ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن ذلیل مرد ذلیل 11

هیکل مامان مث یه ماهی شده بود . شورت و سوتین صورتی براقش سینه هاشو و بیشتر کونشو ریخته بود بیرون . اینی که من روش خوابیده بودم تشک که نبود پر قو بود . مامان با همون هیکل تقریبا کون برهنه و نیمه سینه بیرون ریخته اومد کنارم دراز کشید . منم رو تشک دمر کردم و کیرمو به زمین چسبوندم تا بیشتر از این رسوا نشم . یه شب بخیری گفتم و رفتم تو سکوت . هایده جون خودشو بهم نزدیک تر کرد . کونش حالا در تماس با رون پام بود -یاور جون خیلی وقته که ازم دور بودی نمی خوای بغلم بزنی ؟/؟من که میدونم تو به این زودیها خوابت نمی گیره . از مامانت فرار می کنی ؟/؟. من بمیرم واست ! خیلی سختی کشیدی -مامان بگیر بخواب ! وقت خواب دوباره مارو یاد غم و غصه هامون ننداز -بهم پشت نکن بغلم بزن -چشم مامان .. اونو بغلش زدم طوری که بین کیر خودم با کونش یه فاصله ایجاد شه و با هم تماس نگیرن . هایده مامانی این کارا رو با من انجام می داد . طوری زاویه رو تنگ کرد و کونشو به شورتم چسبوند که راه فراری واسم باقی نذاشت . حس کردم شیطون داره میره تو جلد مامان ولی اگه اشتباه کرده باشم چی .. خیلی وول می خورد هر تکونی هم که به خودش می داد اثرش رو کیرم بود -یاور چته -مامان تو چته من که کاریت ندارم -گفتم بغلم بزن خوابم بگیره . دستتو بذار دور سینه هام آروم شم . اعصابم ناراحته -مامان تو دیگه واسه چی اعصابت ناراحته . حالا که میلیاردری و پسرتم که پیشته دیگه چی میخوای ؟/؟-فکر کردی زندگی فقط همینه .؟/؟دوزاریم کج بود . ظاهرا مامان نیاز به مرد داشت ومن هم که این چند وقتی یا از سکس سیر بودم یا زده نمی تونستم اون جور که باید منظورشو درک کنم . هر چند ,  چند دقیقه بعد با یه سری اتفاقات منظورشو فهمیدم . اون سمت چپ من و پشت بهم قرار داشت . کولر روشن بود و دوتایی رفته بودیم زیر یه پتو -یاور جون بند سوتین منو باز کن یه خورده کمرمو بمال . انگار رگام گرفته . رگام جرم گرفته -مامان خوب یاد گرفتی دیگه نمی گی کرست . چه دورانی داشتیم یه دوران تکاملی . الان مشکلات جامعه ما با این پیشرفتهای فرهنگی خیلی عالی رفع شده . از پستان بند رسیدیم به سینه بند,  از سینه بند به کرست وحالا هم سوتین . ولی خودمونیم همون موقعها که کلام کلام پستان بند و سینه بند بود صفا و صمیمیت طور دیگه ای بود . همه چی رنگ خودشو داشت . حال و هوای خودشو -پسر تو چطور یادته . تو که مال دوران کرستی .-آره مامان من مال یه موقعی هستم که مرز بین سینه بند و کرست بوده . حالا اگه کسی بخواد بگه کرست میگن ببین عجب امل وعقب افتاده هست . کلاس زندگی الان رو همین چیزا دور می زنه -یاور فکر نمی کنی زیاد حرف می زنی ؟/؟یه خورده از دستات کار بکش . دست چپم که دور سینه های مامان بود و با دست راستم کمر مامانو ماساژمی دادم . مجبورشدم کمی از جام پا شم . پسر پاشو کولرو کم کن . دستور مامانو گوش کردم ومامان هم پتو رو کنار زد وگفت حالا راحت ماساژم بده وقتی خوابم گرفت دیگه کارت ندارم . مامان لخت تر ازمن بود ومن یه شورت و زیر پیرهن داشتم و اون فقط یه شورت داشت . البته اگه بشه اسمشو شورت گذاشت . چون نود درصد زیر شورتش همه توی دید بود . سینه های مامان سفت شده نشون می داد .  انگاری یه چیزی تزریق کرده بود . شایدم از اون ژل های مخصوص زده بود . این پول چه کارا که نمی کنه .!  تازه بنده خدا سنی هم نداشت . واییییی من چه جوری می تونستم این هیکلو ماساژبدم وساکت بشینم . از گردن و شونه هاش شروع کردم -یاور باور کن از همون اولش حس می کنم داره خوابم می گیره . دستات شفا بخشن -مامان راستشو بگو با سینه هات چیکار کردی خیلی تازه و سفت به نظر میاد -چش چرون تو از کجا می دونی قبلا چه جوری بوده و حالا چه طوری شده -چیزی رو که آدم می بینه بگه ندیدم ؟/؟-به کسی نگی یه ژل مخصوص می زنم . کارتو ادامه بده . رسیدم به کون مامان . نیازی نبود که شورتشو پایین بکشم اول تا آخر شورتش در بیشترین خط عرضی خودش بیشتر از دو سانتو پوشش نمی داد دوست داشتم کیرمو بکشم رو کون مامان جرش بدم -چرا ساکت شدی ادامه بده . دو تا کف دستمو گذاشتم رو قاچای سفت کون مامان و مالیدنو شروع کردم . داشتم از حال می رفتم -مامان یه خورده پاهاتو باز ش کن رون پاهاتو بهتر ماساژبدم . می خواستم حسشو حس کنم . یه خورده روی رون پاش خیس بود . انگشتمو کشیدم روش وآزمایش کردم . از چسبندگی زیادی که داشت فهمیدم عرق نیست و مربوط به خیسی کوس و هوسشه . آره مامان مرد می خواست و من نمی تونستم اونو بدم دست یه غریبه . هم این که غیرتم اجازه نمی داد و هم این که ثروتی رو که می تونستم باهاش شریک شم نباید به این سادگیها از دست می دادم . تا نوک انگشتای پای مامانو ماساژدادم . دستامو دور پاهاش می گردوندم تا اون قسمتی رو هم که از دید خارجه و به تشک چسبیده مالونده باشم -مامان سینه ها که ماساژنمی خوان می ترسم شل شه . سکوت کرد ولی وقتی که گفت دوباره ژل می زنم فهمیدم که دلش می خواد . دو تا دستامو رو دو تا سینه هاش قرار دادم . مامان آروم آه می کشید . تنشو داغ داغ کرده بودم . چشاشو باز نمی کرد شاید از خوشی زیاد بود ویا شایدم نمی خواست ضعف خودشو نشون بده . مامان کوسشو می خاروند . بهترین موقعی بود که می تونستم بخارونمش . از بعد از ظهر تا حالا منو دیوونه کرده بود.  اول زیر پیرهنمو خیلی آروم طوری که مامان صداشو نشنوه از تنم خارج کردم . بعد حواس مامانو با مالوندن اعضای بدنش مشغول کردم شورتمو در آوردم . حالا باید می رفتم سراغش . دوباره رفتم رو کونش گوشتای هوس آلوده و هوس انگیز باسنشو تو دستام می گردوندم . خیلی دلم می خواست ببوسمشون . شورتشو به طور ناگهانی کشیدم پایین . اجازه وفرصتشو نداد که از پاش بکشم بیرون . مقاومت و تشر رفتن شروع شد . کون و کوسش دیگه لخت لخت شده وشورته تا سر رونش رسیده بود . دستمو گذاشتم لای پا و رو و توی کوسش . چقدر خیس و ملتهب نشون می داد -نه یاور نه با مادرت نه پسره بد!  من نمی خوام . مقاومت می کرد -مامان کوست که چیز دیگه ای میگه . تن داغت که داره از هوست میگه . ببین کیر منو ببینم واسه تو چقدر بلند شده ؟/؟-ولم کن یاور منو آلوده به گناه نکن . من نمی خوام از میوه گناه بخورم -مامان این لذته . لذت هوس . هیچم گناه نیست . پس واسه چی شهوت تو وجود ما آفریده شده . مامان دست و پا می زد و به شدت تقلا می کرد . می خواست خودشو از چنگ من نجات بده ولی من امونش نمی دادم -مامان تو هوس داری این دوای همه درد هاته . هر مشکلی که داری با این رفع میشه . یه بار آزمایش کنی می فهمی چی میگم . مامانو به طرف خودم بر گردوندم . دو تا پاهاشو به دو طرف کشیدم . نمی خواست بازش کنه .    زورش خیلی زیاد شده بود . با ملافه کوس خیسشو خشک کردم و دهنمو گذاشتم روش . همه جای کوسشو لیسیده -نههههه نههههه ولم کن گناه داره . اوووووففففف مادر با پسرش ؟/؟من نمی تونم آتیش جهنم رو تحمل کنم -نه مامان هایده قشنگ تو چطور می تونی آتیش هوس رو تحمل کنی . بیا من تو رو می فرستم تو بهشت کیرم . مامان بیا بیا کیر من آماده پذیرایی از توست . هر چی بخوای بهت میده . ازت دریغ نمی کنه .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

2 نظرات:

matin گفت...

خیلی عالی عالی مرسی ممنون

ایرانی گفت...

منم ازت ممنونم متین جان به خاطر ارسال پیام .شاد باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر