ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

یک عروس وهزار داماد 49

وقتی بر گشتم از پسر گلم به خوبی پذیرایی کردم . دیگه گذاشتم به عهده خودش که هر کاری دوست داره با من انجام بده . باید از الان کاری می کردم که در زمینه سکس رو پاهای خودش وایسه و احساس استقلال و مردانگی کنه . بااین که در حد و اندازه های خودش خوب سکس می کرد ولی هنوز اون شور و حال بچگی کردن و حال و هوای دوران قبل از بلوغ هم در سرش بود . این یک امر طبیعیه . منم با این که دختر بودم بعد از رسیدن به سن بلوغ تا مدت زیادی همین روحیه رو داشتم درر هر حال روز خوبی برام بود . دستمو به کیر کامی رسونده باهاش ور می رفتم . اونم سرشو گذاشته بود روسینه ام یه دستم رو کیرش بود و یه دستم رو سرش . -عزیزم چطور بود . خوشت اومد ؟/؟ -خیلی خیلی مامان .. -تو با بابا هم از این کارا می کنی ؟/؟ -عزیزم . اگه وارد این مسائل نشی خیلی بهتره .ولی برای این که نگی مامان چرا جوابمو نمیده برای اطلاع باید بگم که زن و شوهر ها با هم همچین بر نامه هایی دارند و تو هم اگه یه روزی از دواج کنی  باید با همسرت این کارو انجام بدی . -پس چرا من و تو این کارو داریم انجام میدیم -عزیزم تو همینو بگو . این به خاطر علاقه زیاد من به توست . این که دلم می خواد تو اون امکانات و هیجاناتی رو که یه جوون پس از از دوا ج داره حالا داشته باشی و به بیراهه کشیده نشی .. فقط حواست باشه  که یه وقتی کسی کیرت رو دید و از شکلش تعجب کرد بگو از بس پوست کیرت زیاد بود هر چقدر هم ختنه کردی بازم پوست اضافه زیاد داری . زیاد نذار کسی بهش خیره شه . -مامان مگه قراره کسی غیر از تو کیر منو ببینه . -خب آدمیه دیگه شاید  یه وقتی از دواج کردی همسرت تو رو دید . یا بر حسب ضرورت .. در هر حال چه می دونم . اصلا چی دارم میگم . نمی دونی چقدر خوشحالم که پسرم مرد شده .. حال خودمو نمی فهمم . تو فقط دراز بکش کاریت نباشه . ;کیرشو توی دهنم مزه مزه می کردم و باهاش بازی می کردم تا ببینم قدرتش در چه حدیه .. همچین بدک هم نبود . چون پس از مدت خیلی کوتاهی کمی سفت شد و تا سر حلقم رفت .. -مامان خیلی از ساک زدن خوشت میاد ؟/؟ -من هر چی رو که کامی گلم دوست داشته باشه دوست دارم . فقط پسر حرف گوش کنی باش . یادت باشه به هیچ وجه از کاری که با هم می کنیم پیش بابات حرف نزنی . سوتی هم ندی . پیش دوستات هم همین طور . اگه یه اشتباه کوچیک بکنی دیگه به هیچ وجه نمی تونیم با هم سکس کنیم حواست هست ؟/؟ .. من تعلیمات لازمو بهت میدم .. ببینم کامی خوابی یا بیدار . انگاری چشاشو بسته بود و نایی واسه تکون خوردن نداشت . کیرشو که گذاشته بودم تو دهنم دوباره خوابش کرده بودم . کیر کامی با  به خواب رفتنش می خوابید و همراه با بیدار شدنش بیدار می شد . خیلی آروم کیرشو از دهنم بیرون کشیده بغلش زدم تا دو تایی مون خوب بخوابیم . می دونستم که استراحت خوب و غذای خوب هوس رو دوباره بر می گردونه و به آدم نیرو میده . نیمه شب چند بار از خواب بیدار شدم . من زودتر حشری شده بودم . خودمو بهش می چسبوندم تا بتونم با تماس کیرش و کس من یه خورده از عطش خودمو بخوابونم . ولی از بس خسته بود به خواب سنگینی رفته بود . حس کردم که اگه برم حموم بهتره چون ممکنه لاپام بوی بد و عرق گرفته شه و اگه کامی جونم بیدار شه و بخواد که باهاش حال کنه یه جوری بشه . رفتم حموم . چقدر از تماشای هیکل و اندام خودم لذت می بردم . وقتی هم به این فکر می کردم که اگه فرشاد برگرده و من و پسرم با هم میریم حموم و در حضور فیزیکی شوهرم در خونه با پسرم سکس می کنم خود به خود کسم خیس می کرد . شکوه شکوه چقدر تو با شکوهی . شیطون باید بیاد و از تو درس بگیره . یه حموم نصف و نیمه مجهزی داشتیم . خوابم گرفته بود . خوب که خودمو شستم دلشو نداشتم که بیام بیرون . کامی هنوز خواب بود که من حس کردم خمار شدم . آبگرم و فضای حموم حسابی گرمم کرده بود . بدنمو حسابی نرم و خوشبو کرده بودم . کف حموم دراز کشیده تا یه چرتی بزنم . نمی دونم چرا این کفه حموم گرم و داغ شده بود . شاید گرما و خرارت هوس کس من بود که آتیشش می داد . شایدم لوله آب گرم از اون زیر رد می شد . نمی دونم ولی کسمو رو زمین می کشیدم . خودمو رو زمین حرکت می دادم و مثل دختر بچه ها باهاش ور می رفتم . دلم می خواست کامی اینجا بود و با هام ور می رفت .. آخخخخخخ چقدر خوشم میاد و لذت می برم . چشام داشت می رفت رو هم این دلخوشی رو داشتم که وقتی از اینجا بیام بیرون میرم سر وقت کامی تا ردیفم کنه .. فکر کنم  چند دقیقه ای خوابم برد چون با احساس این که یه چیزی رو من سنگینی می کنه چشامو باز کردم . ترسیدم . قلبم به شدت می تپید . کی ممکنه این وقت شبی بهم حمله کرده باشه .. -خدا چیکارت کنه پسر . تو نصفه جونم کردی .. -مامان بیدار شدم دیدم که نیستی .. از گوشه حموم می دیدم که چه جوری خودتو رو زمین می کشی و ناله می کنی تا  بیام سر وقتت خوابیده بودی . چند دقیقه فقط داشتم نگات می کردم .. -حالا یه کار دیگه بکن .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر