ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

به دادم برس شیطان 57

در همین لحظه کمیل که مثل ریاضت کشیده های تازه به نوایی رسیده نشون می داد کیرشو فشار داد به سوراخ کون منیره .. اگه درست هدف می گرفت و فوری می رفت توی سوراخ کون شاید این قدر درد نداشت ولی کمیل طوری با عجله کیرشو به طرف کون منیره نشونه رفت که کیر شق شده اش خورد به استخون بالای سوراخ کون منیره هم اون دردش گرفت و هم زن . دو تایی با هم فریادی کشیدند که کبری دستپاچه شد و ترسید و سراسیمه خودشو به اون فضا رسوند .. وااااااییییییی چه گناه کبیره ای مرتکب شده بود . تقصیری هم نداشت . نمی دونست چی شده و اگه هم نمی  رفت بازم از این می ترسید که فتنه ای به وجود اومده باشه که به کمک اون نیاز باشه .. منیره که خیالش نبود ولی کمیل احساس شرم کرد -زن عمو حرامه .. حرامه -معذرت می خوام روم به دیواره .. ترسیدم . آخه دو تایی تون جیغ کشیدین من هول خوردم . -زن عمو شما که چی بگم درست نیست ولی دیگه باید آگاه باشین که این فریاد ها اجتناب نا پذیره .. -ولی کمیل جان این فریاد اسلامی نبود و از حد شرعی تجاوز کرده بود منم گفتم شاید کسی به کمک من نیاز داشته باشه ..  کبری شرمنده از اون محوطه دور شد . منیره انگار نه انگار چون قبلا وقتی که با جمال و کمال پسرای کوکب سکس می کرد مادره در چند مورد شاهد و ناظر سکس اون و بچه هاش بود . برای همین زیاد به خودش سخت نمی گرفت . کمیل خیس عرق شده بود .. -کمیل جون چی شده -هیچی آبرومون پیش زن عموم رفت . دیگه نمی تونم پیشش سر بلند کنم -ناراحت نباش . این اونه که باید خجالت بکشه نه تو . مهم اینه که از نظر شرعی کار اشتباهی که نکردی . به حسابت گناه نوشته نمیشه . داشتی حلال می کردی . اون باید خجالت بکشه و ناراحت باشه .. حالا به جای این خیس عرق شدنها مث یه بچه آخوند خوب کیرتو بذار سر سوراخ کونم و نرم نرم راه سوراخو پیدا کن و کیرتو بذار بره داخل کونم .. -اگه لذت می بری این کارو انجام بدم -بذار توش تا خنک شی .-این که بیشتر داغم می کنه -منم می دونم بیشتر داغت می کنه ولی در عوض دلت که خنک میشه ..  خیلی حال میده -تو هم لذت می بری .-چرا که نه . این کیر کلفت و با حالی که داری هر جا که سنگر بگیره و تسخیرش کنه لذت بخشه .. کمیل یک بار دیکه کیرشو به سوراخ کون منیره چسبوند .. -حاج آقا به هیچی دیگه فکر نکن . فکر کن داری پرواز می کنی . داری به خودت خدمت می کنی و به جامعه . آرام آرام .. پیش به سوی پاکی و نجابت و شرعیات .. فقط این بار یواش تر آخ بگو که کبری جون نشنوه .. -نمی دونم اصلا اون واسه چی اینجاست .. -خودتو ناراحت نکن . کیرت می خوابه و اون وقت من دلتنگ و ناراحت میشم . من ازت انتظار دارم . می خوام . می خوام که  به این کونم برسی و خوب بهش آب و کود بدی تا رشدش عالی بشه . با این که سوراخ کون منیره رو نمی شد گفت در رده سوراخ کونهای تنگ قرار داره ولی وقتی کمیل  سر کیرشو توی کون منیره فرو کرد حس کرد که از سانتیمتر پنجم به بعد سخت میره .. -کمیل می بینی کون منیره رو می بینی ؟/؟ دوست داری بیشتر بکنی داخلش ؟/؟ سگ مصب انگار بتن کاری شده . یه خورده رو به جلو فشارش بده باهاش بازی کن . کاش از اول به کیرت یا به کونم کرم می زدی .. ولی حالا می تونی به همین صورت بازی بازی کنی با اون داخل .. اووووووههههه حاجی جون .. منیره اون کیرو قربون . منیره هم دلش می خواست که  بیشتر کیر کمیل بره توی کونش . برای همین کونشو به طرف عقب و کیر آخوندک فشار می داد و طلبه هم کیرشو رو به جلو می فرستاد . منیره حرکت لاک پشتی کیر کمیلو در کونش احساس می کرد . دستشو گذاشته بود رو کسش . سرشو خم کرده و از لاپای خودش قسمتی از کیر کمیلو می دید که با چه تلاشی در حال گاییدن اونه . . خیلی دلش می خواست حالت نگاه و صورت کمیل رو هنگام کون کردن ببینه .. همین کارو هم کرد . مرد داشت دیوونه می شد . چشاشو بسته بود و رفته بود به یه حالت خلسه و زیر لب داشت ورد می خوند .. منیره با خود گفت آدم اگه نمیره خیلی چیزا می بینه اینم یه مدل کس خلیه .. به هر حال باید ساخت . آخوندم آدمه دیگه . از کره مریخ که نیومده . حالا حرفشون با عملشون یکی نیست و از اون نون به نرخ روز خورای تاریخن . از اونایی که دیگه حکم گاو پیشونی سفیدو پیدا کردن . چیکارشون میشه کرد . بالاخره آدمن و شاید بعضی هاشون هنوز بویی از انسانیت برده باشن . هر چند زالوهای اقتصادی اونا رو کیر خودشون هم حساب نمی کنن . و بیشتر آخوندا در حال حاضر چوب دو سر نجس هستند . منتها اون زالو ها نمی خوان  بی ارزش بودن اونا رو علنی کنن . منیره لذت ببر از سکست . تو هم مثل این آخوندک یک شیطانی . اصلا کی گفته شیطان بده . منیره هم چشاشو بسته بود و داشت با خودش ور می رفت . ولی آخوند مدهوش شده از کون منیره نتونست مدت زیادی دوام بیاره و با چند حرکت رفت و بر گشتی طوری داغ کرده بود که منیره حس کرد اون راه  تنگ کونش در حال باز شدنه  با استفاده از اصل انبساط در اثر حرارت . حرکات پرشی کیر کمیل رو در کونش احساس می کرد.. -آخخخخخخ بازم که خالی کردی .. این کمیل به حدی کیف کرد که وقتی کیرشو بیرون کشید در جا کف دست منیره از آب کیر که پر شد هیچی هنوز مقدارزیادی در حال ریزش  و برگشت به لاپای زن و روی پاهاش بودند ... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

2 نظرات:

دلفین گفت...

داداشم دستت درد نکنه داستانهای به این قشنگی مینویسی مرسی

ایرانی گفت...

سپاسگزارم دلفین عزیز و گل و دوست داشتنی من ! شاد و تندرست باشی ....ایرانی

 

ابزار وبمستر