ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هرکی به هرکی 123

آنی تو چته . به من گفتی که بیام اینجا با من کار داری . اصلا معلوم نیست کارت چیه شایدم می خواستی سر به سرم بذاری . یا این که داری دستم میندازی . -آریا چرا همه تون فکر می کنین که من هنوز یه بچه ام و هیچی حالیم نیست . چرا کسی به من اهمیت نمیده -واسه چی این حرفا رو می زنی . تو واسه این که خوب به درسات برسی و مادر بزرگ هم تنها بود اومدی یه چند ماهی رو پیشش بمونی تا دایی جون از خدمت بر گرده . این که نشد حرف . -تو اصلا این چند وقتی یکی به خودت گفتی خواهر داری ؟/؟ من مرده ام زنده ام ؟/؟ دلم می خواد شما رو ببینم . ؟/؟ -مگه ما در خونه مونو به روت بستیم ؟/؟ تو هم از گوشت و خون من و آرمیلا و آرین هستی از نسل و ریشه بابا مامان . کی گفته که ما فراموشت کردیم و دوستت نداریم . چرا  ادای دختر بچه های نازک نارنجی رو در میاری .-آریا من ازت انتظار نداشتم که این طور نسبت به من بی توجه باشی . اگه بهت بگم تو رو از اون چهار نفر دیگه اعضای خونواده بیشتر دوستت داشتم باورت نمیشه -الان دیگه نداری ؟/؟ -نمی دونم . -راستی راستی تو منو از بابا مامان هم بیشتر دوست داشتی ؟/؟ -هنوزم دارم . -اگه دوستم داشته باشی این جوری باهام قهر نمی کنی -چون دوستت دارم باهات قهر می کنم . آریا یه چیزی ازت می پرسم . اگه به من جواب درستو ندی  اینو توی گوشت فرو کن که دیگه خواهری نداری به اسم آنیتا .. -خیلی خنده داره .وقتی که جواب سوالو می دونی برای چی می پرسی -دوست دارم از زبون خودت بشنوم . بشنوم که شهامتشو داری که حقیقتو به من بگی ؟/؟ -سوالتو بکن -دوشب پیش وقتی که من تلفن زدم تو کجا بودی ؟/؟ .. رنگ از چهره ام پرید . اون تا چه حد از موضوع این جلسات با خبره . اونا همه شون قول داده بودند که از این بابت حرفی نزنن . پس چی شد که این طور شد . نه امکان نداره اون بدونه . من باید از خجالت آب شم . در مورد آنیتا یک تعصب و احترام خاصی داشتم . اصلا نمی تونستم در مورد سکس و این مسائل باهاش حرف بزنم . یه مظلومیت و صداقت خاصی درش و در نگاه و چهره و حرکاتش وجود داشت که من اصلا دلم نمیومد که نسبت به اون خیالات خاصی داشته باشم و یا این که اونو در آغوش مردای دیگه ببینم . مونده بودم که چه جوابی بهش بدم . احتمالا خیلی چیزا رو می دونه . -آنیتا اگه جواب این سوالو بدم دست از سر من بر می داری و میذاری برم خونه ام ؟/؟ -دو تا اشکال در این سوالت وجود داره آریا . اولا بستگی به این داره که جوابتو چه جوری میدی . وابسته های جوابت هم وجود داره یا نه . از طرفی تو تازه اومدی . پس از مدتها می خوای  یه چند ساعتی رو با خواهرت باشی . چهار تا کلمه باهاش حرف بزنی . کجا می خوای بری . یعنی این قدر در کنار من بودن برات سخته ؟/؟ متاسفم برات .. ولی بیشتر برای خودم متاسفم .. راستش تر جیح می دادم جواب سوالو خیلی خلاصه بدم و بزنم به چاک . سنبه پر زور بود و وضع خطری .. مطمئن بودم هر جوابی چند تا سوال دیگه رو هم دنبالش داره -آنیتا بودم خونه بابا بزرگ .. حالا من می خوام برم خونه . -پیرهنمو کشید و گفت منم می دونستم اونجایی . حالا بگو ببینم اونا چطور حاضر شدن که تو با دوستات برین اونجا و دور هم باشین . که همش می گفتی با دوستاتی و از این حرفا .. -اصلا آنیتا این مسائل چه ربطی به تو داره . آدم که نمی تونه هر موضوعی رو بازش کنه . شاید من با دوست دختر خودم خلوت کرده باشم یادم رفته بود ازت اجازه بگیرم . این دفعه که می خوام برم از تو اجازه می گیرم . دونستن این مسائل چه اهمیتی برای تو داره . تو بشین درساتو بخون . چه کار به کار من داری . -باشه اینا همه به یادم می مونه . ... راستش خودم داشتم عذاب می کشیدم از این که این حرفا رو دارم به آنیتا می زنم -چرا این قدر استرس داری آریا . خیلی سخته که حقیقتو واسه من بازش کنی ؟/؟ من سر خر شما بودم که خواستین منو از سر خودتون رفع کنین و راحت هر کاری که دلتون می خواد انجام بدین ؟/؟ -چیه آنیتا . منو آوردی اینجا که محاکمه ام کنی ؟/؟ شاید من جنایت کرده باشم ولی خیانت نکردم . من دارم میرم . حوصله تو یکی رو ندارم . با این حرفات داری منو از خودت می رونی . اگه  دلت واسه من تنگ شده بود این جوری اذیتم نمی کردی . می دونستم که آنیتای ناز و خوشگل و مهربون من برای همیشه با هام قهر نمی کنه ولی از خجالت داشتم آب می شدم . اون از جریان کلی مجلس سکس خانوادگی با خبر شده بود . حالا کدوم شیر پاک خورده ای بهش گفته بود اهمیت چندانی نداشت . ماه که هیچوقت زیر ابر پنهون نمی مونه . تازه اگه یه رازی مطلبی رو بیشتر از دو نفر در رابطه با هم بدونن اون راز بالاخره یه روزی فاش میشه .. چه برسه به این که صد تا زن و مرد توی هم می لولند و هر کی میره با هر کی دیگه سکس می کنه ..... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

1 نظرات:

ایرانی گفت...

آره داداش گرامی ممنونم از راهنمایی و دقتی که درمورد داستان هرکی به هرکی داشته ای این پیام تبریک من و کلی من به مسئولین و دوستان سایت لوتیه ممنونم از تو به خاطر همه زحماتت . ..عید هم روزیست چون روز های دیگر . روز خدا ..بهانه ای برای تداوم پیوستگی دلها ودلبستگی جانها .. دلبستگی به آن چه که باید قدرش را بدانیم و برای حفظ آن بکوشیم . همه به هم تبریک می گویند و بهترین ها را برای آنان که دوستشان می دارند آرزو می کنند . این روز ها همه جا سراسر تبریک و آرزوهایی نیک برای یکدیگر داشتن شده . مجموعه لوتی با صد ها کاربر فعال وهزاران خواننده نشان داده که با در اختیار داشتن همکارانی اندیشمند با مدیریتی بالا در ارائه مطالبی متنوع در زمینه های مختلف بسیار موفق عمل نموده است . این را از صمیم قلب می گویم و احساس می کنم زیبایی احساس من در این است که من فقط به عشق هم زبانان عزیز و عشق به نویسندگیست که می نویسم در این شرایط و در دنیای مجازی نه می توان به دنبال ,شهرت بود و نه مسائل اقتصادی مربوط به آن . تنها, همبستگی لوتی منشانه دلهاست که مرا به شما پیوند می دهد . سال نو را از صمیم قلب به تمام دست اندر کاران و مدیران این سایت , پرنس و پرنسس عزیز و سایر مسئولین و کاربران نازنین به ویژه آره داداش دوست داشتنی که در این سال در نشر آثار من در سایت لوتی از هیچ کوششی دریغ نورزیده وحتی آنانی که به دلایل خاص خود دوستم نمی دارند تبریک و تهنیت عرض نموده امیدوارم با دلهایی بهاری با روحیه ای شاد و بهاری به پیکار با مشکلات پرداخته مشکلات برادر یا خواهر نوعی خود را درد خود بدانید که اگر همه چنین اندیشه ای داشته باشند یا دردی نمی ماند یا تحمل درد ها شیرین و آسان می گردد . آری وقتی که هم دردی بیابیم درد مفهومی نخواهد داشت . امیدوارم لوتی صفتان در سال جدید همچنان لوتی صفتی خود را در چگونگی ارائه آثار و اندیشه های خود نشان دهند . چون علاوه بر ارائه خدمات ارزشمند , این سایت باید که عرصه رقابتی سالم برای عرضه شایستگیها باشد . همچنان که در سال گذشته برای هم احترام قائل بوده باید که این ارزشها را حفظ نمود . احترام به یکدیگر , به نوشته ها و خدمات هم ..غرور و حسادت آفتی هستند که هرگز ما را به سر منزل مقصود نمی رسانند حتی اگر توانا ترین باشیم . ما هر چه داریم از اوست . اگر می توانیم که بیندیشیم اگر می توانیم که نیک باشیم اگر می توانیم که یکدیگر را دوست بداریم .....همه از اوست . پس به آن قدرتی که خاک می گردد نباید که نازید . اگراحساس کردیددیگران از شما بهترند تلاش کنید تا به او یا خواسته هایتان برسید هرگز احساس نکنید که از دیگری بهترید چون این احساسیست که شما را به پایان راه می رساند اما اندیشه هایی زیبا داشته باشید تا تا با گفتار و اعمالی نیک و زیبا با اعتماد به نفسی که بزرگترین سلاح و قدرت شماست همراه و متحد با دلها نشان دهید که لوتی صفتانه خواسته دیگران را خواسته خود می دانید . کدورتها ی بین خود را فراموش کنید . اینک روز شادیهاست . روزی که اهورای لبخند از پس پرده ابر ها سر برون می آورد و طبیعت را از نو می سازد تا فرصت دوباره ای باشد برای ما که به خود و خود آفرین بیندیشیم .برای همه شما آرزوی تندرستی و خوشی نموده نه فقط در این سال بلکه برای همیشه ..دلهایتان بهاری لبهایتان پر از لبخند باد . امیدوارم دراین سال به نقطه و زمانی برسیم که از دنیای مجازی خارج شده در ایران عزیز و آزاد برای ساختن ایرانی آباد بکوشیم . به امید آن که هرروزتان نوروز باشد پیروز باشید .....ایرانی

 

ابزار وبمستر