ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

خانوما ساکت 70

کیرم دیگه دست به فرمون خوبی داشت . اولین بارش نبود که به این قسمتها می رسید . قرار بود وارد اتوبانی جدید بشه . هر اتوبانی هیجان خاص خودشوداشت . رانندگی با کیر خیلی کیف می داد . حرکت در یک خط مستقیم و برگشت به عقب . .. کیرم آروم آروم وارد کس درسا شد . با همون دنده یک شروع کردم . با سرعتی کم . تا موتورم گرم بیفته . البته از همون اول داغ کرده بودم و می تونستم با دنده پنج برم ولی باید اتوبان رو هم می دیدم . ولی عجب جاده باریکی بود. -هوتن .. عزیزم به چی فکر می کنی .. -به این که کس در سا خوشگله خانوم دینی من چقدر تنگ و قشنگه .. -دیگه به چی فکر می کنی . -به این که باور کنم که تو زیر پامی یا نه .. -من فکر کنم به یه چیز دیگه ای هم فکر می کنی .. -مگه تو جادوگری -تو یکی رو که جادو کردم هوتن -فکر نمی کنی منم تو رو جادو کرده باشم .. -اتفاقا این همون چیزی بود که من می خواستم حس خودت رو در موردش بگی و رابطه داشت با این که به چی فکر می کنی . -راستش من به اینم فکر می کنم که چطور شد یک خانوم خوشگله مومن و معلم دینی رو تورش کردم .. -آخ زدی به هدف . هم به قلبم هم به اونجایی که داره ازش آتیش می باره .. -فدای اون آتیشت درسا .. نذاشتم دیگه زیاد حرف بزنه . هر وقت می خواستم تمر کز بگیرم و نیاز به سکوت داشتم لبا رو قفل می کردم تا هم لذت ببرم وهم این که بتونم با آرامش و دقت بیشتری به خودم و طرفم حال بدم . حالا درسا رو در اختیارم داشتم . تر و تازه و سفید و آبدار .. چقدر گاییدن معلم دین و ایمان هیجان داشت . اونم از طرف برادر هوتن که خیلی ها اونو مکتبی می دونستند . ولی ریشمو کاملا برق انداخته بودم تا وقتی که با کس درسا جون در تماسه اذیتش نکنه . بوسیدن طرف فقط تنها اشکالش این بود که سرعت کیر آدمو کم می کرد . درسا خیلی خوش عطر و بو شده بود . هر چند با مقنعه و پوشش خیلی زیبا بود ولی وقتی تمام این پوشش ها رو داد به کنار مثل خورشیدی بود که ابر ها  از جلوش محو شده باشن . خورشیدی که داشت منو می سوزوند ..چقدر حرکت کیرم در کس درسا به کندی صورت می گرفت . یه حرکتایی هم به خودش می داد تا کسشو اون جوری که بیشتر بهش حال میده با کیر من تنظیم کنه . لبامو شلش کرده خودمو کمی بالا تر کشیدم . با سینه هاش بازی می کردم . پاهاشو به پاهام فشار می داد ولی نمی ذاشتم زیاد تکون بخوره . دستامو گذاشتم پشتش .. آروم آروم دستامو رسوندم به کونش . اون کون بر جسته رو با پنجه هام فشارش می گرفتم . چقدر دلم می خواست که زودتر اونو برش گردونم و با قسمت عقبش هم حال کنم .  .. واقعا چه نعمتیه که یک  دبیر مرد در دبیرستان دخترونه کار کنه و تنها مرد همونجا باشه . اینایی رو که تا حالا گاییده بودم همه شون زنان شوهر دار بودند . معلوم نبود اگه میون اینا یک زن مجرد به تورم می خورد اون چه شور و حالی از خودش نشون می داد !نمی دونم چرا هوس کرده بودم که یه پیرهن تنگ و چسبون یکسره تنش کنم که زیرش هم شورت نپوشیده باشه اون وقت خودم اون لباسو از پایین بدمش بالا و اون کون لختشو ببینم . و دوباره بکشمش پایین . چه حالی می کنم . ازش پرسیدم که چقدر وقت دارم . گفت تا هر وقت که تو بخوای ولی فکر کنم بیشتر از سه ساعت وقت نداشتم .-عزیزم دلم می خواد هم سینه هاتم حسابی بخورم و هم حسابی و با سرعت کستو بکنم .. تا اینو گفتم خودشو ازم جدا کرد . اومد رو کیرم نشست . -هوتن جونم خسته شدی حالا خودمو روی کیرت حرکت میدم تو هم تا اونجا و هر قدر هم که دلت می خواد می تونی سینه هامو بخوریش .. . راست می گفت . هر چند حرکات در سکس حرکات تازه ای نیست و اگه هزار نفر رو هم بکنی بازم همون حرکات تکراری و کلیشه ایه ولی  در سکس با هر شخص جدیدی  پیاده شدن این حرکات تازه به نظر می رسه . -خوشم میاد هوتن چشاتو این جور گرد و حریص می بینم . اوووووففففففف چقدر کلفته کیرت هوتن .. اگه بدونی چقدر به من مزه میده .. بگو همش مال منه فقط مال منه - مال توست درسا . مال تو عزیز دلم .. -ولی یه جوری خانوما رو نگاه می کنی که انگاری می خوای با چشات اونا رو بخوریش .  -خب تو وقتی منو با این نگاهها احساس می کنی دلت چی می خواد .. -دلم می خواد اون چشاتو از کاسه درش بیارم ؟/؟ -دلت میاد درسا ؟/؟ اون وقت اگه این کارو بکنی من که نیستم بیام پیشت بخوابم . -باشه در عوض هوس اینو هم نداری که پیش بقیه بخوابی -کی گفته من همچین تمایلی دارم . ... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر