ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هرکی به هر کی 2

درست توضیح بده ببینم چی شده ؟/؟-نمیدونم من قسم خوردم که در این مورد حرفی نزنم . یه قانون فراماسونری بین اعضای فامیل برقرار شده ولی اگه کسی از یکی از بندهای این قانون وقطعنامه تخطی کنه و قانونو اجرا نکنه طرف می تونه یه خورده از مقررات رو با حفظ این که به خونواده آسیبی نرسونه بیان کنه ولی در کل خلافه چون تشخیص این مسئله به عهده رئیس مجلسه -پریسا من اصلا نمی فهمم چی داری میگی ؟مجلس قانون گذاری خودمونو میگی ؟/؟-تو چی میگی بابا . مجلس خونوادگی رو میگم . اول ازت یه چیزی می پرسم . اگه یه وقتی داداشت به من خیانت کنه و من هم بخوام همون کارو انجام بدم به نظرت کار اشتباهیه ؟/؟کار به جایی رسیده بود که دوست داشتم اون لحظه پریسا رو لختش کنم و با تمام وجودم تنشو لیس بزنم و بعد هم بذارم تو کوسش . و تو همون کوسی که فعلا نطفه رو بند نمی کنه آبمو خالی کنم . جووووون چه کیفی می داد . تو دلم گفتم پریسا اگه تمام دنیا تو رو گاییده باشن من یکی بازم میخوامت . بازم واسه من یکی تو تازه ای . تو کفاف منو میدی . کون لق داداش کرده . کوس خوار این صمیمیتی که این چند ماهه با هم داشتیم . صمیمیت و مردانگی و اعتماد کیلویی چند ؟/؟کیر من و کوس تو زن داداش تپل و شیرین تر از عسل منو عشق است . با خودم گفتم بهتره یه خورده مخشو کار بگیرم و تو کوس شر گویی های اون شریکش بشم و مثلا بگم چقدر فهمیده اجتماعی و منطقی هستم و خودمو تو دلش جا کنم .-عزیزم زن داداش خوشگل و نازم اگه یه وقتی همچه موردی پیش بیاد من بهت حق میدم که هر کاری که دوست داری بکنی اصلا من خودم از تو حمایت می کنم . یه مرد نباید این قدر خود خواه باشه . اصلا یک انسان نباید فقط به فکر خودش باشه . یه عبارتی هست که میگه آن چه که بر خود نمی پسندی به دیگران مپسند -آریا تو خیلی فهمیده ای . کلاس تو خیلی بالاتر از کلاس آرینه . اون اصلا امروزی فکر نمی کنه ولی تو خودتو خیلی خوب با شرایط وفق میدی . کاش اون اخلاق تو رو داشت . اون وقت راحت تر می تونستم باهاش به تفاهم برسم -عیبی نداره حالا خودتو این قدر ناراحت نکن تعریف کن ببینم چی شده ؟/؟-قول میدی به کسی چیزی نگی ؟/؟-پریسا جونم تو که می دونی من چقدر خاطر تو رو میخوام وچقدر دوستت دارم . به جون تو که واسم از همه دنیا عزیز تری وخیلی تو و خاطرتو میخوام ومیخوام دنیا نباشه اگه تو نباشی به کسی چیزی نمیگم . این حرفا رو که می زدم چشای پریسا از خوشحالی و رضایت برق می زد . حس کردم این داداش شیطون من بهش خیانت کرده اونم طاقت نیاورده وواسه تلافی رفته به یکی دیگه کوس داده و داداش آرین هم اونو کتک زده دیگه چیزی نمونده بود که پریسا واسم تعریف کنه . دوست داشتم در همین وضعیت اونو بخوابونم و بکنمش ولی همین جوری که نمی شد . اول باید داستانو واسم تعریف می کرد و به اصطلاح یه مجوز رسمی صادر می شد و بعد ترتیبشو می دادم . ناسلامتی حالا من واسش یه جنتلمن بودم .-چند وقت پیش یه روز مادر بزرگ پریوش جون واسم زنگ زد و گفت قراره یه جلسه زنانه خانوادگی از همین اعضای در جه یک و عروسا بر گزار بشه و از منم دعوت کردن که تو جلسه اشون باشم . این اولین باری بود که در یک جلسه و به این صورت می خواستم با اونا باشم . تو این مهمونی همه با هم خیلی خودمونی و صمیمانه بر خورد می کردند و از یه مهمونی عمومی خانوادگی که قرار بود دو هفته دیگه یعنی امروز برقرار بشه هیجان زده بودند . مادر بزرگ ورود منو به فامیل و این جور جلسات خیر مقدم گقت . گفت دخترم تو خودت خوب میدونی که آدم باید تو این دوره زمونه خوش بگذرونه وغمی به دلش راه نده . زندگی رو بر خودش سخت نگیره . خانواده ما از این نظر که در میان همه خانواده های این منطقه وشاید بگم کل تهرون تکه شکی نیست . با توجه به این که آمار طلاق بالا رفته ولی آنچنان تفاهم و همبستگی بین ما وجود داره که روز به روز این پیوستگی و تفاهم بین خونواده ها و زن و مرد و برادر و خواهر و مادر و پسر بیشتر میشه . ما این فاصله ها رو با حفظ حرمت شکستیم . به زن جماعت اهمیت دادیم وخوشگذرونی رو فقط مختص مرد نکردیم تا این جوری زنم حس کنه که واسه خودش کسیه .. خلاصه کلام پریسا جون این خانوما رو که می بینی همه عضون یعنی عضو یه مجلسی هستند از خودمون که از اعضای درجه یک و عروسا و دامادا تشکیل شده فعلا صد نفر عضویم پنجاه تا مرد پنجاه تا زن . یه سکس خانوادگی دوازده ساعته هست . هر کی دوست داشته باشه می تونه خودشو به هرکی بچسبونه و با هم حال کنن . زن و شوهر و پسر و برادر و خواهر و دختر عمو و پسر عمو .... همه و همه همدیگه رو تو این مراسم لخت لخت می بینن و سکس در یه فضای باز و عمومی انجام میشه . حالا یکی اگه دوست داره میخواد بره یه گوشه ای صاحب اختیاره ولی با این جمعیت و فضا ما پنجاه تا اتاق نداریم که هر کی بخواد خودشو قایم کنه . در این فضای صمیمانه ممکنه پسر مادرشو بکنه یا خواهر خودشو در اختیار برادرش بذاره . نه اعتراضی هست نه شکایتی . همه و همه می تونن خوش باشن . هزینه این مهمونی هم به عهده شوهر عزیزم آزاد خان , بزرگ خاندان وسوپر میلیاردر فامیله . وقبلا اول هر فصلی یعنی اولین روز هر فصل این برنامه بر قرار بود که به خاطر استقبال شدید وتقاضاهای مکرر علاقمندان سه برابرش کردیم و اول هر ماه این مراسمو برگزار می کنیم . پریسا جان این قطعنامه ماست بگیر بخونش اگه دوست داری تو هم وارد گروه عمومی بشی امضاش کن و بیا .. آره آریا جونم من خیلی به هیجان اومدم . عاشق تنوع بودم . وقتی دیدم همه دارن از این کارا می کنن منم مایل شدم برم تو گروه . شوق و ذوق عجیبی داشتم -عزیز جون فقط یه سوال داشتم آرین هم تو این جلسه و برنامه سکس خانوادگی شرکت داره ؟/؟-آره دخترم اون که اول از همه اینجا حاضره و از همه هم فعال تره تا کیرشو تو کوس و کون هر پنجاه تا زن فرو نکنه ول کن معامله نیست . هر چی بهش میگم پسر مواظب خودت باش بالاخره دیسک کمر می گیری گوشش به این حرفا بدهکار نیست .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

