ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هرجایی 47

نگاه هیز فر هوش و نگاه طالب من رفته بود تو هم و نمی دونم چرا کاری انجام نمی داد . طوری نشون می داد که انگار هر لحظه می خواد بپره رو من . دامن تنگ و چسبونی که پوشیده بودم اون کون سفت و گنده مو انداخته بود تو دیدش من بهش پشت کردم تا اونو بیشتر حشری کنم . خودمو برای بر داشتن وسیله ای خم می کردم . اون تکون نمی خورد . از این که هیچ صدایی نمی شنیدم اینو حس کرده بودم . یه لحظه اومد و از پشت کمرمو گرفت .. -آههههههه نهههههه نکن .. ولم کن .. آقا فرهوش زشته .. -شقایق جون اصلا هم زشت نیست . من نگاه زنا رو خوب می شناسم . می دونم وقتی اونا خیره به  یه مرد نگاه می کنن و چشاشون سرخ میشه چی می خوان -به نظرت حالا من چی می خوام . وسط بدنشو به دامنم چسبونده بود تا کلفتی کیرشو نشونم بده -تو همینو می خوای . همینو ؟/؟  کیرمو ؟/؟  کیر می خوای . -نهههههه .. نکن -می کنم . دستشو از زیر بلوزم رسونده بود به سوتین و سینه هام . شیوه ای که خیلی از مردا این به کار می گیرن . دیگه بیشتر ناز نکردم . یه خورده هم دلم می خواست که برم زیر کیر فر هوش . ولی نمی دونم چرا اون جوری که دوست داشتم به من مزه نمی داد . واسه این که دوست داشتم نتیجه کارمو حس کنم . یعنی اون به من یه پولی بده که دلم خوش بشه . من دیگه سکس رو واسه لذت خودم نمی خواستم . واسه اینم می خواستم که یه کاسبی کرده باشم . چقدر تو کارش وارد بود . منو از نیمتنه لختم کرد . شروع کرد به بوسیدن شونه هام . .-فرهوش جون سرپا بده . بریم رو تخت .. اونو منو رو دستاش بلند کرد مثل یه پر کاه .. برد و رو تخت گذاشت . دامن و شورت هنوز به پام بود  و دلم بود پیش این که می تونم پولی به دست بیارم یا نه .. نمی دونم فکرمو خونده بود یا این که پیش خود حساب بود که دو سه تا هزار تومنی از جیبش در آورد و گذاشت یه گوشه ای -شقایق جون جسارت نشه  پاکت همرام نبود . اینو همون اول باید تقدیم می کردم . برای نیلوفر جون که رفته مدرسه  یه چیزی بگیری .. دوستش دارم اونو . منو یاد خواهر کوچولوم میندازه . اونم آخه  تازه رفته کلاس اول .. شایدم همکلاس باشن . -راضی به زحمت شما نبودم فرهوش خان . وجود شما واسمون عزیزه .. اسکناس طوری به هم پیچیده بود که نمی دونستم دو تا برگه یا سه تا هزار تومنی . هر چی بود طوری هوس منو زیاد کرد که دلم می خواست تا ظهر زیر کیرش دراز بکشم . ولی زیاد از ابزار کار خودم نباید کار می کشیدم که مستهلک نشه  واسه این که برای آینده لازمش داشتم . اما حس کردم که هوسم در حال جوشیدنه . چند لحظه ای مکث کرده بود . داشت خودشو بر هنه می کرد . .. -فرهوش فر هوش جون .. فقط کیر کیر کیرتو بده من کیر می خوام . زود باش .. زیپ دامن منو کشید پایین و از پام در آورد . دو تا دستاشو گذاشت رو شورتم و خیلی آروم لباشو گذاشت رو کونم و با دندوناش آروم گازشون می گرفت . دستشو هم از کناره های شورتم به کسم چسبوند و دیگه فهمید که منم هوسم زیاد شده . احساس آرامش می کردم وقتی که چشام به پول افتاده بود . خیلی مزه میده آدم  در حین کسب و کار خودش لذت ببره . از خود کسب و کار این چنینی هیچ احساس لذت نمی کردم ولی حین عمل بهم کیف می داد . . رو من خم شده بود  پشت گردن و شونه ها و کمرمو غرق بوسه کرده بود . واسه این که زودتر کارشو تموم کنه دلم می خواست کیرشو فرو کنه توی کسم ولی نمی دونم چرا هوس کرده بودم که ار گاسم شم . من حداقل هر یه ماه یا 20 روز اگه از یه مردی بیشتر از بقیه خوشم میومد یا کیرشو کلفت تر و مناسب تر حس می کردم دوست داشتم توسط اون ار ضا شم و حال و روزم این طور بود که با توجه به این که چند هفته ای از آخرین ارگاسمم می گذشت و یه آرامش خاصی هم داشتم دلم می خواست که فر هوش تا اونجایی منو بگاد که به نهایت و اوج هوس و تمتع برسم . با این حال منو که دمر افتاده بودم از همون پشت پاهامو به دو طرف باز کرد و زبونشو رو کوسم کشید در یه حالتی بودم که حس می کردم فقط با کیرش می تونم به ار گاسم برسم . یه دور خودمو بر گردوندم . چه کیر ناز و درازی داشت . سفید مثل خودش و گوشتی و کلفت از اونایی که اگه کنار زن شوهر دار هم درش می آورد فوری ایمانشو می برد زیر سوال و تسلیمش می کرد . آخ که چه حالی می داد . من که حالا طاقباز کرده بودم پاهامو به دو طرف باز کرده گفتم ببینم می تونی امروز سر حالم کنی یا نه . خیلی دلم می خواد . تو که میگی با خیلی از زنا مخصوصا شوهر داراش هستی باید بدونی که چه جوری میشه آب یه زنو آورد .. بیا آقا خوشگله ناز نکن کمرم دیگه سنگین شده . کیرتو می خوام . بیا عزیز دلم دیگه این قدر منو تو خماری نذار . فرهوش خودشو بهم نزدیک کرد . لبها و کیرش همراه با بدنش لحظه به لحظه بهم نزدیک تر می شدن . همزمان با قرار گرفتن لبهاش رو لبام کیرشو هم حس می کردم که داره فرو میره توی کسم ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر