ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن ذلیل مرد ذلیل 13(قسمت آخر )

یاور عشق من . کیر کلفت من . زود باش بیشتر بیشتر . بازم بیشتر . نمی دونم از این بیشتر داریم که من تو هوس کیر تو بسوزم ؟/؟اوخ بکن منو . با هم میریم خارج . دور دنیا رو می گردیم . تو تمام کشورهای دنیا . تو هر کشوری بهت کوس میدم . کی فکرشو می کنه یه پسر این قدر مامانشو دوست داشته باشه و بگادش . می کشمت اگه ازم سیر شی .-هایده جون اگه همیشه این قدر خوشمزه باشی مگه دیوونه ام که ازت سیرشم و زهر ماری مثل ساغر به گیرم بیفته //؟-حرفات مثل خودت قشنگن . کیرتم داغ و قشنگه امید وارم عملتم قشنگ باشه . هر جوری هم که منو بکنی قشنگه .-مادر تو خیلی زرنگی پسر تو چطور می شناسی . چطور بزرگش کردی .-اوخ این قدر حرف نزن . عزیز دلم معشوق من . بکن دوست پسر من . کیرتو فرو کن تو کوسم . مگه نمی بینی اشکشو در آوردی . تا پایین پامو خیس کرده -مامان دیگه اغراق نکن . پایین کمر و پهلوهای هایده رو گرفتم تو دستام و کیر هوسیمو گذاشتم تو کوس هوسی تر مامان . ضربه اونقدر شدید بود یا شایدم کاری و حساس که دوتایی از تخت پرت شدیم پایین -مامان دردت گرفت -نه واسه چی فقط دوست داشتم کیرت همچین بره تو شکمم و تنم که از دهنم در آد . عیبی نداره اگه از این ور نره تو دهنت از اون ور می کنمش تو -هر کاری که تو بکنی درسته -کوسسسسسسم کوسسسسسسسم کیییییییرررررتو می خواد . همین جور بکوب به کوسسسسسسم نذار خنک شه . بذار همین جور آتیش بگیره . یه خیلی بسوزه بعد خنکم کن .-مامان مامان من و تو دیگه همیشه مال همیم . متعلق به هم . ازم می خوای زن نگیرم . منم نمی تونم ببینم چشم مرد دیگه ای دنبالت باشه -موقع سکس این قدر مامان مامان نگو بگو کوس بگو کون . بگو هایده . هر چی می خوای بگی بگو . من الان معشوقه توام . این جوری بیشتر باهام حال کن -مامان کونت کبابم کرد . ببخشید هایده جون -من کنیزتم پسرم ولی یه ارباب هم باید به کنیزش حال بده . وسط تنمو به کونش چسبوندم و سرمو به صورتش . هایده صورتشو گرفت طرف من و لباشو شکار کردم -اوخ لبای هوس انگیزتو بخورم . مثل خودت آتیشیه -میدونی عزیز کیرتو می خواد کیرتو . لبام می خواد دور کیرت حلقه بزنه و باهاش حال کنه . عشق کنه . دوستت دارم . اوخ چه با حال میشه -این جوری نگو هایده که اون وقت الان کیرم از کوست میاد بیرون و میره تو دهنت -منو از چی می ترسونی . چیزی که زیاد داریم وقته چیزی هم که اینجا فراوونه آتیشه .-شوخی کردم مامان من که الان دارم با کوست یه دنیا حال می کنم -موقع گاییدنم بگو هایده -عادت کردم چیکار کنم حالا چوب نزن .-یه کنیز یه برده غلط بکنه به اربابش چوب بزنه . در حال مکیدن لبهای هایده جونم بودم که زبونشو در آورد -زبووووووننننننمو هم میک بزززززززن مثل کوسسسسسمو که میکککککشششششش زدی . مث لبام مث سینه هام که بعدا میکش می زنی و نباید دیگه گازش بگیری . منم کیییییرررررتو میکش می زنم .-اووووووووه هایده هایده نگو سوختم من سوختم . کونش کیپ بدنم بود و دستام اومده بود رو سینه هاش . زیر چونه ها و گردنشو غرق بوسه کرده بودم . عزیزم عزیزم عزیزم نمی دونم هر لحظه ممکنه بریزم دارم از حال میرم . اوخ من چقدر تا الان ضرر کردم . من ,تو و کیرتو میخوام . هرچی دارم مال تو . تمام ثروت و دارو ندارم مال تو -هایده جون دو تا خواهرم دارم -باشه ولی بیشترش مال تو . فقط این کیرت مال من -هایده جون اگه هیچی هم بهم ندی من سایه عشق و هوس تو رو بالا سرم داشته باشم واسم کافیه -بگو بازم بگو همین جوری که داری کیرتو تو کوسم فرو می کنی بازم از این حرفا بزن . بازم بگو بگو عشق من -دوستت دارم هایده خوشگله . میریم خارج ,فرانسه ,امریکا ,هلند سوئیس . تورو می برمت هلند تا همه ببینن که ما تو وطن خودمون خوشگل ترین گلها رو داریم و تو هایده گلم خوشگل ترین گل دنیایی . صدامو خیلی آروم کرده و ضربات کیررو زیاد و شدید کرده و دست از نوازش تن و کمر و صورت و موهای مامان بر نمی داشتم ...-با هم خوشبخت میشیم هایده جون . اگه تو کوست آب بریزم و بار دارشی -یا قرص می خورم یا سقطش می کنم . هم آب کیرتو میخوام هم آزادی خودمو . تو رو دارم . هم بچه امی هم معشوقه ام . بسه دیگه حالا دیگه وقتشه که با این ثروت حال کنیم . بازم حرفای قشنگ بزن  . مامان خیلی ناز و آروم پنجه هاشو به هم فشرد و خودشو بیشتر به من چسبوند . چشاشو بست و ساکت شد دیگه حرفی نمی زد وفهمیدم که کیر من اون خوشی و لذت و آرامشی رو که می خواست بهش داده و اونو به ار گاسم رسونده . کیرمو تو کوسش ثابت نگه داشتم . قسمت گوشتی بالای کون مامان هایده به زیر شکم و بالای کیرم چسبیده بود و بیشتر داغم می کرد . با لذت کون مامانو نگاه می کردم و در اوج هوس و التهاب کیرم مثل یک فواره پر آب تو کوس داغ و ناز و ملوس مامان خالی کرد -جاااااااان یاور من . چقدر به این آب نیاز داشتم . چقدر تشنه اش بودم . یاور کیرتو بکش بیرون بذار تو دهنم -آخه هایده -هایده گایده رو ولش . کیرتو بیار . کیرمو فرو کردم تو دهن مامان تا ساک بزنه . چند قطره اون داخل مونده بود و نوشش کرد . تازه خالی کرده بودم . درجه مقاومت من زیاد شده بود . فقط داشتم کیف می کردم مامان خوشگل من لبای برجسته و هوس انگیز و یاقوتی خودشو میذاشت سر کیرم با هوس و فتنه گری خیلی آروم کیرمو تا ته دهنش فرو می کرد و درش می آورد . بیشتر نگام به مرز بین لبهاش و کیرم بود . بعد از چند دقیقه لبهاشو بوسیدم و دقایقی این بار از روبرو گاییدمش و قبل از خواب هم رفتم سراغ کونش . با این که تشخیص دادم سوراخ کونش نه تنگه و نه گشاد ترجیح دادم با کرم و روغن چربش کنم . خیلی حال می داد . پس از یک گاییدن مشتی از طرف کوس این آخر کاری خیلی می چسبید که یه حال درست و حسابی هم با کونش بکنم -یاور واقعا کیرت حرف نداره خیلی بیشتر از چند میلیارد می ارزه -مامان کوس و کون تو بیشتر از همه دنیا می ارزه . کون مامانو هم آب کاریش کردم -آخخخخخخ هایده هایده تو امشب با کیرم چیکار کردی . آخیش خنک شدم من که سوختم .. آره اون اولین شب هماغوشی من و مادرم بود . شبی که شبها و شبهای بسیار دیگری هم به دنبالش داشت و اما ساغر .. از ساغر چی بگم که چند روز بعد تمام فکرامو سبک سنگین کردم که باید چیکار کنم . مامان طوری شده بود که آموزش خلبانی هم بهش می دادی دوروزه یاد می گرفت چه برسه به تویوتا کامری . ولی هنوز گواهینامه نداشت . اون منو تا دم در خونه ساغر رسوند و من رفتم داخل خونه . تنها بود هنوز از خواب بیدار نشده بود . ریخت و پاش و علائم حاکی از اون بود که دیشب هم یکی از معشوقه هاشو آورده خونه -کدوم قبرستون بودی تا حالا . برو جلو ستون وایسا تا ببندمت و حالتو بگیرم . مثل این که یادت رفته نون و آبتو من دارم میدم . اگه به سگ یه چیزی بدی دمشو تکون میده تو مثل گربه نمک نشناسی .-موهای سرشو تو دستام گرفتم و گفتم جنده عوضی بهت نشون میدم سگ کیه و ارباب کیه و برده کیه . سگ جد و آباته که باباتو ننه اتو پس انداختن تا تو جنده لاشی رو پس بندازن . اونو بستم به ستون . البته به صورت نود درجه بستمش . یعنی نشوندمش زمین از کمر به بالاشو به ستون پرس کردم . پاهاش رو زمین قرار داشت . اونارو جدا بستم . ایستادم طوری که کیر من روبروی دهنش قرار گرفت . یه خورده خودمو مایل کرده بودم تا کیرم با دهنش میزون شه . گازش گرفت . سوزشم اومد . محکم گذاشتم زیر گوشش -اون یاور مرد . فهمیدی یاور مرد . هیچ غلطی نمی تونی بکنی ساغر . حرف زیادی بزنی همین جا خفه ات می کنم . حالیته -چشم یاور چشم ارباب . حالا من کنیزت میشم . باشه نوبتی بازی می کنیم . یه ماه من یه ماه تو .-ول کن این کوس شراتو . این آخرین بازی منه . طلاقت میدم -شستشو به طرف من حواله کرد که یعنی منو به هیچ گرفته و در اصطلاح مردونه یعنی کیر ما هم نیستی .-مادر جنده ! من دست و پاتو باز می کنم خون جلو چشامو گرفته اگه حرفامو گوش نکنی مرگت حتمیه .چهار پنج تا سیلی و لگد بهش زدم و افتاد زمین . لختش کردم و خودمم لخت شدم -بشین رو کیرم . نشست -سینه هامو ببوس ساغر!  آروم باهاشون ور برو . در حالی که دستاش می لرزید این کارو واسم انجام داد . دیگه نمی دونستم چیکار کنم . باید یک دوره می رفتم آموزش تا این کوس کلک بازیها رو یاد می گرفتم . مادر قحبه ها واسه گاییدن و گاییده شدن هم قانون در آوردن . کیر که بلند شد و کوس که داغ شد باید به هم بچسبن . چند دقیقه فکر کردم تا ببینم چیز چندش آوری به ذهنم میرسه یا نه . کونمو به طرفش گرفتم و گفتم با زبونت بلیسش . فقط اگه یه خورده بو میده تازه از دستشویی برگشتم . زود باش استخاره نکن . خیلی کیف می کردم . اون با زبونش سوراخ کونمو می لیسید . حس کردم روده هام دچار پیچ و تاب شدن . خیلی کثیف کاری می شد اگه تو دهنش می ریدم چندش آور بود . خودمو کنار کشیدم الکی این پا و اون پا می کردم تا این که رفتم آشپز خونه هرچی میخ و سیخ و گوجه و بادمجون و خیار و شیشه نوشابه و بطری های دیگه بود ورداشتم آوردم و تا اونجایی که می شد و کوس و کونش قبول می کرد فرو کردم داخل . تازه بیشتر از ظر فیت هم گذاشتم بره . کوس و کون ساغر شده بود شبیه به سیبل و هدفی که از همه طرف توش نیزه فرو رفته . یه میوه فروشی توی این جفت سوراخاش درست کرده بودم .-پول مهریه اتو ندارم بدم -کور خوندی تا قرون آخرشو ازت می گیرم .-تو کور خوندی جنده . کیرمم دیگه بهت نمیدم . انداختمش داخل توالت و قبل از این که بیاد بیرون سریع رفتم یه گوشه قایم شدم و درو هم یه بار به علامت باز و بسته به صدا در آوردم که فکر کنه من رفتم . چند دقیقه گذشت . من با یکی از معشوقه های زنم دست به یکی کرده بودم که در قبال پنج میلیون تومن کمکم کنه . دو تا از همسایه ها و دو تا از مامورین انتظامی رو هم دمشونو دیدم که نقشه امو پیاده کنم . همه این جمعیت خودی بودن . فقط بکن همسرم غریب بود که بهش تضمین دادم که چیزی نمیشه و اونم کف پول بود و می دونست وضعیت و بد بختی من چیه . بکن همسرم در میزنه و میاد داخل و منم از یه گوشه ای به زحمت چند دقیقه ای فیلم می گیرم . مامورا و همسایه ها می ریزن و کار به اونجایی می رسه که علاوه بر بخشیدن مهریه کلی هم به من پول میدن تا رضایت بدم  و دست از سر جنده میسترس اسلیوشون بردارم . این بود از قصه ما .. واما من و مامان جونم داریم دور دنیارو می گردیم . گرفتار شدم اصلا نمیشه جلو این زنه زیباییهای طبیعتو دید زد . تو همه این سفر های خارجه سایت امیر سکسی روفراموش نمی کرد و می گفت درسته که بهترین تفریحاتو داریم ولی هرگلی یه بویی داره .  تایلند که رفتیم هر گوشه خیابون یکی دستمو می گرفت و می گفت که باهاش برم . تو ساحلش که می رفتیم همه از سینه لخت بوده شورتو به زور می شد توی پاشون تشخیص داد . تو خیابونای اروپا و امریکا که قدم می زدی همین لختی بازی ها بود ولی دیگه مثل ما ایرونیها یعنی منظورم مردای ایرونیه این قدر حریصانه مرداشون به زنا زل نمی زدن . ولی خوب کلکی زدم به این مامان هایده . از وقتی که یه عینک دودی زیادی دودی گذاشتم به چشام راحت شدم . چون دیگه نمی تونه بفهمه من کدوم طرفو نگاه می کنم .. پایان .. نویسنده .. ایرانی 

17 نظرات:

ناشناس گفت...

سلام و درود بر امیر ایرانی عزیزم
عالی بود دست شما درد نکنه از بابت اینکه جواب پیشنهادم رو دادید ممنونم کاملا منطقی بود و قانع شدم من بارها گفتم که خیلی از سایت ها رو میبینم ولی باور بفرمایید بدونه اقراغ بگم این تنها سایتی هست که مدیر و مسولش وقت میزارن و به همه نظرات جواب میدن از این بابت باید یه تشکر ویژه از شما کرد
دوستت تون دارم.پایداروموفق باشید
-------------امید-------------

ناشناس گفت...

سلام و درود بر امیر ایرانی عزیزم
عالی بود دست شما درد نکنه از بابت اینکه جواب پیشنهادم رو دادید ممنونم کاملا منطقی بود و قانع شدم من بارها گفتم که خیلی از سایت ها رو میبینم ولی باور بفرمایید بدونه اقراغ بگم این تنها سایتی هست که مدیر و مسولش وقت میزارن و به همه نظرات جواب میدن از این بابت باید یه تشکر ویژه از شما کرد
دوستت تون دارم.پایداروموفق باشید
-------------امید-------------

ایرانی گفت...

امید عزیزم خوشحالم از این که می دانید که من و امیر چقدر شما و خوانندگان خوبمان را دوست می داریم .در هر شرایطی چه از ما انتقاد کنید و چه تشویق وتعریفمان نمایید باز هم دوستتان می داریم چون شما هستید که بهتر و بیشتر متوجهمان می سازید که در کجای کار قرار داریم .امید جان پاینده و برقرار باشی و امیدوارم هرگز فراموشمان نکنی ...ایرانی

ایرانی گفت...

جاداره که در همین جا یک تشکر ویژه داشته باشم از همه باز دید کنندگان گرامی و اونایی که با نظرات پرشورشون ما رو شرمنده می کنند به خصوص در این روز ها که به خاطر اعمال محدودیت سرعت اینترنت از سوی مخابرات ایران در بسیاری از نقاط ایران ارسال نظرات و حتی ورود به سایت بسیار مشکل شده و برای من که علاوه بر اینها داستان هم منتشر می کنم .در هر حال اگر در انتشار داستانها اختلالی پیش اومد و انتشارات به صورت نامنظم زمانی در اختیار شما قرار گرفت به حساب بنده نگذاشته در اولین فرصتی که سرعت جهت آپدیت و انتشار مساعد گردددرخدمت شما خواهم بود .این یه خط شعر و تمثیل رو هم در خصوص این محدود کردنها و اذیتها فراموش نکنید که البته پیشاپیش از گاوان و خران عزیز عذر خواهی می کنم اگر به ساحت مقدسشان توهینی کرده ام ..گاوان و خران بار بردار ..به زا دمیان مردم آزار ..آزاده باشید ...ایرانی

ایرانی گفت...

جاداره که در همین جا یک تشکر ویژه داشته باشم از همه باز دید کنندگان گرامی و اونایی که با نظرات پرشورشون ما رو شرمنده می کنند به خصوص در این روز ها که به خاطر اعمال محدودیت سرعت اینترنت از سوی مخابرات ایران در بسیاری از نقاط ایران ارسال نظرات و حتی ورود به سایت بسیار مشکل شده و برای من که علاوه بر اینها داستان هم منتشر می کنم .در هر حال اگر در انتشار داستانها اختلالی پیش اومد و انتشارات به صورت نامنظم زمانی در اختیار شما قرار گرفت به حساب بنده نگذاشته در اولین فرصتی که سرعت جهت آپدیت و انتشار مساعد گردددرخدمت شما خواهم بود .این یه خط شعر و تمثیل رو هم در خصوص این محدود کردنها و اذیتها فراموش نکنید که البته پیشاپیش از گاوان و خران عزیز عذر خواهی می کنم اگر به ساحت مقدسشان توهینی کرده ام ..گاوان و خران بار بردار ..به زا دمیان مردم آزار ..آزاده باشید ...ایرانی

ایرانی گفت...

جاداره که در همین جا یک تشکر ویژه داشته باشم از همه باز دید کنندگان گرامی و اونایی که با نظرات پرشورشون ما رو شرمنده می کنند به خصوص در این روز ها که به خاطر اعمال محدودیت سرعت اینترنت از سوی مخابرات ایران در بسیاری از نقاط ایران ارسال نظرات و حتی ورود به سایت بسیار مشکل شده و برای من که علاوه بر اینها داستان هم منتشر می کنم .در هر حال اگر در انتشار داستانها اختلالی پیش اومد و انتشارات به صورت نامنظم زمانی در اختیار شما قرار گرفت به حساب بنده نگذاشته در اولین فرصتی که سرعت جهت آپدیت و انتشار مساعد گردددرخدمت شما خواهم بود .این یه خط شعر و تمثیل رو هم در خصوص این محدود کردنها و اذیتها فراموش نکنید که البته پیشاپیش از گاوان و خران عزیز عذر خواهی می کنم اگر به ساحت مقدسشان توهینی کرده ام ..گاوان و خران بار بردار ..به زا دمیان مردم آزار ..آزاده باشید ...ایرانی

matin گفت...

خیلی عالی و زیبا بود مرسی داستان فوق العاده بود مرسی ایرانی عزیز

ناشناس گفت...

با سلام به ایرانی عزیز و امیر
تشکر حداقل کاریه که می تونیم از شما بزرگوارا بکنیم
لطفا داستان فوت جاب با زنای فامیل یا مادر هم بزارید

ایرانی گفت...

این پیام دوم منه که دارم ارسال می کنم اولی رو با یه کلیک اشتباهی محوش کردم .متین جان ممنونم از پیام زیبایت و آشنای گلم در خصوص مادر و فامیل داستانهای زیادی نوشته ام .داستانهای تک قسمتی زیادی هم در این خصوص دارم که منتشر نشده در ضمن در داستان مادر فداکار که از یکشنبه شروعش می کنم و چند قسمتشو نوشته ام سکس با خاله زن دایی عمه زن عمو و..را وارد خواهم کرد و همچنین در قسمتهای آینده داستان هر کی به هر کی .توجه شما موجب خوشحالی و انگیزه ای برای سعی بنده در خصوص نوشتن داستانهای بهتری می باشد ..برقرار باشید ...ایرانی

ایرانی گفت...

این پیام دوم منه که دارم ارسال می کنم اولی رو با یه کلیک اشتباهی محوش کردم .متین جان ممنونم از پیام زیبایت و آشنای گلم در خصوص مادر و فامیل داستانهای زیادی نوشته ام .داستانهای تک قسمتی زیادی هم در این خصوص دارم که منتشر نشده در ضمن در داستان مادر فداکار که از یکشنبه شروعش می کنم و چند قسمتشو نوشته ام سکس با خاله زن دایی عمه زن عمو و..را وارد خواهم کرد و همچنین در قسمتهای آینده داستان هر کی به هر کی .توجه شما موجب خوشحالی و انگیزه ای برای سعی بنده در خصوص نوشتن داستانهای بهتری می باشد ..برقرار باشید ...ایرانی

ایرانی گفت...

این پیام دوم منه که دارم ارسال می کنم اولی رو با یه کلیک اشتباهی محوش کردم .متین جان ممنونم از پیام زیبایت و آشنای گلم در خصوص مادر و فامیل داستانهای زیادی نوشته ام .داستانهای تک قسمتی زیادی هم در این خصوص دارم که منتشر نشده در ضمن در داستان مادر فداکار که از یکشنبه شروعش می کنم و چند قسمتشو نوشته ام سکس با خاله زن دایی عمه زن عمو و..را وارد خواهم کرد و همچنین در قسمتهای آینده داستان هر کی به هر کی .توجه شما موجب خوشحالی و انگیزه ای برای سعی بنده در خصوص نوشتن داستانهای بهتری می باشد ..برقرار باشید ...ایرانی

ایرانی گفت...

سلام مجدد به دوست خوب آشنام و همه عزیزان ..این یکی دوساعتی رو گفتم بشینم و یه قسمتی از داستان هر کی به هرکی رو بنویسم یادم اومد که یه داستان در مورد فوت جاب خواسته بودی اولش حواسم نبود و کلمه جاب را جالب خوندم در هر حال در فاصله این دوپیام نرمک نرمک یه داستان معمولی وساده در خصوص اون چیزی که می خواستی اونم با حجم کمتری نسبت به داستانهای کوتاه قبلی نوشتم به نام تا آخر خط که به زودی منتشرش می کنم .در این زمینه شاید دو سه تا داستان بیشتر ننوشته باشم که اونم بیشتر به فیتیش می خوره .در هر حال بعدا به ناشی گری و کم تجربگی بنده ببخشائید..ایرانی

ناشناس گفت...

داستان بسيار زيبايي بود؛فقط آخراش اغراق آميزبود،وبا واقعيت همخوني نداشت.

ناشناس گفت...

سلام بر ایرانی عزیز و وقتت بخیر

داستان عالی بود مخصوصا آخرش.

فقط تو برخورد آخرش با ساغر اگه سکس خشنی می کرد و انتقام تمام اذیت هایی که کردش رو می گرفت، محشر می شد.

یه چیزی هم بگم، من خودم خیلی بدم میاد کسی بهم چیزی رو گوش زد کنه. امیدوار شما ناراحت نشی. من چیزی رو که به نظرم میومد اگه انجام می شد خیلی خیلی عالی میش د رو گفتم.
بازم ممنون. شاد و موفق باشی.

ایرانی گفت...

با درود و سلام به عزیز آشنا .. سپاسگزارم از لطف و توجه و محبتت .. اتفاقا نظرات شما عزیزان مهربان همچون خود شما برای من قابل احترام بوده چه انتقاد باشد چه تشویق و باعث دقت و پیشرفت کار ها می شود . در مورد قسمت آخر هم به خشونت با ساغر رفتار شد حالا سکس مستقیم نداشت . صحنه و روند داستان به جایی رسیده بود که ساغر به اندازه کافی سکس کرده بود و هسته اصلی داستان بر مبنای رابطه مادر و فرزند قرار گرفته بود و انتقام هم در مسیر آخرش قرار داشت . غرور ساغر شکسته بود و اونم به نوعی دیگر تنبیه شده بود در هر حال دقت و تیز بینی شما قابل تحسین بوده منتظر پیامهای بعدیتان هستم . سربلند باشید ...ایرانی

sia گفت...

سلام. واقعن نمیشه گفت که هر چی داستان جدید باشه حتمن بهتره! همه ی داستانایی که از شما ((ایرانی عزیز)) تا حالا خوندم زیبایی های خاص خودشو داره، چه داستان جدید باشه چه بخواد قدیمی باشه..
این داستان هم با اینکه 13قسمت بود ولی موضوعات زیادی داشت که بسیار زیباش میکرد..
در هر حال مرسی. موفق باشی.

ایرانی گفت...

ممنونم سیای عزیز و گل و گرامی که دیگه این روزا داری کوکاک می کنی و داستانها رو یکی پس از دیگری درومی کنی . خسته نباشی پهلوون ..دست گلت درد نکنه با این پیامهای گرمت ...ایرانی

 

ابزار وبمستر