15 نظرات:

ناشناس گفت...

salam .irani jun.va amir jan.
Kheili duseton daram man arash hastam. hamun k azaton khast dastane sad haye shekaste ru edame bedin ama maqdur nabod!!!
In dastan ham kheili jalebe.edamash bedin.dord bar shoma dustanam.
Arash

ناشناس گفت...

سلام خیلی عالیه داره جذاب میشه خوب وخوش باشی ایرانیه عزیز
فرزاد.ص

ایرانی گفت...

آرش جان و فرزاد عزیزم به خاطر پیامهای گرمتون سپاسگزارم .این داستانو چون هنوز تمومش نکردم می تونم بدون این که خسته کننده بشه طولانیش کنم .بااین که تا به حال 8 قسمتشو نوشتم ولی هنوز بازیگران وارد محفل و اجتماع اصلی نشده اند و لی در تمامی این 8 قسمت حال و هوای این محفل وجود داره و مسائل سکسی رو فراموش نکرده وچون می تونم واسش سوژه وابسته و پیوسته زیاد گیر بیارم میشه طولانیش کنم .خوش باشید ...ایرانی

ناشناس گفت...

ایرانی عزیز سلام خسته نباشی.از توجهت به نظرات حقیر ممنونم واز اینکه کمتر میرسم به سایتتون سر بزنم عذرخواهی میکنم.داستانات همه زیبا هستند ومن از خوندنشون لذت میبم.به نظر بنده شاید بهتر باشه که داستانهای تکی بلندت که من خیلی ازشون خوشم اومده رو بیشتر کنی.اما در هر حال خستگی ناپذیر بمون ارادتمند:(نادر)

ناشناس گفت...

besiar alyy mesle hamishe :) tond tond upload kon bahale:)

جيبر گفت...

خيلي زيبابود ولي حيف كه طول ميكشه تاقسمت هاي بعديش بياد .1هفته خيلي زياده ايراني جان باتشكروسپاس اززحماتت:))

jemco گفت...

سلام ایرانی عزیز
بازم گل کاشتی آقا
دستت بی بلا داداش

ناشناس گفت...

آقا دمت گرم
مشکی!

ایرانی گفت...

با تشکر از همه نظر دهندگان و دوستان عزیزم آشنایان گل ,جبیر و جمکوی عزیز نادر خوبم ومشکی گرامی داداش فرزاد و آرش جان و سایرین .تعداد داستانها زیاد شده و علتشم بیشتر بر می گرده به سلیقه های متفاوت .و در مورد داستانهای تک قسمتی هم خب چون در طول هفته می نویسم و آپشون می کنم در کنار داستانهای دنباله داری هم که اکثرشون نیمه تمومن روی هم رفته زمان زیادی می بره و در هر حال خوشحالم که نظرات گرم شما مثل یه کاتالیزور عمل کرده سرعت و انرژی منو زیاد می کنه .اگرهم یه خورده قسمتهای بیشتری از این داستانو بتونم بنویسم خودمم دوست دارم که تعداد انتشارشو زیاد تر کنم .آخر هفته خوب و خوشی داشته باشید ...ایرانی

matin گفت...

مرسی خیلی زیباست ممنون

ایرانی گفت...

متشکرم متین جان .شبت خوش !..ایرانی

hero گفت...

salam khaste nabashid khili aliye faghat zodtar edamash ro bezarid dastetoon dard nakone

ایرانی گفت...

دست شما هم درد نکنه هرو جان از این که زحمت کشیدی وپیام انرژی بخشتو برای ما فرستادی .اگه بتونم سریعتر قسمتهای بیشتری از این داستانو بنویسم خوشحال خواهم شد که فاصله انتشارشو کمتر کنم و از طرفی داستانهای دنباله دارهم دوباره زیاد شده .منتظر نظرات بعدی تو ..ایرانی

مرتضی گفت...

درود به ایرانی و امیر عزیز
آقا داستان پر هیجان و جذابی هست که به نظر میرسه در آینده هیجانش بیشتر و بیشتر بشه.

شاد و تندرست باشی

ایرانی گفت...

با تشکر از مرتضی جان .قصد دارم این داستان رو طولانیش کنم چون می خوام شخصیتهایی رو که وارد می کنم زیاد باشن .این جور داستانها دیگه آدم زیاد در پی این نیست که آخرش چی میشه همش می تونه در یک دور سکس قرار بگیره و سر انجام در یه نهایتی که دیگه نشه ادامه اش داد و نشه جذابیتهای جدیدی بهش اضافه کرد به پایانش رسوند که من این اعتماد به نفسو دارم که تا قسمتهای زیادی ادامه اش بدم .شاد باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر