضعف ناراحتی اعصاب هم میاره . اون میدونست که امیر واسش سخته که بره دنبال کوس و تازه درس هم داره و از طرفی دخترای این دوره و زمونه معلوم نیست که چه جوری باشند خیلی پرروتر از پسرا شدن و اون حجب و حیای دوره اونارو ندارن . یه فکر عجیبی به سرش افتاد -الهام جون -چیه المیرا ببینم تو الان چند ساله بچه دار نمیشی این قرصا اطمینانی هست ؟/؟ -رد خور نداره خواهر . تازه اگه یه در میلیون هم کارشو انجام نده هزار راه برای رد کردن بچه هست . دردسر میخوام چیکار . کیف و تفریح خودمو می کنم همین دو تا بچه ای که دارم بسمه -ببینم دوست پسرم داری -ای خواهر جان دست رو دلمون نذار که خونه . تو این دوره و زمونه مردای پیر دنبال دخترای جوونن کدوم پسر جوون میاد دنبال ما باشه . گاهی یه مرد مطمئنی پا بده یه ناخنکی می زنه و یه حالی می کنیم . نمی دونی چقدر هوس یه کیر جوون و تازه و آک رو دارم . من و تو هیچکدوممون نتونستیم از اول جوونی خودمون خوب استفاده کنیم . تا بیاییم بجنبیم ما رو شوهر دادند .-الهام جون امیر واسه ما یه مشکل شده . این روزا همش با دستای خودش آب کیرشو بیرون می ریزه و من می ترسم پسرم ضعیف شه و از دستم بره . اون تمام زندگی و هستی منه . در سن و وضعیتی هم نیست که واسش زن بگیرم -راست میگی المیرا . یه جایی خونده بودم که کیر وقتی میره تو کوس یا با هر جای دیگه بدن زن تماس می گیره اون آرامش عصبی و استارت بدون فشاری که برای تخلیه زده میشه مرد رو اذیت نمی کنه و تازه در حد معمول سر حالش می کنه ولی جلق زدن خیلی ضررداره . دلم برات می سوزه المیرا . منم تازگیها از نگاههای عجیب و غریبی که به من مینداخت یه چیزایی رو احساس می کردم . حس کردم میخواد بپره رو من و با عرض معذرت المیرا جان فکر کردم الآنه که می خواد بپره رو خاله الهامش و کیرشو فرو کنه تو کوسش -ببینم الهام اگه این کارو می کرد تو چیکار می کردی -من خاله اش بودم و هستم و به احترام تو کنار می کشیدم -خب خودت چی از ته دلت دلت می خواست ؟/؟-راستشو بگم امیر خیلی خوش تیپ و چهار شونه هست و یه هیکل مردونه پیدا کرده -طفره نرو دوست داشتی یا نه .. الهام سرشو به علامت رضایت تکون داد . بعد از چند لحظه گفت المیرا جان تو خودت چی . راضی هستی که من با پسرت باشم ؟/؟ -من واسه پسرم و جلوگیری از انحراف و سلامتی اون هر کاری می کنم . اینو که گفت الهام از هوس و هیجان به خودش می لرزید -المیرا منم واسه کمک به تو و خواهر زاده گلم حاضرم هر کاری انجام بدم -وهوس و حال کردن خودت -دروغ چرا منکرش نمیشه شد که این کار به منم خیلی کیف میده . فقط باید کاری کنیم که امیر رو خیلی طبیعی به طرف خودمون بکشونیم -خب اون این روزا خودشو با مطالعه داستانهای امیر سکسی خیلی مشغول می کنه . داستانهای سکس خانوادگی با عمه خاله زن دایی .. اینارو می خونه . به هر حال حتما ذهنش یه آمادگیهایی پیدا کرده .-خواهر جان تا دیر نشده باید بجنبیم . از همین الان باید کارو شروع کرد . اول تو میری قلقشو می گیری و باهاش حرف می زنی یا من برم ؟/؟-نه من برم بهتره قبلا یه جورایی ذهنشو آماده کرده دارم . میدونم چیکار کنم . المیرا به اتاق امیر رفت . درست موقعی رسید که کامپیوتر امیرروشن بود و تصویر سایت امیر سکسی پسرشو لو داد -امیر تو که بازم داری از این داستانها می خونی -مامان چرا در نزدی -موضوع رو عوض نکن سکس با خاله عمه زن عمو اینا چیه -مامان برم خودمو آلوده به گناه کنم بهتره ؟/؟خدا پدر امیر سکسی رو بیامرزه که این جوری سرگرممون می کنه -چی ببخشیدا با جلق زدن ؟/؟-نه مامان همش که از این کارا نمی کنم . چیکار کنم زن که نمیشه گرفت . با دخترا که نمیشه رابطه داشت . - ببینم تو این داستان سکس با خاله رو که می خونی خودت حاضری وجدانت اجازه میده با خاله ات یه همچه کاری بکنی -من اولا به فکر همچین مسئله ای نیستم ولی این چیزا در جامعه امروز حل شده . آرامش فکری و اعصاب و دغدغه خاطر نداشتن از همه چی مهم تره -پس میگی خاله وخواهرزاده می تونن با هم ..-اگه هردو راضی باشن و از این کارشون به نهایت لذت و آرامش برسن چه ایرادی داره -تو هم راضی هستی ؟/؟ -اگه اون پسر یه مادری داشته باشه که درکش کنه ویه خاله ای که راضی باشه و بخواد کمکش کنه چرا که نه . المیرا به طرف امیر رفت و اونو در آغوش گرفت . حس کرد دچار یه وسوسه عجیبی شده ولی خودشو کنترل کرد -پسر عزیزم خاله ات تو رو خیلی دوست داره . اون درکت می کنه . شاید بیاد بخواد باهات حرف بزنه . اگه اومد این جا و خواست در مورد این مسائل باهات صحبت کنه آمادگیشو داره و سعی کن از دستش ندی و باهاش طرف شی تا تنور گرمه نونو بچسبون و میخو فرو کن .-مامان این تویی که این حرفا رو می زنی؟/؟  مامان جون مامان سختگیر من .. مامان دوست داشتنی من دوستت دارم عاشقتم می میرم برات -نمی خوای واسه مادرت بمیری . این قدر فیلم بازی نکن . تو عاشق همین یه تیکه کوس هستی که وقتی پای کوس خالت اومد وسط این جوری داری قربون صدقه ام میری .. این بار امیر بود که مادرشو بغل کرد و اونو به سینه اش فشرد . المیرا که نمی دونست هوسشو چیکار کنه زود خودشو از بغل امیر جدا کرد و گفت پسرم خاله ات الان میاد اتاقت خودت دیگه باید خوب بدونی چیکار می کنی این امیر سکسی دیگه حسابی زرنگت کرده .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

20 نظرات:

جيبر گفت...

خسته نباشي تشكرفراوان منتظرادامش هستم

ناشناس گفت...

ایرانی جان آخجانمی جان!داستان داره باحال میشه.من عاشق این سکسهای خانوادگیم(نادر)

ایرانی گفت...

توهم خسته نباشی .ممنونم ...ایرانی

ar@sh گفت...

salam irani jan.kheili khob bod.vaqean bayad dastato tala gereft.age momkene zodtar edamasho bezar.
Dorod bar pesarane aryaee

دلفین گفت...

عالیه

ایرانی گفت...

با تشکر مجدد از جبیر عزیز و سپاس از نادر جان آرش عزیز و دلفین گل و باهوشم ..از لطف همگی شما ممنونم .دستان طلایی تان خسته مباد که با پیامهای گرمتان به من انگیزه نوشتن و اندیشیدن می دهید .درود بر آریا و ایران و ایرانی ...ایرانی

دلفین گفت...

من از اینجور مامانا خوشم میاد

دلفین گفت...

من از اینجور مامانا خوشم میاد

ایرانی گفت...

باز هم سلام دلفین جان .این مامان خانمی قصه ما همش بقیه رو واسه پسرش جور می کنه و تا آخرای قصه که هنوز ننوشتم سرش بی کلاه می مونه تا این که از هر چه بگوییم سخن دوست (مامان )خوشتر است .برقرار باشی ...ایرانی

دلفین گفت...

ایرنی عزیز خودم سلام اگه میشه یه داستان درباره یه زن سن بالا سکسی که همسایش یه اخوند این زنه انقدر سکسی که تو خونش لخت لخت میگرد تواستخر خونش شنا میکنه ازاین جور کار که بلاخره با اخوند و دوستای اخوند سکس میکنه مرسی

ایرانی گفت...

حتما دلفین عزیزم این راهم در برنامه قرار خواهم داد وحالا خوب یا بد توانایی نوشتنشو در خودم می بینم ولی با همه سرعت فرصت کمه بازم به روی چشم .شاد شاد شاد باشی ...ایرانی

دلفین گفت...

ایرانی عزیزم لطفا زنه اخوند هم و دوتا پسرش که جون هستن هم وارد ماجرا کن که زن اخوند به زن سکسی میگه به پسراش اموزش سکس بده زن سکسی یه سری شرط میزار که جلوی شما ها باشه ازاین جورشرطا که خودت میدونی بعد زنه اخوند میشه مدیر برنامه زن سکسیه که مثلا امروز خونه فلان اخوند یا فلان پاسدار هستیم البته خود زن اخوند سکس نمی کنه فقط شاهد ماجراست مرسی

دلفین گفت...

ایرانی عزیز خودم من خیلی بی طاقتم اگه برات امکان دار داستان اخوند وزن سن بالاو یا داستان پسر و دوستاش و مامانش تو استخر خونشون شروع کن

ایرانی گفت...

دلفین جان عزیزم جت ایرانی قسمت دوم پیام یا نظرتو به مقصد رسونده .یعنی داستان دوم رو در یه قسمت نوشتم و حالا می مونه آپ کردن و ادیت اون احتمالا میشه واسه هفته بعد همون داستان پسر و دوستان و استخررو میگم .اسمشم هست جمعه داغ مامان داغ .حجمش هم در حد متوسطه .و این اینترنت هم باید جواب بده و فرصت و محیط اطراف من و میشه دیگه واسه هفته بعد ..آخوندو هنوز شروع نکردم ولی یه زمینه سازیهای اولیه ای تو ذهنم انجام دادم .در هر حال باور کن وقت داشته باشم سریع همه اینارو انجام میدم .دیدی که من چقدر تو و همه خواننده های خوبو دوست دارم .به حرفم عمل می کنم واگرم یه وقتی دیدین یادم رفت یا فراموشم شده یا فرصت نشده در هر حال به بزرگواری و منش خودتان منو ببخشین .همگی شاد باشید ...ایرانی

ایرانی گفت...

در ادامه پیام دلفین جان عید نزدیکه و اگه یه خورده انجام وظیفه های من دیر شد یا به بعد از عید موکول شد دیگه باید بنده رو تحمل کنی خیلی خیلی تو و همه خواننده های عزیزو دوست دارم هر چند من برعکس خیلی هام .وعده دور رو میدم ولی نزدیک انجامش میدم .احسان جان فراموشم نشده که در خدمت تو عزیز هم باشم .خدا نگه دارتون ..ایرانی

دلفین گفت...

ایرانی عزیز خودم ازت ممنوم بابت این داستان مامان وپسرشو ودوستاش لطفا داستان اخوند وزن سکسی رو مثل داستان زیبای مامان فداکار ادامه دار بنویس باز هم ازت ممنونم

دلفین گفت...

ایرانی عزیز خودم سلام واقعا ازت ممنونم بابت داستان مامان وپسرش لطفا داستان اخوند درو تک قسمتی ننویس مرسی بازهم ازت ممنونم

ایرانی گفت...

دلفین گل و عزیزم اولا که انجام در خواست شما سر فرصت به روی چشم ..حتما دنباله دار و چند قسمتی خواهم نوشت و با توجه به هنر پیشه های این داستان چند قسمتی هم نوشته بشه بهتره .نیمه شبت خوش ..ایرانی

matin گفت...

خوبه مرسی حرف نداره اقا عالیه

ایرانی گفت...

متشکرم متین گلم تو هم حرف نداری .فقط این دفعه جواب دادنهای من پس وپیش شده بعضی ها ممکنه دو دفعه ای در بیاد بعضی ها هیچ دفعه ای ..بعد از ظهر به خیر ...ایرانی

 

ابزار وبمستر