ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

به دادم برس شیطان 90

منیره حالا کمی خودشو کنار کشیده بود . دوست داشت فقط بشینه و اونا رو نگاه کنه و لذت ببره . به خوبی می دید که چه جوری اعتماد داره زنشو آتیش می کنه . لذت می برد خوشش میومد . لیلا هم از اونایی بود که خرش در ستاد تبلیغات خیلی می رفت می دونست از این به بعد یه وزنه قدرتی خوب دیگه هم همراهشه یه چیزی در مایه های کبری و شاید هم قوی تر از اون . از این نظر که اون دست و بالش در ار گانها بنده ولی خوب که فکر کرد و دید که کبری زن یک مجتهد هست متوجه شد که واقعا نمیشه این دو نفر رو  با هم مقایسه کرد و هر یک از این دو واسه خودش یه وزنه ای هست . خلاصه این منیره با این که تاا حالا با اعتماد خیلی حال کرده بود و سبک شده بود ولی از کار خیری که در حق لیلا کرده بود طوری هیجان زده شده بود که حس کرد بازم داره لذت می بره خوشش میاد کیف می کنه و دوست داره که اعتماد باهاش حال کنه بهش لذت بده یا یک مردی بیاد و اونو سر حالش کنه . مرد انگاری تازه زنشو پیدا کرده بود و زن انگار تازه دختر شده بود . اعتماد کیرشو مثل شلاق گرفته بود در دستش و اونو به سر و صورت زنش می زد . لیلا هم از این حرکاتش لذت می برد . مدام دهنشو باز می کرد و در پی این بود که کیر شوهرشو بذاره توی دهنش و با اون حال کنه . این کار بهش مزه می داد .لیلا حس می کرد که هر کاری که اعتماد می کنه بهش لذت میده . هر حرکت اون یه تنوع خاصی واسش داره . دستشو گذاشت زیر کیر شوهرش و لباشو گذاشت روی سر کیر و با لذت اونو میکش زد . چشاشو در حالی که گرد کرده بود به طرفی بر گردوند و یه نگاهی به منیره انداخت . دوستشو دید که دستش روی کسشه و داره با خودش ور میره .. با خودش گفت عیبی نداره صبر کن من با عزیز دلم حال کنم .. حالا به عنوان پاداش یک بار دیگه هم میذارم که با اعتماد حال کنی .. ولی فکر این که زن دیگه ای با شوهرش باشه ریش ریشش می کرد . خوشحال بود که این حس بهش دست داده .. کیررو از دهنش در آورد دستشو رو سینه های شوهرش قرار داد و اونو روی تخت خوابوند . و رفت روی کیرش نشست . الان دیگه بهترین موقعیتی بود که  حسابی با شوهرش حال کنه و دلی از عزا در آره و کسش یک شکم سیر کیر نوش جون کنه . اعتماد رو خوابونده بود و رفت روی کیرش نشست . احساس مطبوعی بود . -عزیزم شوهر گلم دیدی چقدر نرم رفت .  دو تا از انگشتاشو به علامت پیروزی سمت منیره گرفت . دلش می خواست که اون زن هم بدونه که چقدر شاده اون . کونشو حرکت می داد تا کس و کیر در حال حال کردن و لذت بردن از هم باشند . منیره  شاهد اون بود که کیر کلفت مرد خوش قیافه و خوش بدن چه جوری داره در کس زنش حرکت می کنه در واقع این زن بود که خودشو روی کیر شوهر با حرکات خاصی پیچ و تاب می داد . -لیلا بگو من چیکار کنم که تو بیشتر خوشت بیاد لذت ببری . روحیه ات شاد شه .. لیلا رفته بود به خماری . دلش می خواست فقط  در آرامش به حرکتی که داره انجام میشه فکر کنه . دلش نمی خواست هیچ چیزی تمرکز اونو بهم بزنه اون فقط می خواست عشق کنه از کیر این مایه زندگی ..که زندگی اونو از این رو به اون رو کرده بود . یک دوست خوب مثل منیره واقعا به دردش خورده بود . منیره هم خوب با کار هاو حرکاتش تونسته بود که خودشو توی دل لیلا جا کنه . منیره نگاهش به قالب کون لیلا و کیر شوهرش بود که چه جوری  دارن با هم حال می کنن . -اعتماد اعتماد .. دارم اون جوری میشم . داره خوشم میاد . دارم لذت می برم . کیف می کنم . داره میاد .. بزن بزن .. ول نکن .. منیره حرکت کف دست روی کسشو زیاد تر کرده بود . دو تا دست اعتماد رفته بود رو دو تا قاچای کون زنش و اونا رو مثل فرمون اتومبیل می گردوند .  .. حالا این مرد بود که فر ماندهی عملیات رو در دست گرفته بود . کس طوری   خیس کرده بود و حالت چسبناک همراه با لکه هایی سفید پیدا کرده که منیره یه لحظه فکر کرد شوهره آب کیرشو توی کس زنش خالی کرده . .حالا  کون لیلا ثابت مونده حرکتی نمی کرد ولی اعتماد با ضربه های انفجاری و فشار همسرش به طرف پایین ,  لیلا رو به لحظه های اوجش نزدیک کرد . دستای زن به دو طرف دراز شد .  ریزش  گرمای دلپذیری رو از کس به طرف بیرون حس می کرد . لیلا ار گاسم شده بود . اعتماد همچنان با سرعت و عطش به گاییدن زنش ادامه می داد . لحظاتی بعد منیره شاهد بود  آب کیر اعتماد ار حاشیه های کس لیلا در حال ریزش به بیرونه .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی 

2 نظرات:

دلفین گفت...

داداشم خسته نباشی داستانها همه عالی بودن مرسی

ایرانی گفت...

ممنونم داداش دلفین خوب و دوست داشتنی ام . شاد و تندرست باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر