ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

حرف ,حرف بابا 8

شیدا من چی میگم ؟/؟اصلا معلوم هست چته ؟/؟.راست میگفت .من به جای این که بترسم اون داشت می ترسید -عزیزم شیدا من نگرانتم . امروز و این لحظه برات روز مهمیه وباید تا مادرت نیومده یه جوری فیصله اش بدبم . شیدا جونم مگه یادت رفته انگار اصلا حواست نیست . اون دفعه که یه خورده کمتر از دوسانت کرده بودم تو کونت چقدر درد کشیدی .-بابا الان فرق می کنه . الان انگار دلم خیلی بیشتر میخواد . یه جوری شدم نمی دونم چه جوری واست تعریف کنم . من میخوام میخوام ولم نکن . راستش یه خورده هم ترسیده بودم ولی از بس این و اون واسم تعریف کرده بودند که نگران نباشم و دستپاچه نشم واز طرفی از این که ممکنه مامان سر برسه ونتونم اون جوری که دلم می خواد باباباجونم کیف کنم به خاطر همین کونمو گرفتم طرف بابا و گفتم اگه دوست نداری و نمیخوای بگو . آخرش مجبور شد بره و دستمال کاغذی بیاره و خون کوسمو پاک کنه و با یه کرم مخصوص هم سوراخ کونمو نرم و چربش کنه وبازم کیرشو واسه فرستادن تو کونم آماده کنه . نوک کیرشو به نوک سوراخ کونم چسبوند . خیلی از این حالت لغزندگی خوشم میومد . یه لذت عجیبی رو تو کوسم و بالای کوس و داخل شکم و زیر سینه هام حس می کردم . از اون حالتایی بود که شاید در این روز های اخیر تا حدودی داشتم ولی اون روز شدت دیگه ای داشت . دوست داشتم پدر با کوسم بیشتر بازی کنه و دستشو بکشه روش و بهم حال بده . حالا اگه دوست داره کیرشم بکنه تو کونم بکنه ولی هر چقدر با بقیه قسمتهای تنم ور می رفت انگاری اثرش بیشتر رو کوس من مشخص می شد .-بابا یه خواهشی ازت بکنم انجام میدی ؟/؟بدت نمیاد ؟/؟-عزیزم دختر نازم تو که می دونی من تو رو از همه دنیا بیشتر دوست دارم و برای خوشحالی تو هر کاری می کنم بدم میاد چیه ؟/؟دوست دارم تو از من راضی باشی .-بابا اگه بگم دستتو بکش رو کوسم باهاش بازی کن این کارو می کنی ؟/؟یه خورده خونیه خجالتم میاد -اوووووووفففففف قربون دختر محجوب و خجالتی خودم برم . این چه حرفیه که می زنی . تو خودت خوب می دونی که چقدر دوستت دارم و نازت چقدر واسه من خریدار داره . حالا می تونم کون خوشگل و تپل تو رو بکنم .-آره بابایی فقط کوس من یادت نره . اون چیزی رو که ازش می خواستم انجام داد . کف دستشو از زیر کشید روی کوسم .-واییییییی بابایی خیلی خوشم میاد . میخوام جیغ بزنم -می دونی چیه شیدا جون . یواش یواش داری طعم هوسو می چشی .-بابا من میخوام خیلی بچشم . این که خیلی بده می ترسم پیش مادر خودمو لو بدم .  این هوس چیه من که نمی تونم شب و روز دنبالش بدوم .-عزیزم وقتی به یه اوجی برسه اون بالابالا ها بری یهو آروم میشی و از قله کوه میایی پایین . تا فرصت و جلسه بعدی که برگردی .-من دوست دارم همیشه نوک قله باشم -شیدا جون از خر شیطون پیاده شو و ببین دستم خونی شده -بابا اگه دوست نداری و بدت میاد به من بگو . حالا یه چیزی ازت خواستم و میخوام چقدر به من نه میگی ؟/؟اینو که گفتم پدر کیرشو محکم تر به سوراخ کونم فشار داد . دستشم با کوسم بازی می کرد و منم پاهامو از پشت و به دو طرف باز کردم که کیرش راحت تر سوراخ کونم و راهشو پیدا کنه -آخخخخخخ آخخخخخخخخ بابابابابادرد داره -بیرون بکشم ؟/؟-نه نه نه ادامه بده بذار عادت کنم . من کیییییییییییرررررررررررررتو میخخخخخخخوام بابا کیرتو بفرست تو کونم .. داره میره بابا جون داره میره اوخ اوخ اوخ بابا -شیدا جونم یه موقع می ترسم کونت جر بخوره پاره شه -نه پدر جون من پوست کلفت تر از این حرفا شدم بکن . کیرتو بیرون نکش یواش یواش داره خوشم میاد . من میخوام جوووووووون داره میره داره میره . بابا بهم بگو چقدر رفت من داره خوشم میاد بابا تو خوشت میاد ؟/؟-آره عزیزم منم دارم حال می کنم . کیر بابا تو کونم سر می خورد و ذره ذره راهشو پیدا می کرد -عزیزم می ترسم الان مامان برگرده یه جوری سوتی بدم -نه بابا زوده من میخوام ادامه بدی . چند بار کیرتو بفرست جلو بیارش عقب . با سوراخم بازی کن . به من حال بده . بذار کیف کنم . پدر جونی من خیلی هوس دارم . ادامه بده ولم نکن . بابا کوسمم یه جوری شده . خونش انگار چسبنده شده . اگه بدت میاد بگو -شیدا عزیزم من فقط میخوام تو کیف کنی لذت ببری .. عزیزم دختر خوشگل من تو خانوم شدی خانوم من -بابا من دوست دارم همیشه زن تو باشم . من اصلا شوهر نمیخوام . من تو رو میخوام -حالا داری از این حرفا می زنی . صبر کن یکی دیگه بیاد یه پسر غریبه رو ببینی اون وقت میگی بابا کیه . بابا میخوام چیکار . برات از هر دشمنی دشمن تر میشم .-نه بابای خوشگلم من مث تو نامرد نیستم که چند تا زن غریبه رو که می بینی دست و پاتو گم می کنی -عزیزم حرفای گنده ای می زنی . اصلا هم این طور نیست .  این جور در مورد پدرت قضاوت نکن . باز خواست خدایی داری ها . با این که این بار بیشتر از چهار پنج سانت از کیرشو تو کونم نفرستاده بود ولی خیلی خوشش میومد و همش احساس لذت می کرد . پدر ناله می کرد -آخخخخخ شیدا دخترم . کون تازه تو منو دوباره جوون کرده . جوون که چه عرض کنم حس می کنم یه نو جوون شدم . اگه بدونی این سوراخ تنگ تو مث یه مکنده میخواد آب منو بکشه و داخل خودش جا بده -پدر با کون من کیف کن . با کون دختر خانمت کیف کن . آب سفیدتو بریز تو کونم -بهش میگن منی . دخترم چند بار بهت بگم .-فرقی نمی کنه بابا بریزش تو کونم . من منتظرم میخوامش . کوسمو فراموش نکن . گرمی خونو حس می کردم که به مقدار کم از کوسم رو دستای بابا می نشست . بابا یه فریادی کشید و همراه با اووووففففف و جاااان گفتنش آب کیرشو ریخت تو کونم . یه گرمای مطبوعی رو تو کونم حس می کردم . دوست داشتم که همه آب بابا داخلش جذب شه واونایی رو هم که  ریخته شده بیرون پاکش نکنم ودوباره با انگشتام بفرستم توی سوراخ کونم ولی پدر با دستمال افتاد به جونش و می گفت الان اگه یه موقع مادر بیاد کمکت و یه خورده گندش در بیاد چی ؟/؟-مجبور نیستم که همه این جاها رو بهش نشون بدم ..ادامه دارد ..نویسنده ..ایرانی 

11 نظرات:

ناشناس گفت...

امیر سکسی جان سلام
من یک آرشیو کامل از داستان های سکسی موجود در نت دارم از تمامی سایت ها از آویزون تا داستان های به روز حال و به نظر من بهترینشان داستان های تو هست پس لطف کن و داستان های نیمه تمام سایت را کامل کن ؛ لست داستان های ناتمام را در زیر نوشته ام
1- سکس من و مامانم و مستاجرمون
2- خانم مهندس
3- سکس خونوادگی آرزو
4- دخترم دوستت دارم
5- تلافي
6- پری
7- دست بالای دست
8- سکس در شهر کرد
9- غریبه
10- مثلث عشق
11- رمان دو نيمه سيب
ضمنا پس از تکمیل داستان ها در صورت امکان برای من ارسال کن
با تشکر مانی

boy_mahdi@rocketmail.com

Unknown گفت...

درود دوست عزيز درحال حاضر بخاطر يكسري مشكلات كاري قادر به انجام درخواست شما نيستم اكر عمري باقي بود در آينده نزديك اطاعت امر خواهد شد ضمنا من برعكس استاد عزيزم جناب ايراني هستم و تنها راه تلافي كار زشت كبي برداري و انتشار بدون ذكر منبع و نظر ندادن و فقط خوندن داستانها رو با توجه به درخواستهاي متعدد من و ايراني *** انتشار ندادن قسمتهاي آخر داستانها ميدانم *** با تشكر مخلص شما امير

ناشناس گفت...

سلام ایرانی جان و امیر خان خسته نباشید. سال نو میلادی بر شما و تمام دوستان مبارک باشه. ازبابت داستانهای زیباتون ممنونم.امیر جان هفته ای یا ماهی یک ساعت برای ما خاطر خواهات وقت بزار باور کن با این اینترنت افتابه لگنی ایران دهنمون اسفالت میشه بیایم به وبلاگت سر بزنیم استفاده کنیم و نظر بدیم الان 4 بار دارم نظر میدم ارسال نمیشه کم لطفی نکن برای ما و وبلاگ خودت وقت بزار
من یه سوال داشتم چرا یه بخش نمیزارید تا دوستان خاطرات یا داستانها شون با تایید شما در اونجا بزارن .
ایرانی عزیز
من فکر میکنم روند داستانها داره یه جور پیش میره البته طبق معمول من فقط نظرم و میگم و پیشنهاد میدم امید وارم باعث دلخوری نشم ، مطعئنم با شناختی که نسبت به شما دارم شما انتقاد پذیر هستید
پیشنادم اینکه یه مدت هم به جای اینکه قهرمانهای داستان خواستار وفا داری باشند(فقط با خودم سکس کن با هیچ کس دیگه نباش و...) از سکس های خودشون با دیگران بگن یا داستان در مورد خیانت زنان به مردان و کارهایی که برای شوهران خود نمیکنند ولی برای دوست پسرا انجام میدن یا خیانت هایی که منجر به سکس ضربدری میشه و خیانت هایی که طرف میبینه ولی به روش نمیاره در کل یه مدت بریم تو حریم زن و شوهری
من داستان نویسیم اصلا خوب نیست و اگر نه کمکتون میکردم اما زیاد تو سایت های سکسی رفتم امار بازدید اینجور داستانها زیاد بوده فکر میکنم تو وبلاگ شما یا بهتر بگم خودمون هم جواب بده ببخشید وقتتون رو گرفتم
راستی از این که به نظرام جواب دادین ممنونم داستان هر کی هر کی رو در هفته به دو سه قسمت برسون یک خیلی کمه ممنونم
دوستدار شما--------امید----------

ایرانی گفت...

مانی جان سلام ممنونم از این که به این سایت و داستانهای اون توجه داری .در مورد داستانهای قید شده در ردیف 7 و 10 یعنی دست بالای دست و مثلث عشق که اولی سکسی و دومی نوشته شده از روی یک ماجرای واقعی می باشد نویسنده اش این حقیر بوده که تا قسمت آخر هم منتشر گردیده است و نیمه تمام نمی باشد .امیر جان هم با دلایلی منطقی خود علت عدم ادامه چند داستان نیمه کاره رو قید کرده و من در این زمینه یه خورده شل ترم وامیر گل هم مثل من بی نهایت به خوانندگان عزیز احترام میذاره و به خاطر اونا بود که سایت را مجددا عمومی کرد .حالا من در داستانهای تک قسمتی و آخر داستانهای دنباله دار یه جوری دارم وبلاگ امیر سکسی رو لابلای داستان مطرح می کنم که اگه بازم بخوان به نوعی نوشته های ماروبدون ذکر منبع قیچی کنن نهایت نامردی , پستی و بی شرمیه .امیر جان ممنونم که این اجازه رو به من دادی و میدی که به خاطر تزی که دارم داستانهامو تا آخر ادامه بدم و از تو مانی عزیزم بی نهایت سپاسگزارم از توجه و دقت نظرت .فراموشمان نکن .استاد مانی گرامی امیدوارم بیشتر از اینها از تجربیات گرانمایه و نظرات ارزشمندت بهره مند گردم .موفق و موید باشی ...ایرانی

Unknown گفت...

درود به همه ي عزيزان كه بمن و ايراني لطف دارن و با نظراتشون مارو تشويق به ادامه ي كار ميكنند. اميد جان از بيشنهادت بسيار تشكر ميكنم بايد بعرض برسانم آدرس جي ميل بنده براي ارسال خاطرات داستانها نوشته هاي همه ي عزيزان اختصاص داره و هر دوستي افتخار بده داستانش رو برام بفرسته با نام خودش منتشر خواهد شد ضمنا از بين ارسالهاي داستان به جي ميل بنده افرادي كه مانند استاد عزيزم جناب ايراني داراي قلم روان و بي نظيري باشه ميتونه بعد از ارسال جند داستان نوشته خودش نه كبي شده و يا خداي ناكرده دزديده شده باشه جزو نويسنده دائم وب قرار بكيره و موجب افتخار بنده و ايراني است نوشته هاي دوستان فقط در اين وب منتشر بشه نه در همه ي سايتها و در آخر سايت ما با تشكر امير

ایرانی گفت...

امید جان پیشنهاد بسیار خوبی دادی که اگر انجام شودهم برای سایت و خوانندگان مفید خواهد بود که با افکار وسبکها و آثار گوناگون آشنا شده و سوژه ها تنوع بیشتر یا بهتری داشته باشند و هم این که برای من که از کفه کمیت کم کرده و به کفه کیفیت بیفزایم .اگر کل داستانهای این سایت و آثار مرا خوانده باشید به خوبی متوجه می گردید که در تمام زمینه ها داستان نوشته ام حال در زمینه ای کمتر بوده ودر زمینه ای بیشتر .امیدوارم فرصت آن را داشته باشید که بتوانید همه را مطالعه کرده و به تنوع سوژه ها پی ببرید .در هر حال سلیقه ها متفاوت است گروهی داستان سکس به مادر را ترجیح می دهند گروهی خیانت زن به شوهر گروهی سکس نسل جوان و نوجوان را می پسندند و مهم آن است که به همه اینها پرداخته شود و بیشتر به آنهایی که طرفدار بیشتری دارد و این امر مستلزم این است که افراد بیشتری چون شما که نسبت به ما لطف دارید(دارند ) و پیشنهاد ارزنده خود را ارائه می دهید در خواستهای خود را بیان نمایند .ومن هر آنچه در پیامتان عنوان کرده اید در این یک ساله نوشته ام .از آغاز زمستان گذشته تا به حال .امید جان سپاسگزارم از دقت و بررسی کامل شما .بی صبرانه منتظر راه کار های مفید شما هستم .وبا تشکر از امیر عزیز به خاطر حمایتهای همیشگی و بی دریغی که از من نموده .موفق و موید باشید ...ایرانی

ایرانی گفت...

امید جان پیشنهاد بسیار خوبی دادی که اگر انجام شودهم برای سایت و خوانندگان مفید خواهد بود که با افکار وسبکها و آثار گوناگون آشنا شده و سوژه ها تنوع بیشتر یا بهتری داشته باشند و هم این که برای من که از کفه کمیت کم کرده و به کفه کیفیت بیفزایم .اگر کل داستانهای این سایت و آثار مرا خوانده باشید به خوبی متوجه می گردید که در تمام زمینه ها داستان نوشته ام حال در زمینه ای کمتر بوده ودر زمینه ای بیشتر .امیدوارم فرصت آن را داشته باشید که بتوانید همه را مطالعه کرده و به تنوع سوژه ها پی ببرید .در هر حال سلیقه ها متفاوت است گروهی داستان سکس به مادر را ترجیح می دهند گروهی خیانت زن به شوهر گروهی سکس نسل جوان و نوجوان را می پسندند و مهم آن است که به همه اینها پرداخته شود و بیشتر به آنهایی که طرفدار بیشتری دارد و این امر مستلزم این است که افراد بیشتری چون شما که نسبت به ما لطف دارید(دارند ) و پیشنهاد ارزنده خود را ارائه می دهید در خواستهای خود را بیان نمایند .ومن هر آنچه در پیامتان عنوان کرده اید در این یک ساله نوشته ام .از آغاز زمستان گذشته تا به حال .امید جان سپاسگزارم از دقت و بررسی کامل شما .بی صبرانه منتظر راه کار های مفید شما هستم .وبا تشکر از امیر عزیز به خاطر حمایتهای همیشگی و بی دریغی که از من نموده .موفق و موید باشید ...ایرانی

ناشناس گفت...

سکسی بود مثل همیشه(نادر)

ایرانی گفت...

دستت درد نکنه نادرخان کمیاب! امیدوارم که در نظر دادن مثل همیشه پریاب باشی ...ایرانی

matin گفت...

اقا خیلی زیباست مرسی

ایرانی گفت...

سپاس آقا متین !خوش باشی ..ایرانی

 

ابزار وبمستر