ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

بابا بخش بر چهار 24

-المیرا اگه بخوای تو هم می تونی لخت شی و ببینی که من با پدر جونی چیکار می کنم . -ببینم خواهرم عسل عسل گفتن که دهن شیرین نمیشه -گر صبر کنی زغوره حلوا سازی ..هر چند من هر وقت که حلوا رو نوش جون کردم تو هم می تونی بیای نوش جونش کنی -ممنونم خواهرم ولی به نظر تو برای من عسلی باقی می مونه . -میگی عسل بابا رو من همشو می خورم ؟/؟ وای این که خیلی دل آدمو می زنه ولی خب  شاید هم از بس خوشمزه باشه نخوام به هیشکی دیگه بدم . همون کاری که الهام داشت می کرد -وای الهه پس تو با این  کارت داری به الهام حق میدی .. وووووییییییی المیرا هم خودشو کاملا بر هنه کرده بود . دست الهه زیر بیضه هام قرار داشت و داشت با اون بازی می کرد . .. -الهه جون اگه تو نمی تونی تستش کنی و سختته و خوشت نمیاد من یه مزه ای بگیرم .. -دخترا زشته دست از سرم بر دارین . من باباتون هستم . الهه : بشنوید یک سخن از مادر حوا . تو بابای ما هستی و بابای الهام نیستی ؟/؟ مگه نمی دونی یک مسلمون اونه که بین دختراش فرق نذاره ؟/؟ این جوری که معلومه تو اصلا نمی خوای از این کارا انجام بدی . ما تا به کی بگیم پدر جون واسه این که گناه نکرده باشی باید چند تا گناه دیگه هم انجام بدی . حداقل این مسئله رو باید بپذیری که بین دخترات فرقی قائل نشی . -الهه از تو بعیده که بخوای این رفتار رو با بابات داشته باشی . -بگو از کدوم یک از دخترات بعید نیست که من صداش کنم بیاد بعید نشه .. نقلی بشه .. الناز خوبه ؟/؟ اووووهههههه یادم رفته بود اون کلاس داره و هر وقت که اراده کنه نمی تونه بیاد . منو از کیر خوردن انداختی . ببینم المیرا میگی ما دهن زده الهامو بخوریم . ؟/؟ المیرا : من که کیر بابایی رو تحت هر شرایطی دوست دارم خیلی به من مزه میده . حتی با این که می دونم کیر بابا جونم مالیده شده به کس و شایدم کون الهامه بازم حاضرم لیسش بزنم . بذارمش توی دهنم .. عجب گیری افتاده بودم . دو تا دخترام واسم نقشه چیده بودند . اولش فکر می کردم که می خوان منوتنبیه کنن و این جوری با شوخی کردن خودشون می خوان حالمو بگیرن ولی هر لحظه بیشتر لز لحظه قبل می فهمیدم که این یک شوخی نیست . المیرا با این که ساکت تر نشون می داد و علتش هم بلبل زبونیهای الهه بود ولی بی اندازه حشری شده بود . یه نگاهی به کسش نشون می داد که کس همین جوری خیسه . . کس الهه برق انداخته بود و کس المیرا کمی مو داشت ..  الهه که متوجه نگاههای چشم چرانانه من به دو تا کس شده بود گفت خب پدر به نظر تو کدوم یک از این سه تا کسی رو که زیارت کردی از بقیه بهترن ....دخترام پر رو شدن بودند . روشون به من باز شده بود و مقصرش هم من بودم . اگه از همون اول می زدم توی دهنشون .. ای اردلان تو باز هم رفتی خالی بندی کنی ؟/؟ تو کی حریف این دخترات بودی که حالا داری این قدر واسه خودت کری می خونی ؟/؟خیلی هیجان زده شده بودم . الهه : نگفتی کدومشون بهتره . المیرا در حالی که خیلی عصبی نشون می داد و لجش گرفته بود از این که چرا من خیلی راحت الهامو گاییده به اون بی توجهی می کنم گفت بابا جواب بده . اگه مال الهام بهتره بگو ما ناراحت نمیشیم . حتما مال اون بهتر بوده که این قدر راحت دو تایی تون گرفتین کنار هم خوابیدین و هر کاری که دلت خواست با اون انجام دادی انگار که زنت بوده باشه . دلم می خواست بگم که شما مدتی شوهر داشتین و خیلی بیشتر از الهام کیر خورده این . ولی دلشونو نشکستم . اونا عادت داشتند به کیر خوردن . شاید باید به داد اونا می رسیدم . -دخترا شما که جدی نمیگین ؟/؟ یعنی می خواهید راستی راستی با باباتون عشقبازی کنین ؟/؟ .. این حرفو در حالتی زدم که از ته دلم  راضی و خوشحال بودم چون هر دو تا شون بیوه بودند و من که نمی خواستم پرده بزنم ولی طوری وانمود کردم که از این کار خودم ناراحت میشم و عذاب وجدان می گیرم . این بار که دخترا سوال خودشونو تکرار کردند بهشون جواب دادم که هر گلی یک بویی داره ولی ته دلم حس می کردم که کس الهام جونم که گاییده بودمش باید از کس الهه و المیرا تنگ تر بوده باشه . چون الهام قبل از سکس با من یکی دوبار اونم با یک نفر کار کرد داشته که معلوم نیست کجا غیبش زده . نوک سینه های دخترام تیز شده بود . همه شون تیپ فانتزی قشنگی داشتند . دخترا به تر تیب سن , هیکلشون تپل و کونشون بر جسته بود و سینه های درشتی داشتند . فقط الناز از بس درس خونده بود لاغر تر از بقیه به نظر می رسید ولی اونم خیلی زیبا بود .... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر