ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

راز نگاه 60

-آخه زیاد باهاش حال نمی کنم . وقتی کوس و کون فرشته جونم منو سر حال میاره دیگه این طرفو زیاد نمی کشم .-تو به من قول دادی .-میدونم دیگه نگفتم که هر روز و هرشب .حالا اگه تو بودی و باشی وضع فرق می کنه . این کیر منم باید شق شه دیگه .-میشه بابا جونم . حالا اگه هم نشد من خودم میرم الان داروخانه برات قرص می خرم .-اونشو دارم فقط باید یکی دو مسئله روشن شه . اول این که بدونم که نکنه یه وقتی حسودیت بشه که کیر بابارو توی کس یکی دیگه می بینی -پدر جونم من که با مامانی این حرفا رو ندارم . تازه خودم بهت گفتم که بیشتر به مامان برس .-درسته گفتن یه حرفیه و دیدن یه چیز دیگه -بابا من اگه خوشم نمیومد که دیگه پیشنهاد نمی دادم . مگر این که تو سختت باشه که اون مسئله ای دیگه هست .-نه من سختم نیست می مونه که من کجا با مامانت عشقبازی کنم که تو بتونی راحت ما رو ببینی . اینجا همه اتاقهاش به سبک قدیم و یکسره ساخته شده جای قایم شدن نداره -چراپدر یکی دو تا اتاق هست که استثنا داره . یه اتاقی که یه صندوق خونه داره که قدیما جای انباری اتاق هرچی آت و آشغال بود می ریختن داخلش و با یه در چوبی که نصفه بالاش از شیشه های رتگی استفاده شده از قسمت اصلی اتاق جدا میشه و خیلی مناسبه -بوی نم و رطوبت آدمو خفه می کنه -حالا تا شب در و پنجره رو باز می ذاریم و اونجا رو معطر می کنیم تو هم هر جوری شده یه بهونه بیار مامانو قانع کن که امشبو اینجا با هاش حال کنی -اونش با من مادرت واسه کیر من هر کاری می کنه . اگه بهش بگم بریم داخل طویله حال کنیم باهام میاد . فقط یادت باشه در و از داخل ببندی و سر و صدا هم نکنی . اتفاقا اون اتاقی رو که کاندید کرده بودم یکی از شیشه های مربع شکل کوچولوش شکسته بود و راحت می شد تمام جزئیات سکسو دید وهیجان خاصی بهم دست داده بود . شاید برای ساعاتی می تونستم غم کوروشو فراموش کنم . چون اگه می خواستم به حال خودم باشم و مثل مادر مرده ها یه گوشه کز کنم تا صبح برام مثل چند سال طول می کشید . اوضاع همونجوری شد که من می خواستم . یعنی بابام شریک دیوونگیهای من شد و هر چیزی رو که برای یک سکس معمولی لازم بود داخل این اتاق قدیمی جا داد . من داخل صندوقخونه که امروزه بهش میگن پستو پنهون شده و با چشم چرونی خودم اوضاع را زیر نظر داشتم .-چی شده فرزاد واقعا سور پرایزم کردی . تو هیچوقت عادت نداشتی دو شب پشت سر هم منو بکنی . آفتاب از کدوم طرف در اومده .-زن به این خوشگلی و هوس انگیزی دارم واسه چی کیرمو واسش بلند نکنم . هرروز بیشتر از دیروز می فهمم که چقدر دوستت دارم و خاطرتو می خوام . خیلی خوشگل و هوس  انگیز کردی .-به خاطر توست عزیزم . به خاطر اینه که وقتی کیرت اینارو می بینه شق کنه و راحت بره توی کوسم .-نگو فروغ که آتیشم می زنی .-دوستت دارم فرزاد . تو هم فقط منو دوست داشته باش . حالا دیگه می دونم که فقط منو میخوای . اینو از چشات می فهمم . اینو کیر شق شده ات به من میگه . کارایی که این روزا برام انجام میدی اینو به من ثابت می کنه . فقط میخوام کیرتو یه جوری محکم فرو کنی توی کوسم که از دهنم در آد . امروز هر جوری دوست داری کونمو بکن . اگه دوست داری خشک خشک بکنش . بذار از سوراخ کونم خون بیاد عزیزم . دوست دارم حال بکنی . ازم راضی باشی .. مامان خیلی خوشگل کرده ناز شده بود . موهای سرشم چتری زده بود و مثل دختر بچه ها شده بود . پیشونی کوتاه بهش میومد .-خوب شد فروغ که امشب دایی صمدو گذاشتیم مواظب مادرت باشه -مطمئنی هردوشون خوابن ؟/؟-آره تازه به دایی ات گفتم که امشب می خوایم تو این اتاق بخوابیم -راستی فرشته کجاست ؟/؟-هیچی رفته حیاط قدم بزنه -نکنه یهو بیاد تو این اتاق -عزیزم درو قفل کردم .. خدایا اگه مامان بعد از سکس بخواد همین جا بمونه من چه جوری در برم . عجب غلطی کردم . حالا ولش نقدو بچسبم که صفاش بیشتره . می دونستم که بابا داره به خاطر من به مامان حال میده . اگه دست خودش بود هفته یک بار هم نمی گاییدش . بابا با نوازش موهای سر مامان و بوسیدن لباش شروع کرد . هنوز هیچی نشده مامان به طور اتومات روی تشک ولو شد و دو تا دستاشو به طرف بابا دراز کرد و ازش خواست که زودتر بیاد تو بغلش . اول مامانو لخت کرد و بعد هم خودش لخت شد . یه ضبط صوت سیار عهد بوق هم با خودشون آورده بودند به این اتاق قدیمی که حسابی با این محیط ست بود ولی یک آهنگ ملایم کره ای با صدای کم در حال پخش شدن بود و هوسشان را زیاد تر می کرد ومرا هم به یاد کوروش می انداخت تا این که دوباره فکرمو متمرکز صحنه های سکس کلاسیک پدر و مادرم کردم . بابا فرزاد از لب و دهن و زیر گلوی مامان  به سینه های بر جسته اش رسید و مدتی طولانی به میک زدن پرداخت ..... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

2 نظرات:

matin گفت...

خیلی زیباست و عالی مرسی

ایرانی گفت...

واقعا خسته نباشی داداش ...ایرانی

 

ابزار وبمستر